باورهای خرافی و صف طولانی
حمید چوپانی- کارشناس ارشد مطالعات منطقهای
شیوع همهگیری کرونا در سراسر جهان تکانههای شدیدی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف ایجاد کرده است و پیامدهای آن احتمالا تا سالهای آینده همچنان ادامه داشته باشد. کرونا ماهیت زندگی عادی مردم و نظامهای سیاسی را با دگرگونی مواجه کرده است؛ به نحوی که میتوان شاهد جهان پساکرونا در آینده بود که در آن بسیاری از گزارهها، مفاهیم و ارزشها دچار تغییرات بنیادین شدهاند.
همهگیری کرونا در پنج کشور منطقه آسیای میانه (قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان) وضعیت مشابهی را از ابتدا تاکنون تجربه نکرده است؛ برای مثال براساس آخرین آمار کشورهای ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان با موج جدید کرونا روبهرو شدهاند. این در حالی است که تاجیکستان اعلام کرده که شیوع کرونا را مهار کرده و موارد جدید ابتلا در این کشور به صفر رسیده است. کرونا در کشور ترکمنستان هم مطابق بیانیههای رسمی وجود ندارد! اگرچه پروتکلهای بهداشتی و برنامه واکسیناسیون در حال اجرا است.
براساس آمار رسمی بیشترین میزان مرگومیر ناشی از همهگیری کرونا در منطقه آسیای میانه را قزاقستان (3394) و پس از آن قرقیزستان (1695)، ازبکستان (668) و تاجیکستان (90) دارند. البته با توجه به عدم شفافیت در ارائه آمار و همچنین برخی ملاحظات سیاسی و رقابتهای درونمنطقهای نمیتوان به طور کامل صحت این آمار و اطلاعات را ارزیابی کرد.
با این حال، همهگیری کرونا در آسیای میانه چالشها و فرصتهای فراوانی در مقایسه با سایر مناطق جهان ایجاد کرده است. مرز مشترک و همچنین مراودات گسترده اقتصادی برخی از کشورهای آسیای میانه با چین باعث شد که این کشورها از ابتدا در معرض شیوع گسترده این ویروس قرار گیرند. اگرچه عدم شفافیت و فضای بسته سیاسی در برخی از این کشورها موجب آن شد که اعلام همهگیری ویروس نسبت به سایر مناطق با قدری تأخیر مواجه شود.
باوجوداین، کشورهای آسیای میانه پس از اعلام همهگیری ویروس به دلیل وجود دولتهای اقتدارگرا و فرهنگ بهجامانده از دوران شوروی در میان مردم بهسرعت توانستند اقدامات کنترلی ازجمله قرنطینه شهرها و بستن مرزها را با وجود چالشهای فراوان اقتصادی در دستور کار قرار دهند. اعمال قوانین و مقررات کاهش رفتوآمد و بستن مرزها تجربه جدیدی در این کشورها بود که تأثیرات مثبتی در جلوگیری از گسترش همهگیری داشت.
کشورهای آسیای میانه از ظرفیت جذب کمکهای خارجی و همچنین اجرای برنامه واکسیناسیون برای مقابله و کنترل کرونا نسبت به سایر مناطق و کشورهای پیرامونی موفقتر عمل کردند. برای مثال کشور ترکمنستان علیرغم موضع خود مبنیبر عدم شناسایی ویروس کرونا، در ۲۹ دیماه سال 1399 به عنوان اولین کشور در آسیای میانه واکسن روسی را تأیید و اواسط بهمن ماه سال گذشته اولین محموله بزرگ واکسن روسی را دریافت کرد.
در همین راستا، چالش همهگیری ویروس کرونا در آسیای میانه به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیف این کشورها، وابستگی اقتصادی به خارج از منطقه بهویژه چین و روسیه و همچنین ضعف در امکانات بهداشتی و پزشکی و وجود برخی عقاید خرافی برای مقابله با این ویروس نسبت به برخی دیگر از مناطق پررنگتر بود.
برای مثال عمده فعالیتهای اقتصادی کشورهای آسیای میانه با چین است. بنابراین بستهشدن مرزها باعث ایجاد تورم و کمبود شدید کالا در این کشورها شد.
همچنین درآمد عمده خارجی برخی از این کشورها ازجمله قرقیزستان و تاجیکستان بهشدت وابسته به کارگران مهاجر به روسیه است. بنابراین عدم پذیرش کارگران میتواند تأثیر عمدهای بر کاهش درآمد این کشورها داشته باشد. در همین زمینه برخی از تحلیلگران معتقدند که برنامه رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان، برای اعلام پیروزی در برابر کرونا در آینده نزدیک احتمالا ناشی از خواست او برای بازگشایی مرزهای روسیه به روی کارگران تاجیک است.
باوجوداین، باید گفت چین بعد از کنترل همهگیری کرونا توانست بهسرعت مرزهای خود با منطقه آسیای میانه را بازگشایی کند؛ بنابراین میتوان اذعان کرد که بحران کرونا زمینه مرحله جدیدی از حضور چین را در آسیای میانه فراهم کرده است؛ به عبارت دیگر چین از مرحله جستوجو برای بازار و منابع انرژی و افزایش سرمایهگذاری به مرحله تقویت نفوذ سیاسی و فرهنگی در منطقه آسیای میانه قدم گذاشته است.
در نهایت باید گفت که فرصتها و چالشهای کرونا در منطقه آسیای میانه تأثیرات داخلی، منطقهای و بینالمللی فراوانی داشته است که میتواند آینده معادلات جهانی را با تغییرات محسوسی مواجه کند. برای مثال، بستهشدن مرزهای ترکمنستان باعث شد که صف طولانی کامیونها و ریلهای قطار برای انتقال کالا میان ایران و آسیای میانه یا بالعکس و حتی انتقال کالاهای چینی از طریق ایران به اروپا را با مشکلات عدیدهای مواجه کند. بنابراین همه تحلیلگران و فعالان اقتصادی و سیاسی را بر آن داشته است تا در رابطه با سیاستهای قبلی تجدید نظر کنند و به دنبال راههای جایگزین برای آینده روابط کشورها در سطوح مختلف باشند.
شیوع همهگیری کرونا در سراسر جهان تکانههای شدیدی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف ایجاد کرده است و پیامدهای آن احتمالا تا سالهای آینده همچنان ادامه داشته باشد. کرونا ماهیت زندگی عادی مردم و نظامهای سیاسی را با دگرگونی مواجه کرده است؛ به نحوی که میتوان شاهد جهان پساکرونا در آینده بود که در آن بسیاری از گزارهها، مفاهیم و ارزشها دچار تغییرات بنیادین شدهاند.
همهگیری کرونا در پنج کشور منطقه آسیای میانه (قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان) وضعیت مشابهی را از ابتدا تاکنون تجربه نکرده است؛ برای مثال براساس آخرین آمار کشورهای ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان با موج جدید کرونا روبهرو شدهاند. این در حالی است که تاجیکستان اعلام کرده که شیوع کرونا را مهار کرده و موارد جدید ابتلا در این کشور به صفر رسیده است. کرونا در کشور ترکمنستان هم مطابق بیانیههای رسمی وجود ندارد! اگرچه پروتکلهای بهداشتی و برنامه واکسیناسیون در حال اجرا است.
براساس آمار رسمی بیشترین میزان مرگومیر ناشی از همهگیری کرونا در منطقه آسیای میانه را قزاقستان (3394) و پس از آن قرقیزستان (1695)، ازبکستان (668) و تاجیکستان (90) دارند. البته با توجه به عدم شفافیت در ارائه آمار و همچنین برخی ملاحظات سیاسی و رقابتهای درونمنطقهای نمیتوان به طور کامل صحت این آمار و اطلاعات را ارزیابی کرد.
با این حال، همهگیری کرونا در آسیای میانه چالشها و فرصتهای فراوانی در مقایسه با سایر مناطق جهان ایجاد کرده است. مرز مشترک و همچنین مراودات گسترده اقتصادی برخی از کشورهای آسیای میانه با چین باعث شد که این کشورها از ابتدا در معرض شیوع گسترده این ویروس قرار گیرند. اگرچه عدم شفافیت و فضای بسته سیاسی در برخی از این کشورها موجب آن شد که اعلام همهگیری ویروس نسبت به سایر مناطق با قدری تأخیر مواجه شود.
باوجوداین، کشورهای آسیای میانه پس از اعلام همهگیری ویروس به دلیل وجود دولتهای اقتدارگرا و فرهنگ بهجامانده از دوران شوروی در میان مردم بهسرعت توانستند اقدامات کنترلی ازجمله قرنطینه شهرها و بستن مرزها را با وجود چالشهای فراوان اقتصادی در دستور کار قرار دهند. اعمال قوانین و مقررات کاهش رفتوآمد و بستن مرزها تجربه جدیدی در این کشورها بود که تأثیرات مثبتی در جلوگیری از گسترش همهگیری داشت.
کشورهای آسیای میانه از ظرفیت جذب کمکهای خارجی و همچنین اجرای برنامه واکسیناسیون برای مقابله و کنترل کرونا نسبت به سایر مناطق و کشورهای پیرامونی موفقتر عمل کردند. برای مثال کشور ترکمنستان علیرغم موضع خود مبنیبر عدم شناسایی ویروس کرونا، در ۲۹ دیماه سال 1399 به عنوان اولین کشور در آسیای میانه واکسن روسی را تأیید و اواسط بهمن ماه سال گذشته اولین محموله بزرگ واکسن روسی را دریافت کرد.
در همین راستا، چالش همهگیری ویروس کرونا در آسیای میانه به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیف این کشورها، وابستگی اقتصادی به خارج از منطقه بهویژه چین و روسیه و همچنین ضعف در امکانات بهداشتی و پزشکی و وجود برخی عقاید خرافی برای مقابله با این ویروس نسبت به برخی دیگر از مناطق پررنگتر بود.
برای مثال عمده فعالیتهای اقتصادی کشورهای آسیای میانه با چین است. بنابراین بستهشدن مرزها باعث ایجاد تورم و کمبود شدید کالا در این کشورها شد.
همچنین درآمد عمده خارجی برخی از این کشورها ازجمله قرقیزستان و تاجیکستان بهشدت وابسته به کارگران مهاجر به روسیه است. بنابراین عدم پذیرش کارگران میتواند تأثیر عمدهای بر کاهش درآمد این کشورها داشته باشد. در همین زمینه برخی از تحلیلگران معتقدند که برنامه رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان، برای اعلام پیروزی در برابر کرونا در آینده نزدیک احتمالا ناشی از خواست او برای بازگشایی مرزهای روسیه به روی کارگران تاجیک است.
باوجوداین، باید گفت چین بعد از کنترل همهگیری کرونا توانست بهسرعت مرزهای خود با منطقه آسیای میانه را بازگشایی کند؛ بنابراین میتوان اذعان کرد که بحران کرونا زمینه مرحله جدیدی از حضور چین را در آسیای میانه فراهم کرده است؛ به عبارت دیگر چین از مرحله جستوجو برای بازار و منابع انرژی و افزایش سرمایهگذاری به مرحله تقویت نفوذ سیاسی و فرهنگی در منطقه آسیای میانه قدم گذاشته است.
در نهایت باید گفت که فرصتها و چالشهای کرونا در منطقه آسیای میانه تأثیرات داخلی، منطقهای و بینالمللی فراوانی داشته است که میتواند آینده معادلات جهانی را با تغییرات محسوسی مواجه کند. برای مثال، بستهشدن مرزهای ترکمنستان باعث شد که صف طولانی کامیونها و ریلهای قطار برای انتقال کالا میان ایران و آسیای میانه یا بالعکس و حتی انتقال کالاهای چینی از طریق ایران به اروپا را با مشکلات عدیدهای مواجه کند. بنابراین همه تحلیلگران و فعالان اقتصادی و سیاسی را بر آن داشته است تا در رابطه با سیاستهای قبلی تجدید نظر کنند و به دنبال راههای جایگزین برای آینده روابط کشورها در سطوح مختلف باشند.