|

گزیده‌ای از شعر زنان جهان

شرق: «لاله‌ها» عنوان گزیده‌ای از شعر

ده شاعر زن است که با گردآوری و ترجمه رزا جمالی در نشر ایهام به چاپ رسیده است. لوئیز گلیک، ورونیکا گولس، سولماز شریف، آدرین ریچ، سیلویا پلات، هیلدا دولیتل، ادیت سیتول، ناتاشا ترتوی، اما لازاروس و امیلی دیکنسون شاعران‌اند که شعرهایی از آنها در این کتاب انتخاب و ترجمه شده‌اند. در این کتاب و به واسطه گزینش شعر این شاعران، تلاش شده به این پرسش‌ها پرداخته شود که شعر زنان چه مضامینی دارد و آنها به چه نوع سبک‌هایی از کلام علاقه‌مند بوده‌اند و از چه دایره کلماتی استفاده کرده‌اند.
شعرهای انتخاب‌شده در این کتاب نشان می‌دهند که زنان شاعر در موضوعات متنوعی شعر منتشر کرده‌اند. مترجم کتاب در دیباچه کتاب به نظریه لیکاف اشاره کرده و درباره دایره واژگانی و سبک کلامی زنان نوشته: «بر مبنای نظریه لیکاف زنان از دایره واژگانی خاصی برخوردارند و از سبک کلامی مخصوص به خود بهره می‌گیرند، آنها از دامنه وسیعی از رنگ‌واژه‌ها استفاده می‌کنند، از دشواژه‌ها کمترین استفاده را می‌کنند و به تشدیدکننده‌ها بسیار علاقه‌مندند، حروف اضافه و علایم سجاوندی را به دقت به کار می‌بندند، از زبان غیرمعیار می‌گریزند و توصیفات ظریف و دقیقی را از محیط به رشته تحریر درمی‌آورند». مترجم در این دیباچه به برخی نظریه‌هایی که درباره ادبیات زنانه مطرح شده به اجمال اشاره کرده و می‌گوید شاید زنان شاعر امروز بتوانند به زبان ویژه خود دست پیدا کنند که حاصل نوع زیست بیولوژیکی، نشانه‌شناختی زبانی و هویت فرهنگی آنها است که از زیست‌بوم تا استعاره‌سازی در حوزه اجتماع را دربر می‌گیرد. او نوشته است: «شاعری مثل لوئیز گلیک که برنده جایزه نوبل است زیست‌بومی زنانه را برای خود تعریف می‌کند و مارگارت اتوود هم شاعری است که در این زمینه کوشیده است. شاعری مثل آدرین ریچ که به جنگ استعاره‌ها و کلیشه‌های مردانه می‌رود تا دنیایی نوین و زنانه را بازسازی کند، شعر شیرجه‌زدن در کشتی شکسته از این جمله شعرها است. و شاعری مثل کارول آن دافی اساطیر را از منظر یک زن دوباره بازسازی و روایت می‌کند. او به گلوی خاموش زنان در گستره تاریخ، صدا می‌بخشد که شعر لیدی لازاروسش را می‌توان از این ‌گونه شمرد».
در این کتاب پیش از آ‌نکه شعری از هر شاعر بیاید، به‌طور مختصر به معرفی‌اش پرداخته شده و به مهم‌ترین ویژگی‌های جهان شعری‌اش اشاره شده است. لوئیز گلیک، برنده نوبل ادبی سال 2020، اولین شاعری است که در این کتاب شعرهایی از او ترجمه شده است. مترجم در توصیف ویژگی‌های برجسته شعر گلیک نوشته: «شعر او در دنیایی وهم‌گون می‌گذرد که یادآوری خاطرات و لحظات حسی است. توصیفات بسیار ظریف و گاه نقیضه‌گون، وسواس در انتخاب کلمات و لحن غنایی از مشخصات کار اوست. لوئیز گلیک را شاعری متفکر خوانده‌اند که مضامینی نظیر ارتباطات انسانی را در هاله‌ای از ابهام، مورد کندوکاوی شاعرانه قرار می‌دهد». در یکی از شعرهای او می‌خوانیم:
«آن‌ها نمی‌توانستند منتظر بمانند
در تبعیدی ابدی
در میانه بیشه‌زاری درخشان که برق انداخته بود
ملازمان دویدند
نامی را خواندند
از همراهی
به صدای پرندگان
بر این غم بی‌هدف درختان بید
که چه خوب در میانه شب گریستند
اشک‌هایی به تمامی
که به رنگ‌هایی زمینی بدل نمی‌شد».
در کتاب «لاله‌ها»، هم شعرهایی از شاعران شناخته‌شده‌تر چون سیلویا پلات و امیلی دیکنسون انتخاب شده و هم شعرهایی از شاعرانی که کمتر مشهورند. اما مترجم با انتخاب شعرهایی از این شاعران تلاش کرده تا نشان دهد که شعر زنان چه ویژگی‌های مشترکی می‌تواند داشته باشد. ادیت سیتول، شاعر بریتانیایی قرن بیستم، یکی دیگر از چهره‌هایی است که در این کتاب به او توجه شده است. سیتول به عنوان شاعر سبک آبستره شناخته می‌شود. او در شعرهایش دایره‌ای انبوه از کلمات دارد و تصویرسازی‌های او نیز یکی از ویژگی‌های برجسته آثارش است. در بخشی از شعر «هنوز باران می‌بارد» از او می‌خوانیم: «هنوز باران می‌بارد/ سیاه شبیه زندگی آدمی، سیاه شبیه آن‌چه از دست داده‌ایم/ کور شبیه هزاروچهارصد میخ بر آن صلیب/ مسیحی که هر روز و هر شب در آن‌جا به میخ کشیده می‌شود/ و هنوز باران می‌بارد/ شبیه صدای ضربان قلبی است که چکش‌وار می‌کوبد/ بر مزرعه پاتر/ و صدای پای انسانی بی‌کیش و بی‌آیین...».

ده شاعر زن است که با گردآوری و ترجمه رزا جمالی در نشر ایهام به چاپ رسیده است. لوئیز گلیک، ورونیکا گولس، سولماز شریف، آدرین ریچ، سیلویا پلات، هیلدا دولیتل، ادیت سیتول، ناتاشا ترتوی، اما لازاروس و امیلی دیکنسون شاعران‌اند که شعرهایی از آنها در این کتاب انتخاب و ترجمه شده‌اند. در این کتاب و به واسطه گزینش شعر این شاعران، تلاش شده به این پرسش‌ها پرداخته شود که شعر زنان چه مضامینی دارد و آنها به چه نوع سبک‌هایی از کلام علاقه‌مند بوده‌اند و از چه دایره کلماتی استفاده کرده‌اند.
شعرهای انتخاب‌شده در این کتاب نشان می‌دهند که زنان شاعر در موضوعات متنوعی شعر منتشر کرده‌اند. مترجم کتاب در دیباچه کتاب به نظریه لیکاف اشاره کرده و درباره دایره واژگانی و سبک کلامی زنان نوشته: «بر مبنای نظریه لیکاف زنان از دایره واژگانی خاصی برخوردارند و از سبک کلامی مخصوص به خود بهره می‌گیرند، آنها از دامنه وسیعی از رنگ‌واژه‌ها استفاده می‌کنند، از دشواژه‌ها کمترین استفاده را می‌کنند و به تشدیدکننده‌ها بسیار علاقه‌مندند، حروف اضافه و علایم سجاوندی را به دقت به کار می‌بندند، از زبان غیرمعیار می‌گریزند و توصیفات ظریف و دقیقی را از محیط به رشته تحریر درمی‌آورند». مترجم در این دیباچه به برخی نظریه‌هایی که درباره ادبیات زنانه مطرح شده به اجمال اشاره کرده و می‌گوید شاید زنان شاعر امروز بتوانند به زبان ویژه خود دست پیدا کنند که حاصل نوع زیست بیولوژیکی، نشانه‌شناختی زبانی و هویت فرهنگی آنها است که از زیست‌بوم تا استعاره‌سازی در حوزه اجتماع را دربر می‌گیرد. او نوشته است: «شاعری مثل لوئیز گلیک که برنده جایزه نوبل است زیست‌بومی زنانه را برای خود تعریف می‌کند و مارگارت اتوود هم شاعری است که در این زمینه کوشیده است. شاعری مثل آدرین ریچ که به جنگ استعاره‌ها و کلیشه‌های مردانه می‌رود تا دنیایی نوین و زنانه را بازسازی کند، شعر شیرجه‌زدن در کشتی شکسته از این جمله شعرها است. و شاعری مثل کارول آن دافی اساطیر را از منظر یک زن دوباره بازسازی و روایت می‌کند. او به گلوی خاموش زنان در گستره تاریخ، صدا می‌بخشد که شعر لیدی لازاروسش را می‌توان از این ‌گونه شمرد».
در این کتاب پیش از آ‌نکه شعری از هر شاعر بیاید، به‌طور مختصر به معرفی‌اش پرداخته شده و به مهم‌ترین ویژگی‌های جهان شعری‌اش اشاره شده است. لوئیز گلیک، برنده نوبل ادبی سال 2020، اولین شاعری است که در این کتاب شعرهایی از او ترجمه شده است. مترجم در توصیف ویژگی‌های برجسته شعر گلیک نوشته: «شعر او در دنیایی وهم‌گون می‌گذرد که یادآوری خاطرات و لحظات حسی است. توصیفات بسیار ظریف و گاه نقیضه‌گون، وسواس در انتخاب کلمات و لحن غنایی از مشخصات کار اوست. لوئیز گلیک را شاعری متفکر خوانده‌اند که مضامینی نظیر ارتباطات انسانی را در هاله‌ای از ابهام، مورد کندوکاوی شاعرانه قرار می‌دهد». در یکی از شعرهای او می‌خوانیم:
«آن‌ها نمی‌توانستند منتظر بمانند
در تبعیدی ابدی
در میانه بیشه‌زاری درخشان که برق انداخته بود
ملازمان دویدند
نامی را خواندند
از همراهی
به صدای پرندگان
بر این غم بی‌هدف درختان بید
که چه خوب در میانه شب گریستند
اشک‌هایی به تمامی
که به رنگ‌هایی زمینی بدل نمی‌شد».
در کتاب «لاله‌ها»، هم شعرهایی از شاعران شناخته‌شده‌تر چون سیلویا پلات و امیلی دیکنسون انتخاب شده و هم شعرهایی از شاعرانی که کمتر مشهورند. اما مترجم با انتخاب شعرهایی از این شاعران تلاش کرده تا نشان دهد که شعر زنان چه ویژگی‌های مشترکی می‌تواند داشته باشد. ادیت سیتول، شاعر بریتانیایی قرن بیستم، یکی دیگر از چهره‌هایی است که در این کتاب به او توجه شده است. سیتول به عنوان شاعر سبک آبستره شناخته می‌شود. او در شعرهایش دایره‌ای انبوه از کلمات دارد و تصویرسازی‌های او نیز یکی از ویژگی‌های برجسته آثارش است. در بخشی از شعر «هنوز باران می‌بارد» از او می‌خوانیم: «هنوز باران می‌بارد/ سیاه شبیه زندگی آدمی، سیاه شبیه آن‌چه از دست داده‌ایم/ کور شبیه هزاروچهارصد میخ بر آن صلیب/ مسیحی که هر روز و هر شب در آن‌جا به میخ کشیده می‌شود/ و هنوز باران می‌بارد/ شبیه صدای ضربان قلبی است که چکش‌وار می‌کوبد/ بر مزرعه پاتر/ و صدای پای انسانی بی‌کیش و بی‌آیین...».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها