|

نگاهی به هیاهوی رسانه ای مسئولان برای تسریع تعطیلی “بازار حاج یوسف” و سکوت عجیب بعد از آن:

هیاهو برای هیچ!

هشت ماه پیش فضای رسانه ای و خبری استان پر بود از خبر تعطیلی”سرای حاج یوسف” و تسریع این امر مهم. اظهارات قاطعانه برخی از اعضای شورای اسلامی شهر اردبیل و مدیران شهری که همگی بر تعطیلی سریع و نجات جان کسبه و مراجعین به این بازار را بعنوان بزرگترین دغدغه خود برمی شمردند بعنوان سرخط خبرهای استان بود.

هیاهو برای هیچ!

بهرام آقاخانی: هشت ماه پیش فضای رسانه ای و خبری استان پر بود از خبر تعطیلی”سرای حاج یوسف” و تسریع این امر مهم. اظهارات قاطعانه برخی از اعضای شورای اسلامی شهر اردبیل و مدیران شهری که همگی بر تعطیلی سریع و نجات جان کسبه و مراجعین به این بازار را بعنوان بزرگترین دغدغه خود برمی شمردند بعنوان سرخط خبرهای استان بود. آنها تحت تاثیر فضای ملتهب ناشی از فرو ریختن متروپل در صدها کیلومتری اردبیل بودند. بازدید سلسه وار و مسابقه برای انتشار تصاویر نگران و دردمندانه شان در بازار حاج یوسف در کنار دستفروشان و البته در کانالها، سایتها و خبرگزاری ها عمدتا بصورت رپرتاژی شروع شده بود و اظهارات بگونه ای بود که اضطراب و استرس در وجود همه اعم از کسبه و مراجعین به بازار به اوج خود رسیده بود و حتی کار به جایی رسید که برخی از شهروندان تحت تاثیر اظهارت مسئولان شهری، گوشی به دست در مقابل بازار ایستاده بودند تا هرآن ریزش این بازار را بعنوان اولین افراد در فضای مجازی مخابره کنند.

 شهردار اردبیل در 22 خردادماه سالجاری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، با بیان اینکه “احتمال ریزش و تخریب بازار “حاج یوسف” به شدت افزایش یافته است، گفت: این بازار از روز چهارشنبه ۲۵ خرداد ماه امسال تعطیل خواهد شد. محمود صفری با اشاره به اینکه عمر تجهیزات به کار رفته در ساخت و ساز این بازار پایان یافته و احتمال تخریب و ریزش آن جان صدها نفر از شهروندان را تهدید می‌کند، از شهروندان خواست برای جلوگیری از هرگونه حوادث احتمالی از تردد در این بازار جداً خودداری کنند. او با اشاره به اتفاقات ناگوار در حادثه پلاسکو و متروپل بیان کرد: شهرداری اردبیل احساس مسئولیت کرده و نمی تواند درباره خطراتی که شهروندان را تهدید می کند، بی تفاوت باشد.”

یادآوری نسبی وقایع چند ماه پیش نشان می دهد که مدیریت شهری و مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی اردبیل چقدر می تواند تحت تاثیر احساسات و فضای رسانه ای قرار گیرد. به هرحال مسئولان از اخبار خشم مردم آبادان و رفتار آنها علیه مسئولان شهری مضطرب بودند، از سوی دیگر براساس توصیه مشاوران خود نمی توانستند دندان طمع بهره برداری خبری از این واقعه ناگوار را کَنده و از فضای ایجاد شده برای تبدیل تهدید متروپل آبادان به فرصت بازار حاجی یوسف اردبیل به راحتی بگذرند.

اکنون سوالات زیادی از اظهارات وقت مسئولان شهری که نمونه ای از آن مطرح شده متبادر است، سوالاتی که کلید واژه هایی همچون احتمال ریزش بازار، عمر تجهیزات بکاررفته در بازار ، جان صدها نفر از شهروندان و تردد در این بازار، وزن اصلی آنهاست. سوالاتی مثل این که: آیا احساس مسئولیت شهرداری در این خصوص تمام شده و یا اینکه شهرداری می تواند درباره خطراتی که شهروندان را تهدید می کند بی تفاوت باشد؟ و اصولا گذشت روزها و ماهها چقدر در خصوص احساس مسئولیت مسئولان و مدیران و تصمیم گیران شهر و بی تفاوتی شان اثرگذار است؟

علاوه بر اعتراض برخی از کسبه بازار نسبت وضعیت شغلی ومعیشتی شان، چه عواملی باعث سکون و سکوت این موضوع شد؟ چرا مسئولان مربوطه در حالی که برآوردی از امکان تحقق اظهارات و اجرایی کردن تصمیمات خود ندارند اقدام به اظهار نظر می کنند؟ آیا در این راستا اقدامات تبلیغی و لابی گری سیاسی اثرگذار می باشد؟

و در نهایت اینکه آیا اعضای شورای شهر، مدیران شهری و مسئولان استان، می دانند که آنچه بیشترین آسیب را به اعتماد مردم و سقوط سرمایه اجتماعی وارد می کند و در واقع شهروندان را به حال و روز فعلی درمی آورد، همان”هیاهو برای هیچ” است؟!