|

المهدی؛ سیاست‌مدار اندیشه و اصلاح

جاوید قربان‌اوغلی*

صادق المهدی، سیاست‌مدار نامدار و رئیس حزب امت (حزب الامه) سودان، چهارشنبه گذشته در 85سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. صادق المهدی در دوران زندگی سیاسی نسبتا طولانی خود، دو بار عهده‌‌دار اداره سرزمین وسیع سودان در مقام نخست‌وزیری (بالاترین پست حکومت در سیستم پارلمانی) شد: نخستین دوره زمامداری او در جوانی پس از استقلال سودان (1965) از استعمار بریتانیا و بین سال‌های 1966 تا 1967 بود. کودتای نظامی جعفر نمیری و حکمرانی او تا سال 1985 سودان در یوغ دیکتاتوری او قرار داشت تا اینکه در این سال به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی و شدت‌گرفتن جنگ داخلی جنوب، نمیری با کودتای ژنرال سوارالذهب از قدرت خلع شد. سوارالذهب که نظامی خوش‌نامی بود، به‌سرعت کشور را به دست غیرنظامیان سپرد و به این ترتیب صادق المهدی برای بار دوم در فاصله سال‌های 1986 تا 1989 از سوی مجلس به این سمت انتخاب شد. کودتای ژنرال عمرالبشیر در سال 1989 که با همدستی دومین حزب بانفوذ (اخوان‌المسلمین) کشور که حسن الترابی دیگر سیاست‌مدار برجسته زعامت آن را برعهده داشت، حکومت قانونی و منتخب صادق المهدی را برانداخت و برخلاف تصور الترابی که در اندیشه زعامت بود، نظام سیاسی این کشور همچون دوره ژنرال جعفر نمیری (89-1969) زیر سلطه نظامیان قرار گرفت. صادق المهدی در زندگی سیاسی بارها بازداشت و زندانی شد که آخرین آن در سال 2014 در دوره حکمرانی و در انتقاد از دولت عمرالبشیر بود. او پیش از این نیز بارها در سال‌های 1969، 1973، 1983 و 1989 بازداشت و زندانی شده بود. طرفه آنکه حسن الترابی نیز که نقشی کلیدی در براندازی دولت صادق المهدی داشت، مدتی را در زندان ژنرال البشیر گذراند. صادق المهدی فارغ‌التحصیل دانشگاه آکسفورد بود. از او تألیفات متعددی از جمله «آینده اسلام در سودان»، «اسلام و نظام جدید جهانی» و «سودان به کجا؟» بر جای مانده است. ‌صادق المهدی از چند ویژگی برجسته برخوردار بود که او را به طور خاص و خاندان المهدی را به صورت عام از دیگر سیاست‌مداران سودان و فرقه‌های مذهبی که نوعا دارای گرایش‌های صوفی‌گرایانه هستند، متمایز می‌کند.

1- خاندان المهدی در عرصه مذهبی- سیاسی سودان از اعتبار خاصی برخوردار است. امام محمداحمد المهدی معروف به «مهدی سودانی» جد صادق المهدی در فاصله سال‌های 1881 تا 1885 تحت نام «جنبش المهدی» رهبری مبارزات علیه اشغالگران ترکی (عثمانی) - مصری را که از 1820 بر سرزمین پهناور سودان حکومت می‌کردند، علم مبارزه برافراشت، بر عهده داشت. محمداحمد المهدی با ادعای مهدویت، طرفداران بسیاری را گرد خود جمع کرد و با جنبشی تحت عنوان «مهدیون» اشغالگران را شکست داد و از سودان اخراج کرد. پس از درگذشت مهدی سودانی در سال 1885، عبدالرحمن المهدی جد صادق المهدی و بنیان‌گذار حزب انصار به مبارزه با ژنرال چارلز جورج گوردن که ابتدا از سوی خدیو مصر و پس از جدایی سودان از مصر (1884) از سوی بریتانیا به فرمانداری کل سودان منصوب شده بود، به مبارزه پرداخت تا اینکه در سال 1886 و شکست او مقابل نیروهای بریتانیا و فرانسه که از دو جبهه شمال و غرب به سودان یورش برده بودند، تا سال 1965 به مستعمره بریتانیا تبدیل شد. فرقه المهدیه و حزب سیاسی آن، که به نام «انصار» معروف بود، در کنار فرقه «ختمیه» تحت زعامت خاندان میرغنی دو خاندان بزرگ صوفی در سودان هستند.
2- صادق المهدی فارغ‌التحصیل فوق‌لیسانس در فلسفه و اقتصاد از دانشگاه آکسفورد (1957) است که از همان عنفوان جوانی مبارزه علیه استعمار بریتانیا را آغاز کرد. المهدی به پیروی از اجداد خود، مسلمانی معتقد و متمسک بود و در عین اعتقاد به آزادی مردم در مناسک مذهبی، اسلام را عامل وحدت ملی در کشور پهناور سودان می‌دانست و با وجود وابستگی به فرقه مهدیه، روشنفکری آزاداندیش، اصلاح‌طلب و معتقد به حکمرانی براساس دموکراسی و حاکمیت مردم از طریق انتخابات آزاد بود. المهدی در دوره دوم نخست‌وزیری درصدد بود مشکل «جنوب سودان» را که از زمان نمیری و به تحریک انگلستان و دولت‌های هم‌جوار مسیحی آغاز شده بود، از طریق راه‌حل‌های مبتنی بر خودمختاری و با حفظ تمامیت ارضی سودان حل‌وفصل کند. کودتای عمرالبشیر و برکناری صادق المهدی، فرصت را برای رهبران شورشی جنوب فراهم کرد تا تحت حکومت بی‌کفایت ژنرال عمرالبشیر و با فشار بین‌المللی بخش بزرگی از سرزمین سودان که بیشترین منابع نفت، ذخایر آب نیل و جنگل‌های این کشور در آن قرار دارد، در سال 2011 از سرزمین اصلی جدا و کشوری تحت نام «سودان جنوبی» تشکیل شود.

کشوری که با وجود ثروت‌های عظیم، در حال حاضر در زمره فقیرترین و فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد.
3- مردم سودان به دلیل ویژگی‌های تاریخی و تمدنی و با وجود فقر از سطح فرهنگ بالا و تأثیر‌گذاری برخوردار هستند. در واقع سودان از نظر جغرافیایی امتداد مصر و از نظر فرهنگی در کنار این کشور تولیدکننده بزرگ فرهنگی جهان عرب است. تا چند سال قبل بخش معتنابهی از استادان دانشگاه‌ها، مهندسان شاغل و حتی اطبای کشورهای خلیج فارس را تحصیل‌کردگان سودانی تشکیل می‌دادند. همین ویژگی چنانچه شاهد بودیم باعث شکل‌گیری مقاومت و اعتراض به عادی‌سازی روابط با اسرائیل در خارطوم و دیگر شهرهای بزرگ سودان شد. صادق المهدی خود نیز باور عمیقی به مسئله فلسطین داشت و با هرگونه «عادی‌سازی» روابط اعراب با اسرائیل مخالف بود. وی در نشستی با عنوان «خطرات سازش با رژیم صهیونیستی» در خارطوم تصریح کرده بود «طرح عادی‌سازی جاری هیچ ارتباطی با صلح ندارد. اسرائیل دولتی طبیعی نیست بلکه چیزی خلاف قاعده و تحمیلی است و ما باید همان موضعی که در مقابل آپارتاید در آفریقای جنوبی داشتیم، اکنون در مقابل نژادپرستی رژیم صهیونیستی داشته باشیم». المهدی عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل را در جهت تقویت شانس دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در انتخابات بعدی و نجات بنیامین نتانیاهو و همچنین مقدمه‌سازی برای جنگ با ایران ارزیابی کرده بود. حزب‌الله لبنان با صدور بیانیه‌ای از صادق المهدی به عنوان شخصیت «اندیشه و جهاد در راه خدا، حامی قضیه فلسطین و مقاومت و مخالف هر گونه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به ویژه عادی‌سازی روابط میان خارطوم و تل‌آویو» یاد کرد.
4- صادق المهدی از دوست‌داران وفادار امام خمینی و حامیان جدی انقلاب اسلامی بود. وی پس از تصدی نخست‌وزیری به ایران سفر کرد. او پس از دوره نخست‌وزیری نیز به ایران سفر کرد و در زمره سیاست‌مداران حامی طرح گفت‌وگوی بین تمدن‌های سیدمحمد خاتمی (رئیس‌جمهور دوره اصلاحات) بود. به همین دلیل کشورهای ثروتمند و سازشکار عرب از او در دوره زمامداری در سال‌های 1986 تا 1989 حمایت نکردند. متأسفانه پس از سرنگونی صادق المهدی، ایران با تصور «روی‌کارآمدن دولت اسلامی» از عمرالبشیر حمایت کرد و سفرهای متعددی در سطح رؤسای جمهور بین دو کشور انجام شد. ایران کمک‌های سخاوتمندانه را در اختیار دولتی گذاشت که نه تنها به دلیل بی‌کفایتی باعث جدایی بخش بزرگی از یک کشور بزرگ اسلامی شد، بلکه در نهایت روابط با ایران را قطع کرد، به ائتلاف سعودی در تهاجم به یمن پیوست و نهایتا چنانچه ذکر آن رفت، به برقراری روابط با اسرائیل تن داد.
* مدیرکل آفریقای وزارت خارجه دولت اصلاحات

صادق المهدی، سیاست‌مدار نامدار و رئیس حزب امت (حزب الامه) سودان، چهارشنبه گذشته در 85سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. صادق المهدی در دوران زندگی سیاسی نسبتا طولانی خود، دو بار عهده‌‌دار اداره سرزمین وسیع سودان در مقام نخست‌وزیری (بالاترین پست حکومت در سیستم پارلمانی) شد: نخستین دوره زمامداری او در جوانی پس از استقلال سودان (1965) از استعمار بریتانیا و بین سال‌های 1966 تا 1967 بود. کودتای نظامی جعفر نمیری و حکمرانی او تا سال 1985 سودان در یوغ دیکتاتوری او قرار داشت تا اینکه در این سال به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی و شدت‌گرفتن جنگ داخلی جنوب، نمیری با کودتای ژنرال سوارالذهب از قدرت خلع شد. سوارالذهب که نظامی خوش‌نامی بود، به‌سرعت کشور را به دست غیرنظامیان سپرد و به این ترتیب صادق المهدی برای بار دوم در فاصله سال‌های 1986 تا 1989 از سوی مجلس به این سمت انتخاب شد. کودتای ژنرال عمرالبشیر در سال 1989 که با همدستی دومین حزب بانفوذ (اخوان‌المسلمین) کشور که حسن الترابی دیگر سیاست‌مدار برجسته زعامت آن را برعهده داشت، حکومت قانونی و منتخب صادق المهدی را برانداخت و برخلاف تصور الترابی که در اندیشه زعامت بود، نظام سیاسی این کشور همچون دوره ژنرال جعفر نمیری (89-1969) زیر سلطه نظامیان قرار گرفت. صادق المهدی در زندگی سیاسی بارها بازداشت و زندانی شد که آخرین آن در سال 2014 در دوره حکمرانی و در انتقاد از دولت عمرالبشیر بود. او پیش از این نیز بارها در سال‌های 1969، 1973، 1983 و 1989 بازداشت و زندانی شده بود. طرفه آنکه حسن الترابی نیز که نقشی کلیدی در براندازی دولت صادق المهدی داشت، مدتی را در زندان ژنرال البشیر گذراند. صادق المهدی فارغ‌التحصیل دانشگاه آکسفورد بود. از او تألیفات متعددی از جمله «آینده اسلام در سودان»، «اسلام و نظام جدید جهانی» و «سودان به کجا؟» بر جای مانده است. ‌صادق المهدی از چند ویژگی برجسته برخوردار بود که او را به طور خاص و خاندان المهدی را به صورت عام از دیگر سیاست‌مداران سودان و فرقه‌های مذهبی که نوعا دارای گرایش‌های صوفی‌گرایانه هستند، متمایز می‌کند.

1- خاندان المهدی در عرصه مذهبی- سیاسی سودان از اعتبار خاصی برخوردار است. امام محمداحمد المهدی معروف به «مهدی سودانی» جد صادق المهدی در فاصله سال‌های 1881 تا 1885 تحت نام «جنبش المهدی» رهبری مبارزات علیه اشغالگران ترکی (عثمانی) - مصری را که از 1820 بر سرزمین پهناور سودان حکومت می‌کردند، علم مبارزه برافراشت، بر عهده داشت. محمداحمد المهدی با ادعای مهدویت، طرفداران بسیاری را گرد خود جمع کرد و با جنبشی تحت عنوان «مهدیون» اشغالگران را شکست داد و از سودان اخراج کرد. پس از درگذشت مهدی سودانی در سال 1885، عبدالرحمن المهدی جد صادق المهدی و بنیان‌گذار حزب انصار به مبارزه با ژنرال چارلز جورج گوردن که ابتدا از سوی خدیو مصر و پس از جدایی سودان از مصر (1884) از سوی بریتانیا به فرمانداری کل سودان منصوب شده بود، به مبارزه پرداخت تا اینکه در سال 1886 و شکست او مقابل نیروهای بریتانیا و فرانسه که از دو جبهه شمال و غرب به سودان یورش برده بودند، تا سال 1965 به مستعمره بریتانیا تبدیل شد. فرقه المهدیه و حزب سیاسی آن، که به نام «انصار» معروف بود، در کنار فرقه «ختمیه» تحت زعامت خاندان میرغنی دو خاندان بزرگ صوفی در سودان هستند.
2- صادق المهدی فارغ‌التحصیل فوق‌لیسانس در فلسفه و اقتصاد از دانشگاه آکسفورد (1957) است که از همان عنفوان جوانی مبارزه علیه استعمار بریتانیا را آغاز کرد. المهدی به پیروی از اجداد خود، مسلمانی معتقد و متمسک بود و در عین اعتقاد به آزادی مردم در مناسک مذهبی، اسلام را عامل وحدت ملی در کشور پهناور سودان می‌دانست و با وجود وابستگی به فرقه مهدیه، روشنفکری آزاداندیش، اصلاح‌طلب و معتقد به حکمرانی براساس دموکراسی و حاکمیت مردم از طریق انتخابات آزاد بود. المهدی در دوره دوم نخست‌وزیری درصدد بود مشکل «جنوب سودان» را که از زمان نمیری و به تحریک انگلستان و دولت‌های هم‌جوار مسیحی آغاز شده بود، از طریق راه‌حل‌های مبتنی بر خودمختاری و با حفظ تمامیت ارضی سودان حل‌وفصل کند. کودتای عمرالبشیر و برکناری صادق المهدی، فرصت را برای رهبران شورشی جنوب فراهم کرد تا تحت حکومت بی‌کفایت ژنرال عمرالبشیر و با فشار بین‌المللی بخش بزرگی از سرزمین سودان که بیشترین منابع نفت، ذخایر آب نیل و جنگل‌های این کشور در آن قرار دارد، در سال 2011 از سرزمین اصلی جدا و کشوری تحت نام «سودان جنوبی» تشکیل شود.

کشوری که با وجود ثروت‌های عظیم، در حال حاضر در زمره فقیرترین و فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد.
3- مردم سودان به دلیل ویژگی‌های تاریخی و تمدنی و با وجود فقر از سطح فرهنگ بالا و تأثیر‌گذاری برخوردار هستند. در واقع سودان از نظر جغرافیایی امتداد مصر و از نظر فرهنگی در کنار این کشور تولیدکننده بزرگ فرهنگی جهان عرب است. تا چند سال قبل بخش معتنابهی از استادان دانشگاه‌ها، مهندسان شاغل و حتی اطبای کشورهای خلیج فارس را تحصیل‌کردگان سودانی تشکیل می‌دادند. همین ویژگی چنانچه شاهد بودیم باعث شکل‌گیری مقاومت و اعتراض به عادی‌سازی روابط با اسرائیل در خارطوم و دیگر شهرهای بزرگ سودان شد. صادق المهدی خود نیز باور عمیقی به مسئله فلسطین داشت و با هرگونه «عادی‌سازی» روابط اعراب با اسرائیل مخالف بود. وی در نشستی با عنوان «خطرات سازش با رژیم صهیونیستی» در خارطوم تصریح کرده بود «طرح عادی‌سازی جاری هیچ ارتباطی با صلح ندارد. اسرائیل دولتی طبیعی نیست بلکه چیزی خلاف قاعده و تحمیلی است و ما باید همان موضعی که در مقابل آپارتاید در آفریقای جنوبی داشتیم، اکنون در مقابل نژادپرستی رژیم صهیونیستی داشته باشیم». المهدی عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل را در جهت تقویت شانس دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در انتخابات بعدی و نجات بنیامین نتانیاهو و همچنین مقدمه‌سازی برای جنگ با ایران ارزیابی کرده بود. حزب‌الله لبنان با صدور بیانیه‌ای از صادق المهدی به عنوان شخصیت «اندیشه و جهاد در راه خدا، حامی قضیه فلسطین و مقاومت و مخالف هر گونه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به ویژه عادی‌سازی روابط میان خارطوم و تل‌آویو» یاد کرد.
4- صادق المهدی از دوست‌داران وفادار امام خمینی و حامیان جدی انقلاب اسلامی بود. وی پس از تصدی نخست‌وزیری به ایران سفر کرد. او پس از دوره نخست‌وزیری نیز به ایران سفر کرد و در زمره سیاست‌مداران حامی طرح گفت‌وگوی بین تمدن‌های سیدمحمد خاتمی (رئیس‌جمهور دوره اصلاحات) بود. به همین دلیل کشورهای ثروتمند و سازشکار عرب از او در دوره زمامداری در سال‌های 1986 تا 1989 حمایت نکردند. متأسفانه پس از سرنگونی صادق المهدی، ایران با تصور «روی‌کارآمدن دولت اسلامی» از عمرالبشیر حمایت کرد و سفرهای متعددی در سطح رؤسای جمهور بین دو کشور انجام شد. ایران کمک‌های سخاوتمندانه را در اختیار دولتی گذاشت که نه تنها به دلیل بی‌کفایتی باعث جدایی بخش بزرگی از یک کشور بزرگ اسلامی شد، بلکه در نهایت روابط با ایران را قطع کرد، به ائتلاف سعودی در تهاجم به یمن پیوست و نهایتا چنانچه ذکر آن رفت، به برقراری روابط با اسرائیل تن داد.
* مدیرکل آفریقای وزارت خارجه دولت اصلاحات

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها