|

به جز ناوالنی، مخالف سرشناس دیگری

در روسیه باقی نمانده است

شعیب بهمن . کارشناس امور روسیه

این روزها الكسی ناوالنی به‌عنوان مخالف سرشناس پوتین توانسته است بسیاری از مردم روسیه را به خیابان‌ها بیاورد. با این حال پرسش اساسی‌تر اینجاست که اعتراضات به رهبری ناوالنی تا چه حد می‌تواند بر شرایط روسیه تأثیر بگذارد؟ پیش از ناوالنی، افراد پرقدرت‌تر و مشهورتر از او نیز به مخالفت با سیاست‌های پوتین پرداخته‌اند؛ افرادی نظیر بوریس نمتسوف، میخائیل خودروفسكی و گری كاسپاروف، از جمله مشهورترین مخالفان سیاسی آقای پوتین بودند كه در سال‌های گذشته مخالفت‌های سیاسی با پوتین را علنی كرده بودند. بعد از اینكه «بوریس نمتسوف» در نزدیكی كرملین به قتل رسید و از عرصه سیاسی حذف شد، آقای «خودروفسكی» با محكومیت قضائی به دلیل فساد اقتصادی روبه‌رو شد و بعد از آزادی از زندان به آلمان مهاجرت كرد و دیگر به روسیه بازنگشت. «گری كاسپاروف» هم كه چهره شناخته‌شده شطرنج جهان بود بعد از مدتی از عرصه فعالیت‌های سیاسی كناره گرفت. در این بین تنها كسی كه به‌عنوان مخالف سرشناس پوتین باقی ماند، آقای الكسی ناوالنی است. یك دلیل محبوبیت او، به این زمینه باز‌می‌گردد كه اساسا فرد شاخص دیگری در روسیه به عنوان مخالف شناخته نمی‌شود و باقی نمانده است. افراد دیگر یا حذف شده‌اند یا مهاجرت كرده‌اند یا مجبور به كناره‌گیری شده‌اند.
علاوه بر این ویژگی، آقای ناوالنی خود را فردی ضدفساد و طرفدار اصلاحات در داخل روسیه معرفی می‌كند. ضدفسادبودن با توجه به قدرت‌گرفتن و نقش مهم الیگارشی‌های اقتصادی به‌خصوص از دهه 90، برای روس‌ها اهمیت و جذابیت خاص خود را دارد.
البته در كنار تمامی اینها، تبلیغاتی را كه رسانه‌های غربی (اروپایی و آمریكایی‌ها) از چهره ناوالنی می‌كنند نیز نباید فراموش كرد. آنان خواستار برهم‌زدن ساختار قدرت پوتین در روسیه هستند. اگر این بزرگ‌نمایی‌ها نمی‌شد، شاید ناوالنی نیز چندان وزنی در بین مردم روسیه نداشت. بنابراین تبلیغات رسانه‌ها و كمكی كه كشورهای غربی برای پیش‌بردن این جنبش و مطرح‌شدن چهره او كردند، مؤثر بوده است. هرچند می‌توان گفت این راهپیمایی‌ها و تظاهراتی كه در حمایت آقای ناوالنی انجام می‌شود، تأثیر و تغییر چندانی در روسیه آن هم به چند دلیل به‌ دنبال نخواهد داشت. نخست آنكه اساسا طرفداران آقای ناوالنی، افراد محدودی هستند كه از منظر جامعه‌شناسی می‌توان آنان را جزء طبقه متوسط و طبقه متوسط رو به ‌بالا در شهرهای بزرگ روسیه قرار داد. درست است كه تصاویری از حضور مردم حتی در شهرهای كوچك یا شهرهای با دمای 50 درجه زیر صفر منتشر می‌شود، اما عمدتا این فراخوان‌ها در شهرهای بزرگ با استقبال فراوانی روبه‌رو می‌شود و نمی‌توان گفت اكثریت جامعه روسیه از حامیان ناوالنی هستند. از سوی دیگر، شخص پوتین طبق آمار‌های اعلام‌شده از محبوبیت بیش از 70 درصد برخوردار است؛ در نتیجه اگر قرار به ‌زورآزمایی خیابانی باشد، او هم می‌تواند طرفداران خود را به خیابان بیاورد كه قاعدتا تعداد و گستره آنها بیشتر از هواداران ناوالنی خواهد بود.
به هر حال ردپای كشورهای غربی و سرویس‌های اطلاعاتی غربی را نمی‌توان نادیده گرفت كه در سال‌های پیش هم چنین دخالت‌هایی داشتند. بنابراین ساختارهای امنیتی در داخل روسیه نسبت به برپایی و شكل‌گیری چنین اعتراضاتی هوشیار هستند. آنها اجازه وخیم‌ترشدن اوضاع و از دست دررفتن كار را نخواهند داد. در نتیجه این تظاهرات‌ها با وجود دامنه‌داربودن آن، تأثیر زیادی روی نخبگان روسیه نخواهد گذاشت.

این روزها الكسی ناوالنی به‌عنوان مخالف سرشناس پوتین توانسته است بسیاری از مردم روسیه را به خیابان‌ها بیاورد. با این حال پرسش اساسی‌تر اینجاست که اعتراضات به رهبری ناوالنی تا چه حد می‌تواند بر شرایط روسیه تأثیر بگذارد؟ پیش از ناوالنی، افراد پرقدرت‌تر و مشهورتر از او نیز به مخالفت با سیاست‌های پوتین پرداخته‌اند؛ افرادی نظیر بوریس نمتسوف، میخائیل خودروفسكی و گری كاسپاروف، از جمله مشهورترین مخالفان سیاسی آقای پوتین بودند كه در سال‌های گذشته مخالفت‌های سیاسی با پوتین را علنی كرده بودند. بعد از اینكه «بوریس نمتسوف» در نزدیكی كرملین به قتل رسید و از عرصه سیاسی حذف شد، آقای «خودروفسكی» با محكومیت قضائی به دلیل فساد اقتصادی روبه‌رو شد و بعد از آزادی از زندان به آلمان مهاجرت كرد و دیگر به روسیه بازنگشت. «گری كاسپاروف» هم كه چهره شناخته‌شده شطرنج جهان بود بعد از مدتی از عرصه فعالیت‌های سیاسی كناره گرفت. در این بین تنها كسی كه به‌عنوان مخالف سرشناس پوتین باقی ماند، آقای الكسی ناوالنی است. یك دلیل محبوبیت او، به این زمینه باز‌می‌گردد كه اساسا فرد شاخص دیگری در روسیه به عنوان مخالف شناخته نمی‌شود و باقی نمانده است. افراد دیگر یا حذف شده‌اند یا مهاجرت كرده‌اند یا مجبور به كناره‌گیری شده‌اند.
علاوه بر این ویژگی، آقای ناوالنی خود را فردی ضدفساد و طرفدار اصلاحات در داخل روسیه معرفی می‌كند. ضدفسادبودن با توجه به قدرت‌گرفتن و نقش مهم الیگارشی‌های اقتصادی به‌خصوص از دهه 90، برای روس‌ها اهمیت و جذابیت خاص خود را دارد.
البته در كنار تمامی اینها، تبلیغاتی را كه رسانه‌های غربی (اروپایی و آمریكایی‌ها) از چهره ناوالنی می‌كنند نیز نباید فراموش كرد. آنان خواستار برهم‌زدن ساختار قدرت پوتین در روسیه هستند. اگر این بزرگ‌نمایی‌ها نمی‌شد، شاید ناوالنی نیز چندان وزنی در بین مردم روسیه نداشت. بنابراین تبلیغات رسانه‌ها و كمكی كه كشورهای غربی برای پیش‌بردن این جنبش و مطرح‌شدن چهره او كردند، مؤثر بوده است. هرچند می‌توان گفت این راهپیمایی‌ها و تظاهراتی كه در حمایت آقای ناوالنی انجام می‌شود، تأثیر و تغییر چندانی در روسیه آن هم به چند دلیل به‌ دنبال نخواهد داشت. نخست آنكه اساسا طرفداران آقای ناوالنی، افراد محدودی هستند كه از منظر جامعه‌شناسی می‌توان آنان را جزء طبقه متوسط و طبقه متوسط رو به ‌بالا در شهرهای بزرگ روسیه قرار داد. درست است كه تصاویری از حضور مردم حتی در شهرهای كوچك یا شهرهای با دمای 50 درجه زیر صفر منتشر می‌شود، اما عمدتا این فراخوان‌ها در شهرهای بزرگ با استقبال فراوانی روبه‌رو می‌شود و نمی‌توان گفت اكثریت جامعه روسیه از حامیان ناوالنی هستند. از سوی دیگر، شخص پوتین طبق آمار‌های اعلام‌شده از محبوبیت بیش از 70 درصد برخوردار است؛ در نتیجه اگر قرار به ‌زورآزمایی خیابانی باشد، او هم می‌تواند طرفداران خود را به خیابان بیاورد كه قاعدتا تعداد و گستره آنها بیشتر از هواداران ناوالنی خواهد بود.
به هر حال ردپای كشورهای غربی و سرویس‌های اطلاعاتی غربی را نمی‌توان نادیده گرفت كه در سال‌های پیش هم چنین دخالت‌هایی داشتند. بنابراین ساختارهای امنیتی در داخل روسیه نسبت به برپایی و شكل‌گیری چنین اعتراضاتی هوشیار هستند. آنها اجازه وخیم‌ترشدن اوضاع و از دست دررفتن كار را نخواهند داد. در نتیجه این تظاهرات‌ها با وجود دامنه‌داربودن آن، تأثیر زیادی روی نخبگان روسیه نخواهد گذاشت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها