«یاد ایام»، یاد «فایز»
محمدکاظم احمدی
آلبوم «یاد ایام» همواره مرا به سالهای پیشین دانشجویی و روزگار جوانی و ایام شوریدگی میبرد. اواخر شهریورماه ۷۲ در مشهد به همراه تنیچند از دوستان و همتباران در اتاقکی واقع در زیرزمینی که نیمی از آن سهم کتابها و وسایل زندگی دانشجویی ما بود و نیم دیگر سهم ما، شب را به صبح میرساندیم و دوباره صبح دربهدر میشدیم در کوچههای حوالی دانشکده ادبیات مشهد به دنبال خانهای برای اجاره. کاست کنسرت «یاد ایام» تازه منتشر شده بود و در آن تنگنای کوچک، آوای خوش استاد و دوبیتیهای شیرین «فایز» دلخوشی بزرگ ما بود و این آوای غمین هر غمی را از جان ما میسترد. فایز دشتی (دشتستانی) دوبیتیسرای جنوبی تا آن زمان عاشق شوریدهحال و گمنامی بود که فقط در میان معدودی از مردم جنوب بهخصوص بوشهر و شیراز شناخته میشد و بهویژه همراز سالهای نوجوانی و تحصیل من در دانشسرای تربیتمعلم شیراز در دهه ۶۰ بود. فایز دشتی (دشتستانی) اما بعد از کنسرت استاد شجریان در سال ۷۲ نهتنها همراه پریشانحالی و شوریدگی سالهای دانشجویی ما باقی ماند بلکه آشنای تمام مردم ایران و بسیاری از پارسیزبانان جهان شد.
فایز دشتی (۱۲۸۹-۱۲۱۳) را در حقیقت میتوان نماینده شعرهای فولکلوریک و ادبیات عوام و بومی محسوب کرد و او را بااحساسترین شاعر عوام و مردمی خواند و اگر گاهی در اشعار فایز قافیه و وزن مختل است بر او ایرادی نیست، زیرا محتوای دوبیتیهای وی از بس پرمعنا و پراحساس است جز اهل فن، کمتر کسی متوجه نقایص شعرهایش میشود. محمدعلی « فایز»، شبان دشتهای دشتی، بیگمان از چهرههای درخشان ادب مردمی ایران است. هرچند او در زمره شاعران بیشناسنامه محسوب میشود، اما گمنامیاش نه چندان است که بر احساس لطیف و ذوق سرشار شاعرانهاش سرپوش بگذارد و نام و اشعارش را در خاطرهها به دست فراموشی بسپارد. شمار دوبیتیهای فایز بهدرستی معلوم نیست، در برخی جزوهها تعداد دوبیتیهای این شاعر را به تفاوت بین ۱۳۴ تا ۳۳۲ ذکر کردهاند.
او از بزرگترین دوبیتیسرایان ایرانی است و دوبیتیهای وی سیاق فهلویات قدیم را دارد و پس از اشعار باباطاهر همدانی، بهخصوص در ادبیات و فرهنگ عامه از شناختهشدهترین دوبیتیهاست. البته تفاوت ماهویاش با اشعار باباطاهر این است که به جای سوز عرفانی و آسمانی که در اشعار باباطاهر احساس میشود، اشعار فایز حاوی سوز هجران و دربردارنده درد زمانه است و رنگوبویی از درد و تعلقات زمینی دارد . او تقریبا در همه دوبیتیهایش از تخلص بهره میگیرد و بیشتر از هر چیز عشق به پری و سوز هجرانش را به نمایش میگذارد. فایز دشتی (دشتستانی) یک بار دیگر در آلبوم یاد ایام استاد شجریان حیاتی دوباره یافت و هنوز هم اشعار ساده و دوبیتیهای بیآلایشی از او چون «خودم اینجا، دلم در پیش دلبر/ خدایا این سفر کی میرود سر...» با صدای آسمانی و صوت داوودی استاد شجریان، دریای دل هر دورافتاده از موطن و یاری را مواج و توفانی میکند... .
آلبوم «یاد ایام» همواره مرا به سالهای پیشین دانشجویی و روزگار جوانی و ایام شوریدگی میبرد. اواخر شهریورماه ۷۲ در مشهد به همراه تنیچند از دوستان و همتباران در اتاقکی واقع در زیرزمینی که نیمی از آن سهم کتابها و وسایل زندگی دانشجویی ما بود و نیم دیگر سهم ما، شب را به صبح میرساندیم و دوباره صبح دربهدر میشدیم در کوچههای حوالی دانشکده ادبیات مشهد به دنبال خانهای برای اجاره. کاست کنسرت «یاد ایام» تازه منتشر شده بود و در آن تنگنای کوچک، آوای خوش استاد و دوبیتیهای شیرین «فایز» دلخوشی بزرگ ما بود و این آوای غمین هر غمی را از جان ما میسترد. فایز دشتی (دشتستانی) دوبیتیسرای جنوبی تا آن زمان عاشق شوریدهحال و گمنامی بود که فقط در میان معدودی از مردم جنوب بهخصوص بوشهر و شیراز شناخته میشد و بهویژه همراز سالهای نوجوانی و تحصیل من در دانشسرای تربیتمعلم شیراز در دهه ۶۰ بود. فایز دشتی (دشتستانی) اما بعد از کنسرت استاد شجریان در سال ۷۲ نهتنها همراه پریشانحالی و شوریدگی سالهای دانشجویی ما باقی ماند بلکه آشنای تمام مردم ایران و بسیاری از پارسیزبانان جهان شد.
فایز دشتی (۱۲۸۹-۱۲۱۳) را در حقیقت میتوان نماینده شعرهای فولکلوریک و ادبیات عوام و بومی محسوب کرد و او را بااحساسترین شاعر عوام و مردمی خواند و اگر گاهی در اشعار فایز قافیه و وزن مختل است بر او ایرادی نیست، زیرا محتوای دوبیتیهای وی از بس پرمعنا و پراحساس است جز اهل فن، کمتر کسی متوجه نقایص شعرهایش میشود. محمدعلی « فایز»، شبان دشتهای دشتی، بیگمان از چهرههای درخشان ادب مردمی ایران است. هرچند او در زمره شاعران بیشناسنامه محسوب میشود، اما گمنامیاش نه چندان است که بر احساس لطیف و ذوق سرشار شاعرانهاش سرپوش بگذارد و نام و اشعارش را در خاطرهها به دست فراموشی بسپارد. شمار دوبیتیهای فایز بهدرستی معلوم نیست، در برخی جزوهها تعداد دوبیتیهای این شاعر را به تفاوت بین ۱۳۴ تا ۳۳۲ ذکر کردهاند.
او از بزرگترین دوبیتیسرایان ایرانی است و دوبیتیهای وی سیاق فهلویات قدیم را دارد و پس از اشعار باباطاهر همدانی، بهخصوص در ادبیات و فرهنگ عامه از شناختهشدهترین دوبیتیهاست. البته تفاوت ماهویاش با اشعار باباطاهر این است که به جای سوز عرفانی و آسمانی که در اشعار باباطاهر احساس میشود، اشعار فایز حاوی سوز هجران و دربردارنده درد زمانه است و رنگوبویی از درد و تعلقات زمینی دارد . او تقریبا در همه دوبیتیهایش از تخلص بهره میگیرد و بیشتر از هر چیز عشق به پری و سوز هجرانش را به نمایش میگذارد. فایز دشتی (دشتستانی) یک بار دیگر در آلبوم یاد ایام استاد شجریان حیاتی دوباره یافت و هنوز هم اشعار ساده و دوبیتیهای بیآلایشی از او چون «خودم اینجا، دلم در پیش دلبر/ خدایا این سفر کی میرود سر...» با صدای آسمانی و صوت داوودی استاد شجریان، دریای دل هر دورافتاده از موطن و یاری را مواج و توفانی میکند... .