|

چرا گفت‌وگوهای احیای برجام به سکون رسیده است

توافق در وین، معطل تصمیم در تهران

‌روح‌اله نخعی : روی کاغذ، سیدابراهیم رئیسی هنوز رئیس‌جمهور منتخب است؛ اما در واقعیت، لااقل در حوزه سیاست خارجی نیروها و مواضع او کم‌کم کار را شروع کرده‌اند. از طرفی علی باقری‌کنی که به نظر گزینه اول وزارت خارجه رئیسی می‌آید، در وزارت خارجه مستقر شده است و در نشست وزیر خارجه فعلی با مقام خارجی هم شرکت می‌کند. از طرفی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه و سیدعباس عراقچی، معاون او و رئیس هیئت مذاکره‌کننده ایران در وین نیز دیدارهایی با او داشته‌اند و به ارائه گزارش و تبادل‌نظر پرداخته‌اند. کمیته‌ای نیز که به‌عنوان کمیته تطبیق برای بررسی و تصمیم‌گیری درباره توافق احتمالی وین شکل گرفته است با حضور نیروهای او و در‌نظر‌گرفتن جریان متبوعش بر روند کار نظارت دارد. با این اوصاف می‌توان گفت تیم رئیسی همین حالا در ماجرای برجام مشغول ایفای نقش است.
‌ بازگشت از آستانه توافق؟
اگر دنبال نشانه‌های تأثیر ورود این نیروها و این مواضع به روند تصمیم‌گیری باشیم، احتمالا باید به تغییراتی نگاه کنیم که در روند مذاکرات برجامی دیده می‌شود. تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری، اخباری رسمی و غیررسمی از وین می‌رسید که همه حاکی از این بودند که توافق در آستانه امضاست. هم عراقچی، هم میخائیل اولیانوف، رئیس هیئت روسی و هم دیگر مقامات حاضر و ناظر بر روند گفت‌وگوها مدام با مواضعی خوش‌بینانه در ‌حال آماده‌کردن فضا برای اعلام توافق به نظر می‌رسیدند و حتی اخباری از محتویات توافق‌های صورت‌گرفته می‌رسید. تا‌جایی‌که حتی برخی مقامات صحبت از آماده‌شدن پیش‌نویس‌ها و متون لازم سخن به میان می‌آوردند. هر‌چند همان زمان نیز تریبون‌هایی مثل پرس‌تی‌وی صداوسیما که در اختیار اردوگاه اصولگرایان در ایران است، صریح و ضمنی علیه مذاکره‌کنندگان فعالیت می‌کردند و با زبان انگلیسی و از جایگاه رسانه‌ای که از بودجه عمومی و به‌عنوان رسانه‌ای رسمی سخن می‌گوید، چوب لای چرخ مذاکرات می‌گذاشتند.
‌ تغییر رفتار، تغییر چشم‌انداز
در شرایطی که انتخابات نزدیک می‌شد، رکود نسبی ظاهری در روند گفت‌وگو از دید بسیاری به تصمیم ایران یا شاید تصمیم طرف‌های دیگر مذاکره تعبیر شد که امضای توافق به پس از انتخابات موکول شود تا احتمالا دیپلماسی زیر دست‌و‌پای رقابت سیاسی نیفتد‌ اما وقتی چند هفته از انتخابات گذشت و همچنان خبری نشد، کم‌کم موضوع گمانه‌زنی‌ها از محتوا و زمان توافق به اصل دستیابی به آن تغییر کرد. این تردیدها البته هم این سوی مرزها شکل گرفت و هم آن‌سو، بین دیگرانی که دور‌ و‌ نزدیک به میز مذاکرات بودند. بخشی از این تردیدها نیز مشخصا به خاطر سابقه جریانی است که حالا و با نتیجه انتخابات اخیر، قدرت را به‌طور کامل به دست می‌گیرد. اصولگرایان که برای حاکمیت یک‌دست آماده می‌شوند، در حالی برای تحویل‌گرفتن سکان امور از حسن روحانی می‌آیند که تمام سال‌های مذاکرات و پیگیری برجام، با حرف و عمل خود به این توافق تاخته‌اند. مجلس اصولگرای فعلی حتی کار را تا آنجا پیش برد که برجام را به مرز فروپاشی برساند. بعد از چند سال تحمل فشار حداکثری در دولت دونالد ترامپ، پیروزی جو بایدن در انتخابات باعث شد بسیاری آماده باشند تا دولت دموکرات فرمان را بچرخاند و پای میز مذاکره بیاید؛ اما در همان روزهایی که دولت آمریکا هنوز در فضای انتقال و تحویل‌گرفتن قدرت و البته رسیدگی فوری و لازم به بحران کرونا بود، طرحی در مجلس ایران تصویب شد که با الزام دولت به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، عملا فاتحه هر‌گونه شانس برای شکل‌گیری گفت‌وگو و مذاکره برای احیای برجام را می‌خواند. توافقی که ظریف و علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با رافائل گروسی، مدیر‌ کل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای کسب کردند، راه خلاقانه‌ای بود که در آخرین لحظات برجام را از لبه پرتگاه به عقب کشید. طبق آن توافق، با وجود توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، ایران اطلاعات تجهیزات نظارتی مربوط به آن را نگه می‌داشت تا در صورت رفع تحریم‌ها و احیای برجام، در اختیار آژانس قرار دهد تا از سکته‌ای که می‌توانست در روند نظارت ایجاد شود و به قیمت جان برجام تمام شود، جلوگیری کند؛ اما آن توافق اکنون در وضعیتی مبهم قرار دارد و نمایندگان همان مجلس خواهان توقف اجرای آن و حذف اطلاعات نظارتی هستند؛ اقدامی که ماجرا را چندین گام به عقب خواهد برد.
‌ پیام صریح روحانی
از مذاکرات وین از همان ابتدا کمتر خبر و شواهد مشخص و واضح به بیرون می‌آمد و بسیاری از آنچه درباره روند این گفت‌وگوها می‌دانستیم، یا به اطلاعات غیررسمی مربوط بود یا به برون‌یابی از مواضع رسمی. اما همین اواخر حسن روحانی، رئیس‌جمهور، صحبتی را مطرح کرد که شاید صریح‌ترین روایت از وضعیت فعلی گفت‌وگوها باشد. هفته گذشته، روحانی در جلسه هیئت دولت عملا تعارف را کنار گذاشت و مشخص کرد چرا هنوز از وین دود سفید برنخاسته است: «به‌ نظر من اف‌ای‌تی‌اف دست خودمان است. یعنی مربوط به داخل خودمان است. می‌توانیم فردا اف‌ای‌تی‌اف را حل کنیم. روابط ما با بانک‌ها تغییر می‌کند. در جنگ اقتصادی پیروز شدیم، مسئله تحریم باقی مانده است، دست خودمان است. یک بخش آن هم دست دیگران است ولی اصل ما هستیم. همین هفته می‌توانیم تصمیم بگیریم تمام کنیم. می‌تواند ماه‌ها ادامه پیدا کند که آن بحث دیگری است». این حرف روحانی البته در سایه صحبت‌های دیگرش معنای شفاف‌تری می‌یافت. او که از اواسط اردیبهشت تصریح کرده بود: «به‌عنوان رئیس دولت به مردم اعلام می‌کنم تحریم شکسته شده است». اوایل تیر هم بسیار شفاف مسئله را مطرح کرده بود و روایتی از صحنه داده بود که مشخص می‌کرد مدتی است که نماینده ایران، به نقطه‌ای که می‌خواسته رسیده و حالا فقط معطل یک تصمیم است: «دولت سه‌سال‌و‌نیم جنگ را به پایان رسانده است و آمریکا را به پای میز مذاکره در وین کشانده و حرف زده و مسائل مهم را حل‌وفصل کرده و اگر بخواهند همین امروز دوم تیر ما می‌توانیم تحریم را تمام کنیم». او ادامه داده بود: «همین امروز به آقای عراقچی اختیار بدهیم، برود وین و در عرض چند روز توافق را نهایی کند و تحریم هم برداشته شود». روحانی تأکید کرده بود: «ما کارمان را انجام دادیم. حالا یک‌سری پیچ‌وخم و گرفتاری سیاسی دارد، الان نمی‌خواهم وارد آن بشوم».
‌‌ گره کار جای دیگر است
همه این حرف‌های روحانی که با کلمات مختلف و به اشکال مختلف تکرار می‌کند، معنای مشخصی دارد. مانعی که بر سر راه گفت‌وگوهای احیای برجام شکل گرفته است، در وین نیست. این در کنار اخبار و اطلاعاتی که پیش‌تر از روند مذاکرات به گوش می‌رسید، واضح‌تر می‌شود؛ چرا‌که همه اخبار و روایت‌ها از وین حاکی از این بود که گفت‌وگوها روندی معمول را طی می‌کنند. این عجیب هم نبود، چرا‌که برخلاف مذاکرات اولیه هسته‌ای، موضوع این بار نه شکل‌دادن به یک توافق از صفر که طراحی و تفاهم بر سر روندی برای احیای توافقی است که وجود دارد و پیش‌تر امضا شده است. در ‌واقع می‌توان به جرئت گفت این حرف‌های روحانی یعنی مشکل اصلی در واشنگتن، بروکسل، لندن، برلین، پاریس، پکن یا مسکو هم نیست؛ مسئله اصلی در تهران است.

‌روح‌اله نخعی : روی کاغذ، سیدابراهیم رئیسی هنوز رئیس‌جمهور منتخب است؛ اما در واقعیت، لااقل در حوزه سیاست خارجی نیروها و مواضع او کم‌کم کار را شروع کرده‌اند. از طرفی علی باقری‌کنی که به نظر گزینه اول وزارت خارجه رئیسی می‌آید، در وزارت خارجه مستقر شده است و در نشست وزیر خارجه فعلی با مقام خارجی هم شرکت می‌کند. از طرفی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه و سیدعباس عراقچی، معاون او و رئیس هیئت مذاکره‌کننده ایران در وین نیز دیدارهایی با او داشته‌اند و به ارائه گزارش و تبادل‌نظر پرداخته‌اند. کمیته‌ای نیز که به‌عنوان کمیته تطبیق برای بررسی و تصمیم‌گیری درباره توافق احتمالی وین شکل گرفته است با حضور نیروهای او و در‌نظر‌گرفتن جریان متبوعش بر روند کار نظارت دارد. با این اوصاف می‌توان گفت تیم رئیسی همین حالا در ماجرای برجام مشغول ایفای نقش است.
‌ بازگشت از آستانه توافق؟
اگر دنبال نشانه‌های تأثیر ورود این نیروها و این مواضع به روند تصمیم‌گیری باشیم، احتمالا باید به تغییراتی نگاه کنیم که در روند مذاکرات برجامی دیده می‌شود. تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری، اخباری رسمی و غیررسمی از وین می‌رسید که همه حاکی از این بودند که توافق در آستانه امضاست. هم عراقچی، هم میخائیل اولیانوف، رئیس هیئت روسی و هم دیگر مقامات حاضر و ناظر بر روند گفت‌وگوها مدام با مواضعی خوش‌بینانه در ‌حال آماده‌کردن فضا برای اعلام توافق به نظر می‌رسیدند و حتی اخباری از محتویات توافق‌های صورت‌گرفته می‌رسید. تا‌جایی‌که حتی برخی مقامات صحبت از آماده‌شدن پیش‌نویس‌ها و متون لازم سخن به میان می‌آوردند. هر‌چند همان زمان نیز تریبون‌هایی مثل پرس‌تی‌وی صداوسیما که در اختیار اردوگاه اصولگرایان در ایران است، صریح و ضمنی علیه مذاکره‌کنندگان فعالیت می‌کردند و با زبان انگلیسی و از جایگاه رسانه‌ای که از بودجه عمومی و به‌عنوان رسانه‌ای رسمی سخن می‌گوید، چوب لای چرخ مذاکرات می‌گذاشتند.
‌ تغییر رفتار، تغییر چشم‌انداز
در شرایطی که انتخابات نزدیک می‌شد، رکود نسبی ظاهری در روند گفت‌وگو از دید بسیاری به تصمیم ایران یا شاید تصمیم طرف‌های دیگر مذاکره تعبیر شد که امضای توافق به پس از انتخابات موکول شود تا احتمالا دیپلماسی زیر دست‌و‌پای رقابت سیاسی نیفتد‌ اما وقتی چند هفته از انتخابات گذشت و همچنان خبری نشد، کم‌کم موضوع گمانه‌زنی‌ها از محتوا و زمان توافق به اصل دستیابی به آن تغییر کرد. این تردیدها البته هم این سوی مرزها شکل گرفت و هم آن‌سو، بین دیگرانی که دور‌ و‌ نزدیک به میز مذاکرات بودند. بخشی از این تردیدها نیز مشخصا به خاطر سابقه جریانی است که حالا و با نتیجه انتخابات اخیر، قدرت را به‌طور کامل به دست می‌گیرد. اصولگرایان که برای حاکمیت یک‌دست آماده می‌شوند، در حالی برای تحویل‌گرفتن سکان امور از حسن روحانی می‌آیند که تمام سال‌های مذاکرات و پیگیری برجام، با حرف و عمل خود به این توافق تاخته‌اند. مجلس اصولگرای فعلی حتی کار را تا آنجا پیش برد که برجام را به مرز فروپاشی برساند. بعد از چند سال تحمل فشار حداکثری در دولت دونالد ترامپ، پیروزی جو بایدن در انتخابات باعث شد بسیاری آماده باشند تا دولت دموکرات فرمان را بچرخاند و پای میز مذاکره بیاید؛ اما در همان روزهایی که دولت آمریکا هنوز در فضای انتقال و تحویل‌گرفتن قدرت و البته رسیدگی فوری و لازم به بحران کرونا بود، طرحی در مجلس ایران تصویب شد که با الزام دولت به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، عملا فاتحه هر‌گونه شانس برای شکل‌گیری گفت‌وگو و مذاکره برای احیای برجام را می‌خواند. توافقی که ظریف و علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با رافائل گروسی، مدیر‌ کل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای کسب کردند، راه خلاقانه‌ای بود که در آخرین لحظات برجام را از لبه پرتگاه به عقب کشید. طبق آن توافق، با وجود توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، ایران اطلاعات تجهیزات نظارتی مربوط به آن را نگه می‌داشت تا در صورت رفع تحریم‌ها و احیای برجام، در اختیار آژانس قرار دهد تا از سکته‌ای که می‌توانست در روند نظارت ایجاد شود و به قیمت جان برجام تمام شود، جلوگیری کند؛ اما آن توافق اکنون در وضعیتی مبهم قرار دارد و نمایندگان همان مجلس خواهان توقف اجرای آن و حذف اطلاعات نظارتی هستند؛ اقدامی که ماجرا را چندین گام به عقب خواهد برد.
‌ پیام صریح روحانی
از مذاکرات وین از همان ابتدا کمتر خبر و شواهد مشخص و واضح به بیرون می‌آمد و بسیاری از آنچه درباره روند این گفت‌وگوها می‌دانستیم، یا به اطلاعات غیررسمی مربوط بود یا به برون‌یابی از مواضع رسمی. اما همین اواخر حسن روحانی، رئیس‌جمهور، صحبتی را مطرح کرد که شاید صریح‌ترین روایت از وضعیت فعلی گفت‌وگوها باشد. هفته گذشته، روحانی در جلسه هیئت دولت عملا تعارف را کنار گذاشت و مشخص کرد چرا هنوز از وین دود سفید برنخاسته است: «به‌ نظر من اف‌ای‌تی‌اف دست خودمان است. یعنی مربوط به داخل خودمان است. می‌توانیم فردا اف‌ای‌تی‌اف را حل کنیم. روابط ما با بانک‌ها تغییر می‌کند. در جنگ اقتصادی پیروز شدیم، مسئله تحریم باقی مانده است، دست خودمان است. یک بخش آن هم دست دیگران است ولی اصل ما هستیم. همین هفته می‌توانیم تصمیم بگیریم تمام کنیم. می‌تواند ماه‌ها ادامه پیدا کند که آن بحث دیگری است». این حرف روحانی البته در سایه صحبت‌های دیگرش معنای شفاف‌تری می‌یافت. او که از اواسط اردیبهشت تصریح کرده بود: «به‌عنوان رئیس دولت به مردم اعلام می‌کنم تحریم شکسته شده است». اوایل تیر هم بسیار شفاف مسئله را مطرح کرده بود و روایتی از صحنه داده بود که مشخص می‌کرد مدتی است که نماینده ایران، به نقطه‌ای که می‌خواسته رسیده و حالا فقط معطل یک تصمیم است: «دولت سه‌سال‌و‌نیم جنگ را به پایان رسانده است و آمریکا را به پای میز مذاکره در وین کشانده و حرف زده و مسائل مهم را حل‌وفصل کرده و اگر بخواهند همین امروز دوم تیر ما می‌توانیم تحریم را تمام کنیم». او ادامه داده بود: «همین امروز به آقای عراقچی اختیار بدهیم، برود وین و در عرض چند روز توافق را نهایی کند و تحریم هم برداشته شود». روحانی تأکید کرده بود: «ما کارمان را انجام دادیم. حالا یک‌سری پیچ‌وخم و گرفتاری سیاسی دارد، الان نمی‌خواهم وارد آن بشوم».
‌‌ گره کار جای دیگر است
همه این حرف‌های روحانی که با کلمات مختلف و به اشکال مختلف تکرار می‌کند، معنای مشخصی دارد. مانعی که بر سر راه گفت‌وگوهای احیای برجام شکل گرفته است، در وین نیست. این در کنار اخبار و اطلاعاتی که پیش‌تر از روند مذاکرات به گوش می‌رسید، واضح‌تر می‌شود؛ چرا‌که همه اخبار و روایت‌ها از وین حاکی از این بود که گفت‌وگوها روندی معمول را طی می‌کنند. این عجیب هم نبود، چرا‌که برخلاف مذاکرات اولیه هسته‌ای، موضوع این بار نه شکل‌دادن به یک توافق از صفر که طراحی و تفاهم بر سر روندی برای احیای توافقی است که وجود دارد و پیش‌تر امضا شده است. در ‌واقع می‌توان به جرئت گفت این حرف‌های روحانی یعنی مشکل اصلی در واشنگتن، بروکسل، لندن، برلین، پاریس، پکن یا مسکو هم نیست؛ مسئله اصلی در تهران است.