|

روزي كه فراموش نشد

گيسو فغفوري

یكی از بی‌رونق‌ترین روزهای سینما مي‌توانست دیروز باشد اگر نامه 313 سينماگر منتشر نمي‌شد. 313 سينماگري كه در يك خط نوشتند :«ما سينماگران در روز ملي سينما خواهان برچيده‌شدن نظام سانسور و حذف هرنوع پروانه فيلم‌سازي هستيم». در 120‌سالگی ورود سینما به ایران که ‌تقریبا هیچ برنامه‌ خاصی برای آن برگزار نشد. با مرور رسانه‌ها هم به نظر می‌رسد كمتر كسی از مسئولان به یاد روز سینما بوده باشد. روزی كه اهالی سینما خیلی صمیمی و در اوج ناامیدی به خودشان تبریك گفتند و در گروه‌ها نوشتند: «روز سینمامون مبارك».
روزی كه تنها یكی، دو رسانه یادشان بود كه 21 شهریور روز سینماست و روز پنجشنبه با یادداشت‌ها و مطالبی از آن یاد كردند. البته هنوز می‌توان امیدوار بود كه شاید امروز رسانه‌های بیشتری به روز سینما و بزرگداشت آن بپردازند. روزی كه حتی ایسنا با یكی از مورخان سینمایی گفت‌وگوی قبلی‌اش را منتشر كرد كه در آن گفته شد هیچ دلیلی برای انتخاب این روز برای بزرگداشت سینما نیست و شاید چون تقویم خلوت بوده، این روز انتخاب شده است.
روز ملی سینما در سالی كه كرونا سبب شد بیشتر سالن‌های سینما خالی باشند و مردم در خانه با كمك اكران آنلاین اندكی از سینما یاد كنند، پشت سر گذاشته شد. چرا هیچ‌كس یاد روز سینما نبود؟ چرا این اتفاق افتاد؟ چرا مسئولان سازمان سینمایی حواسشان نبود كه یادكردن از 120‌سالگی سینما می‌تواند سبب شود اندكی رونق به سینمای ایران بیاید؟ حتی مثل همیشه رسانه‌ها پر نشد از غرها و ناامیدی‌ها. انگار همه خسته شده‌اند از بس حرف‌ها زده می‌شود و شنیده نمی‌شود و از بس مسائل مهم‌تر از هنر و سینما وجود دارد. خانه سینما كه به‌عنوان تنها صنف سینمایی شناخته می‌شود هم آن‌قدر مشغول درگیری‌های داخلی بود كه اصلا فراموش كرد كه می‌تواند از این فرصت استفاده كند تا یادی از سینما بكند و به آن توجه كند. همه‌چیز را می‌توان گردن كرونا اندخت، چه ورشكستی سینماها و چه بی‌كاری كارگران سینما را. می‌توان بی‌خبری و ساخته‌نشدن فیلم را هم بر گردن كرونا انداخت. می‌توان اكران‌هایی اندك و كم‌رونق را هم بر عهده كرونا گذاشت. اما سؤال این است كه چطور می‌شود كه حتی روز ملی سینما هم از یاد همه رفته است. در سال 90 و روزگاری كه خانه سینما بسته بود، در روزگاری كه فضای مجادله بین مسئولان و سینماگران به اوج رسیده بود، همه سینماگران به‌نوعی درصدد بودند تا اهمیت سینما را یادآوری كنند. حتی اگر نهایت تلاششان تجمع و اعتراض به بستن خانه سینما بود. در این سال‌ها بارها شده است كه جشن سینمای ایران با كم‌رونقی برگزار شود؛ اما این شكل ناامیدی و بی‌حس‌و‌حالی در هیچ تاریخی این‌چنین سابقه نداشته است. اینكه چگونه همه این‌قدر خموده و غمگین شده‌اند و... حتما دلایل زیادی دارد از جمله نگرانی، بی‌پولی، فقر، ناامیدی یا حتی دعوای بین اهالی سینما تا تغییر روند حضور افراد علاقه‌مند در حوزه سینما كه شائبه‌های پول‌شویی را ممكن می‌كند. وقتی تعداد كسانی كه دلشان برای سینما می‌سوزد، كم شود، نمی‌توان انتظاری برای به‌یادداشتن ارج و قرب سینما داشت. وقتی عشق به سینما فراموش می‌شود و سینما فقط وسیله می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت كه روز سینما و جایگاه سینما موجب توجه دیگران شود. هرچند كرونا سبب شده دیگر به هیچ طریقی انتظار هیچ صف و جمع‌شدنی برای سینما را وجود نداشته باشد. از سوی دیگر كمتر كسی هم سراغ ابتكار می‌رود. روز ملی سینما هم می‌شود یك روز مثل روزهای دیگر؛ بدون توجه و بدون علاقه و بدون هیچ خبر خوشی برای سینماگران. اما سينماگران خواسته خود را بيان كردند.

یكی از بی‌رونق‌ترین روزهای سینما مي‌توانست دیروز باشد اگر نامه 313 سينماگر منتشر نمي‌شد. 313 سينماگري كه در يك خط نوشتند :«ما سينماگران در روز ملي سينما خواهان برچيده‌شدن نظام سانسور و حذف هرنوع پروانه فيلم‌سازي هستيم». در 120‌سالگی ورود سینما به ایران که ‌تقریبا هیچ برنامه‌ خاصی برای آن برگزار نشد. با مرور رسانه‌ها هم به نظر می‌رسد كمتر كسی از مسئولان به یاد روز سینما بوده باشد. روزی كه اهالی سینما خیلی صمیمی و در اوج ناامیدی به خودشان تبریك گفتند و در گروه‌ها نوشتند: «روز سینمامون مبارك».
روزی كه تنها یكی، دو رسانه یادشان بود كه 21 شهریور روز سینماست و روز پنجشنبه با یادداشت‌ها و مطالبی از آن یاد كردند. البته هنوز می‌توان امیدوار بود كه شاید امروز رسانه‌های بیشتری به روز سینما و بزرگداشت آن بپردازند. روزی كه حتی ایسنا با یكی از مورخان سینمایی گفت‌وگوی قبلی‌اش را منتشر كرد كه در آن گفته شد هیچ دلیلی برای انتخاب این روز برای بزرگداشت سینما نیست و شاید چون تقویم خلوت بوده، این روز انتخاب شده است.
روز ملی سینما در سالی كه كرونا سبب شد بیشتر سالن‌های سینما خالی باشند و مردم در خانه با كمك اكران آنلاین اندكی از سینما یاد كنند، پشت سر گذاشته شد. چرا هیچ‌كس یاد روز سینما نبود؟ چرا این اتفاق افتاد؟ چرا مسئولان سازمان سینمایی حواسشان نبود كه یادكردن از 120‌سالگی سینما می‌تواند سبب شود اندكی رونق به سینمای ایران بیاید؟ حتی مثل همیشه رسانه‌ها پر نشد از غرها و ناامیدی‌ها. انگار همه خسته شده‌اند از بس حرف‌ها زده می‌شود و شنیده نمی‌شود و از بس مسائل مهم‌تر از هنر و سینما وجود دارد. خانه سینما كه به‌عنوان تنها صنف سینمایی شناخته می‌شود هم آن‌قدر مشغول درگیری‌های داخلی بود كه اصلا فراموش كرد كه می‌تواند از این فرصت استفاده كند تا یادی از سینما بكند و به آن توجه كند. همه‌چیز را می‌توان گردن كرونا اندخت، چه ورشكستی سینماها و چه بی‌كاری كارگران سینما را. می‌توان بی‌خبری و ساخته‌نشدن فیلم را هم بر گردن كرونا انداخت. می‌توان اكران‌هایی اندك و كم‌رونق را هم بر عهده كرونا گذاشت. اما سؤال این است كه چطور می‌شود كه حتی روز ملی سینما هم از یاد همه رفته است. در سال 90 و روزگاری كه خانه سینما بسته بود، در روزگاری كه فضای مجادله بین مسئولان و سینماگران به اوج رسیده بود، همه سینماگران به‌نوعی درصدد بودند تا اهمیت سینما را یادآوری كنند. حتی اگر نهایت تلاششان تجمع و اعتراض به بستن خانه سینما بود. در این سال‌ها بارها شده است كه جشن سینمای ایران با كم‌رونقی برگزار شود؛ اما این شكل ناامیدی و بی‌حس‌و‌حالی در هیچ تاریخی این‌چنین سابقه نداشته است. اینكه چگونه همه این‌قدر خموده و غمگین شده‌اند و... حتما دلایل زیادی دارد از جمله نگرانی، بی‌پولی، فقر، ناامیدی یا حتی دعوای بین اهالی سینما تا تغییر روند حضور افراد علاقه‌مند در حوزه سینما كه شائبه‌های پول‌شویی را ممكن می‌كند. وقتی تعداد كسانی كه دلشان برای سینما می‌سوزد، كم شود، نمی‌توان انتظاری برای به‌یادداشتن ارج و قرب سینما داشت. وقتی عشق به سینما فراموش می‌شود و سینما فقط وسیله می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت كه روز سینما و جایگاه سینما موجب توجه دیگران شود. هرچند كرونا سبب شده دیگر به هیچ طریقی انتظار هیچ صف و جمع‌شدنی برای سینما را وجود نداشته باشد. از سوی دیگر كمتر كسی هم سراغ ابتكار می‌رود. روز ملی سینما هم می‌شود یك روز مثل روزهای دیگر؛ بدون توجه و بدون علاقه و بدون هیچ خبر خوشی برای سینماگران. اما سينماگران خواسته خود را بيان كردند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها