|

مرور برنامه منتشرشده وزیر پیشنهادی نفت

فروش نفت اوج می‌گیرد؟

روند انتخاب وزیر نفت به‌شدت چالشی بود و برای مدتی خوراک خبری مناسبی برای رسانه‌ها درست کرد و در نهایت وزیری سر کار آمد که کسی حدسش را نزده بود؛ «جواد اوجی» که هنوز دست‌فرمانش مشخص نیست.

فروش نفت اوج می‌گیرد؟

با توجه به موقعیت ویژه ایران در حداقل یک دهه اخیر، با سرکارآمدن هر رئیس‌جمهور جدیدی عملکرد او در چند حوزه به دقت زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد؛ نخست سیاست خارجی و دوم مسائل اقتصادی. دو مسئله که شرایط ویژه کشور آنها را به یکدیگر گره زده است. اقتصاد ایران به گفته بسیاری از تحلیلگران و نیز به باور عموم به سیاست خارجی گره خورده است. از جمله معضل نفت ایران به‌عنوان مهم‌ترین رانه اقتصاد کشور امروز لنگ سیاست خارجی و رفع تحریم است. از‌این‌رو وزیر نفت و سیاست‌های نفتی او با روی‌کارآمدن دولت آقای رئیسی حساسیت زیادی برانگیخت. روند انتخاب وزیر نفت به‌شدت چالشی بود و برای مدتی خوراک خبری مناسبی برای رسانه‌ها درست کرد و در نهایت وزیری سر کار آمد که کسی حدسش را نزده بود؛ «جواد اوجی» که هنوز دست‌فرمانش مشخص نیست. روابط نزدیک او با مسعود میرکاظمی یک چیز می‌گوید و سابقه عملکردش در نفت چیز دیگری. به گفته برخی هرچند «اوجی» مدیر قدرتمندی نیست اما حداقل نفتی است و بازار و روند کار وزارتخانه پیچیده نفت را می‌شناسد و احتمال حرکات محیرالعقول از سمت او زیاد نیست. اما نزدیکی او با «مسعود میرکاظمی» کمی این ارزیابی را تضعیف می‌کند. وزیر نفت پیشین ایران که در زمان وزارتش نشان داد عاشق حرکات خارق‌العاده و آکروباتیک است. او حالا بر مسند ریاست «سازمان برنامه و بودجه» تکیه زده و با بودجه‌ای سروکار دارد با کسری بسیار بالا که عمده آن به دلیل کسری فروش نفت در وزارتخانه‌ای است که حالا قرار است به دوستش، «اوجی» برسد و تا به‌ حال فقط هشت درصد از تعهدات بودجه‌ای خود را محقق کرده است. آیا روی‌کارآمدن اوجی مشکل فروش نفت را حل می‌کند؟ ادعای خودش حداقل این است که می‌تواند. وزیر نفت جدید برنامه‌ای در 22 صفحه منتشر کرده است که مروری کوتاه بر آن شاید چیزی دستگیر آدم کند.

اما پیش از آن سراغی از سخنان نفتی خود رئیس‌جمهوری یا نزدیکان او بگیریم. آقای رئیسی در دوران انتخابات حرف چندانی درباره مشخصا مسئله نفت نزد و به تکرار حرف‌هایی اکتفا کرد که هر رئیس‌جمهور دیگری هم ممکن بود بزند. توقف خام‌فروشی، شعاری که عمرش لااقل 40 سال است و ایضا اتکا بر توان داخلی. این خلاصه حرف‌های رئیسی در دوران انتخابات بود.

اما بلافاصله پس از پیروزی، مشاور ارشد رئیسی در امور انرژی، «علیرضا ضیغمی»، در مصاحبه با یکی از رسانه‌های معتبر انرژی جهان، «اس.اند.پی گلوبال‌پلتس» حرف‌هایی زد که حالا می‌توان نسبت آن را با برنامه‌های منتشرشده «اوجی» سنجید. ضیغمی در آن مصاحبه به «پلتس» درباره مسئله همکاری با شرکت‌های بین‌المللی غربی، نظیر توتال، گفت شخصا تمایل چندانی به این کار ندارد چراکه این شرکت‌ها «غیرقابل‌ اعتماد» هستند. او برای کمبود سرمایه‌گذاری در صنعت نفت بحث همکاری با چین را پیش کشید و گفت بخشی از سرمایه‌گذاری 250میلیارددلاری چین در بخش انرژی خواهد بود و گفت ترجیح به همکاری با چین است چون با ما رفتاری عادلانه دارند. درباره تحریم‌ها نیز گفت موضوعی جداگانه است و ما می‌توانیم در شرایط تحریم هم به ظرفیت تولید چهار میلیون بشکه در روز برسیم و البته توضیح نداد که چطور می‌خواهیم آن را بفروشیم. تولید ایران اکنون چیزی حدود 2.5 میلیون بشکه در روز است.

برخی از این سخنان در برنامه منتشرشده «اوجی» نیز بازتاب دارند. مثلا در یک بند آن ذیل عنوان «بازاریابی . فروش» آمده است: «به‌کارگیری روش تهاتر نفت با کالا و انتخاب مشتریان راهبردی در آسیا از جمله هند و چین». در بند دیگری از برنامه وزیر پیشنهادی دولت ذیل عنوان «اقدامات اساسی و فوریت‌دار در مجموعه وزارت نفت» می‌خوانیم: «تمرکز بر دورزدن و خنثی‌سازی تحریم‌ها و افزایش صادرات نفت و میعانات گازی» که می‌توان از آن نتیجه گرفت «برنامه‌ای فوریت‌دار» یا شاید هم احتمالی برای رفع تحریم‌ها در کوتاه‌مدت در چشم‌انداز وجود ندارد. درباره سرمایه‌گذاری خارجی نیز روی «اوجی» به سمت پکن است: «پیگیری جذب سرمایه‌گذاران خارجی در صنعت نفت از جمله توافق جامع راهبردی با کشور چین».

اما نکته دیگر برنامه «اوجی» صحبت از مدل قراردادهاست. در این بخش برنامه آمده است: «عــدم جذابیت مدل‌ها‌ی قراردادی موجود برای جلب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی». با توجه به بقیه مسائل اساسی مطرح‌شده در برنامه «اوجی» و صحبت‌های «ضیغمی» این بخش به‌ظاهر تزئینی است. مدل‌های قراردادی که جذابیت داشته باشد دارای دو نکته است: یکی اینکه جذابیت عموما برای جذب «غول‌ها» است. بزرگان نفت آمریکایی و اروپایی و مدل جذاب قرارداد برای اینها هم قراردادهای «مشارکت در تولید» است. پس تناقضی اینجا هست که اگر رفع تحریمی در کار نباشد ماجرای قرارداد جذاب اصلا سالبه به انتفای موضوع است. یعنی کسی برای قرارداد نیست که بخواهیم تست سنجش جذابیت قرارداد برایش بگیریم. با این‌ حال در برنامه «اوجی» در توضیح این بند آمده است: «جلب و جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی، راه‌حل کلیدی افزایش ظرفیت تولید است که پیگیری آن مستلزم عزم و اراده جدی و عمومی و پشتیبانی از مجریان کار و حمایت همه‌جانبه مسئولان نظام و مجلس شورای اسلامی در چارچوب‌های قانونی پیش‌بینی‌شده است. به‌عنوان یک مثال عامیانه، صنعت نفت گاو شیرده کشـور است و سرمایه‌گذاری در صنعت نفت به‌مثابه تأمین مداوم خوراک و علوفه آن است و در صورت کاهش و قطع آن، منبع درآمد اصلی کشـور دچار مشــکل خواهد شد. در غیر این صورت کشور دچار آسیب‌های جبران‌ناپذیری خواهد شد». اگر بخواهیم تا حدی نیت‌خوانی کنیم به‌ نظر می‌رسد این بخش اشاره‌ای محتاطانه به این مسئله است که اگر تحریم رفع نشود عواقب جبران‌ناپذیری پیش‌رو است.

مسئله مرتبط با ورود شرکت‌های بین‌المللی بحث میدان‌های مشترک است. در این بخش از برنامه «اوجی» آمده است: «در راستای تعیین تکلیف، تکمیل توسعه و تولید حداکثری از میادین مشترک نفتی و گازی مهم در نواحی خشکی و دریایی اقدام مؤثری صورت نگرفته اســت و در طی سال 92 نسبت به فسخ و کأن لم یکن نمودن برخی از قراردادهای سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی اقدام شده است که به‌عنوان مثال به فسخ قرارداد خارجی توسعه میدان مشترک آزادگان جنوبی و کأن لم یکن نمودن قراردادهای داخلی توسعه فاز 11 میدان مشترک پارس جنوبی و فرزاد آ می‌توان اشاره نمود. بنابراین عدم تکمیل و توسعه و تولید حداکثری از میادین مشترک نفتی و گازی از‌جمله میادین آزادگان جنوبی، فازهای دوم و سوم میدان یادآوران، فاز دوم میدان‌های یاران شمالی و جنوبی و میدان اروند در منطقه غرب کارون در استان خوزســتان و نیز میادین گازی فاز 11 پارس جنوبی، فرزاد آ و فرزاد ب و نیز میدان نفتی اســفندیار در خلیج فارس و نیز طرح‌های نگهداشت توان تولید سایر میادین مشترک از اهم چالش‌های اساسی وزارت نفت است» که اشاره‌ای است به روی‌کارآمدن دولت روحانی و وزارت زنگنه که چینی‌ها اخراج شدند و بنا شد توتال با رفع تحریم‌ها وارد کار شود که نشد و شد آنچه شد.

به‌هرحال مسئله میدان‌های مشترک را بدون هیچ درنگ و تردیدی می‌توان گفت تنها با جذب سرمایه‌گذاری خارجی و ورود «غول‌ها» می‌توان علاج کرد وگرنه تا حالا خودمان یا چینی‌ها انجام داده بودیم.

درباره این موضوع با «مرتضی بهروزی‌فرد» کارشناس اقتصاد انرژی تماس گرفتیم.

تکیه بر داخل شوخی است، بر چین و روسیه بی‌فایده

ابتدا نظر آقای بهروزی‌فرد درباره انتخاب آقای اوجی به‌عنوان وزیر نفت را جویا می‌شویم که می‌گوید سیاسی نیست و در این مسائل داخل نمی‌شود. پس صاف می‌رویم سر موضوع اصلی یعنی برنامه وزیر پیشنهادی. «بهروزی‌فرد» می‌گوید هر برنامه‌ای، چه آقای «اوجی» نوشته باشد چه هرکس دیگر باید گفت مهم‌ترین مسئله تحریم است که فروش نفت ایران را غیرممکن کرده است. ما هم برای توسعه بخش بالادستی و هم بخش پایین‌دستی نیاز به روابط خارجی داریم. پس بهتر است با حفظ عزت با جامعه جهانی وارد تعامل شویم و دیوارها فرو بریزد. می‌پرسیم آیا از برنامه و سخنان وزیر چنین چیزی برمی‌آید؟ جواب این است که وزارت نفت بخشی از دولت است و نگاه به آن از درون این چارچوب معنادار است. وزیر نفت می‌تواند مشکلات را منتقل کند. اما حل مسئله در توان دولت هم نیست بلکه مجموع حاکمیت می‌تواند مسئله را حل کند. می‌گوییم برآوردی که از برنامه وزیر و سخنان افراد نزدیک به دولت می‌شود حرکت به این سمت نیست. جواب اینکه من هم اگر سیاست‌مدار بودم شاید همین را می‌گفتم. ولی از نظر اقتصاد که کار من است اگر تحریم‌ها بمانند و اگر اجماع علیه ایران شکل بگیرد، همین میزان اندکی هم که امروز می‌فروشیم غیرممکن می‌شود و دیگر دورزدن آن هم ممکن نیست. این نفتی که الان می‌فروشیم به شرکت‌های کوچک چینی است مثلا به پالایشگاه دورافتاده‌ای در چین که اصلا مراوده بین‌المللی ندارد. اما شرکتی که در آمریکا یا اروپا کار می‌کند دیگر جرئت نمی‌کند از ما خرید کند. با اجماع همان کوچک‌ها هم نمی‌خرند. من سیاست بلد نیستم اما در اقتصاد امکان رشد بدون تعامل وجود ندارد. درباره حرف آقای «ضیغمی» مشاور انرژی رئیس‌جمهور که گفته بود چهار میلیون ظرفیت تولید ایجاد می‌کنیم چه نظری دارید؟ نظر این است که اصلا ظرفیت 14 میلیون بشکه داشته باشید، وقتی نفروشید می‌خواهید چه کارش کنید. به بندی از برنامه «اوجی» درباره تهاتر نفت با چین و هند اشاره می‌کنیم. «بهروزی‌فرد» می‌گوید تهاتر با فروش هیچ تفاوتی ندارد. اصلا این حرف بی‌معنی است. مثلا «ریلاینس» (غول نفتی هند) نفت ما را می‌خرد؟ اصلا مگر با تهاتر می‌شود کشور را اداره کرد؟ این کار برای دوره قبل از کشف پول است. می‌پرسیم در برنامه اوجی به روش‌های جدید دورزدن تحریم اشاره شده است. جواب می‌شنویم که هیچ شرکتی بین‌المللی طرف حساب ما نمی‌شود. بعضی فکر می‌کنند با محصولات پالایشی می‌توانند درآمدزایی کنند، شاید در بازارهای منطقه‌ای کوچک مثل افغانستان و پاکستان و به شکل مقطعی بشود ولی در حجم بالا غیرممکن است. شما برای صادرات چه فراورده باشد چه نفت به یک زنجیره چهارقسمتی نیاز دارید 1) خریدار که با تحریم وجود ندارد. حالا بر فرض مثال یک مشتری از هند آمد. 2) برای انتقال کشتی نیاز است که بارگیری کند. حالا کشتی هم پیدا شد.3) باید یک شرکت بیمه باشد که محموله را بیمه کند که با تحریم غیرممکن است. گیریم این هم شد. 4) چطور پولش را بگیریم؟ چین مگر شریک استراتژیک ما نیست؟ پس چرا 20 میلیارد دلار پول ما آنجا بلوکه شده؟ حتی برای واکسن و مصارف پزشکی هم نمی‌شود از این پول استفاده کرد چون آن بانک چینی هم حساب تحریم‌ها را می‌کند. چین و روسیه مشکل ما را حل نمی‌کنند. نه اینکه من مخالفت با همکاری با آنها داشته باشم. دو تا مثال برای این دو کشور بزنم. روسیه چرا پروژه «نورداستریم 2» را نمی‌تواند نهایی کند با اینکه آلمان هم اشتیاق دارد. به خاطر تحریم. یا چین که ذخایر عظیم گاز شیل دارد چرا برداشت نمی‌کند که از واردات بی‌نیاز شود؟ اگر تکنولوژی داشت خودش می‌کرد. درباره توجه اوجی به میادین مشترک سؤال کردیم. این کارشناس اقتصاد انرژی می‌گوید یک کلام، برای نگهداشت تولید پارس‌ جنوبی 50 میلیارد دلار پول نیاز داریم. داریم؟ فرض کنید تکنولوژی هم داریم که نداریم. برای فشارافزایی میادین گاز امسال احتمالا مشکل پیدا کنیم و زمستان با کمبود گاز مواجهیم. این وضعیت واقعی ما است. تکیه مطلق بر داخل امروز شوخی است. مسئله وابستگی از 50 یا 70 سال به این طرف مفهومش عوض شده و به معنای انزوا نیست. دوستی مثالی می‌زد که روشن می‌کند مسئله را. فرض کنید کشور الف پنج میلیارد صادرات و پنج میلیارد واردات دارد. یعنی تراز تجاری آن صفر است. کشور ب را تصور کنید که 100 میلیارد دلار واردات و 100 میلیارد دلار صادرات دارد و تراز تجاری آن هم صفر است. اما حذف کدام کشور راحت‌تر است؟ حذف کشور ب برای کسی که حتی نه کالای استراتژیکی مثل نفت، بگویید لواشک از آن وارد می‌کند دردسرساز است. باید تمام تلاشمان این باشد که اقتصادمان را در اقتصاد جهانی تنیده‌تر کنیم.