نتایج جستجو :
-
وعدههای دور، تلخی های نزدیک
دستم را میگیرد و میگوید: «خاله اومدی سرویس مدرسهمون رو درست کنی؟»، میمانم چه بگویم. مادرش بلند نفرین میکند.
دستم را میگیرد و میگوید: «خاله اومدی سرویس مدرسهمون رو درست کنی؟»، میمانم چه بگویم. مادرش بلند نفرین میکند.