گزارشی از زمزمههای دوباره ماجرای تخریب در بافت تاریخی شیراز بدون توجه به مختصات ملی و هویتی این شهر
بازگشت لودرها؟
بافت تاریخی شیراز زخمخورده است. دهههاست فرهنگ چندصدساله شهر شعر و حافظ مانند یک گوشت قربانی به دست طرحهای توسعه تکهتکه میشود. اینبار هم طرح 57 هکتار مانند خط سیاه قرار است بافت تاریخ شیراز را شرحهشرحه کند.
بافت تاریخی شیراز زخمخورده است. دهههاست فرهنگ چندصدساله شهر شعر و حافظ مانند یک گوشت قربانی به دست طرحهای توسعه تکهتکه میشود. اینبار هم طرح 57 هکتار مانند خط سیاه قرار است بافت تاریخ شیراز را شرحهشرحه کند. هرچقدر هم آقایان به تکذیب ادامه دهند، اسناد و گزارشهای میدانی خبر از آغاز تخریبها میدهد. استاد دست روی خشت خانه میگذارد و به دانشجویانش میگوید.
«سکوت کنید
به آسمان آبی نگاه کنید
به صدای باد، لابهلای شاخه درختان چندصدساله گوش دهید و به خاطر بسپرید. اینجا بهزودی قرار است قبر شود».
همان زمان مردی که خود را پیمانکار معرفی میکند، به آنها نزدیک میشود و میگوید خوب بازدیدتان را انجام دهید که این روزهای آخر است. بهزودی اینجا تخریب خواهد شد. این صحبتهای استاد غلامحسین معماریان، استاد دانشگاه علم و صنعت و دکترای معماری است که دانشجویان را به دل بافت تاریخی شیراز برده و با صدایی گرفته میگوید: «میدانم خرابش میکنند، این آقایان نمیدانند. تبعات ملی و بینالمللی دارد».
تاریخچه قلعوقمع بافت تاریخی شیراز
تخریبها به دههها قبل بازمیگردد، درواقع از دوره پهلوی اول و دوم آغاز شد و بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد. دهه 60 خیابانکشیها خانههای نفیس را از بین برد. هر دهه حمله جدیدی آغاز شد. دهه 70 تحت عنوان طرح بینالحرمین 80 هزار متر را تخریب کردند. دهه 80 در کنار مدرسه تاریخی و بینظیر خان شیراز مجتمع تجاری تحت عنوان نیکان ساختند. معماریان استادتمام دانشگاه علم و صنعت میگوید: از آقای آخوندی خواستم کنار چنین بنایی این کار را نکند، گفتم که خیانت است. معاونش به من گفت دارید مزاحم سرمایهگذار میشوید. کار خودشان را هم کردند». اما تیر نهایی را دولت دهم زد. در دهه 90 طرح 57 هکتاری گسترش شاهچراغ (ع) تصویب شد؛ طرحی در دل بافت تاریخی شیراز. طرحی که به گفته معماریان اگر اجرا میشد، از شیراز قدیمی تکهپارههایی باقی میماند و با رویکارآمدن دولت روحانی متوقف شد تا آنکه دولت جدید روی کار آمد.
آغاز کابوس تخریب در دولت رئیسی
پاییز 1400 در جریان بازدید استانی رئیسی از شیراز اعلام شد طرح ۵۷ هکتاری بهعنوان یک طرح بر زمین مانده باید مجددا اجرا شود، روزنامه دولت از پاسخ دولت به مطالبه مردم نوشت و کابوس تخریب گسترده دوباره برای فعالان میراث، دوستداران فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی آغاز شد.
محمدمهدی کلانتری دانشجوی دکترای مرمت از دانشگاه علم و صنعت و رئیس پویش حفظ بافت تاریخی شیراز است. از سال 1400 با راهانداختن پویش حفظ بافت تاریخی شیراز در کنار استادان، کارشناسان و فرهنگدوستان و خبرنگاران برای حفظ بافت کوشیده است. میگوید: «بعد از آن سفر استانی مصیبت بار دیگر آغاز شد». با تصویب دوباره طرح، نامهنگاری، مصاحبهها و اعتراضات آغاز شد و پویش شکل گرفت. استاندار، شهردار، میراث و همه آقایان مسئول عقبنشینی کردند و گفتند: «قصد تخریب نداریم و همه اینها شایعه است»؛ اما در جلسه استانی آقای رئیسجمهور اتفاق مهمی افتاده بود، در واقع در همان جلسه استانی هیئت دولت در سال 1400 مصوب شد که طرح 57 هکتاری از شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری فارس تفویض اختیار شود؛ مصوبهای که میتواند سرنوشت این بافت ارزشمند را برای همیشه تغییر دهد. کلانتری دراینباره میگوید: «تفویض اختیار بسیار خطرناک است؛ چون همیشه شورای عالی طرحها را بهاصطلاح چکشکاری کرده و جلوی یکسری اتفاقات ناگوار را میگرفت؛ ولی وقتی تفویض اختیار صورت گرفت؛ یعنی خودتان در استان هر کاری میخواهید انجام دهید».
کمیسیون ماده پنج؛ وقتی خود میراث تخریب میکند
۱۵ اردیبهشت آنچه همه میترسیدند، اتفاق افتاد. جلسه کمیسیون ماده ۵ در شیراز برگزار شد. مشاور طرح جدیدی ارائه داد و اعلام کرد فقط در قسمتهایی که قبل تخریب شده، میتوان تخریب کرد و اجازه تخریب ساختمانهای واجد ارزش و ثبت ملی داده نمیشود؛ اما پژوهشگاه میراث فرهنگی که از طرف ضرغامی بهعنوان نماینده تامالاختیار معرفی شده بود، یک خط پیشنهادی تخریب داد. کلانتری دراینباره میگوید: «پژوهشگاه که خود باید حافظ بناها و بافت تاریخی باشد، در کمیسیون یک خط تخریبی پیشنهاد داده است. در این خط تخریبی پیشنهادی پنج پلاک ثبت ملی و 30 پلاک واجد ارزش تخریب میشود. از 15 روز بعد اداره راه و شهرسازی شروع به تملک پلاکها کرد». جالب آن است که مصیب امیری، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، که این خط تخریب را ارائه داده بود، پیشازاین هشت سال مدیر استانی فارس بود و به گفته فعالان میراث خود در تخریبهای قبلی به نوعی دست داشت؛ چراکه هیچ اقدامی انجام نمیداد و مجوز تخریبها را داده بود. شورای شهر نهتنها مانع نشده است، خودش با این قضیه همراه است. تولیت دو حرم، امامجمعه، استانداری و نماینده مجلس شورای شهر همه موافق تخریب هستند. حتی سال گذشته در نامهای به رئیسجمهور خواستند که این تخریب انجام شود. میراث هم همراه شده است، ضرغامی وزیر میراث فرهنگی در بازدید میدانی اعلام کرده که اینجا بافت فرسوده است. این پلاکها باید تعیین تکلیف شوند و آنها را از ثبت تاریخی درآورند.
تخریبها شروع شده است
بعد از اعتراضات مهرماه و فعالیتها و اعتراضات گروهای کارشناسی، طرح مسکوت باقی ماند. استاندار فارس هم اعلام کرد همه شایعه است و ما بههیچوجه قصد تخریب بناهای ثبتی و دارای ارزش را نداریم و فقط بناهای بیارزش را تخریب میکنیم؛ اما هفته گذشته سهشنبه، دکتر معماریان به همراه دانشجویان و خبرنگاران برای بازدید به بافت تاریخی میروند. در جریان بازدید مردی که خود را پیمانکار تخریب از سوی شهرداری معرفی کرد، به آنها میگوید بازدیدهایتان را انجام دهید؛ چون تا دو، سه روز آینده همه اینها خراب خراب خواهد شد. نامه دستور تخریب به شورای تأمین استان آمده است و اخطار هم داده شده و در فاز اول 60 پلاک از سه روز آینده تخریب خواهد شد. خانههایی که مالک یا مستأجر داخلش بود، این امر را تأیید کردند. زنگ خطر تخریب دوباره به صدا در آمد. به گفته کلانتری در فاز اول قرار است 60 پلاک تخریب شود که از خط تخریب پیشنهادی میراث هم فراتر است. تصویر و مصاحبه مالکان هم وجود دارد. به گفته شاهدان آقای «ل» بهعنوان نماینده اداره راه و شهرسازی در حرم شاهچراغ، شخصا به در خانهها رفته است و ساکنان را تهدید کرده که باید از خانه خارج شوند؛ وگرنه آب و برق را قطع کرده و خانه را روی سرشان خراب میکنند. با وجود همه تکذیبها، از سخنگوی دولت گرفته تا استانداری و وزیر میراث فرهنگی، ساکنان 60 خانه تاریخی که فراتر از خط پیشنهادی میراث است نیز هشدار تخریب سهروزه دریافت کردند. به نظر کلانتری این شواهد نشان میدهد فرایند تخریب آغاز شده و تکذیبها واقعیت ندارند: «گفتار و کردار آقایان در مواجهه با بافت تاریخی یکی نیست؛ یعنی به رسانه یک چیز میگویند اما در عمل کار دیگری انجام میدهند. بر اساس مصوبه کمیسیون ماده 5، بناهای ثبت ملی و واجد ارزش تاریخی نباید تخریب شوند. ولی اینها طرح را بهصورت نمایشی تصویب کردند و الان شواهد نشان میدهد که قصد دارند همه بناها را بولدوزری تخریب کنند». معماریان میگوید: «هدفشان این است که کل 57 هکتار را بهصورت بولدوزری تخریب کنند؛ یعنی خط پیشنهادی وزارت میراث هم عقبنشینی ظاهری است. از کجا مطمئن هستیم؟ چون به کل ساکنان 57 هکتار هشدار دادند و درحال تملک این بخش هستند. میخواهند از حرم شاهچراغ تا سیدعلاءالدین حسین یک صحن هشتهکتاری بسارند که اگر اجرائی شود، بیش از 80 بنای نفیس تاریخی تخریب میشود اما برایشان مهم نیست. میگویند اینها یک مشت خشت و گل بیارزش است».
آیا تخریب قانونی است؟
بر اساس اسناد و قانون بالادستی، بناهای ثبت ملی و تاریخی نباید تخریب شود. به گفته کارشناسان کل این کار فراقانونی و غیرقانونی است. آیا تخریب بنای ثبت ملی قانونی میشود؟ به گفته کلانتری «اینکه عدهای آمدند و دور هم مینشینند و قانون بالادست را زیر پا میگذارند و بعد و در کمیسیون ماده 5 در سطح استان به تخریب رأی میدهند، معنایش این نیست که طرح قانونی است! ممکن است این افراد بخواهند یک قانون را تصویب کنند. قانون بالادستی معیار است. اینکه عدهای بنشینند و در کمیسیون ماده 5 رأی به تخریب بنای ثبتی و تاریخی بدهند، این کار غیرقانونی است. با این کمیسیون ماده 5 به یک کار غیرقانونی رسمیت دادهاند».
به اسم توسعه حرم اما...
نام این طرح 57هکتاری طرح «توسعه حرم شاهچراغ(ع)» است. اما کارشناسان هشدار میدهند درواقع به اسم حرم و با هزینهکردن از نام حضرت شاهچراغ قرار است بافت تاریخی نابود شود. همان تجربه ناگواری که در مشهد به نام امام رضا(ع) اتفاق افتاد. سالها بعد از آن طرح نهتنها توسعه حرم اتفاق نیفتاد بلکه جایش اماکن تجاری ساخته شد. طرحهایی که آثار جبرانناپذیری روی اعتقادات دینی و فرهنگی مردم میگذارد. امروز این اماکن تجاری و... متعلق به شهرداری و برخی افراد خاص است و حتی به حرم هم تعلق نگرفت. به قول کلانتری: «این همان مردمی هستند که با صدای اذان حرم بیدار میشوند و نماز یومیه را در حرم میخوانند. کاری نکنید که مردم آزرده شوند». همان اتفاقی که در طرح بینالحرمین در شیراز رخ داد. معماریان دراینباره میگوید: «قرار بود دو حرم را به هم متصل کنند. شهرداری هشت هکتار را تخریب کرد اما همه را سالن شورای شهر، مجتمع تجاری، هتل و پارکینگ ساخت. هیچ بخشی را به حرم نداد! الان پاساژها بدون مشتری مانده و درحال خاکخوردن است. واحدها فروش نرفته است. این طرح جدید بهانهای است تا دسترسی این بخش را افزایش دهند و ملکهای بدون مشتری را آب کنند».
ریشه بافت تاریخی را میزنند
به گفته کارشناسان میراث، امروزه آثار تاریخی در دنیا بهعنوان بخشی جداناپذیر از فرهنگ و هویت یک ملت شناخته میشود و دیگر دوران بولدوزر و لودر به پایان رسیده است اما بدون توجه به تبعات ملی و بیناللملی و اجتماعی و فرهنگی چنین تیشه به ریشه بافت تاریخی میزنند. کلانتری درباره تبعات اجتماعی این تخریب میگوید: «دارند مردم را به زور از خانه و کاشانهشان کوچ میدهند. مردمی که میگویند صد میلیارد تومان هم به ما بدهید، نمیخواهیم از خانه تاریخی خودمان بیرون برویم. این خانهها متری 10میلیون از مردم خریداری شده و قرار است تبدیل به قبرهایی سهطبقه شود و دوباره همان را گرانتر به مردم خواهند فروخت. میگویند قصدمان بهرهبروی مالی نیست و نمیخواهیم پاساژ بسازیم؛ این هم واقعیت ندارد. تبعات فرهنگی هم دارد. متأسفانه به اسم حرم این کار انجام میشود. کدام باور اجازه میدهد که اموال مردم را به این شکل بگیرند و برای این اهداف تخریب کنند. وقتی زمین را به زور تصاحب کنید، این زمین غصبی است».
وظیفه وزارت میراث فرهنگی
وزارت میراث فرهنگی در قبال بافتهای تاریخی و بناهای واجد ارزش وظیفه دارد. موظف است کالبد را حفظ کند اما میبینیم که این وزارتخانه کلا وظایفش را زیر پا گذاشته و میگوید من فقط ثبت ملیها را حفظ میکنم. معماریان برای تشریح اقدام میراث میگوید: «اینجاست که شمایی که باید حافظ میراث فرهنگی باشید، خط تخریب هم برای کمیسیون ماده 5 تعریف میکنید؟ قرار است زیر این خط سیاه را پاک کنند. میراث باید پاسخ دهد. وظیفه میراث حفظ بافت تاریخی است. بافت تاریخی که تکبنا نیست که بافت تاریخی یعنی کوچه و بازارچه مغازه ارتباطات اجتماعی و محلی. این کار همه چیز را از بین میبرد. به شیراز جفاهایی فراوانی شده است. انگار مسابقه برای تخریب و نوسازی راه افتاده است».
تخریب راهحل نیست
شاید اگر نمایندههای مجلس و شورای شهر از اتاقهایشان بیرون بیایند و داخل بافت شوند و در جریان زندگی مردم قرار بگیرند، متوجه شوند تخریب راهحل نیست. مسئولان شهر و استان فعالان میراث را با اسامیای مانند معاند و عوامل بیگانه خطاب قرار میدهند و حتی کار به تهدید هم کشانده شده است. سؤال این است که دفاع از بافت تاریخی که نمادی از فرهنگ ایرانی و اسلامی است، چرا باید با چنین عناوین و اتهاماتی به عقب رانده شود؟ در شرایطی که تاریخ نشان داده طرحهای شهرسازی بولدوزری عواقب ملی و بینالمللی دارد و فرهنگ و هویت یک ملت را نشانه گرفته است. دکتر معماریان که سالهاست برای تاریخ و فرهنگ شیراز تلاش میکند، با حسر ت میگوید: «آدم دلش میسوزد، همین پول را بیاورند، مشاورها اینجا را برایشان به بهشت تبدیل میکنند. اما تجربه نشان داده که تخریب ادامه پیدا میکند».