«ماهتاب» ادیب
سیدفرید-قاسمی
سوم اسفندماه ۱۳۱۶ خورشیدی، مجله «ماهتاب» در تبریز طلوع کرد. حامی مالی این نشریه، انجمن ادبی آذربایجان و مجوزش به نام جواد ناطق بود اما مدیریت و سردبیری ماهتاب را محمدامین ادیبطوسی (۱۲۸۳-۱۳۶۱ش) بر عهده داشت.
ماهتاب درمجموع ۱۲ شماره منتشر شد. ۱۰ شماره سالهای ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ و دو شماره ۱۳۲۰. در این مجله مباحث «ادبی، اجتماعی، علمی، اخلاقی، اقتصادی و تاریخی» چاپ شد. بعضی شمارههای ماهتاب کتابهایی ضمیمه دارد. کتاب «تاریخ دینی ایران از قدیمیترین ازمنه تاریخ تا عصر حاضر» تألیف ادیبطوسی از آن جمله است.
محمدامین ادیبطوسی که پیشتر به توسلیگیلانی شهره بود، برای علمآموزی از حوزههای ایران و عراق رخت به شبه قاره و آسیای مرکزی کشید تا افزون بر علوم قدیم، با دانشهای نو آشنا شود.
9 زبان میدانست. شعر میگفت. مدرس آموزشگاهها و دانشگاهها و پژوهشگر متنهای ادبی و زبانهای ایرانی بود. حدود ۱۵ کتاب از او در حوزه تحقیق، شعر، واژهپژوهی و داستان بر جای ماند. نوشتههای مطبوعاتی وی را در نشریههای گوناگون (ارمغان، ایران، شفق سرخ، گوهر، مهر ایران، وحید و...) میتوان خواند. دو سال نخست (۱۳۱۶ و ۱۳۱۷) حیات ماهتاب که سکاندار این مجله بود، مقالههای مرجع و ماندگاری به نشر رساند. از «آذربایجان و وحدت ملی» به قلم حسینقلی کاتبی تا «آغاز نهضت آزادی ایران» از جواد ناطق. خودش هم با نام و بینام و گاه با اسم پوشیده/مستعار چاپکردههای ارزندهای در مجله یادشده دارد.
«گر سعادت از این جهان طلبی / خاطر خویش را مدار دژم
شادمان شو رضا به داده بده / نه غم بیش خور نه اندُه کم»
با نقل چهار گزینگویه از صفحههای «افکار و آراء» مجله ماهتاب این وجیزه را به پایان میبرم:
فلاماریون: «یک روز مهلت برای کسی که باید بمیرد، به منزله چندین قرن است».
ویکتورهوگو: «الماس را در قعر زمین و حقایق را در اعماق فکر جستوجو کنید».
مسعود سعد: «تا نیابی مراد خویش بکوش / تا نسازد زمانه با تو بساز».
لویی دوبره: «مخاطرات بزرگ اندیشههای کوچک را برطرف میکند».
سوم اسفندماه ۱۳۱۶ خورشیدی، مجله «ماهتاب» در تبریز طلوع کرد. حامی مالی این نشریه، انجمن ادبی آذربایجان و مجوزش به نام جواد ناطق بود اما مدیریت و سردبیری ماهتاب را محمدامین ادیبطوسی (۱۲۸۳-۱۳۶۱ش) بر عهده داشت.
ماهتاب درمجموع ۱۲ شماره منتشر شد. ۱۰ شماره سالهای ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ و دو شماره ۱۳۲۰. در این مجله مباحث «ادبی، اجتماعی، علمی، اخلاقی، اقتصادی و تاریخی» چاپ شد. بعضی شمارههای ماهتاب کتابهایی ضمیمه دارد. کتاب «تاریخ دینی ایران از قدیمیترین ازمنه تاریخ تا عصر حاضر» تألیف ادیبطوسی از آن جمله است.
محمدامین ادیبطوسی که پیشتر به توسلیگیلانی شهره بود، برای علمآموزی از حوزههای ایران و عراق رخت به شبه قاره و آسیای مرکزی کشید تا افزون بر علوم قدیم، با دانشهای نو آشنا شود.
9 زبان میدانست. شعر میگفت. مدرس آموزشگاهها و دانشگاهها و پژوهشگر متنهای ادبی و زبانهای ایرانی بود. حدود ۱۵ کتاب از او در حوزه تحقیق، شعر، واژهپژوهی و داستان بر جای ماند. نوشتههای مطبوعاتی وی را در نشریههای گوناگون (ارمغان، ایران، شفق سرخ، گوهر، مهر ایران، وحید و...) میتوان خواند. دو سال نخست (۱۳۱۶ و ۱۳۱۷) حیات ماهتاب که سکاندار این مجله بود، مقالههای مرجع و ماندگاری به نشر رساند. از «آذربایجان و وحدت ملی» به قلم حسینقلی کاتبی تا «آغاز نهضت آزادی ایران» از جواد ناطق. خودش هم با نام و بینام و گاه با اسم پوشیده/مستعار چاپکردههای ارزندهای در مجله یادشده دارد.
«گر سعادت از این جهان طلبی / خاطر خویش را مدار دژم
شادمان شو رضا به داده بده / نه غم بیش خور نه اندُه کم»
با نقل چهار گزینگویه از صفحههای «افکار و آراء» مجله ماهتاب این وجیزه را به پایان میبرم:
فلاماریون: «یک روز مهلت برای کسی که باید بمیرد، به منزله چندین قرن است».
ویکتورهوگو: «الماس را در قعر زمین و حقایق را در اعماق فکر جستوجو کنید».
مسعود سعد: «تا نیابی مراد خویش بکوش / تا نسازد زمانه با تو بساز».
لویی دوبره: «مخاطرات بزرگ اندیشههای کوچک را برطرف میکند».