|

فداكاران و پوزخندزنان

با گسترش ویروس كرونا، مصائبی به دنبال همه‌گیری ناشی از آن رخ داده است. از‌جمله آنان كمبود خون است كه بارها و بارها در این مدت شاهد آن بودیم. هرچند این ‌روزها اعلام شده كه آمار كشته‌شدگان این بیماری روزبه‌روز كاهش یافته و حتی به تعداد 85 نفر در روز رسیده است اما نگرانی از كمبود خون باز هم مطرح است. ماه پیش بود كه اعلام شد ذخایر خون ایران به حداقل رسیده است كه پس از آن مردم با حضور پرشور و شگفت‌انگیز اقدام كرده‌اند. حالا دوباره این نگرانی مطرح شده و سخنگوی سازمان انتقال خون گفته است كه «ویروس کرونا از طریق اهدای خون قابل انتقال نیست و بنابراین اهدای خون حتی در روزهای شیوع ویروس عملی بی‌خطر و مطمئن تلقی می‌شود. نکته دیگر که مردم و به‌ویژه اهدا‌کنندگان خون باید مورد توجه قرار دهند، این است که در کیت‌های تشخیصی برای کرونا از ترشحات بزاق و بینی فرد مشکوک به کرونا استفاده می‌شود و این کیت تشخیصی هیچ ربطی به خون ندارد. مردم توجه داشته باشند که نیاز به خون همیشگی است، پس بنابراین بیماران نیازمند به خون را فراموش نکنند و به کمک این بیماران بشتابند». این فقط در زمینه خون و اهدای آن نیست كه مسئولان نیازمند حمایت و یاری مردم هستند. در واقع حالا دیگر لازم نیست بیننده و شنونده رسانه‌های آن سوی آب باشید تا در جریان كمبودها و درخواست مسئولان برای همراهی قرار بگیرید. پیامك‌هایی كه روزانه به تلفن همراه می‌آید این وظیفه را بر‌عهده شما می‌گذارد. وقتی به شما اعلام می‌شود كه با خاموش‌كردن یك لامپ از خاموش‌شدن چراغ یك نفر دیگر جلوگیری می‌كنید یا وقتی از شما خواسته می‌شود كه لباس بیشتر بپوشید تا گاز یكی از هموطنان شما قطع نشود یا مدام اعلام می‌شود كه برق خیابان‌ها پس از ساعت 9 قطع می‌شود همه خواسته های روزانه مسئولانی است كه بر عهده شما به عنوان یك شهروند قرار می‌گیرد. وقتی می‌خوانیم كه به گفته رئیس سازمان محیط زیست «مردم هم واقعا باید همکاری کنند. دمای ۲۴ درجه برای زندگی‌کردن مردم در خانه کافی است، ولی مردم در خانه می‌خواهند لخت شوند و دما را افزایش می‌دهند که این در مصرف انرژی مؤثر است. مردم در رختخواب لخت شوند، در اتاق نشیمن لباس بپوشند» و بعد هم پیامك می‌آید و خبر خاموشی‌های کرج، گرگان، رشت، بجنورد و البته تهران یعنی یک گرفتاری دیگر هم به معضلات روزانه شهروندان از جمله آلودگی هوا، دعوای سوختن یا نسوختن مازوت و... اضافه می‌شود و به رویشان می‌آورند كه آنها كم‌كاری كرده‌اند. آن وقت است كه سؤال‌های مردم شروع می‌شود كه مگر مدارس تعطیل نیستند؟ مگر حداقل بیش از چهار هزار مدرسه در تهران و شهرهای دیگر از گاز برای گرمایش استفاده نمی‌كنند و بیش از ۳۰ واحد دانشگاهی در تهران مانند دانشگاه شریف و خوابگاه‌های این دانشگاه‌ها تعطیل‌اند و دیگر نه برای گرمایش و نه برای طبخ غذا كسی در آنها نیست و تازه هنوز هوا هم به زیر صفر نرسیده است. هرچند واقعیت یعنی بحران مصرف انرژی، واقعیتی عیان است؛ اما در این مجال كوتاه قرار نیست به این مسئله پرداخته شود، هدف طرح این سؤال است كه «چرا مسئولان این اندازه از مردم انتظار همراهی دارند؟» و چرا وقتی بحران پیش می‌آید برای حل آن اقدام و اعلام می‌كنند؟ سؤال‌هایی كوتاه كه جواب‌های آن را تحلیلگران نظرسنجی‌ها بارها برای مسئولان تشریح كرده‌اند. رفتارهای مردم در شبكه‌های اجتماعی در پوزخندزدن به این پیامك‌ها خود نشان از بحران دیگری دارد كه جامعه‌شناسان آن‌قدر بیان كرده‌اند كه انگار مسئولان دیگر نمی‌شنوند.

با گسترش ویروس كرونا، مصائبی به دنبال همه‌گیری ناشی از آن رخ داده است. از‌جمله آنان كمبود خون است كه بارها و بارها در این مدت شاهد آن بودیم. هرچند این ‌روزها اعلام شده كه آمار كشته‌شدگان این بیماری روزبه‌روز كاهش یافته و حتی به تعداد 85 نفر در روز رسیده است اما نگرانی از كمبود خون باز هم مطرح است. ماه پیش بود كه اعلام شد ذخایر خون ایران به حداقل رسیده است كه پس از آن مردم با حضور پرشور و شگفت‌انگیز اقدام كرده‌اند. حالا دوباره این نگرانی مطرح شده و سخنگوی سازمان انتقال خون گفته است كه «ویروس کرونا از طریق اهدای خون قابل انتقال نیست و بنابراین اهدای خون حتی در روزهای شیوع ویروس عملی بی‌خطر و مطمئن تلقی می‌شود. نکته دیگر که مردم و به‌ویژه اهدا‌کنندگان خون باید مورد توجه قرار دهند، این است که در کیت‌های تشخیصی برای کرونا از ترشحات بزاق و بینی فرد مشکوک به کرونا استفاده می‌شود و این کیت تشخیصی هیچ ربطی به خون ندارد. مردم توجه داشته باشند که نیاز به خون همیشگی است، پس بنابراین بیماران نیازمند به خون را فراموش نکنند و به کمک این بیماران بشتابند». این فقط در زمینه خون و اهدای آن نیست كه مسئولان نیازمند حمایت و یاری مردم هستند. در واقع حالا دیگر لازم نیست بیننده و شنونده رسانه‌های آن سوی آب باشید تا در جریان كمبودها و درخواست مسئولان برای همراهی قرار بگیرید. پیامك‌هایی كه روزانه به تلفن همراه می‌آید این وظیفه را بر‌عهده شما می‌گذارد. وقتی به شما اعلام می‌شود كه با خاموش‌كردن یك لامپ از خاموش‌شدن چراغ یك نفر دیگر جلوگیری می‌كنید یا وقتی از شما خواسته می‌شود كه لباس بیشتر بپوشید تا گاز یكی از هموطنان شما قطع نشود یا مدام اعلام می‌شود كه برق خیابان‌ها پس از ساعت 9 قطع می‌شود همه خواسته های روزانه مسئولانی است كه بر عهده شما به عنوان یك شهروند قرار می‌گیرد. وقتی می‌خوانیم كه به گفته رئیس سازمان محیط زیست «مردم هم واقعا باید همکاری کنند. دمای ۲۴ درجه برای زندگی‌کردن مردم در خانه کافی است، ولی مردم در خانه می‌خواهند لخت شوند و دما را افزایش می‌دهند که این در مصرف انرژی مؤثر است. مردم در رختخواب لخت شوند، در اتاق نشیمن لباس بپوشند» و بعد هم پیامك می‌آید و خبر خاموشی‌های کرج، گرگان، رشت، بجنورد و البته تهران یعنی یک گرفتاری دیگر هم به معضلات روزانه شهروندان از جمله آلودگی هوا، دعوای سوختن یا نسوختن مازوت و... اضافه می‌شود و به رویشان می‌آورند كه آنها كم‌كاری كرده‌اند. آن وقت است كه سؤال‌های مردم شروع می‌شود كه مگر مدارس تعطیل نیستند؟ مگر حداقل بیش از چهار هزار مدرسه در تهران و شهرهای دیگر از گاز برای گرمایش استفاده نمی‌كنند و بیش از ۳۰ واحد دانشگاهی در تهران مانند دانشگاه شریف و خوابگاه‌های این دانشگاه‌ها تعطیل‌اند و دیگر نه برای گرمایش و نه برای طبخ غذا كسی در آنها نیست و تازه هنوز هوا هم به زیر صفر نرسیده است. هرچند واقعیت یعنی بحران مصرف انرژی، واقعیتی عیان است؛ اما در این مجال كوتاه قرار نیست به این مسئله پرداخته شود، هدف طرح این سؤال است كه «چرا مسئولان این اندازه از مردم انتظار همراهی دارند؟» و چرا وقتی بحران پیش می‌آید برای حل آن اقدام و اعلام می‌كنند؟ سؤال‌هایی كوتاه كه جواب‌های آن را تحلیلگران نظرسنجی‌ها بارها برای مسئولان تشریح كرده‌اند. رفتارهای مردم در شبكه‌های اجتماعی در پوزخندزدن به این پیامك‌ها خود نشان از بحران دیگری دارد كه جامعه‌شناسان آن‌قدر بیان كرده‌اند كه انگار مسئولان دیگر نمی‌شنوند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها