|

دعوت به نا‌امنی

بوی ماه مهر برای خیلی‌ها بوی رسیدن پاییز و ماه مدرسه است؛ اما شش سال پیش در اصفهان این ماه به یک اتفاق تلخ و ترسناک گره خورد. مهر سال 93 در این شهر یک سلسله اسیدپاشی‌ها به سر و صورت دست‌کم چهار زن جوان اتفاق افتاد و مردم اصفهان و کل کشور را در بهت و هراس فرو برد. همان زمان رسانه‌ها در اخبار و گزارش‌هایی نوشتند که زنانی که هدف مهاجمان اسیدپاش قرار گرفتند، متهم به بدحجابی بودند. این ماجرا به کابوسی برای بسیاری از زنان و دختران اصفهانی و دیگر شهرها بدل شد؛ به‌گونه‌ای‌که روایت‌های زیادی درباره ترس و وحشت آنها از حضور در خیابان‌ها منتشر شد. این موضوع تا مدت‌ها بحث داغ رسانه‌ها و افکار عمومی بود و بسیاری خواستار شناسایی مهاجمان اسیدپاش بودند. با‌این‌حال هیچ وقت مشخص نشد چه کسانی دست به چنین کاری زدند و در نهایت در سال ۹۷ اعلام شد این پرونده با پرداخت دیه از بودجه عمومی به زنان آسیب‌دیده از این حملات مختومه شد.

دعوت به نا‌امنی

در همه این سال‌ها برخی معتقد بودند صحبت‌های تند برخی تریبون‌داران در لزوم برخورد شدیدتر با افرادی که بدحجاب خوانده می‌شوند، عامل بروز چنین اتفاقاتی بوده‌ است .

یکی از کسانی که سال‌هاست صحبت‌های تند او درباره مسئله حجاب حاشیه‌ساز و خبری می‌شود، سید‌یوسف طباطبایی‌نژاد، امام جمعه اصفهان، است. او سال ۹۰ در یک سخنرانی درباره حجاب گفته بود: «مسئله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب‌‌ِ تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد». او همچنین گفته بود: «اگر کسی کاری را علنی انجام دهد، باید جلوی ناهنجاری آن گرفته شود؛ چرا‌که بی‌بند‌و‌باری برخی به دیگران نیز ضرر می‌رساند. برخی معتقد هستند قوه قهریه در جامعه لازم نیست و باید از باب فرهنگ وارد شد؛ اما با نصیحت تنها نمی‌توان کاری کرد. امر به معروف و نهی از منکر هم زمان قدیم به صورت افرادی به نام محتسب بوده است که شلاق‌به‌دست بوده است ».

طباطبایی‌نژاد امام جمعه اصفهان روز گذشته نیز در یک سخنرانی جدید درباره حجاب از تعابیری استفاده کرد که واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. او در سخنان جدید خود از لزوم ناامن‌کردن فضا برای زنان بدحجاب سخن گفت. به گزارش تسنیم او به کشف حجاب و هنجارشکنی برخی از افراد اشاره کرد و گفت: «باید فضای جامعه را برای این عده که تعداد آنها هم کم است، ناامن کرد و نباید اجازه داد به‌راحتی در خیابان‌ها و پارک‌ها هنجارشکنی کنند ».

البته به غیر از امام جمعه اصفهان، امام جمعه بجنورد نیز در همین زمینه صحبت کرد. ابوالقاسم یعقوبی در نماز جمعه بجنورد روز ۱۱ مهر گفت: «مبادا ویروس کرونا ما را از دیگر ویروس‌ها غافل کند. بدحجابی یک ویروس خطرناک است و باید ناجا زندگی بدحجابان را نا‌امن کند. نیروهای انتظامی زندگی بدحجابان را ناامن کنند؛ چرا‌که آنها درصدد این هستند که جامعه دینی ما را ناامن کنند». این صحبت‌ها آن هم درست در سالگرد اتفاقات تلخ مهر ۹۳ اصفهان واکنش‌های بسیار زیادی را به دنبال داشت. به‌گونه‌‌ای‌که حتی واکنش‌ها به این اظهار‌نظر جنجالی تنها به فضای مجازی ختم نشد و آیت‌الله مسعودی‌خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نیز به این موضوع واکنش نشان داد. آیت‌الله علی‌اکبر مسعودی‌خمینی در‌این‌باره به جماران گفت: وظیفه همه امر به معروف و نهی از منکر با زبان خوب، امروزی، انسانی و اسلامی است. اگر بخواهیم برخورد تندی داشته باشیم، عکس‌العمل دارد و بدتر می‌شود؛ یعنی ما باید امنیت ایجاد کنیم و مواظب جوانان باشیم. این آقایان خودشان باید بگویند منظور از ناامن‌کردن چیست و چه کار باید بکنند .

در همین زمینه «شرق» به سراغ قربانیان اسیدپاشی استان اصفهان‌ و یک وکیل رفت تا هم از نظر قانونی به بررسی این اظهارات بپردازد و همچنین نظر کسانی را بپرسد که شش سال پیش در یک روز پاییزی زندگی‌شان از دست رفت. این گزارش نتیجه گفت‌وگو با مرضیه ابراهیمی، سحر مثماریان، مینا آزاده و امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، است .

دست از ترساندن مردم بردارید

مرضیه ابراهیمی، یکی از زنان اصفهانی است که شش سال پیش در مهر سال ۹۳ قربانی اسیدپاشی‌ شد. او در گفت‌وگو با «شرق» در‌این‌باره گفت: همان شش سال پیش هم چنین صحبت‌هایی گفته می‌شد و اتفاقی که بعد آن افتاد، زندگی ما را تحت‌الشعاع خودش قرار داد. اسیدپاشی چهار دختر اصفهانی نتیجه آن تهدیدها بود و من آخرین قربانی بودم. واقعیت این است که من از شش سال پیش هیچ امنیتی احساس نمی‌کنم؛ چه در خیابان، چه در کوچه‌های خلوت و چه خیابان‌های شلوغ و چه در ماشین شخصی با شیشه‌های بالا یا پایین». او در ادامه گفت: «در این شش سال اخلاق خاصی پیدا کردم و حتی به این فکرمی‌کنم که نمی‌خواهم فرزندی به دنیا بیاورم؛ چراکه اینجا جای امنی برای فرزند من نیست. می‌خواهم بگویم اگر می‌خواستند رعب و وحشت در دل من و بقیه به وجود بیاورند، به‌شدت موفق بودند. آسیبی که به ما وارد کردند، وحشتناک بود. تصور کنید که زندگی چهار دختر نابود شد. به نظرم با صحبت‌ درباره ناامن‌کردن فضا برای کسانی که به نظر آنها بدحجاب هستند، دوباره این آتش روشن شد و انگار همه چیز در حال تکرار است». ابراهیمی با بیان اینکه راستش من در‌حال‌حاضر احساسات مختلفی را تجربه می‌کنم، گفت: «احساس خشم دارم، احساس غم و ناامنی و وحشت دارم. اینکه هر لحظه امکان دارد دوباره این اتفاق بیفتد و مهم نیست هدفش من نباشم. مهم این است که اگر این اتفاق تکرار شود، حتی چندین نفر تن‌شان بلرزد، برای من دردناک است؛ چون خودم لمس کردم و حس کردم و اصلا فردی نیستم که بگویم حالا که این اتفاق برای من افتاده، مهم نیست، ‌بگذارید برای بقیه هم این اتفاق بیفتد. من فکر می‌کنم حتی تیتر خبرها در‌این‌باره هم باعث ترس و بدی حال چندین نفر خواهد شد. چه بسا که اسیدپاشی حاصل همین حرف‌ها بود و زندگی ما را نابود کرد و من واقعا نمی‌خواهم دوباره این اتفاق بیفتد ».

به عقیده مرضیه قانونی نیست که از او و دیگر زنان حمایت کند. او می‌گوید: «اگر قانونی وجود دارد، باید جلوی این رفتارها را بگیرد. اگر قانونی وجود دارد و می‌توان از تبصره‌ای استفاده کرد، خواهش می‌کنم جلوی این افراد که رعب و وحشت را به خانه ما می‌آورند، بگیرید. آن هم در شرایطی که ما وضعیت بدی را از نظر روحی و روانی تجربه می‌کنیم. الان وقت ایجاد رعب و وحشت در دل مردم نیست و اگر جایی و قانونی است که این فرد را به دلیل ایجاد رعب و وحشت بازخواست کند، این کار را انجام دهید و از او سؤال کنید برای چه ایجاد رعب و وحشت می‌کند. ذهن من و بسیاری دیگر از زنان و مادران ما و تمام کشور را دچار عذاب می‌کند. شش سال پیش من و سهیلا و مینا و سمیه زندگی‌مان نابود شد،‌ صورت و سلامت و زیبایی ما و تمام زندگی ما از بین رفت. مادران ما پیر شدند. تمام آرزوهای ما و همه چیزهایی را که یک زن 20، 30‌ساله آرزو دارد، نابود کرد. شما را به خدا این کار را نکنید و بگذارید ما که اینجا زندگی می‌کنیم و نمی‌خواهیم از اینجا فرار کنیم، ‌این بلا را سر ما نیاورید ».

این زندگی حق ما نبود

سمیه (سحر) مثماریان، یکی دیگر از قربانیان اسیدپاشی اصفهان است. او به «شرق» می‌گوید: «راستش را بخواهید مدت‌هاست بی‌تفاوت شده‌ام. شما از من می‌پرسید که ترسیده‌ام؟ پاسخم این است که نه! چه بلایی بالاتر از آنچه را تجربه کرده‌ام، می‌خواهند سرم بیاورند. خاطرم هست به من گفتند به خاطر حجابت رویت اسید پاشیدند؛ چون پشت فرمان لباس خواب پوشیده بودی. چون زورم به آنها نمی‌رسد، کاری از من برنمی‌آید و هر تهمتی می‌زنند». او با بیان اینکه من حتی صحبت‌های امام جمعه را نشنیده‌ام می‌گوید: «راستش عصبی می‌شوم. مادرم به من گفت که امام جمعه گفته باید فضا را برای بی‌حجاب‌ها ناامن کرد. کاری از دستم برنمی‌آید؛ ‌اما اگر مرجعی باشد که شکایتم را ثبت کند، حتما شکایت می‌کنم. دلم می‌خواهد پیگیری حقوقی کنم. فکر می‌کنم چون ماجرای ما را کسی پیگیری نکرد، باعث شده که دوباره این حرف‌ها تکرار شود. آنها نمی‌دانند با زندگی ما چه کردند. آسیبی که به من زدند به خاطر شوک عصبی نتوانم هرگز باردار شوم و دیگر نمی‌توانم به ازدواج فکر کنم. حق و حقوق ما را هم ندادند و حالا دوباره دستور ناامنی می‌دهند».‌ مینا آزاده هم تقریبا مثل سحر فکر می‌کند. او به «شرق» می‌گوید: «راستش را بخواهید ما هیچ‌کدام بی‌حجاب نبودیم. من خودم شخصا زمانی که این اتفاق افتاد در حال برگشت از دانشگاه بودم و لباس فرم تنم بود. لباس فرم دانشگاهی تنم بود. مانتوی بلند داشتم و شلوارم بلند بود. سهیلا جورکش از استخر می‌آمد و آرایشی نداشت. مرضیه ابراهیمی و خانم مثماریان هم همین‌طور. ماجرا اینجاست که هرکس تعریف خودش از حجاب را دارد. وقتی با یک پیامک، فردی که ممکن است صلاحیت نداشته باشد، بی‌حجاب و باحجاب را تشخیص می‌دهد، کسی هم تصمیم می‌گیرد فردی را که به نظرش بی‌حجاب است، با اسید مجازات کند». مینا ادامه می‌دهد: «حالا دیگر مدت‌ها گذشته و من 37‌ساله‌ام. قرنیه چشمم و بخشی از مویم از دست رفته و دستانم هم کاملا سوخته و عصبش از کار افتاده. به خاطر شرایط اقتصادی نه توانایی جراحی دارم و نه می‌توانم به پزشک مراجعه کنم و نه شغلی دارم. این نتیجه بلایی بود که به سر من آوردند و نمی‌دانم چطور تقاص پس خواهند داد ».

این ادبیات ممنوع است

امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، در گفت‌وگو با «شرق» در پاسخ به این سؤال که آیا اظهارات اخیر ائمه جمعه اصفهان و خراسان شمالی قابل پیگیری است، گفت:‌ «اگر بخواهیم این اظهارات را دسته‌بندی کنیم، باید گفت این نوع ادبیات و عبارات در میان دو گروه اجتماعی تفرقه و اختلاف ایجاد می‌کند و عده‌ای از جامعه را نسبت به عده دیگر جامعه بدون ارائه مستندات و بدون دلایل کافی و بدون مجوز قانونی وارد موضع‌گیری می‌کند. نتیجه این ادبیات در وهله اول بدون در‌نظر‌گرفتن واکنش‌های افراطی، تفرقه و احساس دوپار‌گی در جامعه است. و در مرحله بعد ممکن است با رفتارهای افراطی زمینه برای بروز خشونت ایجاد شود. این مسئله از نظر حقوقی در قوانین مختلف ممنوع شده». او تصریح کرد: «به‌عنوان مثال این ادبیات برای مطبوعات ممنوع است و اگر مطبوعات چنین حرف‌هایی را منتشر کنند و اقدام به طبع متونی با این مضمون بکنند، حتی بر فرض داشتن مستندات، ‌این ادبیات منجر به تفرقه اجتماعی و نفرت‌پراکنی می‌شود و غیرقانونی است و مطابق قانون بند 4 ماده 6 قانون مطبوعات ممنوع است (‌ماده 6 - نشریات جز در موارد اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی که در این فصل مشخص می‌شوند آزادند. ...4 - ایجاد اختلاف ما‌بین اقشار جامعه، به‌ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی). همین‌طور در قانون فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی گفته شده است که احزاب و گروه‌های مشمول قانون حق استفاده از این ادبیات را ندارند و این کار حتی منجر به ابطال پروانه برای حزب خواهد شد. در ماده 16 این قانون گفته شده که گروه‌های موضوع این قانون باید در نشریات، اجتماعات و فعالیت‌های دیگر خود از ارتکاب موارد زیر خودداری کنند: بند ‌و- نقض وحدت ملی و بند ‌ز - تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینه‌های متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در جامعه ایران ».

این وکیل دادگستری در ادامه با اشاره به مجازات چنین ادبیاتی گفت: «بنا‌براین نوع این عبارات از سوی هر شخصیت سیاسی که معتقد است باید بنا بر تشخیص او بخشی از جامعه را مجازات کنیم، ادبیات نفرت‌پراکن است. گو اینکه مجازات باید بر‌اساس قانون صورت بگیرد (امام جمعه فرموده‌اند که برای بخشی از جامعه فضا ناامن شود. این به معنای تعیین مجازات است و فارغ از اینکه با اصل قانونی‌بودن جرائم و مجازات‌ها در تناقض است و مجری این مجازات و صادر‌کننده حکم باید مرجع قانونی باشد و هیچ‌کدام از اینها در نظر گرفته نشده است) جدا از آن این ادبیات منجر به نفرت و تفرقه می‌شود. از سوی دیگر راهبردهای فرهنگی حجاب که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، در یک بند مشخصا اشاره داشته است که دستگاه‌ها برای تأمین امنیت اخلاقی و آسایش زنان باید اقداماتی انجام دهند؛ بنابراین واضح است که در وضعیت ناامنی هیچ دستاوردی عاید مسئولان فرهنگی نخواهد شد ».