|

فوکو، روشنگری، کانت

یکی از مهم‌ترین بنیادهای فرهنگ مدرن روشنگری است که در قرن هجدهم شکل گرفت. بسیاری بر این باورند که فلسفه معاصر غرب را باید حاصل گفت‌وگوي این جریان با منتقدان خود دانست. نخستین بار ایمانوئل کانت در رساله «روشنگری چیست» (۱۷۸۴) یک صورت‌بندی فلسفی از روشنگری ارائه می‌دهد. طی سه قرن گذشته تفسیرهای فراوانی از این رساله کانت صورت گرفته که شاید یکی از مهم‌ترین آنها تفسیرهای میشل فوکو باشد. فوکو در سه رساله «نقد چیست»، «روشنگری و انقلاب» و «روشنگری چیست» مشخصا به این رساله کانت می‌پردازد. او در این جستارها رویکردی همدلانه به روشنگری دارد. به تازگی جستار «نقد چیست» به همت نشر نی و با ترجمه افشین جهاندیده و نیکو سرخوش منتشر شده است. پیش‌تر از این مجموعه کتاب «خاستگاه هرمنوتیک خود» به همین قلم ترجمه و منتشر شده بود که حاصل دو سخنراني فوکو در سال ۱۹۸۰ بود. فوکو در اين سخنراني‌ها با بررسي نقش دو تکنيک «اعتراف» و «آزمون خود» مي‌کوشد طرحي از تبارشناسي سوژه مدرن ارائه دهد.
نسخه فارسی کتاب «نقد چیست؟ و پرورش خود» مجموعه‌ای است از دو سخنرانی فوکو: او در ۲۷ مه ۱۹۷۸ در انجمن فرانسوی فلسفه سخنرانی می‌کند و در این سخنرانی بر مبنای پاسخ کانت به پرسش «روشنگری چیست» تعریفی از نقد ارائه می‌دهد. فوکو نقد را رویکردی اخلاقی‌-‌سیاسی مبتنی ‌بر «خواست این‌همه حکومت ‌نشدن» تعریف می‌کند. فوکو این پروژه را پروژه‌ای می‌داند که «بی‌وقفه در مرزهای فلسفه، کاملا نزدیک به آن، کاملا علیه آن، به زیان آن، در جهت فلسفه آینده و شاید به جای هر فلسفه ممکنی شکل می‌گیرد، تداوم می‌یابد و از نو متولد می‌شود.
به نظرم می‌رسد میان اقدام والای کانتی و خرده‌فعالیت‌هایی جدلی- حرفه‌ای که نقد نام دارند شیوه‌ای از اندیشیدن و گفتن و نیز عمل‌کردن، نسبتی با آنچه می‌دانیم، با آنچه انجام می‌دهیم، نسبتی با جامعه و با فرهنگ و نیز نسبتی با دیگران در غرب مدرن وجود داشته است که می‌توان رویکرد انتقادی نامید». او رویکرد انتقادی را خاص تمدن مدرن می‌داند. به طور خلاصه فوکو آن را چنین تعریف می‌کند: «نقد نگاهی است بر عرصه‌ای که می‌خواهد نظم را در آن برقرار کند اما قادر نیست حکم براند». متن سخنرانی دوم مربوط است به سخنرانی فوکو با عنوان «پرورش خود». فوکو این سخنرانی را در ۱۲ آوریل ۱۹۸۳ در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ایراد می‌کند و در این سخنرانی کارش را تا هستی‌شناسی تاریخی خویشتن‌مان تعریف می‌کند و رابطه‌ای برقرار می‌کند میان تأملاتش در مورد روشنگری و تحلیل‌هایش در مورد یونان و روم باستان. در این سخنرانی تأمل روی کانت و روشنگری پیوندی صریح و ساختارمند می‌خورند به کاری که فوکو بر روی متون فلسفی باستان انجام می‌داد.
به گفته دانلیه لورنتسیتی و آرنولد دیویدسن، از شارحان بنام فوکو، توجه فوکو به پرورش یونانی- رومی خود به منزله زیباشناسی زیستن از آن رو نیست که بازگشت به اخلاق باستان را به منزله بدیلی برای الگوی اخلاقیاتی معاصر پیشنهاد کند بلکه از آن روست که می‌پندارد این پرورش خود قادر است امکان پایه‌ریزی «اخلاقی نوین» را به ما نشان دهد. فوکو طی همین اقامت در ایالات متحده در سه جلسه‌ پرسش‌ و پاسخ شرکت می‌کند و در این جلسات به پرسش‌های حاضران در مورد صحبت‌هایش و نیز خط‌ سیر فلسفی‌اش پاسخ می‌دهد. ترجمه گزارش این جلسات نیز در نسخه فارسی آمده‌است.
دو سخنرانی ارائه‌شده در این کتاب دو قطبی است که مطالعه اندیشه فوکو از 1978 تا 1983 بر مبنای این دو قطب امکان‌پذیر می‌شود. از این‌رو، می‌توان بر شیوه متفاوت خوانش فوکو از «روشنگری چیست» و بر عناصر تداومی تأمل کرد که فوکو را سوق می‌دهد به اینکه چشم‌انداز تاریخی - فلسفی‌اش و نیز کار کنونی و کار گذشته‌اش را در مسیر پرسش «نقد» جا دهد، پرسشی که کانت با متنش در باب روشنگری آغاز کرد اما به زعم فوکو نمی‌توان و نباید آن را یکی دانست با اقدام مشهور انتقادی کانت به معنای دقیق کلمه. ارجاع به کانت همواره برای فوکو تعیین‌کننده می‌ماند و این امر پس از تز او درباره کتاب «انسان‌شناسی» کانت است. به گفته شارحان فوکو، این امر از آن روست که فوکو با آشکارکردن کانتی دیگر یا دست‌کم با مشخص‌کردن نوعی راه جایگزین سه نقد کانت است که می‌کوشد تبارشناسی را در کردار فلسفی‌اش ترسیم کند.

یکی از مهم‌ترین بنیادهای فرهنگ مدرن روشنگری است که در قرن هجدهم شکل گرفت. بسیاری بر این باورند که فلسفه معاصر غرب را باید حاصل گفت‌وگوي این جریان با منتقدان خود دانست. نخستین بار ایمانوئل کانت در رساله «روشنگری چیست» (۱۷۸۴) یک صورت‌بندی فلسفی از روشنگری ارائه می‌دهد. طی سه قرن گذشته تفسیرهای فراوانی از این رساله کانت صورت گرفته که شاید یکی از مهم‌ترین آنها تفسیرهای میشل فوکو باشد. فوکو در سه رساله «نقد چیست»، «روشنگری و انقلاب» و «روشنگری چیست» مشخصا به این رساله کانت می‌پردازد. او در این جستارها رویکردی همدلانه به روشنگری دارد. به تازگی جستار «نقد چیست» به همت نشر نی و با ترجمه افشین جهاندیده و نیکو سرخوش منتشر شده است. پیش‌تر از این مجموعه کتاب «خاستگاه هرمنوتیک خود» به همین قلم ترجمه و منتشر شده بود که حاصل دو سخنراني فوکو در سال ۱۹۸۰ بود. فوکو در اين سخنراني‌ها با بررسي نقش دو تکنيک «اعتراف» و «آزمون خود» مي‌کوشد طرحي از تبارشناسي سوژه مدرن ارائه دهد.
نسخه فارسی کتاب «نقد چیست؟ و پرورش خود» مجموعه‌ای است از دو سخنرانی فوکو: او در ۲۷ مه ۱۹۷۸ در انجمن فرانسوی فلسفه سخنرانی می‌کند و در این سخنرانی بر مبنای پاسخ کانت به پرسش «روشنگری چیست» تعریفی از نقد ارائه می‌دهد. فوکو نقد را رویکردی اخلاقی‌-‌سیاسی مبتنی ‌بر «خواست این‌همه حکومت ‌نشدن» تعریف می‌کند. فوکو این پروژه را پروژه‌ای می‌داند که «بی‌وقفه در مرزهای فلسفه، کاملا نزدیک به آن، کاملا علیه آن، به زیان آن، در جهت فلسفه آینده و شاید به جای هر فلسفه ممکنی شکل می‌گیرد، تداوم می‌یابد و از نو متولد می‌شود.
به نظرم می‌رسد میان اقدام والای کانتی و خرده‌فعالیت‌هایی جدلی- حرفه‌ای که نقد نام دارند شیوه‌ای از اندیشیدن و گفتن و نیز عمل‌کردن، نسبتی با آنچه می‌دانیم، با آنچه انجام می‌دهیم، نسبتی با جامعه و با فرهنگ و نیز نسبتی با دیگران در غرب مدرن وجود داشته است که می‌توان رویکرد انتقادی نامید». او رویکرد انتقادی را خاص تمدن مدرن می‌داند. به طور خلاصه فوکو آن را چنین تعریف می‌کند: «نقد نگاهی است بر عرصه‌ای که می‌خواهد نظم را در آن برقرار کند اما قادر نیست حکم براند». متن سخنرانی دوم مربوط است به سخنرانی فوکو با عنوان «پرورش خود». فوکو این سخنرانی را در ۱۲ آوریل ۱۹۸۳ در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ایراد می‌کند و در این سخنرانی کارش را تا هستی‌شناسی تاریخی خویشتن‌مان تعریف می‌کند و رابطه‌ای برقرار می‌کند میان تأملاتش در مورد روشنگری و تحلیل‌هایش در مورد یونان و روم باستان. در این سخنرانی تأمل روی کانت و روشنگری پیوندی صریح و ساختارمند می‌خورند به کاری که فوکو بر روی متون فلسفی باستان انجام می‌داد.
به گفته دانلیه لورنتسیتی و آرنولد دیویدسن، از شارحان بنام فوکو، توجه فوکو به پرورش یونانی- رومی خود به منزله زیباشناسی زیستن از آن رو نیست که بازگشت به اخلاق باستان را به منزله بدیلی برای الگوی اخلاقیاتی معاصر پیشنهاد کند بلکه از آن روست که می‌پندارد این پرورش خود قادر است امکان پایه‌ریزی «اخلاقی نوین» را به ما نشان دهد. فوکو طی همین اقامت در ایالات متحده در سه جلسه‌ پرسش‌ و پاسخ شرکت می‌کند و در این جلسات به پرسش‌های حاضران در مورد صحبت‌هایش و نیز خط‌ سیر فلسفی‌اش پاسخ می‌دهد. ترجمه گزارش این جلسات نیز در نسخه فارسی آمده‌است.
دو سخنرانی ارائه‌شده در این کتاب دو قطبی است که مطالعه اندیشه فوکو از 1978 تا 1983 بر مبنای این دو قطب امکان‌پذیر می‌شود. از این‌رو، می‌توان بر شیوه متفاوت خوانش فوکو از «روشنگری چیست» و بر عناصر تداومی تأمل کرد که فوکو را سوق می‌دهد به اینکه چشم‌انداز تاریخی - فلسفی‌اش و نیز کار کنونی و کار گذشته‌اش را در مسیر پرسش «نقد» جا دهد، پرسشی که کانت با متنش در باب روشنگری آغاز کرد اما به زعم فوکو نمی‌توان و نباید آن را یکی دانست با اقدام مشهور انتقادی کانت به معنای دقیق کلمه. ارجاع به کانت همواره برای فوکو تعیین‌کننده می‌ماند و این امر پس از تز او درباره کتاب «انسان‌شناسی» کانت است. به گفته شارحان فوکو، این امر از آن روست که فوکو با آشکارکردن کانتی دیگر یا دست‌کم با مشخص‌کردن نوعی راه جایگزین سه نقد کانت است که می‌کوشد تبارشناسی را در کردار فلسفی‌اش ترسیم کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها