|

نگاه بیرون

ترجمه: شهرام زرندار

طرح پمپئو برای ایران به آنها بگویید ول کنند!

از زمانی که دونالد ترامپ از برجام خارج شده، سؤال این بوده که بعد از این چه خواهد شد؟ روز دوشنبه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، آنچه را انتظار دارد رخ دهد، اعلام کرد: تسلیم بی‌قیدوشرط و کاپیتولاسیون ایران! او در سخنرانی جنگ‌طلبانه‌اش در بنیاد محافظه‌کار هریتیج گفته نیت دولت و خواسته آن استفاده از تمامی قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا علیه ایران است. این 12خواسته‌ چنان گسترده است که احتمال اینکه ایران خیلی زود بتواند آنها را بپذیرد وجود ندارد، حتی اگر هم بخواهد آنها را بپذیرد، نمی‌تواند. پمپئو قول داده ایران را تحت فشارهای مالی قرار دهد. او می‌گوید درصورتی‌که رهبران ایران برنامه هسته‌ای‌شان را از سر بگیرند، «عمال ایرانی و نوابشان در سراسر جهان را درهم خواهد کوبید و برای آنها مشکلاتی بسیار بزرگ‌تر پدید خواهد آورد». بسیاری از مسائل مطرح‌شده در این رویکرد غلط هستند، اما این یک راهبرد نیست. این یک نحوه از اندیشیدن خیال‌بافانه است که تنش‌های منطقه‌ای را بدتر خواهد کرد و در‌عین‌حال می‌تواند منجر به منازعه مستقیم ایران و آمریکا شود. ما به‌دلیل اینکه ترامپ یک توافق چندملیتی را دور انداخته، توافقی که براساس آن ایران به‌ازای لغو تحریم‌ها برنامه هسته‌ای‌اش را محدود کرده بود، در این جایگاه و وضعیت غیرمنطقی قرار گرفته‌ایم. ترامپ اعتراض کرده که این توافق به نگرانی‌هایی که هرگز قرار نبوده به آنها بپردازد توجهی نمی‌کند. پمپئو در اعلام این خواسته‌ها در شرایطی سخن می‌گوید که رئیسش به رهبر کره ‌شمالی این شانس را داده -کره ‌شمالی حدود 60 سلاح هسته‌ای در اختیار دارد- که از ضمانت‌های امنیتی در ازای رهاکردن زرادخانه هسته‌ای‌اش برخوردار شود. ایران هیچ سلاح هسته‌ای ندارد و به طرز ویژه‌ای برنامه هسته‌ای‌اش را محدود کرده است. در طول چند هفته گذشته ایرانی‌ها پاسخ‌هایی سنجیده و منطقی‌ به تحریکات آمریکا داده‌اند.


سخنرانی پمپئو درباره ایران خیال‌بافی است
روز گذشته، پمپئو، در بنیاد «هریتیج» در واشنگتن سخنرانی کرد: «پس از توافق؛ استراتژی جدید درباره ایران». او گفت «به همه آنچه ما می‌گوییم عمل کنید یا در غیر این صورت ما شما را در هم خواهیم شکست». این سخنرانی اولین سرهم‌بافی روشن سیاست ایالات متحده درباره ایران بوده است. اکنون ترامپ، ارباب خودخوانده معامله‌گری، معامله جدیدی برای برخورد با ایران در ذهن دارد، معامله‌ای که نیازمند آن است که ایران ماهیت رژیم خود را تغییر دهد و بطن اصول سیاست خارجی خود را برعکس کند، اصولی که درباره آمریکا بازدارنده است. این توافق جدید روی میز رؤیای به‌واقعیت‌پیوسته بسیاری از شخصیت‌های مهم جهانی: محمدبن سلمان، بنیامین نتانیاهو، جان بولتون و فرقه مجاهدین خلق [منافقین] است. براساس این راهبرد که پمپئو آن را سرهم‌بندی کرده، ایالات متحده دور جدیدی از تحریم‌های فلج‌کننده که ایران را وادار به نبرد برای زنده‌نگاه‌داشتن اقتصادش می‌کند، به کار خواهد گرفت. بعد ایران به طرزی صلح‌آمیز در برابر خواسته‌های ایالات متحده تسلیم می‌شود و ماهیت و طبیعتا رژیم خود را تغییر می‌دهد. همه اینها خیلی ساده به نظر می‌رسند و تعجبی ندارد که هیچ‌یک از رؤسای جمهور قبلی در فکرشان هم خطور نکرده که این راهبرد را برگزینند. ایران باید زندانی‌های آمریکایی را رها کند، برنامه موشک‌های بالستیکش را خاتمه دهد، از سوریه بیرون بیاید، به حمایتش از حوثی‌ها در یمن خاتمه دهد، دست از حمایت از حزب‌الله و سایر گروه‌ها بکشد و به رفتارهایش در منطقه خاتمه دهد. ایالات متحده و خاورمیانه درصورتی‌که ایران به خواسته‌های آمریکا عمل کند، وضع بهتری خواهند داشت؛ اما سیاست خارجی باید در واقعیت ریشه داشته باشد، نه خیال خام. اگر ایالات متحده در برجام باقی می‌ماند و در گذر زمان با ایران اعتمادسازی می‌کرد، شاید ما می‌توانستیم با ایران درباره سایر مسائل هم به توافق برسیم، اما خروج از برجام به طرزی مؤثر تمامی شانس‌ها برای توافق بیشتر با ایران را از بین برده است. آمریکا می‌خواهد ایران توافق کند تا به توافق هسته‌ای جدیدی تن دهد که بسیار شبیه برجام به نظر می‌رسد. در عوض ایالات متحده تحریم‌ها را لغو، روابط دیپلماتیک کامل با ایران را برقرار کرده و از ورود ایران به جامعه ملل استقبال خواهد کرد. این راهبرد درباره معمر قذافی در لیبی مؤثر بوده و عمل کرده است و اگر به من باور ندارید می‌توانید از او بپرسید. واقعیت بسیار پیچیده‌تر از ادعاها و خواسته‌های پمپئو است. پمپئو به طرزی مؤثر خواهان «تغییر رژیم توسط خودش» در ایران است. این اتفاقی است که رخ نخواهد داد. پمپئو هیچ دلیل عقلایی مبنی بر اینکه ایران تقاضاهای آمریکا را در سکوت و بدون اعتراض بپذیرد، ارائه نکرده است. راهبرد پمپئو نیازمند آن است که ایران به واشنگتن اعتماد بیشتری از اعتمادی که به برجام کرده، داشته باشد؛ برجامی که ایالات متحده آن را نقض کرده است.

طرح پمپئو برای ایران به آنها بگویید ول کنند!

از زمانی که دونالد ترامپ از برجام خارج شده، سؤال این بوده که بعد از این چه خواهد شد؟ روز دوشنبه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، آنچه را انتظار دارد رخ دهد، اعلام کرد: تسلیم بی‌قیدوشرط و کاپیتولاسیون ایران! او در سخنرانی جنگ‌طلبانه‌اش در بنیاد محافظه‌کار هریتیج گفته نیت دولت و خواسته آن استفاده از تمامی قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا علیه ایران است. این 12خواسته‌ چنان گسترده است که احتمال اینکه ایران خیلی زود بتواند آنها را بپذیرد وجود ندارد، حتی اگر هم بخواهد آنها را بپذیرد، نمی‌تواند. پمپئو قول داده ایران را تحت فشارهای مالی قرار دهد. او می‌گوید درصورتی‌که رهبران ایران برنامه هسته‌ای‌شان را از سر بگیرند، «عمال ایرانی و نوابشان در سراسر جهان را درهم خواهد کوبید و برای آنها مشکلاتی بسیار بزرگ‌تر پدید خواهد آورد». بسیاری از مسائل مطرح‌شده در این رویکرد غلط هستند، اما این یک راهبرد نیست. این یک نحوه از اندیشیدن خیال‌بافانه است که تنش‌های منطقه‌ای را بدتر خواهد کرد و در‌عین‌حال می‌تواند منجر به منازعه مستقیم ایران و آمریکا شود. ما به‌دلیل اینکه ترامپ یک توافق چندملیتی را دور انداخته، توافقی که براساس آن ایران به‌ازای لغو تحریم‌ها برنامه هسته‌ای‌اش را محدود کرده بود، در این جایگاه و وضعیت غیرمنطقی قرار گرفته‌ایم. ترامپ اعتراض کرده که این توافق به نگرانی‌هایی که هرگز قرار نبوده به آنها بپردازد توجهی نمی‌کند. پمپئو در اعلام این خواسته‌ها در شرایطی سخن می‌گوید که رئیسش به رهبر کره ‌شمالی این شانس را داده -کره ‌شمالی حدود 60 سلاح هسته‌ای در اختیار دارد- که از ضمانت‌های امنیتی در ازای رهاکردن زرادخانه هسته‌ای‌اش برخوردار شود. ایران هیچ سلاح هسته‌ای ندارد و به طرز ویژه‌ای برنامه هسته‌ای‌اش را محدود کرده است. در طول چند هفته گذشته ایرانی‌ها پاسخ‌هایی سنجیده و منطقی‌ به تحریکات آمریکا داده‌اند.


سخنرانی پمپئو درباره ایران خیال‌بافی است
روز گذشته، پمپئو، در بنیاد «هریتیج» در واشنگتن سخنرانی کرد: «پس از توافق؛ استراتژی جدید درباره ایران». او گفت «به همه آنچه ما می‌گوییم عمل کنید یا در غیر این صورت ما شما را در هم خواهیم شکست». این سخنرانی اولین سرهم‌بافی روشن سیاست ایالات متحده درباره ایران بوده است. اکنون ترامپ، ارباب خودخوانده معامله‌گری، معامله جدیدی برای برخورد با ایران در ذهن دارد، معامله‌ای که نیازمند آن است که ایران ماهیت رژیم خود را تغییر دهد و بطن اصول سیاست خارجی خود را برعکس کند، اصولی که درباره آمریکا بازدارنده است. این توافق جدید روی میز رؤیای به‌واقعیت‌پیوسته بسیاری از شخصیت‌های مهم جهانی: محمدبن سلمان، بنیامین نتانیاهو، جان بولتون و فرقه مجاهدین خلق [منافقین] است. براساس این راهبرد که پمپئو آن را سرهم‌بندی کرده، ایالات متحده دور جدیدی از تحریم‌های فلج‌کننده که ایران را وادار به نبرد برای زنده‌نگاه‌داشتن اقتصادش می‌کند، به کار خواهد گرفت. بعد ایران به طرزی صلح‌آمیز در برابر خواسته‌های ایالات متحده تسلیم می‌شود و ماهیت و طبیعتا رژیم خود را تغییر می‌دهد. همه اینها خیلی ساده به نظر می‌رسند و تعجبی ندارد که هیچ‌یک از رؤسای جمهور قبلی در فکرشان هم خطور نکرده که این راهبرد را برگزینند. ایران باید زندانی‌های آمریکایی را رها کند، برنامه موشک‌های بالستیکش را خاتمه دهد، از سوریه بیرون بیاید، به حمایتش از حوثی‌ها در یمن خاتمه دهد، دست از حمایت از حزب‌الله و سایر گروه‌ها بکشد و به رفتارهایش در منطقه خاتمه دهد. ایالات متحده و خاورمیانه درصورتی‌که ایران به خواسته‌های آمریکا عمل کند، وضع بهتری خواهند داشت؛ اما سیاست خارجی باید در واقعیت ریشه داشته باشد، نه خیال خام. اگر ایالات متحده در برجام باقی می‌ماند و در گذر زمان با ایران اعتمادسازی می‌کرد، شاید ما می‌توانستیم با ایران درباره سایر مسائل هم به توافق برسیم، اما خروج از برجام به طرزی مؤثر تمامی شانس‌ها برای توافق بیشتر با ایران را از بین برده است. آمریکا می‌خواهد ایران توافق کند تا به توافق هسته‌ای جدیدی تن دهد که بسیار شبیه برجام به نظر می‌رسد. در عوض ایالات متحده تحریم‌ها را لغو، روابط دیپلماتیک کامل با ایران را برقرار کرده و از ورود ایران به جامعه ملل استقبال خواهد کرد. این راهبرد درباره معمر قذافی در لیبی مؤثر بوده و عمل کرده است و اگر به من باور ندارید می‌توانید از او بپرسید. واقعیت بسیار پیچیده‌تر از ادعاها و خواسته‌های پمپئو است. پمپئو به طرزی مؤثر خواهان «تغییر رژیم توسط خودش» در ایران است. این اتفاقی است که رخ نخواهد داد. پمپئو هیچ دلیل عقلایی مبنی بر اینکه ایران تقاضاهای آمریکا را در سکوت و بدون اعتراض بپذیرد، ارائه نکرده است. راهبرد پمپئو نیازمند آن است که ایران به واشنگتن اعتماد بیشتری از اعتمادی که به برجام کرده، داشته باشد؛ برجامی که ایالات متحده آن را نقض کرده است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها