کابوس در میانه قرن بیستم
كتاب «عناصر و خاستگاههای حاكمیت توتالیتر» را مهمترین اثر هانا آرنت، متفكر برجسته علوم سیاسی در قرن بیستم، میدانند. این كتاب حجیم که تحقیقی جامع در تاریخ و جامعهشناسی سیاسی است، در سال 1951 در سه جلد نخست به زبان انگلیسی با عنوان «خاستگاههای توتالیتاریسم» و سپس به قلم خود آرنت به زبان آلمانی منتشر شد. نسخه آلمانی در واقع ویراست جدیدی از نسخه انگلیسی بود كه با جرح و تعدیل و افزودن برخی مطالب منتشر شد و حجم آن نسبت به نسخه انگلیسی افزایش پیدا كرد اما ساختار كلی كتاب دستنخورده باقی ماند. سه فصل اصلی این كتاب عبارتاند از یهودیستیزی، امپریالیسم و توتالیتاریسم. بهتازگی نسخه کامل این كتاب از زبان آلمانی با ترجمه مهدی تدینی و به همت نشر ثالث منتشر شده است و به علت حجم بالای این فصلها ناشر آنها را در سه كتاب مجزا منتشر كرده است. جلد اول (یهودیستیزی) در سال 1397، جلد دوم (امپریالیسم) در سال 1398 و جلد سوم (توتالیتاریسم) در سال 1399 روانه بازار نشر شدهاند. پیش از این فقط فصل سوم کتاب فوق در سال 1363، به ترجمه محسن ثلاثی توسط نشر جاویدان منتشر شده بود. هدف اصلی آرنت در این كتاب بررسی چگونگی برآمدن حكومتهای توتالیتر (تمامیتخواه) در قرن بیستم است و ریشهها و پیشزمینههای تاریخی توتالیتاریسم و نیز الزامات جامعهشناختی آن را در جامعه تودهای قرن بیستم وارسی میكند. منظور آرنت از «حكومت توتالیتر» دقیقا و صرفا دو رژیم ناسیونالسوسیالیستی و استالینیستی است و او درصدد است نشان دهد چه ویژگی متمایزی این دو حکومت توتالیتر را از استبداد و جباریت كلاسیك متمایز میكند. او پیششرطها، شروط و مسیرهایی كه این پدیده را امكانپذیر ساخته بررسی میكند. آرنت خود در پیشگفتار چاپ نخست در 1955 هدف این كتاب را پرداختن به ویژگیهای حاكمیت توتالیتر میداند؛ آنگونه كه به منزله نوعی «شكل حكومتی» نوین در رایش سوم و در رژیم بلشویستی شاهد بودیم. این خاستگاهها در افول و فروپاشی دولت- ملت و در ظهور آشوبزده جامعه تودهای مدرن نهفته است. عناصری را كه در این فرایند فروپاشی آزاد میشود در دو بخش نخست كتاب (یعنی جلد اول و دوم نسخه فارسی كتاب) به نوبه خود در خاستگاههای تاریخیشان پیگیری و در بخش دوم (یعنی جلد سوم نسخه فارسی) در شكل تبلوریافته توتالیترشان تحلیل میكند. كارل یاسپرس (استاد و دوست هانا آرنت که شبیه خود او یک یهودی سكولار بود) در پیشگفتاری كه بر كتاب اول نوشته این كتاب را نه درباره تاریخ پرفرازونشیب یهودیت میداند و نه درباره بزرگی یهودیت آلمان، بلكه كتابی میداند فقط درباره خود پدیده «یهودیستیزی». این كتاب تاریخ یهودیان را در اروپای مركزی و غربی از زمان یهودیان درباری تا ماجرای دریفوس بازگو میكند، تاآنجاكه این تاریخ بر زایش یهودیستیزی اثر گذاشت یا از آن اثر پذیرفت. جلد دوم کتاب درباره امپریالیسم است؛ اما چون بخشی از منظومه بزرگتر عناصر و خاستگاههای توتالیتر است، درباره موضوعات گسترده و گوناگونی بحث میكند؛ از جمله مباحثی درباره حقوق بشر و زندگی بیتابعیتشدگان و مهدورالدمهای مدرن در اردوگاهها، نژادباوری و جنبشهای پانژرمنیست و پاناسلاویست در اروپا تا حاكمیت بوروكراتیك در مناطق استعماری و درگیری بوئرهای هلندیتبار با انگلیسیهای امپریالیست در مستعمره دماغه امیدنیك. این بررسیها بنیاد شناختی را میسازد تا در كتاب سوم با مدرنترین شكل حاكمیت امپریالیستی، یعنی توتالیتاریسم، آشنا شویم. این مجلد تنها به امپریالیسم استعماری اروپایی به معنای دقیق آن میپردازد؛ امپریالیسمی که با برچیدن سلطه بریتانیا بر هند پایان یافت. به گفته خود آرنت این مجلد روایتگر اضمحلال دولت-ملت است: «تاریخی که وقتی بعدتر به آن مینگریم، تقریبا دربردارنده همه عناصری بود که برآمدن رژیمها و جنبشهای توتالیتر را امکانپذیر کرد». نظام دولت-ملتها در جریان این عصر نشان داد عاجز است از اینکه یا برای سیاست خارجی تبدیلشده به سیاست جهانی قواعدی جدید بسازد یا نوعی صلح رومی را به سایر جهان تحمیل کند. تنگنظری و کوتهبینی سیاسی این نظام در نهایت به فاجعه حاکمیت توتالیتر انجامید که رخدادهای مصیبتبار و ذهنیت مصیبتبارتر دورههای پیشین در سایه سیاه آن گم شد. كتاب سوم، توتالیتاریسم، مملو از جزئیات تاریخی است. آرنت در این مجلد با اتکا به نگرشی که در مجلدهای قبلی بسط داده، تبدیل طبقههای مختلف اجتماعی به تودهها و نقش پروپاگاندا در رویارویی با جهان غیرتمامیتخواه را وارسی میکند و استفاده از ترس، تروریسم، انزوا و طردشدگی را بهعنوان پیشنیازهای شکلگیری حکومتهای توتالیتر معرفی میکند. آرنت در این کتاب، تصویر روشنی از تمایز استبداد یا جباریت كلاسیك با توتالیتاریسم ارائه و تأكید میكند كه یكدستكردن همه حكومتهای مستبد نهایتا به بیاثركردن دهشت حكومتهای توتالیتر واقعی میانجامد.
كتاب «عناصر و خاستگاههای حاكمیت توتالیتر» را مهمترین اثر هانا آرنت، متفكر برجسته علوم سیاسی در قرن بیستم، میدانند. این كتاب حجیم که تحقیقی جامع در تاریخ و جامعهشناسی سیاسی است، در سال 1951 در سه جلد نخست به زبان انگلیسی با عنوان «خاستگاههای توتالیتاریسم» و سپس به قلم خود آرنت به زبان آلمانی منتشر شد. نسخه آلمانی در واقع ویراست جدیدی از نسخه انگلیسی بود كه با جرح و تعدیل و افزودن برخی مطالب منتشر شد و حجم آن نسبت به نسخه انگلیسی افزایش پیدا كرد اما ساختار كلی كتاب دستنخورده باقی ماند. سه فصل اصلی این كتاب عبارتاند از یهودیستیزی، امپریالیسم و توتالیتاریسم. بهتازگی نسخه کامل این كتاب از زبان آلمانی با ترجمه مهدی تدینی و به همت نشر ثالث منتشر شده است و به علت حجم بالای این فصلها ناشر آنها را در سه كتاب مجزا منتشر كرده است. جلد اول (یهودیستیزی) در سال 1397، جلد دوم (امپریالیسم) در سال 1398 و جلد سوم (توتالیتاریسم) در سال 1399 روانه بازار نشر شدهاند. پیش از این فقط فصل سوم کتاب فوق در سال 1363، به ترجمه محسن ثلاثی توسط نشر جاویدان منتشر شده بود. هدف اصلی آرنت در این كتاب بررسی چگونگی برآمدن حكومتهای توتالیتر (تمامیتخواه) در قرن بیستم است و ریشهها و پیشزمینههای تاریخی توتالیتاریسم و نیز الزامات جامعهشناختی آن را در جامعه تودهای قرن بیستم وارسی میكند. منظور آرنت از «حكومت توتالیتر» دقیقا و صرفا دو رژیم ناسیونالسوسیالیستی و استالینیستی است و او درصدد است نشان دهد چه ویژگی متمایزی این دو حکومت توتالیتر را از استبداد و جباریت كلاسیك متمایز میكند. او پیششرطها، شروط و مسیرهایی كه این پدیده را امكانپذیر ساخته بررسی میكند. آرنت خود در پیشگفتار چاپ نخست در 1955 هدف این كتاب را پرداختن به ویژگیهای حاكمیت توتالیتر میداند؛ آنگونه كه به منزله نوعی «شكل حكومتی» نوین در رایش سوم و در رژیم بلشویستی شاهد بودیم. این خاستگاهها در افول و فروپاشی دولت- ملت و در ظهور آشوبزده جامعه تودهای مدرن نهفته است. عناصری را كه در این فرایند فروپاشی آزاد میشود در دو بخش نخست كتاب (یعنی جلد اول و دوم نسخه فارسی كتاب) به نوبه خود در خاستگاههای تاریخیشان پیگیری و در بخش دوم (یعنی جلد سوم نسخه فارسی) در شكل تبلوریافته توتالیترشان تحلیل میكند. كارل یاسپرس (استاد و دوست هانا آرنت که شبیه خود او یک یهودی سكولار بود) در پیشگفتاری كه بر كتاب اول نوشته این كتاب را نه درباره تاریخ پرفرازونشیب یهودیت میداند و نه درباره بزرگی یهودیت آلمان، بلكه كتابی میداند فقط درباره خود پدیده «یهودیستیزی». این كتاب تاریخ یهودیان را در اروپای مركزی و غربی از زمان یهودیان درباری تا ماجرای دریفوس بازگو میكند، تاآنجاكه این تاریخ بر زایش یهودیستیزی اثر گذاشت یا از آن اثر پذیرفت. جلد دوم کتاب درباره امپریالیسم است؛ اما چون بخشی از منظومه بزرگتر عناصر و خاستگاههای توتالیتر است، درباره موضوعات گسترده و گوناگونی بحث میكند؛ از جمله مباحثی درباره حقوق بشر و زندگی بیتابعیتشدگان و مهدورالدمهای مدرن در اردوگاهها، نژادباوری و جنبشهای پانژرمنیست و پاناسلاویست در اروپا تا حاكمیت بوروكراتیك در مناطق استعماری و درگیری بوئرهای هلندیتبار با انگلیسیهای امپریالیست در مستعمره دماغه امیدنیك. این بررسیها بنیاد شناختی را میسازد تا در كتاب سوم با مدرنترین شكل حاكمیت امپریالیستی، یعنی توتالیتاریسم، آشنا شویم. این مجلد تنها به امپریالیسم استعماری اروپایی به معنای دقیق آن میپردازد؛ امپریالیسمی که با برچیدن سلطه بریتانیا بر هند پایان یافت. به گفته خود آرنت این مجلد روایتگر اضمحلال دولت-ملت است: «تاریخی که وقتی بعدتر به آن مینگریم، تقریبا دربردارنده همه عناصری بود که برآمدن رژیمها و جنبشهای توتالیتر را امکانپذیر کرد». نظام دولت-ملتها در جریان این عصر نشان داد عاجز است از اینکه یا برای سیاست خارجی تبدیلشده به سیاست جهانی قواعدی جدید بسازد یا نوعی صلح رومی را به سایر جهان تحمیل کند. تنگنظری و کوتهبینی سیاسی این نظام در نهایت به فاجعه حاکمیت توتالیتر انجامید که رخدادهای مصیبتبار و ذهنیت مصیبتبارتر دورههای پیشین در سایه سیاه آن گم شد. كتاب سوم، توتالیتاریسم، مملو از جزئیات تاریخی است. آرنت در این مجلد با اتکا به نگرشی که در مجلدهای قبلی بسط داده، تبدیل طبقههای مختلف اجتماعی به تودهها و نقش پروپاگاندا در رویارویی با جهان غیرتمامیتخواه را وارسی میکند و استفاده از ترس، تروریسم، انزوا و طردشدگی را بهعنوان پیشنیازهای شکلگیری حکومتهای توتالیتر معرفی میکند. آرنت در این کتاب، تصویر روشنی از تمایز استبداد یا جباریت كلاسیك با توتالیتاریسم ارائه و تأكید میكند كه یكدستكردن همه حكومتهای مستبد نهایتا به بیاثركردن دهشت حكومتهای توتالیتر واقعی میانجامد.