حمله به شفافيت براي پنهانکردن فساد
رضا اميني
بعد از انتشار اسامي افراد زیرمجموعه وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی با شناسايي اعضاي دوشغله هيئتمديرههای شرکتهاي این وزارتخانه، همچنين بازنشستهها و افرادي با مدرک غيرمرتبط، رسانهها و افکار عمومي اين فهرست در از زواياي گوناگونی مورد تحليل قرار گرفت. اگر رويکرد شريعتمداري، وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي، در ابتداي دوره حضور خود در اين وزارتخانه و تاباندن نورافکنها به تاريکخانه شرکتهاي متعدد زيرمجموعه خود و اعلام اسامي اعضاي هيئتمديره شرکتها را بهعنوان مصداقي از شفافيت بدانيم، او در اين بخش نمره خوبي گرفته است. بسياري از دوشغلهها برکنار شدند و اقدامات اصلاحي مناسبي انجام شد. بعد از اين شفافيت او به جوانگرايي روي آورد، به طور جد پيگير مطالبات کلان شرکتهاي زيرمجموعه شده و سامانه شفافيت معاملات و قراردادها را ايجاد کرد. اين يادداشت قصد آن را ندارد که بگويد در اين مدت شفافيت در وزارت یادشده به حد اعلي رسيده؛ ولي راههاي رفته اخير بسيار ارزشمند است. ميتوان الگوي شفافسازي مديران عامل و اعضاي هيئتمديره در وزارت تعاون، کار و رفاه را بهعنوان نمونه قلمداد کرد و گفت «ميتوان در کشور شفاف عمل کرد».درحالحاضر بخشهاي عظيمي در اقتصاد وجود دارند که تاريک هستند و مشخص نيست حتي مديران اين شرکتها و مجموعهها چه کساني هستند؟ چه سوابقي دارند؟ نميدانيم اسامي مديران و اعضاي هيئتمديره شرکتهاي زيرمجموعه برخي ديگر از سازمانهاي بازنشستگي خارج از دولت چه ترکيبي دارند؟ يا شرکتهاي زيرمجموعههاي دولت، برخي هلدينگها و شرکتهاي زيرمجموعههاي وزارت نفت و صندوق بازنشستگي آن و شرکتهاي صندوق ذخيره فرهنگيان و... چقدر در مسير شفافيت حرکت کردهاند. همچنين براي ما مجهول است که اسامي هيئتمديره شرکتهاي زيرمجموعه بانکها و هلدينگهاي آنان چه کساني هستند، فرايند انتصابات در بنيادهاي خارج از دولت و معاملات و قراردادهاي آنها به چه صورت انجام ميشود. جالب اين است که هيچکس، نه نماينده مجلس و نه رسانهها از وزراي مربوطه و مديران بنيادها خواستار شفافسازي نشدهاند. سؤالي که مطرح ميشود، اين است که چرا فلان سايت يا روزنامه تاکنون خواستار شفافيت در بنيادها نشده است؟ نکتهاي که توجهها را به خود جلب ميکند، اين است که گويا قرار است هرکس بيشتر شفاف باشد، بيشتر مورد حمله و بازخواست رسانهاي قرار بگيرد. وقتي مسئولي روی به شفافيت آورده، نبايد به او به دليل يک مدير دوشغله يا بازنشسته در فلان شرکت کوچک حمله شود؛ ولي وزارتخانهها و مسئولان غيرشفاف ديگر با هزاران مدير بازنشسته و دوشغله در حاشيه امن باشند. گرچه با آن مدير متخلف نيز بايد در جاي خود برخورد کرد. به نظر ميرسد مطالبهای جدي بايد صورت بگيرد و مردم و رسانهها از همه مجموعههايي که داراي فعاليتهاي اقتصادي هستند، بخواهند دستکم اسامي مديران و اعضاي هيئتمديره زيرمجموعه خود را شفافسازي کنند. نبايد غيرشفافها و مديران پنهانکار پشت شفافيت عدهاي ديگر پنهان شوند، تيرها به وزير به دنبال شفافيت بخورد و آن غيرشفافها با خيال آسوده در مجموعههاي غيرشفاف اقتصادي خود کماکان در حاشيه امن باشند.روي بدبينانه رويه حمله به مسئولان شفاف اين است که عدهاي با حمله به افراد و نهادهاي شفاف قصد دارند حواس مردم را از زيرمجموعههاي خود منحرف کنند. درباره شرکت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي سخن گفته ميشود؛ درحاليکه اين شرکت از همرديفان خود شفافتر است. چرا هيچ رسانهاي به انتصابات قومي و قبيلهاي در شرکت سرمايهگذاري يک بانک و انتصاب بازنشستگان در هلدينگ زيرمجموعه برخي وزارتخانهها نپرداخته و افشاگري نکرده است؟ خلاصه اينکه نمايندگان مجلس، رسانهها و سياسيون نبايد به گونهاي رفتار کنند که مديران غيرشفاف در فضاي غبارآلود حمله به يک وزير شفافيت پنهان شوند و ندانند يا نخواهند بدانند که در آن مجموعههاي پرابهام چه ميگذرد.
بعد از انتشار اسامي افراد زیرمجموعه وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی با شناسايي اعضاي دوشغله هيئتمديرههای شرکتهاي این وزارتخانه، همچنين بازنشستهها و افرادي با مدرک غيرمرتبط، رسانهها و افکار عمومي اين فهرست در از زواياي گوناگونی مورد تحليل قرار گرفت. اگر رويکرد شريعتمداري، وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي، در ابتداي دوره حضور خود در اين وزارتخانه و تاباندن نورافکنها به تاريکخانه شرکتهاي متعدد زيرمجموعه خود و اعلام اسامي اعضاي هيئتمديره شرکتها را بهعنوان مصداقي از شفافيت بدانيم، او در اين بخش نمره خوبي گرفته است. بسياري از دوشغلهها برکنار شدند و اقدامات اصلاحي مناسبي انجام شد. بعد از اين شفافيت او به جوانگرايي روي آورد، به طور جد پيگير مطالبات کلان شرکتهاي زيرمجموعه شده و سامانه شفافيت معاملات و قراردادها را ايجاد کرد. اين يادداشت قصد آن را ندارد که بگويد در اين مدت شفافيت در وزارت یادشده به حد اعلي رسيده؛ ولي راههاي رفته اخير بسيار ارزشمند است. ميتوان الگوي شفافسازي مديران عامل و اعضاي هيئتمديره در وزارت تعاون، کار و رفاه را بهعنوان نمونه قلمداد کرد و گفت «ميتوان در کشور شفاف عمل کرد».درحالحاضر بخشهاي عظيمي در اقتصاد وجود دارند که تاريک هستند و مشخص نيست حتي مديران اين شرکتها و مجموعهها چه کساني هستند؟ چه سوابقي دارند؟ نميدانيم اسامي مديران و اعضاي هيئتمديره شرکتهاي زيرمجموعه برخي ديگر از سازمانهاي بازنشستگي خارج از دولت چه ترکيبي دارند؟ يا شرکتهاي زيرمجموعههاي دولت، برخي هلدينگها و شرکتهاي زيرمجموعههاي وزارت نفت و صندوق بازنشستگي آن و شرکتهاي صندوق ذخيره فرهنگيان و... چقدر در مسير شفافيت حرکت کردهاند. همچنين براي ما مجهول است که اسامي هيئتمديره شرکتهاي زيرمجموعه بانکها و هلدينگهاي آنان چه کساني هستند، فرايند انتصابات در بنيادهاي خارج از دولت و معاملات و قراردادهاي آنها به چه صورت انجام ميشود. جالب اين است که هيچکس، نه نماينده مجلس و نه رسانهها از وزراي مربوطه و مديران بنيادها خواستار شفافسازي نشدهاند. سؤالي که مطرح ميشود، اين است که چرا فلان سايت يا روزنامه تاکنون خواستار شفافيت در بنيادها نشده است؟ نکتهاي که توجهها را به خود جلب ميکند، اين است که گويا قرار است هرکس بيشتر شفاف باشد، بيشتر مورد حمله و بازخواست رسانهاي قرار بگيرد. وقتي مسئولي روی به شفافيت آورده، نبايد به او به دليل يک مدير دوشغله يا بازنشسته در فلان شرکت کوچک حمله شود؛ ولي وزارتخانهها و مسئولان غيرشفاف ديگر با هزاران مدير بازنشسته و دوشغله در حاشيه امن باشند. گرچه با آن مدير متخلف نيز بايد در جاي خود برخورد کرد. به نظر ميرسد مطالبهای جدي بايد صورت بگيرد و مردم و رسانهها از همه مجموعههايي که داراي فعاليتهاي اقتصادي هستند، بخواهند دستکم اسامي مديران و اعضاي هيئتمديره زيرمجموعه خود را شفافسازي کنند. نبايد غيرشفافها و مديران پنهانکار پشت شفافيت عدهاي ديگر پنهان شوند، تيرها به وزير به دنبال شفافيت بخورد و آن غيرشفافها با خيال آسوده در مجموعههاي غيرشفاف اقتصادي خود کماکان در حاشيه امن باشند.روي بدبينانه رويه حمله به مسئولان شفاف اين است که عدهاي با حمله به افراد و نهادهاي شفاف قصد دارند حواس مردم را از زيرمجموعههاي خود منحرف کنند. درباره شرکت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي سخن گفته ميشود؛ درحاليکه اين شرکت از همرديفان خود شفافتر است. چرا هيچ رسانهاي به انتصابات قومي و قبيلهاي در شرکت سرمايهگذاري يک بانک و انتصاب بازنشستگان در هلدينگ زيرمجموعه برخي وزارتخانهها نپرداخته و افشاگري نکرده است؟ خلاصه اينکه نمايندگان مجلس، رسانهها و سياسيون نبايد به گونهاي رفتار کنند که مديران غيرشفاف در فضاي غبارآلود حمله به يک وزير شفافيت پنهان شوند و ندانند يا نخواهند بدانند که در آن مجموعههاي پرابهام چه ميگذرد.