امروز سالروز درگذشت کیومرث صابری فومنی است
کمیاب در حد نایاب
کامبیز نوروزی روزنامهنگار و حقوقدان
در تاریخ نوین مطبوعات ایران، نشریات متعددی بودند که هرکدام در سوژۀ خودشان، نقطۀ تحولی مهم محسوب میشدند. برای مثال روزنامههای «سلام» و «رسالت»، اولین روزنامههایی بودند که هرکدام دقیقا یک جریان سیاسی آشکار و روشن را نمایندگی میکردند و از این نظر نقطه عطف محسوب میشدند. روزنامۀ «همشهری» از همه جهت یک سرفصل تازه در روزنامهنگاری ایران بود. هفتهنامۀ «حوادث» در سوژه حوادثنگاریِ تخصصی افقی تازه را به نمایش گذاشت. ماهنامۀ «فیلم» یک نشریۀ عمومی و تخصصی بود که سینمانویسی را چند گام جلو برد. ماهنامۀ «پیام امروز» رویکردی متفاوت برای روزنامهنگاری اجتماعی عرضه کرد و... این فهرست ادامه دارد.
اما اینکه یک روزنامهنگار، بهتنهایی نقطۀ تحولی در یک حوزۀ کار روزنامهنگاری بشود اگر نایاب نباشد، لااقل در حد نایابی کمیاب است. اینکه یک روزنامهنگار با یک قلم و یک برگ کاغذ و 30-40-50 کلمه در روز بشود نقطۀ عطف تحول در کار روزنامهنگاری در یک حوزۀ خاص، امر سادهای نیست.
کیومرث صابری یا همان گلآقا همین کمیابِ تقریبا نایاب است.
صابری در عبوسترین سالها، در 23 دیماه 1363 ستون «دو کلمه حرف حساب» را در گوشۀ چپ صفحۀ سه روزنامۀ «اطلاعات»، با امضای ناشناختۀ گلآقا شروع کرد.
سالها میشد که طنز از روزنامهنگاری ایران غایب بود. شاید انقلاب و جنگ با برداشتی اشتباه از طنز، اصلا طنز را از روزنامهنگاری کشور طرد کرده بود. چه بسا که آن سالها به غلط خنده، مذموم و ترشرویی، ممدوح بود. اما گلآقا که آمد، دو کلمه حرف حسابش خیلی زود دیده و خوانده شد و طرفدار پیدا کرد. هرکس که روزنامۀ اطلاعات را میگرفت، بیآنکه بخواهد تمام آن صفحۀ بزرگ را باز کند، گوشۀ صفحۀ یک را تا میزد و گوشۀ چپ صفحۀ سه را میدید و میخواند که دو کلمه حرف حساب بود.
صابری با اندوختههای ارزشمند از کار در «توفیق»، تسلط بر ذخایر ادب فارسی، آگاهی از اوضاع سیاسی داخل حکومت، آشنایی با زندگی روزمرۀ مردم کوچه و بازار، ذوق سرشار و بالاخره صداقت و استقلال کاری و مالی، بضاعت فراوانی جمع کرده بود تا با نثری ممتاز و منحصر به خودش یک نقطه عطف در روزنامهنگاری طنز کشور خلق کند. او در این کار چنان توفیق یافت که بیاغراق هرکس که دو کلمه حرف حساب را میخواند، منتظر شمارۀ فردا بود.
خیلی از جملههای کوتاه دو کلمه حرف حساب، بهسرعت به امثال سائره بدل شدند و روی زبانها افتادند. شاید کمتر کسی یادش باشد که تعبیر «پاککردن صورتمسئله» را اولینبار گلآقا به کار برد. او در یکی از شمارههای دو کلمه حرف حساب نوشت: «وقتی نمیتونی مسئله رو حل کنی، صورت مسئله رو پاک کن». این تعبیر خیلی زود به ضربالمثل بدل شد. یا این جملۀ کوتاه که «ژاپنیها تلویزیون میسازند اندازۀ قوطی کبریت و ما قوطی کبریت میسازیم اندازه تلویزیون».
صابری در قالب گلآقا و شاغلام، مشرجب، غضنفر، ممصادق و کمینه عیال ممصادق، دو کلمه حرف حساب را تا سال 69 ادامه داد و کمی بعدتر هفتهنامۀ گلآقا را منتشر کرد و برای طنز و کاریکاتور پایگاهی محکم و استوار ساخت. گلآقا اگرچه از میراث «توفیق» بینصیب نبود، ولی هم از نظر شکل و هم از حیث محتوا هویتی منحصربهفرد داشت. او در گلآقا هم دو کلمه حرف حساب را ادامه داد. گلآقا ادامۀ همان ستون کوچک سمت چپ صفحۀ سه روزنامه اطلاعات بود.
روزنامهنگاری طنز در ایران پرسابقه و خوشسابقه است. اوجش مجلۀ توفیق بود و برادران توفیق. اما برای سالها طنز مطبوعاتی به بوتۀ فراموشی رفت تا ظهور گلآقا در دو کلمه حرف حساب، که هم روزنامهنگاری طنز را احیا کرد و هم آن را پیش برد و متحول ساخت.
اگرچه مجلۀ گلآقا هم نقطه عطفی در تاریخ مطبوعات ایران به شمار میرود که مجمعی برای کاریکاتوریستها و طنزنویسان ممتاز تازهای شد، ولی پایۀ مجله همان ستون دو کلمه حرف حساب روزنامۀ اطلاعات بود و روزنامهنگاری ممتاز و نوجو به نام کیومرث صابری.
در مورد صابری حرف بسیار است و مجال کم. باقی برای بعد اگر عمری بود. انشاءالله.
در تاریخ نوین مطبوعات ایران، نشریات متعددی بودند که هرکدام در سوژۀ خودشان، نقطۀ تحولی مهم محسوب میشدند. برای مثال روزنامههای «سلام» و «رسالت»، اولین روزنامههایی بودند که هرکدام دقیقا یک جریان سیاسی آشکار و روشن را نمایندگی میکردند و از این نظر نقطه عطف محسوب میشدند. روزنامۀ «همشهری» از همه جهت یک سرفصل تازه در روزنامهنگاری ایران بود. هفتهنامۀ «حوادث» در سوژه حوادثنگاریِ تخصصی افقی تازه را به نمایش گذاشت. ماهنامۀ «فیلم» یک نشریۀ عمومی و تخصصی بود که سینمانویسی را چند گام جلو برد. ماهنامۀ «پیام امروز» رویکردی متفاوت برای روزنامهنگاری اجتماعی عرضه کرد و... این فهرست ادامه دارد.
اما اینکه یک روزنامهنگار، بهتنهایی نقطۀ تحولی در یک حوزۀ کار روزنامهنگاری بشود اگر نایاب نباشد، لااقل در حد نایابی کمیاب است. اینکه یک روزنامهنگار با یک قلم و یک برگ کاغذ و 30-40-50 کلمه در روز بشود نقطۀ عطف تحول در کار روزنامهنگاری در یک حوزۀ خاص، امر سادهای نیست.
کیومرث صابری یا همان گلآقا همین کمیابِ تقریبا نایاب است.
صابری در عبوسترین سالها، در 23 دیماه 1363 ستون «دو کلمه حرف حساب» را در گوشۀ چپ صفحۀ سه روزنامۀ «اطلاعات»، با امضای ناشناختۀ گلآقا شروع کرد.
سالها میشد که طنز از روزنامهنگاری ایران غایب بود. شاید انقلاب و جنگ با برداشتی اشتباه از طنز، اصلا طنز را از روزنامهنگاری کشور طرد کرده بود. چه بسا که آن سالها به غلط خنده، مذموم و ترشرویی، ممدوح بود. اما گلآقا که آمد، دو کلمه حرف حسابش خیلی زود دیده و خوانده شد و طرفدار پیدا کرد. هرکس که روزنامۀ اطلاعات را میگرفت، بیآنکه بخواهد تمام آن صفحۀ بزرگ را باز کند، گوشۀ صفحۀ یک را تا میزد و گوشۀ چپ صفحۀ سه را میدید و میخواند که دو کلمه حرف حساب بود.
صابری با اندوختههای ارزشمند از کار در «توفیق»، تسلط بر ذخایر ادب فارسی، آگاهی از اوضاع سیاسی داخل حکومت، آشنایی با زندگی روزمرۀ مردم کوچه و بازار، ذوق سرشار و بالاخره صداقت و استقلال کاری و مالی، بضاعت فراوانی جمع کرده بود تا با نثری ممتاز و منحصر به خودش یک نقطه عطف در روزنامهنگاری طنز کشور خلق کند. او در این کار چنان توفیق یافت که بیاغراق هرکس که دو کلمه حرف حساب را میخواند، منتظر شمارۀ فردا بود.
خیلی از جملههای کوتاه دو کلمه حرف حساب، بهسرعت به امثال سائره بدل شدند و روی زبانها افتادند. شاید کمتر کسی یادش باشد که تعبیر «پاککردن صورتمسئله» را اولینبار گلآقا به کار برد. او در یکی از شمارههای دو کلمه حرف حساب نوشت: «وقتی نمیتونی مسئله رو حل کنی، صورت مسئله رو پاک کن». این تعبیر خیلی زود به ضربالمثل بدل شد. یا این جملۀ کوتاه که «ژاپنیها تلویزیون میسازند اندازۀ قوطی کبریت و ما قوطی کبریت میسازیم اندازه تلویزیون».
صابری در قالب گلآقا و شاغلام، مشرجب، غضنفر، ممصادق و کمینه عیال ممصادق، دو کلمه حرف حساب را تا سال 69 ادامه داد و کمی بعدتر هفتهنامۀ گلآقا را منتشر کرد و برای طنز و کاریکاتور پایگاهی محکم و استوار ساخت. گلآقا اگرچه از میراث «توفیق» بینصیب نبود، ولی هم از نظر شکل و هم از حیث محتوا هویتی منحصربهفرد داشت. او در گلآقا هم دو کلمه حرف حساب را ادامه داد. گلآقا ادامۀ همان ستون کوچک سمت چپ صفحۀ سه روزنامه اطلاعات بود.
روزنامهنگاری طنز در ایران پرسابقه و خوشسابقه است. اوجش مجلۀ توفیق بود و برادران توفیق. اما برای سالها طنز مطبوعاتی به بوتۀ فراموشی رفت تا ظهور گلآقا در دو کلمه حرف حساب، که هم روزنامهنگاری طنز را احیا کرد و هم آن را پیش برد و متحول ساخت.
اگرچه مجلۀ گلآقا هم نقطه عطفی در تاریخ مطبوعات ایران به شمار میرود که مجمعی برای کاریکاتوریستها و طنزنویسان ممتاز تازهای شد، ولی پایۀ مجله همان ستون دو کلمه حرف حساب روزنامۀ اطلاعات بود و روزنامهنگاری ممتاز و نوجو به نام کیومرث صابری.
در مورد صابری حرف بسیار است و مجال کم. باقی برای بعد اگر عمری بود. انشاءالله.