شعبان بیمخ روزنامهنگار نبود
کامبیز نوروزی
میشود با رعایت ادب و اخلاق و قانون هم سخن گفت ولی چنین نمیکنند.
این جمله را بخوانید:
«فضای رسانهای تبدیل شده است به عدهای شعبان بیمخ که از کاه کوه میسازند».
به گزارش رسانهها این جمله را آقای بهروز محبینجمآبادی، نماینده مردم سبزوار، در دفاع از علیاصغر عنابستانی بیان کرده است.
شعبان بیمخ لقبی است که بعد از کودتای 28 مرداد 32 مردم به شعبان جعفری دادند که در اجرای کودتا با همراهی اوباش تهران به جان مردم میافتادند و با خشونتهای فراوان مخالفان کودتا را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. در تاریخ کودتا نقل است که روزنامهنگاران و دفاتر روزنامهها یکی از اهداف هجوم شعبان بیمخ و دارودستهاش بودند. از آن به بعد در ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران واژه «شعبان بیمخ» یک ناسزا و توهین محسوب شد. کنایهای است از آدم پرزور و خشن و بیرحمی که هرقدر بازویش کلفت است، مغزش کوچک است. بگذریم از اینکه روزنامهنگار اگر زوری داشته باشد، نه در بازو که در قلم و شرافتش است. حالا
آقای محبینجمآبادی در دفاع از عنابستانی میگوید در رسانهها عدهای مثل شعبان بیمخ عمل کردند.
رسانهها چه کردهاند؟ موضوع رفتار آقای عنابستانی با یک سرباز را مطرح و نقد کردند. خواستند واقعه شفاف و آشکار شود.
وظیفه رسانهها انتشار اطلاعات و اخبار است. گردش آزاد اطلاعات کارکرد اصلی و ذاتی رسانههاست. رسانهها حق دارند اطلاعات به دست بیاورند، آنها را منتشر کنند و هرکدام را که خود رسانهها صلاح میدانند، نقد و بررسی کنند. حق آزادی رسانهها مشروط به این نیست که در خدمت منافع افراد یا گروهها باشد. اگر کسی از گردش اطلاعات آزاد و مستقل رسانهها و افشای عملکردها و گفتارها زیان میکند، مقصر خود اوست نه رسانه یا رسانههایی که پرده از وقایع میگیرند. کسی که خطایی میکند، باید مؤاخذه شود. کسانی که در جایی از دستگاه قدرت نشستهاند، باید این را بپذیرند که رسانهها براساس اصول متعدد قانون اساسی، از جمله اصل نهم، اصل بیستوسوم و اصل بیستوچهارم در بیان مطالب آزادند.
کسانی از رفتار رسانهها عصبانی و خشمگین میشوند که دوست نمیدارند واقعیتها آشکار شود. رسانه ویترین نمایشی قدرت نیست. هر رسانه، با هر سلیقه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی که داشته باشد، مستقل از قدرت حق دارد در چارچوب قانون و اخلاق حرفهای آنچه را که از اخبار و تحلیل میپسندد، منتشر کند.
کدام مجوز قانونی یا اخلاقی به آقای نماینده اجازه میدهد رسانهها و روزنامهنگارانی را که در اجرای وظیفه حرفهای خود رفتار آقای عنابستانی را نقل و نقد کردند «شعبان بیمخ» بخواند. کدام مجوز اخلاقی یا قانونی اجازه میدهد یک نفر، خصوصا وقتی عنوان نمایندگی مردم را دارد، با چنین الفاظی فضای رسانهای و روزنامهنگاران را خطاب قرار دهد؟
سخن بر سر این نیست که روزنامهنگاران نباید نقد بشوند. نقد و انتقاد، از نتایج آزادی بیان است و حق اساسی هر شهروند است. همچنان که هر رسانه و هر روزنامهنگار قطعا حق دارد هر فرد یا مقام یا دستگاهی را نقد کند؛ اما آنچه آقای نماینده گفته است نقد نیست. نسبتی ناحق و ناروا و زشت است که به فضای رسانهای و روزنامهنگاری کشور داده شده است.
این طرز سخن، بهمنزله تلاش برای تحدید حقوق و آزادیهای مشروع و قانونی روزنامهنگاران و رسانه است. خوب است همواره هر نمایندهای سوگند نمایندگیاش را به یاد داشته باشد که در برابر قرآن مجید به خدای متعال سوگند یاد میکند و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد میکند که... در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوا را رعایت کند و همواره به... حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشد، از قانون اساسی اطاعت کند و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنان را مدنظر داشته باشد.
اوضاع رعایت قانون در کشور هیچ خوب نیست، بترسیم از زمانی که دیوارهای اخلاق هم ترک بردارند و یک به یک فروبریزند.
میشود با رعایت ادب و اخلاق و قانون هم سخن گفت ولی چنین نمیکنند.
این جمله را بخوانید:
«فضای رسانهای تبدیل شده است به عدهای شعبان بیمخ که از کاه کوه میسازند».
به گزارش رسانهها این جمله را آقای بهروز محبینجمآبادی، نماینده مردم سبزوار، در دفاع از علیاصغر عنابستانی بیان کرده است.
شعبان بیمخ لقبی است که بعد از کودتای 28 مرداد 32 مردم به شعبان جعفری دادند که در اجرای کودتا با همراهی اوباش تهران به جان مردم میافتادند و با خشونتهای فراوان مخالفان کودتا را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. در تاریخ کودتا نقل است که روزنامهنگاران و دفاتر روزنامهها یکی از اهداف هجوم شعبان بیمخ و دارودستهاش بودند. از آن به بعد در ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران واژه «شعبان بیمخ» یک ناسزا و توهین محسوب شد. کنایهای است از آدم پرزور و خشن و بیرحمی که هرقدر بازویش کلفت است، مغزش کوچک است. بگذریم از اینکه روزنامهنگار اگر زوری داشته باشد، نه در بازو که در قلم و شرافتش است. حالا
آقای محبینجمآبادی در دفاع از عنابستانی میگوید در رسانهها عدهای مثل شعبان بیمخ عمل کردند.
رسانهها چه کردهاند؟ موضوع رفتار آقای عنابستانی با یک سرباز را مطرح و نقد کردند. خواستند واقعه شفاف و آشکار شود.
وظیفه رسانهها انتشار اطلاعات و اخبار است. گردش آزاد اطلاعات کارکرد اصلی و ذاتی رسانههاست. رسانهها حق دارند اطلاعات به دست بیاورند، آنها را منتشر کنند و هرکدام را که خود رسانهها صلاح میدانند، نقد و بررسی کنند. حق آزادی رسانهها مشروط به این نیست که در خدمت منافع افراد یا گروهها باشد. اگر کسی از گردش اطلاعات آزاد و مستقل رسانهها و افشای عملکردها و گفتارها زیان میکند، مقصر خود اوست نه رسانه یا رسانههایی که پرده از وقایع میگیرند. کسی که خطایی میکند، باید مؤاخذه شود. کسانی که در جایی از دستگاه قدرت نشستهاند، باید این را بپذیرند که رسانهها براساس اصول متعدد قانون اساسی، از جمله اصل نهم، اصل بیستوسوم و اصل بیستوچهارم در بیان مطالب آزادند.
کسانی از رفتار رسانهها عصبانی و خشمگین میشوند که دوست نمیدارند واقعیتها آشکار شود. رسانه ویترین نمایشی قدرت نیست. هر رسانه، با هر سلیقه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی که داشته باشد، مستقل از قدرت حق دارد در چارچوب قانون و اخلاق حرفهای آنچه را که از اخبار و تحلیل میپسندد، منتشر کند.
کدام مجوز قانونی یا اخلاقی به آقای نماینده اجازه میدهد رسانهها و روزنامهنگارانی را که در اجرای وظیفه حرفهای خود رفتار آقای عنابستانی را نقل و نقد کردند «شعبان بیمخ» بخواند. کدام مجوز اخلاقی یا قانونی اجازه میدهد یک نفر، خصوصا وقتی عنوان نمایندگی مردم را دارد، با چنین الفاظی فضای رسانهای و روزنامهنگاران را خطاب قرار دهد؟
سخن بر سر این نیست که روزنامهنگاران نباید نقد بشوند. نقد و انتقاد، از نتایج آزادی بیان است و حق اساسی هر شهروند است. همچنان که هر رسانه و هر روزنامهنگار قطعا حق دارد هر فرد یا مقام یا دستگاهی را نقد کند؛ اما آنچه آقای نماینده گفته است نقد نیست. نسبتی ناحق و ناروا و زشت است که به فضای رسانهای و روزنامهنگاری کشور داده شده است.
این طرز سخن، بهمنزله تلاش برای تحدید حقوق و آزادیهای مشروع و قانونی روزنامهنگاران و رسانه است. خوب است همواره هر نمایندهای سوگند نمایندگیاش را به یاد داشته باشد که در برابر قرآن مجید به خدای متعال سوگند یاد میکند و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد میکند که... در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوا را رعایت کند و همواره به... حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشد، از قانون اساسی اطاعت کند و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنان را مدنظر داشته باشد.
اوضاع رعایت قانون در کشور هیچ خوب نیست، بترسیم از زمانی که دیوارهای اخلاق هم ترک بردارند و یک به یک فروبریزند.