|

دختری با کفش‌های کتانی در اینستاگرام

بزک‌های اینستاگرام موجب شده تا نوجوان ایرانی بیش از طرح هویت فکری خود متأثر از امواج رسانه‌ای شود. مرکز آمار ایران می‌گوید یکی از موضوعات جذاب برای ایرانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی مقوله سرگرمی است و بر اساس مطالعاتی که از کاربران شبکه‌های اجتماعی انجام شده بیشترین گروه سنی که به موضوع سرگرمی در شبکه‌های اجتماعی اهمیت می‌دهند، نوجوانان و جوانان هستند.

دختری با کفش‌های کتانی در اینستاگرام

بزک‌های اینستاگرام موجب شده تا نوجوان ایرانی بیش از طرح هویت فکری خود متأثر از امواج رسانه‌ای شود.

مرکز آمار ایران می‌گوید یکی از موضوعات جذاب برای ایرانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی مقوله سرگرمی است و بر اساس مطالعاتی که از کاربران شبکه‌های اجتماعی انجام شده بیشترین گروه سنی که به موضوع سرگرمی در شبکه‌های اجتماعی اهمیت می‌دهند، نوجوانان و جوانان هستند.

مطالعات مرکز آمار برای شهروندان بالای 15 سال است اما بررسی میدانی نشان می‌دهد که نوجوانان ایرانی در گروه پرطرفدارهای موضوعات تفریح و سرگرمی هستند. اما منبع تولید سرگرمی، مد و تمامی موضوعاتی که یک نوجوان ایرانی به سراغ آن می‌رود کجاست؟

در پی بسیاری از مشکلاتی که در استفاده بی‌رویه از فضای مجازی و اینترنت و همچنین دسترسی به مطالب و تصاویر خارج از گروه سنی در بین نوجوانان شایع شده بود، تقریباً تمامی پلتفرم‌ها برای خود محدودیت‌هایی قائل شده‌اند. مانند محدودیت سنی عضویت در اینستاگرام یا واتس آپ. اما در عمل این محدودیت‌ها در بین نوجوانان ایرانی دیده نمی‌شود و اگر زمانی اجازه بردن گوشی همراه به مدرسه نداشتند، امروز اغلب نه تنها گوشی همراه دارند بلکه می‌توانند با اطلاعات جعلی در شبکه‌های اجتماعی عضو شده و به حجم وسیع اطلاعاتی که ممکن است بخشی از آن مربوط به گروه سنی آن‌ها نباشد، دست یابند. 

در مقابل خانواده و مدرسه ممکن است رفتار فازی داشته و نوجوان را به جای تربیت و آماده‌سازی ذهنی تنها با باید و نباید استفاده از گوشی همراه مانع شود.

مادری که سواد رسانه‌ای ندارد و قادر به پرورش فرزند خود در دنیای وب نیست و مدرسه‌ای که عموماً استفاده از شبکه‌های اجتماعی را مناسب نمی‌داند، تیشه بر ریشه مصرف می‌زند و نوجوان ایرانی به سمت استفاده پنهانی از شبکه اجتماعی نیز سوق پیدا می‌کند. در این میان نه تنها محتواهای تولید شده از آن او و مربوط به هویت فرهنگی و فکری او نیست بلکه استفاده از آن نیز می‌تواند مضرر بوده و گاه او را به سمت و سویی که نه خانواده و نه مدرسه نمی‌خواهد، بکشاند. نوجوان ایرانی در جذابیت اینفلوئنسرها، پیج‌های انواع اندیشه‌ها و محتواهای تولیدی رگباری از سوی کشورهای دوست و دشمن دیگر بی‌دفاع ایستاده است و تنها توصیه به او ممانعت از مصرف است. اما آمارها نشان می‌دهد که این ممانعت هیچ تأثیری نداشته و همچنان استفاده از شبکه‌های اجتماعی نه تنها با کاهش سن مصرف کننده همراه است بلکه با افزایش نیز مواجه شده است. قلع و قمع موجب شده تا در بسیاری از مواقع نوجوان حتی قادر به تشخیص سره از ناسره نباشد. 

نداند که کجا و چه محتوایی به درد او می‌خورد و در خشم و هیاهو و التهابات دوره سنی خود با هر بلاگر و اینفلوئنسری حتی با تفاوت فرهنگی زمین تا آسمان همراه شود. او را فالو کند و زیر پستش کامنت‌های علاقه‌مندی بگذارد. تنها اقدام آموزش و پرورش در آموزش سواد رسانه‌ای به نوجوانان کتابی است که در دوره دبیرستان تدریس می‌شود. کتابی که به نظر می‌رسد کرنشی در مقابل نیاز این موضوع بوده اما عملاً به روز رسانی نمی‌شود. در حالی که همان کشورهای سازنده شبکه‌های اجتماعی چه در عضویت و چه در مصرف محدودیت‌هایی برای نوجوانان قائل می‌شوند و اینطور نیست که هر نوجوانی به هر محتوایی اجازه دسترسی داشته باشد. تکلیف دخترک و پسرکی که با کفش‌های کتانی خود در اینستاگرام راه می‌رود، می‌ترسد، می‌خندد، فریفته می‌شود و روحش به تسخیر هوش مصنوعی در می‌آید چیست؟