|

ادعای عجیب معافیت بخشی از تحریم‌های ایران

روح‌اله نخعی: آیا بخشی از تحریم‌ها برداشته شده‌اند؟ آیا با موافقیت آمریکا پول هنگفتی در راه ایران است؟ اواخر هفته گذشته خبری در رسانه‌های ایران پیچید و ناظران و فعالان سیاسی نیز به تحلیل، بررسی و واکنش به آن پرداختند. این خبر شاید در نگاه اول خبری امیدوارکننده نسبت به روند گفت‌وگوهای وین برای احیای برجام به نظر می‌رسید، اما بررسی محتوای آن در هر قدم، تردید به صحت و مستندبودن آن را بیشتر می‌کرد. خبر ادعایی این بود که بخشی از تحریم‌ها علیه ایران با معافیت مواجه شده‌اند. این خبر که در رسانه‌های رسمی و خبرگزاری‌های برجسته ایران نیز تکرار شد، ادعا می‌کرد وزارت امور خارجه آمریکا در اطلاعیه‌ای به کنگره این کشور اعلام کرده است معافیتی برای بخشی از تحریم‌های نفتی اعمال‌شده علیه ایران اعمال می‌کند. رسانه راست‌گرای آمریکایی واشنگتن‌ فری‌ بیکن به‌عنوان تنها منبع خبر ذکر شده بود و تمام رسانه‌های ایرانی این خبر را یا مستقیم یا به نقل از هم، به استناد این منبع منتشر کردند. متن خبر توضیح می‌داد وزارت امور خارجه آمریکا سه‌شنبه کنگره این کشور را مطلع کرده است که از تحریم‌ها علیه تجارت نفت ایران چشم‌پوشی می‌کند تا ایران بتواند به پول‌های بلوکه‌شده‌اش در کره‌جنوبی و ژاپن دست یابد. این خبر ادعا می‌کرد اطلاعیه‌ای از طرف وزارت امور خارجه آمریکا به کنگره فرستاده شده است که طبق آن، این معافیت ازسوی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، امضا شده و «انتقال پول‌های ایران از حساب‌های مسدودشده به صادرکنندگان در ژاپن و جمهوری کره» را مجاز می‌کند. این معافیت ادعایی بنا بود امکان این را فراهم کند که پول بلوکه‌شده ایران براثر تحریم‌های آمریکا بدون نقض قانون آزاد شود. همچنین از یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بدون ذکر نام نیز نقل شده بود: «وزیر امور خارجه پیش از این معافیتی را امضا کرده بود تا برای مورد استفاده قرارگرفتن پول‌های بلوکه‌شده ایران در حساب‌های این کشور در ژاپن و کره جهت بازپرداخت به شرکت‌های ژاپنی و کره‌ای که کالاهای غیر‌تحریمی به ایران صادر کرده بودند، اعمال شود. نقل‌و‌انتقالات بازپرداخت گاهی زمان‌‌بر است و وزیر خارجه به مدت ۹۰ روز دیگر این معافیت را تمدید کرد». این سخنگو ظاهرا گفته بود این معافیت «انتقال هیچ‌گونه پولی را به ایران مجاز نمی‌کند» و تنها برای بازپرداخت به شرکت‌های کره‌ای و ژاپنی است که پیش از تشدید تحریم‌ها در دولت قبلی آمریکا، به ایران کالاهای غیرتحریمی صادر کرده بودند.
اما تقریبا در هر بند از این خبر، نکته‌ای بود که توجه‌‌ها را به خود جلب می‌کرد. در واقع مسئله از تیتر خبر شروع می‌شد؛ جایی که ادعا می‌شد بخشی از تحریم‌ها با معافیت مواجه شده‌اند، اما در متن خبر توضیح داده می‌شد که تنها اجازه انتقال مبلغ محدودی مربوط به تعاملات بین ایران با دو کشور آسیای شرقی داده شده است. مشخص نیست چگونه اجازه انتقال یک مبلغ مشخص در خارج از ایران از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر، معافیت تحریم خوانده می‌شود؟ اما مشکل در محتوای خبر ادامه داشت. ‌
وزارت خارجه متولی تحریم شده است؟
مسئله اول از منبع ادعایی خبری بود که واشنگتن‌ فری‌ بیکن منتشر کرده بود. طبق این خبر، وزارت خارجه آمریکا با ارسال نامه‌ای به امضای وزیر خارجه این تصمیم را به کنگره اطلاع داده است. این منبع بی‌نام در حالی از امضای وزیر خارجه آمریکا پای معافیت تحریم می‌گفت که اساسا اجرا و پیگیری تحریم‌ها در اختیار وزارت خارجه نیست. وزارت خارجه متولی دیپلماسی است، اما مسئله تحریم‌ها مسئله‌ای است که در حوزه اختیارات وزارت خزانه‌داری قرار می‌گیرد نه وزارت خارجه. تمام نمونه‌های اعلام تحریم‌های جدید یا لغو تحریم‌های موجود نیز از‌طریق وزارت خزانه‌داری اعلام شده است. سؤالی که پیش می‌آید، این است که چرا این‌بار ناگهان برای تصمیمی درباره تحریم‌ها، امضای وزیر خارجه موضوعیت پیدا کرده است؛ در‌‌حالی‌که حتی تحریم شخص اول ساختار حکومتی ایران که مسئله‌ای تماما سیاسی بود، در نشست خبری استیو منوچین، وزیر خزانه‌داری ترامپ اعلام شد. اگر دولت جو بایدن، قصد اقدامی در‌این‌باره داشت، آیا قاعدتا اعلام و اجرای آن نباید از‌طریق جانت یلن، جانشین منوچین انجام می‌شد؟
‌ معافیت تحریمی پشت درهای بسته؟
مسئله دیگر شکل خبری است که این رسانه آمریکایی گزارش کرده است. واشنگتن‌ فری‌ بیکن، خبر این تصمیم را به نقل از منبعی بدون نام در وزارت خارجه آمریکا نقل می‌کند و متن خبر نیز می‌گوید این تصمیم از طریق نامه‌ای به کنگره اعلام شده است. ایراد کار اینجاست که برخلاف عملیات نظامی یا جاسوسی، تحریم، به‌خصوص تحریم ثانویه، به ذات خود مسئله‌ای علنی است. به موجب تحریم به دولت‌ها، شرکت‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی اعلام می‌شود در صورت تعامل با هدف تحریم که اینجا ایران است، با اقدام تنبیهی از‌سوی آمریکا مواجه خواهند شد. چطور ممکن است لغو یا معافیت چنین فرایندی به‌صورت غیرعلنی و تنها با نامه‌ای به کنگره پیگیری و تنها از‌طریق رسانه‌ای نه‌چندان موجه اطلاع‌رسانی شود؟ آیا قاعدتا نباید این مسئله مانند نمونه‌های قبل در نشستی خبری از سوی نهاد مسئول به‌طور علنی اطلاع‌رسانی شده باشد؟
‌ پایان بی‌سروصدا بر روند پرهیاهو؟
در مورد مشخص پرونده کره‌جنوبی، تهران و سئول مدت‌هاست بر سر مبادلاتی که به مانع تحریم خورده‌اند، مشغول مذاکره بوده‌اند. خودداری کره‌جنوبی از پرداخت بدهی میلیارد‌دلاری به ایران با استناد به فشار ایالات متحده، عملا به رابطه دو کشور آسیب زده است. حال اگر آمریکا ناگهان چنین گامی برداشته، چرا دو کشور هنوز واکنش چندانی به این خبر نشان نداده‌اند؟ مخصوصا حالا که خبر در رسانه‌ها نیز منتشر شده است. چندی‌پیش تنها احتمال موافقت آمریکا با حل مسئله ایران و کره‌جنوبی با واکنش مقامات دو کشور مواجه شد. این‌بار چرا خبری نیست؟ حتی مخالفان و موافقان برجام در سیستم سیاسی آمریکا نیز در روزهایی که از انتشار این خبر گذاشته، اعتراض یا استقبال چندانی به این خبر نشان نداده‌اند؛ چرا؟
‌ توافق بر سر یک چیز قبل از توافق بر سر همه چیز؟
ترجیع‌بند صحبت‌های دیپلمات‌های درگیر در روند برجام، چه زمانی که توافق هسته‌ای در حال شکل‌گیری بود و چه حالا که بر سر احیای آن مذاکره می‌شود،‌ این بوده که تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشده است، بر سر هیچ چیز توافق نشده است. این یعنی تا وقتی تمام اقداماتی که لازم است طرف‌های مختلف در این زمینه انجام دهند مشخص نشده و بر سر آنها توافق نشده است، چیزی امضا نشده و کسی کاری نخواهد کرد. حال چه شده است که ناگهان، آن‌هم در شرایطی که مذاکرات وین به سکون رسیده و رسما مشخص شده تا زمانی که دولت بعدی در ایران بر سر کار نیاید، توافقی در کار نخواهد بود، آمریکا تصمیم گرفته است یکی از کارهایی را که باید در نتیجه توافق پیش برود، انجام دهد؟ آیا واشنگتن تصمیم گرفته حسن‌نیت نشان دهد و «گام اول» را بردارد؟
‌ «گام اول» بالاخره به آمریکا رسید؟
این نکته هم نقطه ابهام دیگر این خبر است. یکی از چالش‌های اصلی، اگر نه چالش اصلی بین ایران و آمریکا در فرایند احیای برجام، این بوده است که چه کسی قدم اول را برخواهد داشت؛ یعنی در توافقی که امضا و اجرا خواهد شد، کدام کشور قرار است اول اقدامات لازم را انجام دهد تا بعد طرف دیگر به گام‌های خود بپردازد. هیچ‌کدام از دو طرف تا اینجا حاضر نبوده‌اند برداشتن گام اول را بپذیرند تا جایی که ایده اقدام هم‌زمان یا چینش هم‌زمان اقدامات مطرح شده است؛ به شکلی که هیچ طرفی مجبور نباشد از موضع خود کوتاه بیاید. در شرایطی که برای دنیای پس از احیای برجام نیز هیچ‌کس حاضر به برداشتن گام اول نبوده است، آیا آمریکا یکباره گام اول را پیش از توافق برمی‌دارد؟
‌ خبر قبلی چه شد؟
مسئله دیگر اینجاست که مشابه این خبر چندی‌پیش با همین آب‌وتاب درباره معافیت‌هایی منتشر شد که بنا بود به ایران و چند کشور تحریم‌شده دیگر امکانات خرید واکسن و مقابله با کرونا را بدهد یا به عبارت دقیق‌تر به آنها اجازه دهد بدون نیاز به دورزدن تحریم و مواجهه با چالش‌های آن، پیگیر این مسئله باشند. نتیجه عملی آن خبر حالا کجاست؟ در شرایطی که ایران همچنان بر سر خرید واکسن و مواد اولیه آن با چین و دیگر کشورها دچار چالش‌هایی مثل اعلام منبع و مسائل دیگر است، تکلیف آن معافیت ادعایی چه شده است؟ اگر آن خبر به واقعیت نپیوست، آیا نباید به این خبر هم با دیده تردید نگاه کرد؟
‌ چرا واشنگتن فری بیکن؟
بالاخره اینکه چنین خبر مهم و تحول تازه و غیرمنتظره‌ای در چالش برجام و تحریم، چرا باید تنها از چنین منبعی نقل شود؟ آیا احتمال ندارد یک رسانه دست‌راستی نه‌چندان موجه، با هدف تخریب رویکرد دولت بایدن به ایران، چنین خبری را به‌عنوان یک اتهام به دولت ساخته باشد یا حتی یکی از منابع این رسانه با چنین منظوری این خبر را به این رسانه تحویل داده باشد؟ آیا نباید هنگام تصمیم‌گیری برای انتشار یا پذیرش چنین اخباری، به پس‌زمینه رسانه منتشرکننده توجه کرد؟
‌ چرا تیترها کافی هستند؟
اما در ایران کار از این مرحله گذشته است. هم‌اکنون در فضای شبکه‌های اجتماعی، برخی خبرنگاران در حوزه‌هایی غیر از دیپلماسی و بلکه برخی خبرنگاران دیپلماسی، در کنار چهره‌های سیاسی و کاربران غیررسانه‌ای، نه‌تنها هیچ‌کدام از این سؤالات را بررسی نکرده‌اند و داده‌هایی فراتر از متن خبر را در نظر نگرفته‌اند، حتی متن خبر را نیز ندیده‌اند و شاهد واکنش‌هایی هستیم به پولی که قرار است به دست ایران برسد و اینکه حال دولت با آن پول چه کار خواهد کرد؛ آیا آن را صرف خرید واکسن می‌کند؟ یا به کشورهای منطقه منتقل می‌کند؟ یا بودجه نهادها می‌کند یا هر کار دیگر. برخی از همین حالا درباره اقدام احتمالی در این زمینه حکم را نیز صادر کرده‌اند و مشغول انتقاد از نحوه مصرف احتمالی این پول هستند؛ در‌حالی‌که حتی متن همین خبر سست‌بنیان نیز به‌صراحت تأکید می‌کند هیچ انتقال پولی به ایران در کار نخواهد بود.
برجام و تحریم، از مسائل بسیار مهم در صحنه سیاست داخلی و خارجی و نیز صحنه اقتصادی کشور هستند و روی معیشت مردم اثر مستقیم دارند. در اینکه آیا تحریم‌ها مهم‌ترین مسئله ایران هستند یا نه، بحث وجود دارد، اما احتمال کمتر، مسئله‌ای است که در صورت حل‌شدن بتواند چنان اثر بزرگ و سریعی روی زندگی روزمره مردم بگذارد. خوش‌بینی و تمایل به اخبار خوشایند و امیدوارکننده را شاید بتوان طبیعی خواند، اما آنچه مشخص است، این است که در عرصه خبررسانی درباره چنین موضوعی، لازم است کمی محتاط‌تر و حساس‌تر روند اطلاع‌رسانی را پیگیری کرد. در موضوع برجام، جایی که سرعت و عجله نیاز دارد، فرایند تصمیم‌گیری است، نه فرایند خبرسازی و خبررسانی.

روح‌اله نخعی: آیا بخشی از تحریم‌ها برداشته شده‌اند؟ آیا با موافقیت آمریکا پول هنگفتی در راه ایران است؟ اواخر هفته گذشته خبری در رسانه‌های ایران پیچید و ناظران و فعالان سیاسی نیز به تحلیل، بررسی و واکنش به آن پرداختند. این خبر شاید در نگاه اول خبری امیدوارکننده نسبت به روند گفت‌وگوهای وین برای احیای برجام به نظر می‌رسید، اما بررسی محتوای آن در هر قدم، تردید به صحت و مستندبودن آن را بیشتر می‌کرد. خبر ادعایی این بود که بخشی از تحریم‌ها علیه ایران با معافیت مواجه شده‌اند. این خبر که در رسانه‌های رسمی و خبرگزاری‌های برجسته ایران نیز تکرار شد، ادعا می‌کرد وزارت امور خارجه آمریکا در اطلاعیه‌ای به کنگره این کشور اعلام کرده است معافیتی برای بخشی از تحریم‌های نفتی اعمال‌شده علیه ایران اعمال می‌کند. رسانه راست‌گرای آمریکایی واشنگتن‌ فری‌ بیکن به‌عنوان تنها منبع خبر ذکر شده بود و تمام رسانه‌های ایرانی این خبر را یا مستقیم یا به نقل از هم، به استناد این منبع منتشر کردند. متن خبر توضیح می‌داد وزارت امور خارجه آمریکا سه‌شنبه کنگره این کشور را مطلع کرده است که از تحریم‌ها علیه تجارت نفت ایران چشم‌پوشی می‌کند تا ایران بتواند به پول‌های بلوکه‌شده‌اش در کره‌جنوبی و ژاپن دست یابد. این خبر ادعا می‌کرد اطلاعیه‌ای از طرف وزارت امور خارجه آمریکا به کنگره فرستاده شده است که طبق آن، این معافیت ازسوی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، امضا شده و «انتقال پول‌های ایران از حساب‌های مسدودشده به صادرکنندگان در ژاپن و جمهوری کره» را مجاز می‌کند. این معافیت ادعایی بنا بود امکان این را فراهم کند که پول بلوکه‌شده ایران براثر تحریم‌های آمریکا بدون نقض قانون آزاد شود. همچنین از یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بدون ذکر نام نیز نقل شده بود: «وزیر امور خارجه پیش از این معافیتی را امضا کرده بود تا برای مورد استفاده قرارگرفتن پول‌های بلوکه‌شده ایران در حساب‌های این کشور در ژاپن و کره جهت بازپرداخت به شرکت‌های ژاپنی و کره‌ای که کالاهای غیر‌تحریمی به ایران صادر کرده بودند، اعمال شود. نقل‌و‌انتقالات بازپرداخت گاهی زمان‌‌بر است و وزیر خارجه به مدت ۹۰ روز دیگر این معافیت را تمدید کرد». این سخنگو ظاهرا گفته بود این معافیت «انتقال هیچ‌گونه پولی را به ایران مجاز نمی‌کند» و تنها برای بازپرداخت به شرکت‌های کره‌ای و ژاپنی است که پیش از تشدید تحریم‌ها در دولت قبلی آمریکا، به ایران کالاهای غیرتحریمی صادر کرده بودند.
اما تقریبا در هر بند از این خبر، نکته‌ای بود که توجه‌‌ها را به خود جلب می‌کرد. در واقع مسئله از تیتر خبر شروع می‌شد؛ جایی که ادعا می‌شد بخشی از تحریم‌ها با معافیت مواجه شده‌اند، اما در متن خبر توضیح داده می‌شد که تنها اجازه انتقال مبلغ محدودی مربوط به تعاملات بین ایران با دو کشور آسیای شرقی داده شده است. مشخص نیست چگونه اجازه انتقال یک مبلغ مشخص در خارج از ایران از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر، معافیت تحریم خوانده می‌شود؟ اما مشکل در محتوای خبر ادامه داشت. ‌
وزارت خارجه متولی تحریم شده است؟
مسئله اول از منبع ادعایی خبری بود که واشنگتن‌ فری‌ بیکن منتشر کرده بود. طبق این خبر، وزارت خارجه آمریکا با ارسال نامه‌ای به امضای وزیر خارجه این تصمیم را به کنگره اطلاع داده است. این منبع بی‌نام در حالی از امضای وزیر خارجه آمریکا پای معافیت تحریم می‌گفت که اساسا اجرا و پیگیری تحریم‌ها در اختیار وزارت خارجه نیست. وزارت خارجه متولی دیپلماسی است، اما مسئله تحریم‌ها مسئله‌ای است که در حوزه اختیارات وزارت خزانه‌داری قرار می‌گیرد نه وزارت خارجه. تمام نمونه‌های اعلام تحریم‌های جدید یا لغو تحریم‌های موجود نیز از‌طریق وزارت خزانه‌داری اعلام شده است. سؤالی که پیش می‌آید، این است که چرا این‌بار ناگهان برای تصمیمی درباره تحریم‌ها، امضای وزیر خارجه موضوعیت پیدا کرده است؛ در‌‌حالی‌که حتی تحریم شخص اول ساختار حکومتی ایران که مسئله‌ای تماما سیاسی بود، در نشست خبری استیو منوچین، وزیر خزانه‌داری ترامپ اعلام شد. اگر دولت جو بایدن، قصد اقدامی در‌این‌باره داشت، آیا قاعدتا اعلام و اجرای آن نباید از‌طریق جانت یلن، جانشین منوچین انجام می‌شد؟
‌ معافیت تحریمی پشت درهای بسته؟
مسئله دیگر شکل خبری است که این رسانه آمریکایی گزارش کرده است. واشنگتن‌ فری‌ بیکن، خبر این تصمیم را به نقل از منبعی بدون نام در وزارت خارجه آمریکا نقل می‌کند و متن خبر نیز می‌گوید این تصمیم از طریق نامه‌ای به کنگره اعلام شده است. ایراد کار اینجاست که برخلاف عملیات نظامی یا جاسوسی، تحریم، به‌خصوص تحریم ثانویه، به ذات خود مسئله‌ای علنی است. به موجب تحریم به دولت‌ها، شرکت‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی اعلام می‌شود در صورت تعامل با هدف تحریم که اینجا ایران است، با اقدام تنبیهی از‌سوی آمریکا مواجه خواهند شد. چطور ممکن است لغو یا معافیت چنین فرایندی به‌صورت غیرعلنی و تنها با نامه‌ای به کنگره پیگیری و تنها از‌طریق رسانه‌ای نه‌چندان موجه اطلاع‌رسانی شود؟ آیا قاعدتا نباید این مسئله مانند نمونه‌های قبل در نشستی خبری از سوی نهاد مسئول به‌طور علنی اطلاع‌رسانی شده باشد؟
‌ پایان بی‌سروصدا بر روند پرهیاهو؟
در مورد مشخص پرونده کره‌جنوبی، تهران و سئول مدت‌هاست بر سر مبادلاتی که به مانع تحریم خورده‌اند، مشغول مذاکره بوده‌اند. خودداری کره‌جنوبی از پرداخت بدهی میلیارد‌دلاری به ایران با استناد به فشار ایالات متحده، عملا به رابطه دو کشور آسیب زده است. حال اگر آمریکا ناگهان چنین گامی برداشته، چرا دو کشور هنوز واکنش چندانی به این خبر نشان نداده‌اند؟ مخصوصا حالا که خبر در رسانه‌ها نیز منتشر شده است. چندی‌پیش تنها احتمال موافقت آمریکا با حل مسئله ایران و کره‌جنوبی با واکنش مقامات دو کشور مواجه شد. این‌بار چرا خبری نیست؟ حتی مخالفان و موافقان برجام در سیستم سیاسی آمریکا نیز در روزهایی که از انتشار این خبر گذاشته، اعتراض یا استقبال چندانی به این خبر نشان نداده‌اند؛ چرا؟
‌ توافق بر سر یک چیز قبل از توافق بر سر همه چیز؟
ترجیع‌بند صحبت‌های دیپلمات‌های درگیر در روند برجام، چه زمانی که توافق هسته‌ای در حال شکل‌گیری بود و چه حالا که بر سر احیای آن مذاکره می‌شود،‌ این بوده که تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشده است، بر سر هیچ چیز توافق نشده است. این یعنی تا وقتی تمام اقداماتی که لازم است طرف‌های مختلف در این زمینه انجام دهند مشخص نشده و بر سر آنها توافق نشده است، چیزی امضا نشده و کسی کاری نخواهد کرد. حال چه شده است که ناگهان، آن‌هم در شرایطی که مذاکرات وین به سکون رسیده و رسما مشخص شده تا زمانی که دولت بعدی در ایران بر سر کار نیاید، توافقی در کار نخواهد بود، آمریکا تصمیم گرفته است یکی از کارهایی را که باید در نتیجه توافق پیش برود، انجام دهد؟ آیا واشنگتن تصمیم گرفته حسن‌نیت نشان دهد و «گام اول» را بردارد؟
‌ «گام اول» بالاخره به آمریکا رسید؟
این نکته هم نقطه ابهام دیگر این خبر است. یکی از چالش‌های اصلی، اگر نه چالش اصلی بین ایران و آمریکا در فرایند احیای برجام، این بوده است که چه کسی قدم اول را برخواهد داشت؛ یعنی در توافقی که امضا و اجرا خواهد شد، کدام کشور قرار است اول اقدامات لازم را انجام دهد تا بعد طرف دیگر به گام‌های خود بپردازد. هیچ‌کدام از دو طرف تا اینجا حاضر نبوده‌اند برداشتن گام اول را بپذیرند تا جایی که ایده اقدام هم‌زمان یا چینش هم‌زمان اقدامات مطرح شده است؛ به شکلی که هیچ طرفی مجبور نباشد از موضع خود کوتاه بیاید. در شرایطی که برای دنیای پس از احیای برجام نیز هیچ‌کس حاضر به برداشتن گام اول نبوده است، آیا آمریکا یکباره گام اول را پیش از توافق برمی‌دارد؟
‌ خبر قبلی چه شد؟
مسئله دیگر اینجاست که مشابه این خبر چندی‌پیش با همین آب‌وتاب درباره معافیت‌هایی منتشر شد که بنا بود به ایران و چند کشور تحریم‌شده دیگر امکانات خرید واکسن و مقابله با کرونا را بدهد یا به عبارت دقیق‌تر به آنها اجازه دهد بدون نیاز به دورزدن تحریم و مواجهه با چالش‌های آن، پیگیر این مسئله باشند. نتیجه عملی آن خبر حالا کجاست؟ در شرایطی که ایران همچنان بر سر خرید واکسن و مواد اولیه آن با چین و دیگر کشورها دچار چالش‌هایی مثل اعلام منبع و مسائل دیگر است، تکلیف آن معافیت ادعایی چه شده است؟ اگر آن خبر به واقعیت نپیوست، آیا نباید به این خبر هم با دیده تردید نگاه کرد؟
‌ چرا واشنگتن فری بیکن؟
بالاخره اینکه چنین خبر مهم و تحول تازه و غیرمنتظره‌ای در چالش برجام و تحریم، چرا باید تنها از چنین منبعی نقل شود؟ آیا احتمال ندارد یک رسانه دست‌راستی نه‌چندان موجه، با هدف تخریب رویکرد دولت بایدن به ایران، چنین خبری را به‌عنوان یک اتهام به دولت ساخته باشد یا حتی یکی از منابع این رسانه با چنین منظوری این خبر را به این رسانه تحویل داده باشد؟ آیا نباید هنگام تصمیم‌گیری برای انتشار یا پذیرش چنین اخباری، به پس‌زمینه رسانه منتشرکننده توجه کرد؟
‌ چرا تیترها کافی هستند؟
اما در ایران کار از این مرحله گذشته است. هم‌اکنون در فضای شبکه‌های اجتماعی، برخی خبرنگاران در حوزه‌هایی غیر از دیپلماسی و بلکه برخی خبرنگاران دیپلماسی، در کنار چهره‌های سیاسی و کاربران غیررسانه‌ای، نه‌تنها هیچ‌کدام از این سؤالات را بررسی نکرده‌اند و داده‌هایی فراتر از متن خبر را در نظر نگرفته‌اند، حتی متن خبر را نیز ندیده‌اند و شاهد واکنش‌هایی هستیم به پولی که قرار است به دست ایران برسد و اینکه حال دولت با آن پول چه کار خواهد کرد؛ آیا آن را صرف خرید واکسن می‌کند؟ یا به کشورهای منطقه منتقل می‌کند؟ یا بودجه نهادها می‌کند یا هر کار دیگر. برخی از همین حالا درباره اقدام احتمالی در این زمینه حکم را نیز صادر کرده‌اند و مشغول انتقاد از نحوه مصرف احتمالی این پول هستند؛ در‌حالی‌که حتی متن همین خبر سست‌بنیان نیز به‌صراحت تأکید می‌کند هیچ انتقال پولی به ایران در کار نخواهد بود.
برجام و تحریم، از مسائل بسیار مهم در صحنه سیاست داخلی و خارجی و نیز صحنه اقتصادی کشور هستند و روی معیشت مردم اثر مستقیم دارند. در اینکه آیا تحریم‌ها مهم‌ترین مسئله ایران هستند یا نه، بحث وجود دارد، اما احتمال کمتر، مسئله‌ای است که در صورت حل‌شدن بتواند چنان اثر بزرگ و سریعی روی زندگی روزمره مردم بگذارد. خوش‌بینی و تمایل به اخبار خوشایند و امیدوارکننده را شاید بتوان طبیعی خواند، اما آنچه مشخص است، این است که در عرصه خبررسانی درباره چنین موضوعی، لازم است کمی محتاط‌تر و حساس‌تر روند اطلاع‌رسانی را پیگیری کرد. در موضوع برجام، جایی که سرعت و عجله نیاز دارد، فرایند تصمیم‌گیری است، نه فرایند خبرسازی و خبررسانی.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها