زهرا نژادبهرام نوشت:
تصمیمات دوگانه و مسئلهای به نام اومیکرون
زهرا نژادبهرام در یادداشتی نوشت: بار دیگر موجی از کرونا کشور را دربر گرفت. البته که با فراگیری جهانی اومیکرون انتظار میرفت ایران هم درگیر این بیماری شود که چنین شد؛ آنهم در زمانی که بعد از واکسیناسیون گسترده بالاخره از روزهای سیاه و تلخ مرگومیرهای زیاد و وحشتناک عبور کردیم و توانستیم میزان مرگومیرها در کشورمان را در محدوده عددهای دورقمی مهار کنیم.
زهرا نژادبهرام در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: بار دیگر موجی از کرونا کشور را دربر گرفت. البته که با فراگیری جهانی اومیکرون انتظار میرفت ایران هم درگیر این بیماری شود که چنین شد؛ آنهم در زمانی که بعد از واکسیناسیون گسترده بالاخره از روزهای سیاه و تلخ مرگومیرهای زیاد و وحشتناک عبور کردیم و توانستیم میزان مرگومیرها در کشورمان را در محدوده عددهای دورقمی مهار کنیم. اما موج جدید کرونا آنهم با سویهای به نام اومیکرون که گفته میشود سرعت انتقالش 10برابر کروناست، دوباره روزهای نگرانکننده درخصوص سلامتی و بیماری را در میان شهروندان زیاد کرده است. طبق آمار ۱۴ بهمن، ۷۷ شهر ایران دوباره در وضعیت قرمز قرار گرفته و این رشد سریع و صعودی بهخوبی نشان میدهد که در چه وضعیت شکننده و نگرانکنندهای قرار داریم. این مسئله که اومیکرون در میان کودکان هم شایع است، نگرانیها را بیشتر میکند. با ترسیم چنین وضعیتی مشخصا ما نیاز به اتخاذ تصمیمهای درست و بهموقعی داریم که بار دیگر خودمان را در وضعیت بحرانی قرار ندهیم. همانطورکه در ابتدا گفتم، رسیدن به چنین شرایطی از نظر میزان ابتلا و مرگومیر در هفتههای قبل چیزی بود که در دو سال گذشته بهسختی به دست آمده بود. نباید فراموش کنیم که حالا ما چیزی حدود دو سال تجربه در زمینه مدیریت کرونا داریم و با این تجربهها بهخوبی میدانیم که یک اشتباه در تصمیمگیری یا زمانبندی آن چه بلایی میتواند بر سر ما بیاورد. اما در همین هفتههای نگرانی برای شیوع اومیکرون و نهایتا رشد صعودی سریعش شاهد رفتارها و تصمیمهای متناقضی از سوی مسئولان بودیم؛ مسئلهای که قطعا پیام خوبی هم به شهروندان نگران نمیرساند. مثلا تأکید بر بازگشایی مدارس از یک سو و تعطیلی سفرهای استانی رئیسجمهور از سوی دیگر بخشی از این تصمیمات نامشخص است. با اینکه حضور تماشاگران فوتبال در فضای باز ورزشگاه آزادی بهصورت محدود و مدیریتشده در بازی ایران و امارات ممنوع اعلام شد، کمی آنطرفتر جمعیت زیادی در فضای سربسته مشغول برگزاری جشنواره فیلم فجر هستند و این یکی دیگر از موضوعاتی است که نشان میدهد باوجود گذشت دو سال از شیوع این همهگیری هنوز وحدت رویه در تصمیمگیری رعایت نمیشود. نتیجه چنین رفتاری البته که اخبار ناگواری خواهد بود. چنین رفتارهایی اصلا ممکن است باور مردم را هم تحت تأثیر قرار بدهد؛ چراکه ممکن است با خودشان فکر کنند که آیا اصلا سویه اومیکرونی وجود دارد یا خیر؟ یا واقعا خطرناک است یا نه؟ بههرحال رفتار و تصمیمات مسئولان این دوگانگی را در دیدگاه شهروندان هم ایجاد میکند و این مسئله در میزان مراعات آنها هم تأثیر دارد؛ مسئلهای که تأثیر مستقیمی روی کاهش یا افزایش میزان درگیری و ابتلا به بیماری دارد. درست است که جمعیت قابلتوجهی در ایران دو دوز واکسن خود را دریافت کردهاند ولی درحالحاضر ضرورت تزریق دوز سوم هم بهشدت احساس میشود؛ مسئلهای که کمک میکند تا مبتلایان به اومیکرون با شدت کمتری بیماری را احساس کنند. این در حالی است که در ایران ۱۰ میلیون نفر اصلا واکسن نزدهاند و جمعیت بزرگی هم ناقص واکسن زدهاند. به نظر میرسد اتخاذ تصمیمات سفتوسختتر برای واکسیناسیون میتواند در مدیریت این وضعیت به ما کمک کند. تجربه بسیاری از کشورها نشان میدهد که جدیگرفتن کارت واکسیناسیون و ارائه آن در اماکن عمومی برای دریافت خدمات توانسته در ترغیب گروه مخالف به زدن واکسن مؤثر باشد. اما این مسئله در کشور ما همچنان جدی گرفته نمیشود. مطالعات تاریخی نشان میدهد که در زمان شیوع آنفلوانزای اسپانیایی هم چنین رویدادی رخ داده است. یعنی در مقطعی مردم گمان کردند که همهگیری تمام شده و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکردند و در ۱۹۲۰ با شیوع مجدد آن با مرگومیرهای بیشتری مواجه شدند. رویدادی که نتیجه کمتوجهی مردم از یک سو و دولتها از سوی دیگر بود. الان هم خیلیها فکر میکنند چون واکسن زدهاند یا خیلیها مبتلا شدهاند دیگر کار تمام است و لازم نیست مراعات کنند. این در حالی است که بیماری مدام در حال تغییر است و اشکال جدیدی به خود میگیرد. چنانکه دیدیم در دو سال گذشته کودکان خیلی کم به بیماری مبتلا میشدند ولی حالا و با شیوع اومیکرون کودکان هم در معرض خطر قرار دارند. همه این مسائل و خطرات پیشرو نشان میدهد که ما باید از تجارب دوسالهمان استفاده کنیم و با یک مدیریت یکپارچه و تصمیمات بهموقع و هماهنگ خودمان را از خطرات احتمالی نجات دهیم.