|

گزارش میدانی «شرق» از بازا‌ر ساز پس از ممنوعیت واردات

ساز خاموش

شرق: کسانی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ در زمینه موسیقی‌های غیرسنتی ایران، یا به‌اصطلاح موسیقی «غربی» فعال بودند، از همان روز اول شرایطی متفاوت یافتند.
در این شرایط در میان روشنفکران جو حاکم، جو هویت‌خواهی و غرب‌ستیزی غلبه داشت و مجموع عوامل عرصه را بر اهل موسیقی غیرایرانی تنگ می‌کرد. با‌‌ وجود این و با همه پستی‌‌ها و بلندی‌هایی که این مسیر داشت، تدریس موسیقی کلاسیک در ایران ادامه یافت و ارکسترهای سمفونیک با وقفه‌ای به کار خود ادامه دادند؛ هرچند مسیر دشوار بود. اما در روزهای گذشته اظهارات عجیب یکی از نمایندگان مجلس‌ که متعاقب اعلام مرجوع‌شدن ۱۱ کانتینر حاوی سازهای «غربی» بود، چنان خبرساز شد که شاید به ذکر دوباره آن نیازی نباشد. این نماینده گفت واردات ساز غربی از ضروریات نیست. این به کنار؛ او گفت کسی که به دنبال پیانو و عینک آفتابی و «امیال شخصی» است، از ایران برود. سخنانی که صدای برخی افراد محافظه‌کار را هم درآورد و در رسانه دولتی ایران نیز یک مجری به‌شدت به این نماینده تاخت. در شبکه‌های اجتماعی سیلی از انتقادهای تند و طنزآمیز به راه افتاد، تا‌جایی‌که در‌نهایت این نماینده که اول گفت این سخنان تحریف شده، با پخش صدای خود مواجه شد و لاجرم عذرخواهی کرد. اما جنجال این موضوع به کنار، مطرح‌شدن آن سبب شد که اصلا ببینیم در این حوزه بی‌سروصدا -حداقل در سطح رسمی- چه می‌گذرد؟ واردات سازهای به‌اصطلاح غربی در این سال‌ها چه وضعیتی داشته و دارد؟ قیمت‌ها چه‌ تکانی خورده‌ و آهنگ‌سازان و پیگیران این حوزه چه مشکلاتی دارند؟ در این گزارش سعی شد تاحدی به این سؤالات پاسخ دهیم. نخست از بازار شروع کنیم.
قاچاق از بنادر و تقلب
مغازه به نسبت کوچک اما تروتمیزی است که تنها پیانو می‌فروشد، در یکی از خیابان‌های بورس ساز‌فروشی. کارت خبرنگاری را با دقت چک می‌کند.
درمورد ممنوعیت واردات ساز می‌پرسم، می‌گوید سه سال است ممنوع شده؛ چون کالای لوکس است. می‌پرسم پس این سازها از کجا آمده؟ می‌گوید همه دست‌دوم است، خانگی می‌خریم؛ عمدتا از بالای‌ شهر. مثلا آن یکی که دم در است، ۴۰‌ساله است. قیمتش را می‌پرسم: ۲۰۰ میلیون تومان. درباره متوسط افزایش قیمت می‌گوید، همین جنس سال ۹۷ سی میلیون تومان بود. پیانو فتوکپی ماشین است. پیانویی که اینجا دست‌اولش سه‌برابر قیمت جهانی است. پیانو مخصوصا خیلی اوضاع بازارش خراب است. درباره شکل ورود پیانو می‌پرسم. اول می‌گوید شخصی است و بعد می‌گوید ضبط را خاموش کنم. اطمینان می‌دهم که اسمی از او برده نمی‌شود. می‌گوید از بندر گناوه رسما قاچاق می‌شود. درباره تقلب هم می‌گوید که شایع است. مخصوصا پیانوی الکترونیک که قطعاتش را از چین می‌آورند و اینجا با یک بدنه دیگر سر هم می‌کنند و مردم هم که عموما جنس را نمی‌شناسند، می‌خرند.
۴۰ سال وضعمان همین است حالا بدتر!
مغازه دوم سازهای متنوعی دارد. گیتار آکوستیک و الکتریک، پیانو و ویولون. می‌گوید این حرف‌ها که می‌گویند برای افکار عمومی است، قصدشان را نمی‌دانم اما حتما همین است وگرنه واردات که همین حالا هم سه سال است ممنوع شده. درباره تقاضا می‌پرسم که می‌گوید خیلی کم شده. جنس شش‌میلیونی شده ۶۰ میلیون تومان. کدام دانشجو توان خرید دارد؟ کدام کنسرت برگزار می‌شود که موزیسین درآمد داشته باشد؟ فکر نکنید ما خوشحالیم‌ که قیمت شده ۶۰ میلیون! کسی نمی‌خرد با این وضعیت. مشکل هم مال امروز و دیروز نیست. سال‌ها است وضع ما به همین صورت بوده. هر‌روز با یک حرف یک تکانی به بازار دادند. اما فعلا از همه بدتر این نوسان ارز است. بشود هم ما با این شدت نوسان قیمت ارز جرئت واردات نداریم. آن کسی هم که در این شرایط وارد می‌کند، مثل ما شرکت رسمی نیست، مغازه است. ما نظارت تعزیراتی‌مان خیلی سفت‌وسخت است. به سؤالات بیشتر پاسخ نمی‌دهد و می‌گوید مسئولیتش دفتری است و مالکیت ندارد.
موسیقی به کنار؛ طبل و بلندگوی محرم را چه کار کنیم؟
مغازه بعدی نمایندگی یکی از برندهای معروف لوازم صوتی و ساز است. می‌گوید از سال ۹۷ واردات ممنوع است‌. در این مدت هم فقط چند بار کالا از گمرک رد شده. می‌پرسم چطور؟ می‌گوید ثبت سفارشش تاریخ قبل بوده و فقط دو، سه مورد هست که خیلی خیلی محدود از گمرک اجازه ترخیص کالا پیدا کرده‌ایم. می‌پرسم همان خیلی‌خیلی محدود هم مگر خلاف قانون نیست؟ می‌گوید نمی‌دانم من کار دفتری می‌کنم. همکارش، که کمی مسن‌تر است، کارت خبرنگاری می‌خواهد و بعد از بررسی می‌گوید سریع هرچه داری بپرس کار داریم. کمی کج‌خلق می‌شود. درباره قاچاق می‌پرسم، می‌گوید نمی‌دانم من هم شنیده‌ام. درباره شمول محدودیت واردات می‌پرسم که می‌گوید همه‌چیز ممنوع است؛ چه ساز، چه مترونوم تیونر چه لوازم پخش و ضبط، هر چیزی که مربوط به موسیقی است، وارداتش ممنوع است. درباره تورم با مثال توضیح می‌دهد. برای نمونه طی سه سال سازی که چهار‌میلیون بود، الان ۵۲ میلیون تومان قیمت خورده است. در دولت جدید چطور؟ وضع بدتر شد. همان سازی که گفتم ۱۴، ۱۵ میلیون تومانش مال دولت جدید است. قبل از این دولت ۳۹ میلیون تومان بود حالا ۵۲، ۵۳ میلیون. یعنی بازار در این مدت ترسیده؟ تأیید می‌کند و می‌گوید بدتر هم می‌شود، چون اجناس دارد نایاب می‌شود. مثلا پیانو را که ما اصلا نمی‌توانیم بسازیم؛ هیچ‌کدام از قطعاتش را. واردات هم که کامل ممنوع است. خب فکر می‌کنید چه اتفاقی بیفتد؟ حالا که خوب است. درباره محرم سؤال می‌کنم که نیاز به طبل و سیستم صوتی دارد که همه خارجی و وارداتی است. می‌گوید آفرین! آنها هم دچار مشکل می‌شوند. مثلا هیئت چند‌هزار نفری و مراسم بزرگ تاسوعا و عاشورا در محرم را می‌خواهند چه کار کنند؟ ورزشگاه آزادی را چه کار می‌کنند؟ باید جنس بی‌کیفیت چینی را با قیمت جنس آمریکایی و اروپایی بخرند، حتی برای سخنرانی وزیر. مرد کج‌خلق حرف را قطع می‌کند و می‌گوید تمام شد سؤالاتتان؟ تمام شد.
بهترین راه سانسور همین است؛ از ریشه می‌زند!
اما با یکی از آهنگ‌سازان شناخته‌شده موسیقی الکترونیک که کار صدابرداری و میکس و مستر هم می‌کند و شرکتی در این حوزه دارد گفت‌وگو کردیم. به دلیل ملاحظات صنفی خواست که اظهاراتش بدون نام منتشر بشود. می‌گوید محدودیت‌ها در‌واقع از دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد شروع شده که توضیح خواهم داد. اما فعلا و درباره محدودیت‌های جدید، ما خیلی از ایران خرید نمی‌کنیم. یعنی اصلا جنس باشد هم نمی‌صرفد با این قیمت‌های کنونی. نمایندگی هم که نیست و اعتماد نداریم. اگر هم کسی اینجا ادعای نمایندگی دارد، در ‌واقع دفترش در د‌بی یا جای دیگر ثبت شده، چون شرکت مادر اصلا به دلیل تحریم نمایندگی به ایرانی نمی‌دهد. کار خیلی سخت شده است. مثلا هدفون (نام برند) را که برای استودیو است، ما سال ۲۰۱۷ (۹۶) خرید داشتیم شش میلیون، الان فکر نمی‌کنم اگر پیدا بشود، زیر ۱۰۰ میلیون باشد. اولین مشکل این شده که موزیسین یا صدابردار به‌شدت نگران آسیب‌خوردن ابزار کارش شده است. ترس دائمی دارد، چون اگر از بین برود، به‌سختی می‌شود جایگزین کرد. مخصوصا دوره‌ای که برق می‌رفت، همه بچه‌ها ترسیده بودند. این خیلی به کار ما موزیسین‌ها آسیب می‌زند. این ترس مدام.
من الان نمی‌دانم چطور همین مقدار هم وارد می‌شود، جدا اطلاعی ندارم. گیتار را می‌دانم بین اجناس دیگر در یک کانتینر می‌گذارند و محدود وارد می‌شود اما پیانو را نه. اصلی‌ترین ابزار ما جز ساز، کامپیوتر و کارت صدا‌ست. لپ‌تاپی را که من سال ۲۰۱۵ (۹۴) شش‌میلیون خریدم، امروز می‌توانم بفروشم ۶۰ میلیون، آن‌هم دست‌دومش را. تعمیر و تعویض عملا دارد غیرممکن می‌شود. از دوره شروع کرونا و سپس نوسان قیمت‌ها تا امروز من یک کار هم نگرفته‌ام. هر کار آهنگ‌سازی که انجام داده‌ام، در دوبی یا اروپا بوده. مثلا من به کسی که موسیقی برای تئاترش می‌خواهد و فرض مثال اولین کارش هم هست، چه قیمتی بدهم؟ ۵۰۰ تا هزار یورو کف کار من است. کدام کار هنری اصیل الان توان این پرداخت را دارد؟ با هنر مبتذل که ترویج هم می‌شود، از قضا من کاری ندارم. این مشکلی است که از زمان احمدی‌نژاد شروع شد و حالا دارد به حادترین نقطه‌اش می‌رسد. یعنی اولا برای ورود به صحنه باید ثروتمند باشی و حتی اگر ورود هم کردی، با ضرب‌و‌زور برای استفاده از این اکوسیستم باز باید ثروتمند باشی. خیلی‌ها را می‌شناسم که دیگر فقط تدریس می‌کنند. برای همین کار هم آموزشگاه‌ها تعطیل شده‌اند و خودش کار سختی است. ببین! این بلایی بود که احمدی‌نژاد سر ما آورد و حالا با این رویه دارد به اوج خودش می‌رسد. الان کسی که تجهیزات مناسب دارد، فقط به کنسرت پاپ مبتذل بیلبوردی می‌دهد که از زمان احمدی‌نژاد و ورود سرمایه‌های کلان به هنر باب شد و ادامه پیدا کرد. سالنی که از قبل تجهیزات خوب دارد، دیگر به کسی جز پاپ پرسود کرایه نمی‌دهد. با تحریم و نوسان ارز و ممنوعیت واردات خب مشخص است که قضیه بدتر هم شد. آدم جدید خیلی به‌سختی وارد این سیستم می‌شود. این روش از سانسور بسیار کارآمدتر است و از ریشه می‌زند. چه راهی از این بهتر؟ شما ببینید مثلا پخش موزیک را امروز همان کسی انجام می‌دهد که شامپو به سوپرمارکت می‌برد، مردم آلبوم موسیقی را از بقالی می‌خرند. دیگر نشری که کار با‌ارزش می‌کرد و مثلا سالی ۱۰ تا آلبوم با تیراژ دوهزار تا داشت، با این وضعیت گرانی ضبط و گرانی ساز و تجهیزات که توزیعش هم مختل شده و افتاده دست بقال محل، مگر می‌تواند رقابت کند؟ مگر سر پا می‌ماند؟ آمدند و با روش‌های مختلف موسیقی اوریجینال و استعدادهای تازه را از میدان به در کردند. یا باید بروید زیر زمین یا هیچ. فقط می‌ماند پاپ مبتذل. این ممنوعیت واردات هم که دیگر تیر خلاص بود. ‌ شما چه فکر می‌کنید؟

شرق: کسانی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ در زمینه موسیقی‌های غیرسنتی ایران، یا به‌اصطلاح موسیقی «غربی» فعال بودند، از همان روز اول شرایطی متفاوت یافتند.
در این شرایط در میان روشنفکران جو حاکم، جو هویت‌خواهی و غرب‌ستیزی غلبه داشت و مجموع عوامل عرصه را بر اهل موسیقی غیرایرانی تنگ می‌کرد. با‌‌ وجود این و با همه پستی‌‌ها و بلندی‌هایی که این مسیر داشت، تدریس موسیقی کلاسیک در ایران ادامه یافت و ارکسترهای سمفونیک با وقفه‌ای به کار خود ادامه دادند؛ هرچند مسیر دشوار بود. اما در روزهای گذشته اظهارات عجیب یکی از نمایندگان مجلس‌ که متعاقب اعلام مرجوع‌شدن ۱۱ کانتینر حاوی سازهای «غربی» بود، چنان خبرساز شد که شاید به ذکر دوباره آن نیازی نباشد. این نماینده گفت واردات ساز غربی از ضروریات نیست. این به کنار؛ او گفت کسی که به دنبال پیانو و عینک آفتابی و «امیال شخصی» است، از ایران برود. سخنانی که صدای برخی افراد محافظه‌کار را هم درآورد و در رسانه دولتی ایران نیز یک مجری به‌شدت به این نماینده تاخت. در شبکه‌های اجتماعی سیلی از انتقادهای تند و طنزآمیز به راه افتاد، تا‌جایی‌که در‌نهایت این نماینده که اول گفت این سخنان تحریف شده، با پخش صدای خود مواجه شد و لاجرم عذرخواهی کرد. اما جنجال این موضوع به کنار، مطرح‌شدن آن سبب شد که اصلا ببینیم در این حوزه بی‌سروصدا -حداقل در سطح رسمی- چه می‌گذرد؟ واردات سازهای به‌اصطلاح غربی در این سال‌ها چه وضعیتی داشته و دارد؟ قیمت‌ها چه‌ تکانی خورده‌ و آهنگ‌سازان و پیگیران این حوزه چه مشکلاتی دارند؟ در این گزارش سعی شد تاحدی به این سؤالات پاسخ دهیم. نخست از بازار شروع کنیم.
قاچاق از بنادر و تقلب
مغازه به نسبت کوچک اما تروتمیزی است که تنها پیانو می‌فروشد، در یکی از خیابان‌های بورس ساز‌فروشی. کارت خبرنگاری را با دقت چک می‌کند.
درمورد ممنوعیت واردات ساز می‌پرسم، می‌گوید سه سال است ممنوع شده؛ چون کالای لوکس است. می‌پرسم پس این سازها از کجا آمده؟ می‌گوید همه دست‌دوم است، خانگی می‌خریم؛ عمدتا از بالای‌ شهر. مثلا آن یکی که دم در است، ۴۰‌ساله است. قیمتش را می‌پرسم: ۲۰۰ میلیون تومان. درباره متوسط افزایش قیمت می‌گوید، همین جنس سال ۹۷ سی میلیون تومان بود. پیانو فتوکپی ماشین است. پیانویی که اینجا دست‌اولش سه‌برابر قیمت جهانی است. پیانو مخصوصا خیلی اوضاع بازارش خراب است. درباره شکل ورود پیانو می‌پرسم. اول می‌گوید شخصی است و بعد می‌گوید ضبط را خاموش کنم. اطمینان می‌دهم که اسمی از او برده نمی‌شود. می‌گوید از بندر گناوه رسما قاچاق می‌شود. درباره تقلب هم می‌گوید که شایع است. مخصوصا پیانوی الکترونیک که قطعاتش را از چین می‌آورند و اینجا با یک بدنه دیگر سر هم می‌کنند و مردم هم که عموما جنس را نمی‌شناسند، می‌خرند.
۴۰ سال وضعمان همین است حالا بدتر!
مغازه دوم سازهای متنوعی دارد. گیتار آکوستیک و الکتریک، پیانو و ویولون. می‌گوید این حرف‌ها که می‌گویند برای افکار عمومی است، قصدشان را نمی‌دانم اما حتما همین است وگرنه واردات که همین حالا هم سه سال است ممنوع شده. درباره تقاضا می‌پرسم که می‌گوید خیلی کم شده. جنس شش‌میلیونی شده ۶۰ میلیون تومان. کدام دانشجو توان خرید دارد؟ کدام کنسرت برگزار می‌شود که موزیسین درآمد داشته باشد؟ فکر نکنید ما خوشحالیم‌ که قیمت شده ۶۰ میلیون! کسی نمی‌خرد با این وضعیت. مشکل هم مال امروز و دیروز نیست. سال‌ها است وضع ما به همین صورت بوده. هر‌روز با یک حرف یک تکانی به بازار دادند. اما فعلا از همه بدتر این نوسان ارز است. بشود هم ما با این شدت نوسان قیمت ارز جرئت واردات نداریم. آن کسی هم که در این شرایط وارد می‌کند، مثل ما شرکت رسمی نیست، مغازه است. ما نظارت تعزیراتی‌مان خیلی سفت‌وسخت است. به سؤالات بیشتر پاسخ نمی‌دهد و می‌گوید مسئولیتش دفتری است و مالکیت ندارد.
موسیقی به کنار؛ طبل و بلندگوی محرم را چه کار کنیم؟
مغازه بعدی نمایندگی یکی از برندهای معروف لوازم صوتی و ساز است. می‌گوید از سال ۹۷ واردات ممنوع است‌. در این مدت هم فقط چند بار کالا از گمرک رد شده. می‌پرسم چطور؟ می‌گوید ثبت سفارشش تاریخ قبل بوده و فقط دو، سه مورد هست که خیلی خیلی محدود از گمرک اجازه ترخیص کالا پیدا کرده‌ایم. می‌پرسم همان خیلی‌خیلی محدود هم مگر خلاف قانون نیست؟ می‌گوید نمی‌دانم من کار دفتری می‌کنم. همکارش، که کمی مسن‌تر است، کارت خبرنگاری می‌خواهد و بعد از بررسی می‌گوید سریع هرچه داری بپرس کار داریم. کمی کج‌خلق می‌شود. درباره قاچاق می‌پرسم، می‌گوید نمی‌دانم من هم شنیده‌ام. درباره شمول محدودیت واردات می‌پرسم که می‌گوید همه‌چیز ممنوع است؛ چه ساز، چه مترونوم تیونر چه لوازم پخش و ضبط، هر چیزی که مربوط به موسیقی است، وارداتش ممنوع است. درباره تورم با مثال توضیح می‌دهد. برای نمونه طی سه سال سازی که چهار‌میلیون بود، الان ۵۲ میلیون تومان قیمت خورده است. در دولت جدید چطور؟ وضع بدتر شد. همان سازی که گفتم ۱۴، ۱۵ میلیون تومانش مال دولت جدید است. قبل از این دولت ۳۹ میلیون تومان بود حالا ۵۲، ۵۳ میلیون. یعنی بازار در این مدت ترسیده؟ تأیید می‌کند و می‌گوید بدتر هم می‌شود، چون اجناس دارد نایاب می‌شود. مثلا پیانو را که ما اصلا نمی‌توانیم بسازیم؛ هیچ‌کدام از قطعاتش را. واردات هم که کامل ممنوع است. خب فکر می‌کنید چه اتفاقی بیفتد؟ حالا که خوب است. درباره محرم سؤال می‌کنم که نیاز به طبل و سیستم صوتی دارد که همه خارجی و وارداتی است. می‌گوید آفرین! آنها هم دچار مشکل می‌شوند. مثلا هیئت چند‌هزار نفری و مراسم بزرگ تاسوعا و عاشورا در محرم را می‌خواهند چه کار کنند؟ ورزشگاه آزادی را چه کار می‌کنند؟ باید جنس بی‌کیفیت چینی را با قیمت جنس آمریکایی و اروپایی بخرند، حتی برای سخنرانی وزیر. مرد کج‌خلق حرف را قطع می‌کند و می‌گوید تمام شد سؤالاتتان؟ تمام شد.
بهترین راه سانسور همین است؛ از ریشه می‌زند!
اما با یکی از آهنگ‌سازان شناخته‌شده موسیقی الکترونیک که کار صدابرداری و میکس و مستر هم می‌کند و شرکتی در این حوزه دارد گفت‌وگو کردیم. به دلیل ملاحظات صنفی خواست که اظهاراتش بدون نام منتشر بشود. می‌گوید محدودیت‌ها در‌واقع از دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد شروع شده که توضیح خواهم داد. اما فعلا و درباره محدودیت‌های جدید، ما خیلی از ایران خرید نمی‌کنیم. یعنی اصلا جنس باشد هم نمی‌صرفد با این قیمت‌های کنونی. نمایندگی هم که نیست و اعتماد نداریم. اگر هم کسی اینجا ادعای نمایندگی دارد، در ‌واقع دفترش در د‌بی یا جای دیگر ثبت شده، چون شرکت مادر اصلا به دلیل تحریم نمایندگی به ایرانی نمی‌دهد. کار خیلی سخت شده است. مثلا هدفون (نام برند) را که برای استودیو است، ما سال ۲۰۱۷ (۹۶) خرید داشتیم شش میلیون، الان فکر نمی‌کنم اگر پیدا بشود، زیر ۱۰۰ میلیون باشد. اولین مشکل این شده که موزیسین یا صدابردار به‌شدت نگران آسیب‌خوردن ابزار کارش شده است. ترس دائمی دارد، چون اگر از بین برود، به‌سختی می‌شود جایگزین کرد. مخصوصا دوره‌ای که برق می‌رفت، همه بچه‌ها ترسیده بودند. این خیلی به کار ما موزیسین‌ها آسیب می‌زند. این ترس مدام.
من الان نمی‌دانم چطور همین مقدار هم وارد می‌شود، جدا اطلاعی ندارم. گیتار را می‌دانم بین اجناس دیگر در یک کانتینر می‌گذارند و محدود وارد می‌شود اما پیانو را نه. اصلی‌ترین ابزار ما جز ساز، کامپیوتر و کارت صدا‌ست. لپ‌تاپی را که من سال ۲۰۱۵ (۹۴) شش‌میلیون خریدم، امروز می‌توانم بفروشم ۶۰ میلیون، آن‌هم دست‌دومش را. تعمیر و تعویض عملا دارد غیرممکن می‌شود. از دوره شروع کرونا و سپس نوسان قیمت‌ها تا امروز من یک کار هم نگرفته‌ام. هر کار آهنگ‌سازی که انجام داده‌ام، در دوبی یا اروپا بوده. مثلا من به کسی که موسیقی برای تئاترش می‌خواهد و فرض مثال اولین کارش هم هست، چه قیمتی بدهم؟ ۵۰۰ تا هزار یورو کف کار من است. کدام کار هنری اصیل الان توان این پرداخت را دارد؟ با هنر مبتذل که ترویج هم می‌شود، از قضا من کاری ندارم. این مشکلی است که از زمان احمدی‌نژاد شروع شد و حالا دارد به حادترین نقطه‌اش می‌رسد. یعنی اولا برای ورود به صحنه باید ثروتمند باشی و حتی اگر ورود هم کردی، با ضرب‌و‌زور برای استفاده از این اکوسیستم باز باید ثروتمند باشی. خیلی‌ها را می‌شناسم که دیگر فقط تدریس می‌کنند. برای همین کار هم آموزشگاه‌ها تعطیل شده‌اند و خودش کار سختی است. ببین! این بلایی بود که احمدی‌نژاد سر ما آورد و حالا با این رویه دارد به اوج خودش می‌رسد. الان کسی که تجهیزات مناسب دارد، فقط به کنسرت پاپ مبتذل بیلبوردی می‌دهد که از زمان احمدی‌نژاد و ورود سرمایه‌های کلان به هنر باب شد و ادامه پیدا کرد. سالنی که از قبل تجهیزات خوب دارد، دیگر به کسی جز پاپ پرسود کرایه نمی‌دهد. با تحریم و نوسان ارز و ممنوعیت واردات خب مشخص است که قضیه بدتر هم شد. آدم جدید خیلی به‌سختی وارد این سیستم می‌شود. این روش از سانسور بسیار کارآمدتر است و از ریشه می‌زند. چه راهی از این بهتر؟ شما ببینید مثلا پخش موزیک را امروز همان کسی انجام می‌دهد که شامپو به سوپرمارکت می‌برد، مردم آلبوم موسیقی را از بقالی می‌خرند. دیگر نشری که کار با‌ارزش می‌کرد و مثلا سالی ۱۰ تا آلبوم با تیراژ دوهزار تا داشت، با این وضعیت گرانی ضبط و گرانی ساز و تجهیزات که توزیعش هم مختل شده و افتاده دست بقال محل، مگر می‌تواند رقابت کند؟ مگر سر پا می‌ماند؟ آمدند و با روش‌های مختلف موسیقی اوریجینال و استعدادهای تازه را از میدان به در کردند. یا باید بروید زیر زمین یا هیچ. فقط می‌ماند پاپ مبتذل. این ممنوعیت واردات هم که دیگر تیر خلاص بود. ‌ شما چه فکر می‌کنید؟