روزنگاشت جشنواره جهانی فیلم تهران اردیبهشت ۹۷
عبرتي از تاریخ سیاسی
محسن خیمهدوز
مستند «خانه نویسندگان» )یا «خانه اسلُوو»( کارگردان: تاراس تومنکو
۸۱ دقیقه - محصول کشور اوکراین. ۲۰۱۷
این مستند درباره ساخت یک مجتمع مسکونی است برای نویسندگان اوکراینی که در سال ۱۹۳۰، در خارکیف، به دستور استالین ساخته شد با نام خانه «اسلوو»، شامل ۶۴ آپارتمان، یک سالن غذاخوری، یک اتاق آفتابگیر (سولاریوم) و چندین خدمتکار، که قرار بود خانه امنی باشد برای آفرینشگران آثار ادبیات، اما پس از مدتی این خانه بهاصطلاح امن، تحت نظارت شدید سیستم امنیتی استالین درآمد و نویسندگان بهتدریج شناسایی شدند و تحت کنترل قرار گرفتند. از جمله کسانی مانند برتولت برشت، تئودور درایزر، برونو یاسنسکی و پاناییت ایستراتی که برای شرکت در کنفرانس بینالمللی «نویسندگان انقلابی» در سال ۱۹۳۰ به خارکیف آمده بودند.مستند «خانه نویسندگان» بهلحاظ فرم و پرداخت، دقیق و زیبا ساخته شده، بهنحویکه بین اسناد آرشیوی و کشش دراماتیک وقایع، پیوند فنی و زیباشناختی دیدنیای برقرار شده و فیلم را شایسته چندباردیدن کرده است.این مستند میتواند عبرت خوبی باشد از تاریخ سیاسی، بهویژه برای جوامع بستهای که از نویسندگان و منتقدانشان هراس دارند. البته اگر عبرتگیرندهای باقی مانده باشد.
فرازونشیب یک شرکت کوچک فیلمسازی - اثر : ژان لوک گدار
محصول فرانسه و سوئیس - ۱۹۸۶
این فیلم گدار مثل بقیه فیلمهای او منحصربهفرد و ویژه است، هم در بین آثار گدار، هم در تاریخ سینما.با آنکه گدار تلویزیون را عامل بلاهت و حماقت میداند، اما این اثر خود را، هم در مدیوم و قاب تلویزیونی ساخته، هم اینکه قبل از اکران در سینما، آن را در تلویزیون نمایش داده است و شاید همین مورد، طنز دیگری درباره رسانه تلویزیون باشد؛ اینکه کسی بخواهد از طریق این رسانه سطحی، سخنی جدی و اندیشگون بیان کند و انتظار تأثیرگذاری هم داشته باشد.فیلم، هم بهلحاظ ساختار روایی و هم بهلحاظ مضمون و محتوا دیدنی است و یکی از بهترین آثار گدار است.فیلم، نقد فرایند تهیهکنندگی یک فیلم است وقتی تهیهکننده فاقد پشتیبانی مالی درست است.نقش این تهیهکننده را هم بازیگر شاخص فرانسوی، «ژان پیر لئو»، بازی میکند که ميهمان این دوره از جشنواره جهانی فیلم تهران هم هست.یک بخش جذاب فیلم سکانسی است که خود گدار با یکی از فعالان سینمای فرانسه در مورد بودجه میلیوندلاری رومن پولانسکی حرف میزنند و میپرسند چرا باید اینهمه پول به یک کارگردان داده شود برای ساخت یک فیلم و هر دو مدعی میشوند که اگر این پول را به ما بدهند با آن 10تا فیلم میسازیم، نه
یکی.
مادر مخوف - کارگردان : آنا اوروشادزه - ۱۱۰ دقیقه
محصول گرجستان و استونی - ۲۰۱۷
اولین فیلم بلند «آنا اوروشادزه» در مقام کارگردان و نویسنده، اثری دیدنی است.داستان فیلم، زندگی یک زن خانهدار میانسال به نام مانانا (با بازی خوب ناتا موروانیدزه) را روایت میکند که در مسیر نویسندگی و خلق یک رمان، با مناسبات مردسالار و پرمشغله خانوادگیاش در تضاد سختی قرار میگیرد، بهطوریکه هیچکدام از اعضای خانواده او استعدادش را درک نمیکنند و او مجبور میشود تصمیم عجیبی بگیرد.«مادر مخوف» روایت خود را بهتدریج بهصورت تودرتو و پیچیده، آنچنان دقیق و دیدنی روایت میکند که مرز بین روایتِ درونِ فیلم و روایتِ درونِ رمانی که زن مشغول نوشتن آن است، محو میشود و درعینحال، مسئله درونی فیلم (تضاد زن نویسنده و مستعد با محیطی که او را درک نمیکند و اجازه رشد را از او میگیرد) تا پایان فیلم، مسئله اصلی باقی میماند.«مادر مخوف» از فیلمهای خوب «مسئلهمحور» امسال جهان و این دوره از جشنواره جهانی فیلم تهران است که موفق شده زیباشناسی مسئلهمحوری را از منظر «سینمای اندیشه» بهخوبی شناخته و روایت کند.بازی دشوار و پیچیده «ناتا موروانیدزه» در نقش مادری نویسنده و رماننویسی بیپناه در خانه و بیپشتوانه در جامعه، بهخوبی در
خدمت کشش دراماتیک فیلم است و نمونه درست و زیبایی است از «بازی اندیشه».
غُرّش Pororoca - کارگردان : کنستانتین پوپسکو
محصول: رومانی و فرانسه - ۲۰۱۷
کریستینا و تئودور، زوج جوانیاند که با دو فرزندشان، ماریا و ایلی، در پارک بازی میکنند که دخترشان، ماریا، گم میشود. تمام فیلم برای یافتن دختر سپری میشود، اما این مسئله به دو مسئله بزرگتر تبدیل میشود؛ مسئله بحرانیشدن رابطه زن و مرد و مسئله غلبه حس بر عقل.فیلم روایتگر تو در توی این چند مسئله است.فیلم با یک نگرش زیبای مسئلهمحور و برخلاف تمام فیلمهای جهان، به صورت زیرمتن و پنهان، حس را نقد و از عقل دفاع میکند؛ دفاعی زیبا، ظریف، هنرمندانه و کمنظیر.و البته با یک پایانبندی غافلگیرکننده که اگر در راستای مسئله درونی فیلم و نقد موجود در درون روایت فیلم فهمیده نشود، شاید منجر به اعتراض تماشاگرانی شود که بیش از دو ساعت ناظر این فیلم بودهاند.
مستند «خانه نویسندگان» )یا «خانه اسلُوو»( کارگردان: تاراس تومنکو
۸۱ دقیقه - محصول کشور اوکراین. ۲۰۱۷
این مستند درباره ساخت یک مجتمع مسکونی است برای نویسندگان اوکراینی که در سال ۱۹۳۰، در خارکیف، به دستور استالین ساخته شد با نام خانه «اسلوو»، شامل ۶۴ آپارتمان، یک سالن غذاخوری، یک اتاق آفتابگیر (سولاریوم) و چندین خدمتکار، که قرار بود خانه امنی باشد برای آفرینشگران آثار ادبیات، اما پس از مدتی این خانه بهاصطلاح امن، تحت نظارت شدید سیستم امنیتی استالین درآمد و نویسندگان بهتدریج شناسایی شدند و تحت کنترل قرار گرفتند. از جمله کسانی مانند برتولت برشت، تئودور درایزر، برونو یاسنسکی و پاناییت ایستراتی که برای شرکت در کنفرانس بینالمللی «نویسندگان انقلابی» در سال ۱۹۳۰ به خارکیف آمده بودند.مستند «خانه نویسندگان» بهلحاظ فرم و پرداخت، دقیق و زیبا ساخته شده، بهنحویکه بین اسناد آرشیوی و کشش دراماتیک وقایع، پیوند فنی و زیباشناختی دیدنیای برقرار شده و فیلم را شایسته چندباردیدن کرده است.این مستند میتواند عبرت خوبی باشد از تاریخ سیاسی، بهویژه برای جوامع بستهای که از نویسندگان و منتقدانشان هراس دارند. البته اگر عبرتگیرندهای باقی مانده باشد.
فرازونشیب یک شرکت کوچک فیلمسازی - اثر : ژان لوک گدار
محصول فرانسه و سوئیس - ۱۹۸۶
این فیلم گدار مثل بقیه فیلمهای او منحصربهفرد و ویژه است، هم در بین آثار گدار، هم در تاریخ سینما.با آنکه گدار تلویزیون را عامل بلاهت و حماقت میداند، اما این اثر خود را، هم در مدیوم و قاب تلویزیونی ساخته، هم اینکه قبل از اکران در سینما، آن را در تلویزیون نمایش داده است و شاید همین مورد، طنز دیگری درباره رسانه تلویزیون باشد؛ اینکه کسی بخواهد از طریق این رسانه سطحی، سخنی جدی و اندیشگون بیان کند و انتظار تأثیرگذاری هم داشته باشد.فیلم، هم بهلحاظ ساختار روایی و هم بهلحاظ مضمون و محتوا دیدنی است و یکی از بهترین آثار گدار است.فیلم، نقد فرایند تهیهکنندگی یک فیلم است وقتی تهیهکننده فاقد پشتیبانی مالی درست است.نقش این تهیهکننده را هم بازیگر شاخص فرانسوی، «ژان پیر لئو»، بازی میکند که ميهمان این دوره از جشنواره جهانی فیلم تهران هم هست.یک بخش جذاب فیلم سکانسی است که خود گدار با یکی از فعالان سینمای فرانسه در مورد بودجه میلیوندلاری رومن پولانسکی حرف میزنند و میپرسند چرا باید اینهمه پول به یک کارگردان داده شود برای ساخت یک فیلم و هر دو مدعی میشوند که اگر این پول را به ما بدهند با آن 10تا فیلم میسازیم، نه
یکی.
مادر مخوف - کارگردان : آنا اوروشادزه - ۱۱۰ دقیقه
محصول گرجستان و استونی - ۲۰۱۷
اولین فیلم بلند «آنا اوروشادزه» در مقام کارگردان و نویسنده، اثری دیدنی است.داستان فیلم، زندگی یک زن خانهدار میانسال به نام مانانا (با بازی خوب ناتا موروانیدزه) را روایت میکند که در مسیر نویسندگی و خلق یک رمان، با مناسبات مردسالار و پرمشغله خانوادگیاش در تضاد سختی قرار میگیرد، بهطوریکه هیچکدام از اعضای خانواده او استعدادش را درک نمیکنند و او مجبور میشود تصمیم عجیبی بگیرد.«مادر مخوف» روایت خود را بهتدریج بهصورت تودرتو و پیچیده، آنچنان دقیق و دیدنی روایت میکند که مرز بین روایتِ درونِ فیلم و روایتِ درونِ رمانی که زن مشغول نوشتن آن است، محو میشود و درعینحال، مسئله درونی فیلم (تضاد زن نویسنده و مستعد با محیطی که او را درک نمیکند و اجازه رشد را از او میگیرد) تا پایان فیلم، مسئله اصلی باقی میماند.«مادر مخوف» از فیلمهای خوب «مسئلهمحور» امسال جهان و این دوره از جشنواره جهانی فیلم تهران است که موفق شده زیباشناسی مسئلهمحوری را از منظر «سینمای اندیشه» بهخوبی شناخته و روایت کند.بازی دشوار و پیچیده «ناتا موروانیدزه» در نقش مادری نویسنده و رماننویسی بیپناه در خانه و بیپشتوانه در جامعه، بهخوبی در
خدمت کشش دراماتیک فیلم است و نمونه درست و زیبایی است از «بازی اندیشه».
غُرّش Pororoca - کارگردان : کنستانتین پوپسکو
محصول: رومانی و فرانسه - ۲۰۱۷
کریستینا و تئودور، زوج جوانیاند که با دو فرزندشان، ماریا و ایلی، در پارک بازی میکنند که دخترشان، ماریا، گم میشود. تمام فیلم برای یافتن دختر سپری میشود، اما این مسئله به دو مسئله بزرگتر تبدیل میشود؛ مسئله بحرانیشدن رابطه زن و مرد و مسئله غلبه حس بر عقل.فیلم روایتگر تو در توی این چند مسئله است.فیلم با یک نگرش زیبای مسئلهمحور و برخلاف تمام فیلمهای جهان، به صورت زیرمتن و پنهان، حس را نقد و از عقل دفاع میکند؛ دفاعی زیبا، ظریف، هنرمندانه و کمنظیر.و البته با یک پایانبندی غافلگیرکننده که اگر در راستای مسئله درونی فیلم و نقد موجود در درون روایت فیلم فهمیده نشود، شاید منجر به اعتراض تماشاگرانی شود که بیش از دو ساعت ناظر این فیلم بودهاند.