|

ترسناك‌تر از مردن

رضا صدیق

یکی از اهرم‌های مهم سیاست در جهان امروز، تسلیحاتی‌شدن تمام امور در جهت منفعت سیاستِ مدنظر صاحبان سرمایه و قدرت است. نمود این اهرم در ظهور و بروز میان شرق و غرب تفاوت دارد اما بطن هر دو یکی‌ است. عدالت، فرهنگ، آزادی، درد و درمان، محیط زیست، آموزش، رفاه، اقتصاد و هرسو که سر بچرخانی، در هر حیطه و طیفی که کندوکاو کنی، رد پای تسلیحاتی‌شدن آن را می‌توانی پیدا کنی.این نکات تازگی ندارد و نزدیک به بیش از یک قرن است که جهان امروز، با تنیدگی‌هایی که در زیست ایجاد کرده، بافتی ساخته است که تأکید بر هرسویش بر سوی دیگر اثر دارد و یک پازل کلان را برمی‌سازد به اسم «اقتدار» و «قدرت» در جهت تحکم. ابزارهای مدرنیزاسیون مانند رسانه و سینما و فضای مجازی و الخ هرکدام در مقیاس خود پیش‌برنده سیاست تسلیحاتی‌شدن هستند و مهم‌ترین ابزار برای این اهرم هستند.با این پیش‌زمینه، در نمونه اخیر و قصه کرونا در جهان، ماجرای واکنش را از این منظرگاه هم می‌توان به نظاره نشست.آدمیزاد امروز در یک سال گذشته تجربه عجیب تاریخی‌ای را پشت سر گذاشته و می‌گذارد؛ از روزهای اول انتشار خبر کرونا در چین تا بسط آن در جهان، مواجه‌شدن با مرگ، ازدست‌دادن‌ چهره‌های شناخته‌شده یا نزدیکان و عزیزان، ترس و عاجزی جهان از مقابله با این‌ ویروس تا امروز و بعد انتشار خبر یافتن واکسن و هم‌زمان کرونای انگلیسی و هی خبر در خبر و کلاف سردرگم. تمام این نقاط گفته‌شده و گفته‌نشده، شرایطی برای آدم امروز ایجاد کرده که از شدت اضطراب و عجز، در ضعیف‌ترین حالت ممکن ادراکی از وقایع قرار گرفته است. ضعفی که با پیوند با ترس از مرگ، ذهن مشوش او را به نقطه یا مرگ یا زندگی رسانده و برای زنده‌ماندن دست به هرکار می‌زند. شکل دیگرش را در چهره هجوم مردم به فروشگاه‌ها در فرنگ دیدیم، تلاش برای زنده‌ماندن و ترسی مستمر از مرگ چهره احوال آدم‌ها را در این حدود یک سال، تغییر داده است.این تغییر ناخودآگاه در خوی افراد نمود پیدا کرده است، زیرا هرکس به‌نوعی و تقریری مدام به نوع مواجهه‌اش با مرگ می‌اندیشد یا نه حتی از اندیشیدن به آن فرار می‌کند یا هر تصمیم دیگری می‌گیرد اما هر واکنشی که نشان بدهد، دیگر آن آدم پیشین نخواهد بود، زیرا او تناسب خود را با مرگ معین کرده است. حالِ این جهانِ تغییرکرده و وحشت‌زده از مرگ، در ضعف ادراک ذهنی هرچه را به او به‌عنوان رهایی ارائه کنی، به آن چنگ می‌زند. رعایای این جهان به‌خاطر شرایطشان طبیعی ا‌ست چنین رفتار کنند، اما به‌دلیل تسلیحاتی‌بودن تمام اجزای دنیای حاضر، صاحبان قدرت و سرمایه از غریزه به‌عنوان امری تسلیحاتی استفاده می‌کنند؛ آیا ما رعیت‌های عادی و عامی نباید به جهان فکر کنیم و کنکاشش کنیم؟ نباید ورای اخبار برویم و به درکی از اطراف و اکناف و این زمین و تاریخ و آدم و اِلَخ برسیم؟تمام وقایع و رخدادهای این جهان در تلخ‌ترین و زهرآگین‌ترین و حتی بی‌رحم‌ترین حالتش، باز هم محکی برای شناخت است. هرچه رخ می‌دهد می‌تواند دریچه‌ای باشد برای به معرفت و شهود رسیدن. وقایع فقط خبر نیستند، وقایع همیشه ابعاد گوناکون دارند و خبر، تقلیل و مبتذل‌کردن یک رخداد است و در شکل جهان امروز اجتناب‌ناپذیر اما می‌توان از دل ابتذال اخبار هم راهی برای فهم پیدا کرد.صاحبان قدرت ترس را تسلیحاتی کرده‌اند؛ ترس مردن از کرونا. این اتفاق مصداق همان است که تمام وقایع حتی در بی‌رحم‌ترین شکل بروز -مثل تسلیحاتی‌کردن ترس و استفاده از یک درمان ناقص برای پیشبرد اهداف و قدرت کلان جهانی، برای ما می‌تواند سوای این فعل و خبر، ابعاد دیگری نیز داشته باشد. اینکه تمام این واقعه و تسلیحاتی‌شدن درمان و تبدیل‌شدنش به یک بازی رسانه‌ای برای بسط قدرت جهانی و اهرم فشار سر چیست؟ بر سر ترس ما، ترس ما از مرگ. ما ترسمان هم بستری برای کالاشدن است؛ اینکه ترس از مردن را بدل به کالایی برای ترساندنت کنند، ترسناک است، ترسناک‌تر از مردن در این دنیای درنده.

یکی از اهرم‌های مهم سیاست در جهان امروز، تسلیحاتی‌شدن تمام امور در جهت منفعت سیاستِ مدنظر صاحبان سرمایه و قدرت است. نمود این اهرم در ظهور و بروز میان شرق و غرب تفاوت دارد اما بطن هر دو یکی‌ است. عدالت، فرهنگ، آزادی، درد و درمان، محیط زیست، آموزش، رفاه، اقتصاد و هرسو که سر بچرخانی، در هر حیطه و طیفی که کندوکاو کنی، رد پای تسلیحاتی‌شدن آن را می‌توانی پیدا کنی.این نکات تازگی ندارد و نزدیک به بیش از یک قرن است که جهان امروز، با تنیدگی‌هایی که در زیست ایجاد کرده، بافتی ساخته است که تأکید بر هرسویش بر سوی دیگر اثر دارد و یک پازل کلان را برمی‌سازد به اسم «اقتدار» و «قدرت» در جهت تحکم. ابزارهای مدرنیزاسیون مانند رسانه و سینما و فضای مجازی و الخ هرکدام در مقیاس خود پیش‌برنده سیاست تسلیحاتی‌شدن هستند و مهم‌ترین ابزار برای این اهرم هستند.با این پیش‌زمینه، در نمونه اخیر و قصه کرونا در جهان، ماجرای واکنش را از این منظرگاه هم می‌توان به نظاره نشست.آدمیزاد امروز در یک سال گذشته تجربه عجیب تاریخی‌ای را پشت سر گذاشته و می‌گذارد؛ از روزهای اول انتشار خبر کرونا در چین تا بسط آن در جهان، مواجه‌شدن با مرگ، ازدست‌دادن‌ چهره‌های شناخته‌شده یا نزدیکان و عزیزان، ترس و عاجزی جهان از مقابله با این‌ ویروس تا امروز و بعد انتشار خبر یافتن واکسن و هم‌زمان کرونای انگلیسی و هی خبر در خبر و کلاف سردرگم. تمام این نقاط گفته‌شده و گفته‌نشده، شرایطی برای آدم امروز ایجاد کرده که از شدت اضطراب و عجز، در ضعیف‌ترین حالت ممکن ادراکی از وقایع قرار گرفته است. ضعفی که با پیوند با ترس از مرگ، ذهن مشوش او را به نقطه یا مرگ یا زندگی رسانده و برای زنده‌ماندن دست به هرکار می‌زند. شکل دیگرش را در چهره هجوم مردم به فروشگاه‌ها در فرنگ دیدیم، تلاش برای زنده‌ماندن و ترسی مستمر از مرگ چهره احوال آدم‌ها را در این حدود یک سال، تغییر داده است.این تغییر ناخودآگاه در خوی افراد نمود پیدا کرده است، زیرا هرکس به‌نوعی و تقریری مدام به نوع مواجهه‌اش با مرگ می‌اندیشد یا نه حتی از اندیشیدن به آن فرار می‌کند یا هر تصمیم دیگری می‌گیرد اما هر واکنشی که نشان بدهد، دیگر آن آدم پیشین نخواهد بود، زیرا او تناسب خود را با مرگ معین کرده است. حالِ این جهانِ تغییرکرده و وحشت‌زده از مرگ، در ضعف ادراک ذهنی هرچه را به او به‌عنوان رهایی ارائه کنی، به آن چنگ می‌زند. رعایای این جهان به‌خاطر شرایطشان طبیعی ا‌ست چنین رفتار کنند، اما به‌دلیل تسلیحاتی‌بودن تمام اجزای دنیای حاضر، صاحبان قدرت و سرمایه از غریزه به‌عنوان امری تسلیحاتی استفاده می‌کنند؛ آیا ما رعیت‌های عادی و عامی نباید به جهان فکر کنیم و کنکاشش کنیم؟ نباید ورای اخبار برویم و به درکی از اطراف و اکناف و این زمین و تاریخ و آدم و اِلَخ برسیم؟تمام وقایع و رخدادهای این جهان در تلخ‌ترین و زهرآگین‌ترین و حتی بی‌رحم‌ترین حالتش، باز هم محکی برای شناخت است. هرچه رخ می‌دهد می‌تواند دریچه‌ای باشد برای به معرفت و شهود رسیدن. وقایع فقط خبر نیستند، وقایع همیشه ابعاد گوناکون دارند و خبر، تقلیل و مبتذل‌کردن یک رخداد است و در شکل جهان امروز اجتناب‌ناپذیر اما می‌توان از دل ابتذال اخبار هم راهی برای فهم پیدا کرد.صاحبان قدرت ترس را تسلیحاتی کرده‌اند؛ ترس مردن از کرونا. این اتفاق مصداق همان است که تمام وقایع حتی در بی‌رحم‌ترین شکل بروز -مثل تسلیحاتی‌کردن ترس و استفاده از یک درمان ناقص برای پیشبرد اهداف و قدرت کلان جهانی، برای ما می‌تواند سوای این فعل و خبر، ابعاد دیگری نیز داشته باشد. اینکه تمام این واقعه و تسلیحاتی‌شدن درمان و تبدیل‌شدنش به یک بازی رسانه‌ای برای بسط قدرت جهانی و اهرم فشار سر چیست؟ بر سر ترس ما، ترس ما از مرگ. ما ترسمان هم بستری برای کالاشدن است؛ اینکه ترس از مردن را بدل به کالایی برای ترساندنت کنند، ترسناک است، ترسناک‌تر از مردن در این دنیای درنده.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها