افشای راز ناپدیدشدن زن جوان
شرق: زنی جوان که از زندگی خود ناراضی بود، از خانه پدر و مادرش فرار کرد و کارآگاهان را بر آن داشت تا برای پی بردن به راز ناپدیدشدن او تحقیقات گستردهای انجام دهند.
به گزارش خبرنگار ما، شهروندی اواسط فروردین به کلانتری 127 نارمک مراجعه کرد و با حضور در دایره قضائی گفت دختر 20سالهاش به نام فرناز صبح روز گذشته از خانه خارج شده است و دیگر بازنگشته و این در حالی است که نه به تلفن همراه خود پاسخ میدهد و نه به پیامکهایش اعتنا میکند.
پرونده با توجه به حساسیت موضوع به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد و تیمی از کارآگاهان تحقیقات را آغاز کردند.
شاکی با حضور در پلیس آگاهی به کارآگاهان گفت: چند ماه است دخترم که بهتازگی از همسرش جدا شده، در منزل ما زندگی میکند و طلاق فرناز به اختلاف میان ما و او منجر شده است و این اختلاف هر روز بیشتر میشد تا اینکه روز 18 فروردین او پس از مشاجرهای طولانی، از خانه خارج و پس از آن ناپدید شد.
با اظهارات این مرد، تحقیقات درباره وضعیت خانوادگی زن مفقودشده و همچنین زندگی مشترک سابقش با احضار همسر پیشین فرناز پی گرفته شد و همسر سابق این زن که قادر نام دارد، به کارآگاهان گفت: دو سال پیش با فرناز ازدواج کردم اما از همان روزهای اول با هم اختلاف و دعوا داشتیم. فرناز همیشه بهدنبال زندگی مجلل بود اما من کارگر ساده هستم و توانایی انجام کارهایی که از من میخواست را نداشتم، در نهایت این مسئله به طلاق ما منجر شد.
با اظهارات والدین و همسر سابق فرناز، سرنخهای جدیدی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و مشخص شد این زن در دورهای کوتاه پس از جدایی بهعنوان کارگر در یک شرکت خصوصی مشغول به کار بود و در همان زمان با یکی از همکارانش تماسهای تلفنی و ارتباط پیامکی داشت. این مسئله کارآگاهان را بر آن داشت از همکار فرناز تحقیق کنند.
این فرد که وحید نام دارد، در بازجوییهای انجامشده به کارآگاهان گفت: در مدتی که با فرناز همکار بودم او مدام از زندگیاش شکایت میکرد و گله داشت که چرا زندگیاش مرفه نیست. همیشه دلش میخواست زندگی مرفهی داشته باشد و برای همین هر از گاهی با من صحبت میکرد و من هم به حرفهای او گوش میدادم تا اینکه روز20 فروردین با تلفن من تماس گرفت و گفت به دلیل اختلاف با خانوادهاش از خانه فرار کرده است و قصد خودکشی دارد.
وحید در ادامه توضیحات خود گفت: با شنیدن این جمله که فرناز قصد خودکشی دارد، نگران شدم و با او در یک پارک قرار گذاشتم. پس از چند ساعت گفتوگو موفق شدم او را از خودکشی منصرف کنم و برای اینکه شبها جایی برای خواب داشته باشد، او را راضی کردم به خانه یکی از دوستانش در اسلامشهر برود. در این مدت نیز هر از گاهی با او ملاقات داشتم و با هم صحبت میکردیم.
تیمی از کارآگاهان با بهدستآمدن آدرس دوست فرناز که ثریا نام دارد، روز 12 اردیبهشتماه به اسلامشهر اعزام شدند و فرناز را به پایگاه چهارم پلیس آگاهی منتقل کردند. این زن در تحقیقات انجامشده اظهار کردد: بهدلیل ناامیدی و مشکلات زندگی قصد خودکشی داشتم اما با صحبتهای همکارم از خودکشی منصرف شدم و با راهنماییهای او به خانه ثریا رفتم و در این مدت در آنجا سکونت داشتم.
سرهنگ کارآگاه، مرتضی نثاری، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر خاطرنشان کرد: با هماهنگیهای انجامشده از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت، این زن نزد خانواده بازگشت و از سوی دیگر تحت نظر روانشناسان و مشاوران پلیس قرار گرفت تا در خصوص رفع اختلافات خانوادگی و اجتماعی فرناز اقدامات لازم صورت گیرد.
شرق: زنی جوان که از زندگی خود ناراضی بود، از خانه پدر و مادرش فرار کرد و کارآگاهان را بر آن داشت تا برای پی بردن به راز ناپدیدشدن او تحقیقات گستردهای انجام دهند.
به گزارش خبرنگار ما، شهروندی اواسط فروردین به کلانتری 127 نارمک مراجعه کرد و با حضور در دایره قضائی گفت دختر 20سالهاش به نام فرناز صبح روز گذشته از خانه خارج شده است و دیگر بازنگشته و این در حالی است که نه به تلفن همراه خود پاسخ میدهد و نه به پیامکهایش اعتنا میکند.
پرونده با توجه به حساسیت موضوع به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد و تیمی از کارآگاهان تحقیقات را آغاز کردند.
شاکی با حضور در پلیس آگاهی به کارآگاهان گفت: چند ماه است دخترم که بهتازگی از همسرش جدا شده، در منزل ما زندگی میکند و طلاق فرناز به اختلاف میان ما و او منجر شده است و این اختلاف هر روز بیشتر میشد تا اینکه روز 18 فروردین او پس از مشاجرهای طولانی، از خانه خارج و پس از آن ناپدید شد.
با اظهارات این مرد، تحقیقات درباره وضعیت خانوادگی زن مفقودشده و همچنین زندگی مشترک سابقش با احضار همسر پیشین فرناز پی گرفته شد و همسر سابق این زن که قادر نام دارد، به کارآگاهان گفت: دو سال پیش با فرناز ازدواج کردم اما از همان روزهای اول با هم اختلاف و دعوا داشتیم. فرناز همیشه بهدنبال زندگی مجلل بود اما من کارگر ساده هستم و توانایی انجام کارهایی که از من میخواست را نداشتم، در نهایت این مسئله به طلاق ما منجر شد.
با اظهارات والدین و همسر سابق فرناز، سرنخهای جدیدی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و مشخص شد این زن در دورهای کوتاه پس از جدایی بهعنوان کارگر در یک شرکت خصوصی مشغول به کار بود و در همان زمان با یکی از همکارانش تماسهای تلفنی و ارتباط پیامکی داشت. این مسئله کارآگاهان را بر آن داشت از همکار فرناز تحقیق کنند.
این فرد که وحید نام دارد، در بازجوییهای انجامشده به کارآگاهان گفت: در مدتی که با فرناز همکار بودم او مدام از زندگیاش شکایت میکرد و گله داشت که چرا زندگیاش مرفه نیست. همیشه دلش میخواست زندگی مرفهی داشته باشد و برای همین هر از گاهی با من صحبت میکرد و من هم به حرفهای او گوش میدادم تا اینکه روز20 فروردین با تلفن من تماس گرفت و گفت به دلیل اختلاف با خانوادهاش از خانه فرار کرده است و قصد خودکشی دارد.
وحید در ادامه توضیحات خود گفت: با شنیدن این جمله که فرناز قصد خودکشی دارد، نگران شدم و با او در یک پارک قرار گذاشتم. پس از چند ساعت گفتوگو موفق شدم او را از خودکشی منصرف کنم و برای اینکه شبها جایی برای خواب داشته باشد، او را راضی کردم به خانه یکی از دوستانش در اسلامشهر برود. در این مدت نیز هر از گاهی با او ملاقات داشتم و با هم صحبت میکردیم.
تیمی از کارآگاهان با بهدستآمدن آدرس دوست فرناز که ثریا نام دارد، روز 12 اردیبهشتماه به اسلامشهر اعزام شدند و فرناز را به پایگاه چهارم پلیس آگاهی منتقل کردند. این زن در تحقیقات انجامشده اظهار کردد: بهدلیل ناامیدی و مشکلات زندگی قصد خودکشی داشتم اما با صحبتهای همکارم از خودکشی منصرف شدم و با راهنماییهای او به خانه ثریا رفتم و در این مدت در آنجا سکونت داشتم.
سرهنگ کارآگاه، مرتضی نثاری، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر خاطرنشان کرد: با هماهنگیهای انجامشده از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت، این زن نزد خانواده بازگشت و از سوی دیگر تحت نظر روانشناسان و مشاوران پلیس قرار گرفت تا در خصوص رفع اختلافات خانوادگی و اجتماعی فرناز اقدامات لازم صورت گیرد.