حسین آخانی در گفتوگو با «شرق»:
جریانهای مالی سیاهی پشتپرده ژستهای حیواندوستی قرار دارد
حسین آخانی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: جریانهایی که ماجرای غذارسانی به سگها و گربهها را باب کردهاند، عمدتا از دستهبندیها خبر ندارند. آنها اغلب به چند دلیل وارد این بازی میشوند یا تحت تأثیر فضای مجازی قرار دارند یا این مسئله را به نوعی مبارزه خاموش میدانند.
حسین آخانی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: چند میکروسلبریتی در شبکههای اجتماعی ویدئویی منتشر کردهاند که در یک بیابان سفرهای پهن شده پر از تکههای گوشت و استخوان و در کسری از ثانیه سگهای ولگرد فراوانی از اطراف به این سفره سر میزنند و تکهای غذا برمیدارند و میروند. این ویدئو بار دیگر با واکنش متخصصان محیطزیستی مواجه شده است. متخصصان محیط زیست معتقدند سگهای ولگرد گونههای مهاجم هستند و نباید با غذارسانی به آنها موجب افزایش تعدادشان شد. در یکی، دو سال اخیر چند خبر نگرانکننده درباره حمله گونههای مهاجم به انسان و گونههای طبیعی منتشر شد که ناراحتکننده بود. دریدهشدن یک کودک زبالهگرد در اطراف یزد توسط سگهای ولگرد یا دریدهشدن چند آهو در سرخهحصار توسط این سگها. اما در ایران هرگاه صحبت از اشتباهبودن این کار میشود مدافعان حقوق حیوانات به میان میآیند و با حمله به این اظهارنظرکنندگان حرف آنها را خلاف جهت جریان دوستی با حیوانات میدانند. بخشی از این واکنشهای شدید هم البته به جریان اجتماعی و سیاسی ایران برمیگردد. مخالفتهای سیستمی با نگهدای و حفاظت از سگها، اخبار ریز و درشت کشتار سازمانیافته آنها توسط شهرداریها و اخباری از این دست موجب شده تا خیلیها از آن سوی بام بیفتند و هر اظهارنظری را خلاف واقع بدانند. حسین آخانی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی گروه زیستشناسی یکی از چهرههایی است که به این ویدئو واکنش نشان داده و میگوید که از سوی برخی جریانهای بهظاهر دوستدار حیوانات حتی تهدید به مرگ شده است. او در گفتوگو با «شرق» ابتدا درباره این سوءتفاهم ایجادشده درباره ماجرای غذادادن به سگهای ولگرد و آسیبی که به گونههای طبیعی دیگر میزند، توضیح میدهد و میگوید: «ما روی کره زمین سه گونه موجود داریم. موجودات وحشی که به حیواناتی گفته میشود که به صورت طبیعی در محیط زیست خودشان زندگی میکنند و اغلب هم کاری به کار انسان ندارند. اغلب کشورهای دنیا و سازمانهای بینالمللی مرتبط با محیط زیست هم تلاش میکنند تا محیط طبیعی این موجودات زنده را دستخوش تغییر نکند. اغلب تلاش میشود با ساخت پارکهای ملی و ایجاد مناطق حفاظتشده کاری کرد که به زیستگاه این حیوانات کمترین آسیبها برسد و آنها را در زیستگاهشان حفظ کرد. حتی با گسترش مناطق شهری هماکنون تلاش میشود تا فضای شهری را به صورت طبیعی طراحی کنند تا جانداران، چه گیاه و چه حیوان که به مناطق شهری راه یافتهاند، هم بتوانند در محیطهای طبیعی زندگی کنند. دسته دوم موجودات اهلی هستند. همه آنهایی که انسان آنها را اهلی کرده است. این موجودات اهلی باید در کنترل انسان باشند. جایی که انسان روی تولید مثل، تعداد و جمعیت آنها هم نظارتی داشته باشد و بتواند آن را کنترل کند؛ اما دسته سومی هم وجود دارد که به آنها موجودات مهاجم میگویند. این موجودات مهاجم یا از کشور و سرزمین دیگری توسط انسان به یک سرزمین تازه آورده میشوند و به دلیل اینکه دشمنی در این سرزمین ندارند، تعدادشان زیاد میشود یا اینکه یکی از همین موجودات اهلیشده و تحت کنترل انسان عمدا یا سهوا از محیط تحت کنترل انسان خارج میشود و جمعیتش افزایش پیدا میکند و تبدیل به گونه مهاجم میشود. این نکته را خیلی از مردم نمیدانند. اصولا براساس تغییرات علمی که صورت گرفته موجودات مهاجم یکی از پنج عامل انقراض دیگر گونهها هستند. در مقالهای که بهتازگی در مجله بومشناسی جهانی و حفاظت منتشر شده، تأثیر گونههای مهاجم بر چهارهزارو 635 گونهای که توسط اتحادیه جهانی حفاظت بهعنوان گونههای بهشدت در حال انقراض شناسایی شدند، بررسی شده. نتیجه این مطالعه این بود که ۱۴ درصد از این موجودات در سطح جهانی و ۲۸ درصد در سطح جزیرهای توسط موجودات مهاجم تهدید شدهاند. جالب اینکه در این مقاله موش و گربه بهعنوان دو گونه بهشدت خطرناک برای سایر موجودات معرفی شدهاند».
آخانی همچنین در بخشی دیگر از این گفتوگو به تحلیل جریانهای فعال در این زمینه میپردازد و میگوید: «جریانهایی که ماجرای غذارسانی به سگها و گربهها را باب کردهاند، عمدتا از این دستهبندی خبر ندارند. آنها اغلب به چند دلیل وارد این بازی میشوند یا تحت تأثیر فضای مجازی قرار دارند یا این مسئله را به نوعی مبارزه خاموش میدانند. به هر حال در اسلام سگ موجودی نجس تلقی میشود و اغلب هم در اخبار میخوانیم که ادارات یا شهرداریها به صورت سازمانیافته دست به معدومکردن سگها میزنند. برای همین هم آنها تلاش میکنند با غذارسانی به سگها و محبت به آنها یک گونه مبارزه خاموش را استارت بزنند و اعتراضشان را به این صورت نشان دهند. اگرچه به نظر من مهمترین دلیل این است که دراینمیان یک تجارت پنهانی وجود دارد که در پوشش غذارسانی به حیوانات گردش مالی بزرگی را ایجاد میکند. به هر حال کشور ما برای مشاغل ناسالم هم استعداد فراوانی دارد و چنین چهرههایی از این بازی به بهترین نحو استفاده میکنند. به نظرم نوع واکنشهایی که در این مدت علیه این ماجرا شکل گرفته، هم نشان میدهد که چیزی فراتر از یک مهر و محبت به حیوانات در میان است».
دکتر آخانی در بخش پایانی حرفهایش همچنین به واکنشها به حرفهایش میپردازد و میگوید: «اگر کسی از روی مهربانی حیوانی را دوست داشته باشد، طبیعی است که اولین گونهای را که باید دوست داشته باشد، گونه خودش است؛ یعنی شما نمیتوانید بگویید من به یکی از اعضای گونه خودم فحاشی میکنم و او را تهدید به مرگ میکنم؛ چون دوستدار حیوانات هستم. در این چند روزی که من درباره اشتباهبودن این حرکت در شبکههای اجتماعی صحبتهایی کردهام، از سوی این افراد حتی تهدید به مرگ هم شدهام. به نظرم کسی که حیواندوست است و از روی رحم و شفقت واقعی سعی میکند به حیوانات غذا برساند، هیچگاه چنین کاری را نمیکند. مگر اینکه آن عشق دروغین باشد یا مراودات دیگری مانند تجارت کثیفی در میان باشد».