|

گذرواژه

شروین پاشایی

تابه‌حال نشده بگیم اصلا نمی‌دونم چرا این کار رو کردم؟! حتما شده، ما فکر می‌کنیم که همیشه در حال فکر کردن هستیم و انتخاب‌هامون نتیجه‌ فکرهامونه، ولی نه! وقتی تصمیم می‌گیریم آب‌میوه بخریم به این فکر می‌کنیم که محصول این‌یکی شرکت رو بخریم یا محصول اون‌یکی شرکت رو، این یعنی این‌که با تبلیغات به جای ما فکر کردن و کاری کردن که فکر کنیم حق انتخاب بین دوتا محصول داریم و عواقب انتخاب‌مون هم پای خودمونه، اما اگه بلد بودیم فکر کنیم، با خودمون می‌گفتیم به جای این دوتا محصول، انتخاب می‌کنیم که میوه‌ طبیعی بخریم و آبِ میوه رو خودمون بگیریم؛ ولی خب وضعیت فعلی جهان نشون می‌ده که همیشه، هم سرمایه‌داری و هم افراد سودجو و منفعت‌طلب برای هر چیزی به جای ما فکر کردن و تصمیم گرفتن و درنهایت چندتا گزینه گذاشتن جلومون تا ما انتخاب کنیم و بعد هم جار زدن که این انتخابِ خودتون بوده و اعتراض ممنوع! ما هم چون یاد نگرفتیم که فکر کردن چه‌طوریه، هیچ‌وقت به گزینه‌ دیگه‌ای غیر از گزینه‌هایی که انداختن جلومون فکر نکردیم، این یعنی ما در تسخیر سرمایه‌داری و دزدانِ فکر هستیم و با شعار و تبلیغات و پرحرفی ذهن ما رو سِحر و جادو کردن و فکر ما رو در درون‌مون زندانی کردن تا از انسان‌بودن و زندگی‌کردن فاصله بگیریم و تبدیل بشیم به ابزار و وسیله و ربات برای هدف قدرت‌طلبان. برای رهایی از این زندان و رسیدن به آزادی، اول باید صدای درون‌مون رو باور کنیم و دوم باید نه‌گفتن رو یاد بگیریم تا بتونیم از خواب‌زدگی بیرون بیاییم و بیدار بشیم و ارزش انسان‌بودن رو احساس کنیم.

تابه‌حال نشده بگیم اصلا نمی‌دونم چرا این کار رو کردم؟! حتما شده، ما فکر می‌کنیم که همیشه در حال فکر کردن هستیم و انتخاب‌هامون نتیجه‌ فکرهامونه، ولی نه! وقتی تصمیم می‌گیریم آب‌میوه بخریم به این فکر می‌کنیم که محصول این‌یکی شرکت رو بخریم یا محصول اون‌یکی شرکت رو، این یعنی این‌که با تبلیغات به جای ما فکر کردن و کاری کردن که فکر کنیم حق انتخاب بین دوتا محصول داریم و عواقب انتخاب‌مون هم پای خودمونه، اما اگه بلد بودیم فکر کنیم، با خودمون می‌گفتیم به جای این دوتا محصول، انتخاب می‌کنیم که میوه‌ طبیعی بخریم و آبِ میوه رو خودمون بگیریم؛ ولی خب وضعیت فعلی جهان نشون می‌ده که همیشه، هم سرمایه‌داری و هم افراد سودجو و منفعت‌طلب برای هر چیزی به جای ما فکر کردن و تصمیم گرفتن و درنهایت چندتا گزینه گذاشتن جلومون تا ما انتخاب کنیم و بعد هم جار زدن که این انتخابِ خودتون بوده و اعتراض ممنوع! ما هم چون یاد نگرفتیم که فکر کردن چه‌طوریه، هیچ‌وقت به گزینه‌ دیگه‌ای غیر از گزینه‌هایی که انداختن جلومون فکر نکردیم، این یعنی ما در تسخیر سرمایه‌داری و دزدانِ فکر هستیم و با شعار و تبلیغات و پرحرفی ذهن ما رو سِحر و جادو کردن و فکر ما رو در درون‌مون زندانی کردن تا از انسان‌بودن و زندگی‌کردن فاصله بگیریم و تبدیل بشیم به ابزار و وسیله و ربات برای هدف قدرت‌طلبان. برای رهایی از این زندان و رسیدن به آزادی، اول باید صدای درون‌مون رو باور کنیم و دوم باید نه‌گفتن رو یاد بگیریم تا بتونیم از خواب‌زدگی بیرون بیاییم و بیدار بشیم و ارزش انسان‌بودن رو احساس کنیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها