|

اهمیت آموزش خودمراقبتی برای کودکان

محمدعلي آرامي- متخصص مغز و اعصاب

ماجرای تلخ آزار دانش‌آموزان که اخیرا در رسانه‌ها منتشر شد و موجی از واکنش‌ها را در سطوح مختلف اجتماعی تا بالاترین مسئولیت کشور برانگیخت، بار دیگر اهمیت آموزش خانواده‌ها، جامعه و کودکان را برجسته می‌کند.

باید بپذیریم که آزار جنسی واقعیتی است که توسط افرادی خاص و عمدتا به دلایل روان‌شناختی، جامعه‌شناختی و فرهنگی تقریبا در همه نقاط جهان دیده می‌شود و منحصر به کشور و شهر خاصی نیست. مورد تلخ و جان‌گداز دیگری نیز در چند ماه پیش احساسات خانواده‌ها را جریحه‌دار کرد. شناسایی و درمان و مجازات‌های سنگین مرتکبان این آزارها لازم است، ولی به‌هيچ‌وجه تأثیر بازدارنده و ریشه‌کن‌کننده قابل‌توجهی نخواهد داشت. آنچه می‌تواند این حوادث تلخ را کاهش داده و به حداقل برساند، فقط آموزش است و آموزش.
البته نحوه این آموزش‌ها کاری است تخصصی و درواقع فوق‌تخصصی، اما در سطح عملیاتی باید توسط متخصصان به شکلی روشن و ملموس و با رعایت جوانب و ریزه‌کاری‌های آن روشی مناسب ارائه شود. خانواده‌ها و مراقبان مدارس باید مهارت لازم را در‌این‌خصوص کسب کنند و رسانه‌های عمومی نیز به اشکال مناسب و با در‌نظر‌گرفتن مسائل فرهنگی و دور از تفریط در این امر شرکت کنند. هنرمندان باید با استفاده از روش‌های مناسب هنری که دانش و تجربه آن را دارند و با استفاده از راهنمایی‌های کارشناسان امر به خلق آثار مناسبی در‌این‌خصوص بپردازند. در اینجا باید از اثر مهم خانم پوران درخشنده؛ «هیس! دخترها...» یاد کنم که به‌واقع پس از سال‌ها برای اولین‌بار جسورانه به این موضوع مهم پرداخت و من تردید ندارم که در جلب‌توجه والدین تأثیرگذار بوده است، اما متأسفانه آثاری از این دست به دلیل تابو‌دانسته‌شدن این مسائل از طرف جامعه سنتی و حتی مسئولان کم ساخته شده است. در این فیلم غفلت آشکار یک خانواده‌ محور داستان قرار گرفته و تلنگری به همه ما والدین زده می‌شود که بیدار شویم و مراقب اطراف فرزندانمان باشیم. عدم توجه والدین و حتی پزشک متخصص به شرایط روحی دانش‌آموز کوچک تحت آزار در فیلم «هیس...» نشان از یک غفلت تأسف‌بار عمومی دارد.
امیدوارم با ارتقای دانش و توجه خانواده‌ها، پرهیز از تابوسازی و انکار، استفاده از شیوه‌های آموزشی‌ سنجیده و علمی و بهره‌بردن از توانایی و امکانات رسانه‌ها و هنرمندان متعهدمان کمتر شاهد چنین پدیده‌های دردناکی باشیم.

ماجرای تلخ آزار دانش‌آموزان که اخیرا در رسانه‌ها منتشر شد و موجی از واکنش‌ها را در سطوح مختلف اجتماعی تا بالاترین مسئولیت کشور برانگیخت، بار دیگر اهمیت آموزش خانواده‌ها، جامعه و کودکان را برجسته می‌کند.

باید بپذیریم که آزار جنسی واقعیتی است که توسط افرادی خاص و عمدتا به دلایل روان‌شناختی، جامعه‌شناختی و فرهنگی تقریبا در همه نقاط جهان دیده می‌شود و منحصر به کشور و شهر خاصی نیست. مورد تلخ و جان‌گداز دیگری نیز در چند ماه پیش احساسات خانواده‌ها را جریحه‌دار کرد. شناسایی و درمان و مجازات‌های سنگین مرتکبان این آزارها لازم است، ولی به‌هيچ‌وجه تأثیر بازدارنده و ریشه‌کن‌کننده قابل‌توجهی نخواهد داشت. آنچه می‌تواند این حوادث تلخ را کاهش داده و به حداقل برساند، فقط آموزش است و آموزش.
البته نحوه این آموزش‌ها کاری است تخصصی و درواقع فوق‌تخصصی، اما در سطح عملیاتی باید توسط متخصصان به شکلی روشن و ملموس و با رعایت جوانب و ریزه‌کاری‌های آن روشی مناسب ارائه شود. خانواده‌ها و مراقبان مدارس باید مهارت لازم را در‌این‌خصوص کسب کنند و رسانه‌های عمومی نیز به اشکال مناسب و با در‌نظر‌گرفتن مسائل فرهنگی و دور از تفریط در این امر شرکت کنند. هنرمندان باید با استفاده از روش‌های مناسب هنری که دانش و تجربه آن را دارند و با استفاده از راهنمایی‌های کارشناسان امر به خلق آثار مناسبی در‌این‌خصوص بپردازند. در اینجا باید از اثر مهم خانم پوران درخشنده؛ «هیس! دخترها...» یاد کنم که به‌واقع پس از سال‌ها برای اولین‌بار جسورانه به این موضوع مهم پرداخت و من تردید ندارم که در جلب‌توجه والدین تأثیرگذار بوده است، اما متأسفانه آثاری از این دست به دلیل تابو‌دانسته‌شدن این مسائل از طرف جامعه سنتی و حتی مسئولان کم ساخته شده است. در این فیلم غفلت آشکار یک خانواده‌ محور داستان قرار گرفته و تلنگری به همه ما والدین زده می‌شود که بیدار شویم و مراقب اطراف فرزندانمان باشیم. عدم توجه والدین و حتی پزشک متخصص به شرایط روحی دانش‌آموز کوچک تحت آزار در فیلم «هیس...» نشان از یک غفلت تأسف‌بار عمومی دارد.
امیدوارم با ارتقای دانش و توجه خانواده‌ها، پرهیز از تابوسازی و انکار، استفاده از شیوه‌های آموزشی‌ سنجیده و علمی و بهره‌بردن از توانایی و امکانات رسانه‌ها و هنرمندان متعهدمان کمتر شاهد چنین پدیده‌های دردناکی باشیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها