فرشاد مومنی، اقتصاددان:
این چه بساطی است برپا کردهاید که بقایای سلطنت منحط هم دچار هوسهایی شده است؟/ ما با فساد گستری از طریق کاسب شدن مقامات کلیدی روبرو هستیم/ حکومت با فرار از نظارت به ورطه فساد افتاد
فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه گفت: حکومت ما از طریق فرار از نظارت پذیری خود را به ورطه فساد انداخت و سپس از طریق شوک درمانی، رانت و فساد را ریشه دار کردند.
به گزارش شبکه شرق، فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در نشست «اقتصاد سیاسی فساد ستیزی و فسادگستری؛ مقایسه تطبیقی دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی» با بیان اینکه فساد، هم راستایی بین حداکثرسازی منافع فردی و جمعی را مختل میکند، گفت: هر کوششی که برای شفافیت زدایی، مشارکت زدایی و نظارت ناپذیر ساختن کانونهای اصلی قدرت و ثروت صورت میگیرد به نیرو محرکه فساد تبدیل میشود. اگر کسی بخواهد به شکل اصولی با مساله فساد و دلالتهای فاجعه ساز آن از نظر فقر و فلاکت عمومی، تحمیل وابستگی های ذلت آور به کشور و عقب ماندگیهای تحمیلی فاصله بگیرد، باید این مسئله را آسیب شناسی کنند که چرا افراد برای رسیدن به منافع فردی، منافع جمعی را فدا می کنند؟
شاه به وجود فساد گسترده و عمیق اعتراف کرد
او افزود: متاسفانه چون حکومت ما سوراخ دعا را گم کرده، حتی قادر نیست از نقاط قوت خود در ۱۰ ساله اول انقلاب دفاع کند. اگر قرار باشد فهم عالمانه را فصل الخطاب قرار دهیم، میتوانیم روی مسائل اصلی توافق کنیم. خیلی از کسانی که نفع خود را در مناسبات فعلی میدانند، کارنامه ۱۰ ساله اول انقلاب را نادیده میگیرند و انکار میکنند یا آن را تخفیف میدهند. این حرف پوچی است که میگویند مردم در آن دوره احساساتی بودند پس سراغ فساد نرفتند. این یک حرف پوچ است چراکه اگر مناسبات نهادی ضد فساد وجود نداشت، نمیتوانست ۱۰ سال دوام بیاورد. بنابراین این پرسش مطرح می شود که در آن ده ساله چه کارهایی انجام دادند که توانستند آن فساد فاجعه بار دوره پهلوی را از بین ببرند؟ من به کسانی که از موضع سلطنت طلبی میگویند مردم از فرط خوشی سراغ انقلاب رفته بودند، می گویم نطق شاه در آبان ۱۳۵۷ را مطالعه کنید. او در ۱۲ دقیقهای که صحبت کرد، ۷ بار گفت من به وجود فساد گسترده و عمیق اعتراف میکنم ولی چون چوپان دروغگو بود، کسی باور نکرد. شاه در سوم آبان سال ۱۳۵۵ در گفتوگو با روزنامه کیهان میگوید اگر بار دیگر جهشی در قیمت نفت اتفاق بیفتد، پولهای خود را آتش نخواهیم زد. ببینید چه کارهایی کرده بودند که فرد شماره یک حکومت چنین حرفی را به زبان رانده است و چقدر باید خاک بر سر باشند کسانی که از این ماجراها عبرت نگیرند. این چه بساطی است برپا کردهاید که بقایای سلطنت منحط هم دچار هوسهایی شده است؟
فقط مهندس موسوی رانت منابع طبیعی را شفاف کرد
مومنی خاطرنشان کرد: بزرگترین افتخار برای انقلاب این است که در زمینه ترتیبات نهادی، بسترهای نهادی فساد را خشکانده بود. در دوره سالهای ۱۳۵۳ به بعد سهم رانت منابع طبیعی از تولید ناخالص داخلی تا ۵۵ درصد هم رفته بود اما در دهه اول انقلاب این رانت به ۱۴.۴۴ درصد رسیده بود یعنی بیش از ۶۰ درصد کاهش در اتکای کشور به رانت رخ داده است. در سطح نظری میگویند هرچقدر دامنه اتکای به رانت افزایش پیدا میکند، تولید به حاشیه رانده میشود. یکی از کلیدیترین تصمیمات در ابتدای انقلاب این بود که اندازه صادرات نفت خام از روزی حدود ۴ میلیون بشکه به ۸۰۰ هزار بشکه کاهش داده شد. اینها وعدههایی به مردم داده بودند و به محض روی کار آمدن به وعده خود وفا کردند و همین باعث شد مورد عنایت خداوند قرار بگیرند و یک کارنامه افتخار آمیز را ارائه کردند. از پیدا شدن رانت نفت در اقتصاد ایران تا امروز، تنها دولتی که از موضع صدق ورزی عایدات این رانت را شفاف کرد، دولت مهندس موسوی بود. ایشان تصمیم گیری درباره دلارهای نفتی را به نمایندگان مجلس واگذار کردند و میزان آن رانت اندک منابع طبیعی را شفاف کردند آن هم در شرایطی که درگیر جنگ بودیم. معمولا کسانی که میخواهند فساد کنند هزار و یک دلیل می تراشند که از شفافیت فرار کنند. در جریان جنگی هزاران برابر شرایط غیر جنگی دلیل برای پنهان کاری وجود داشت اما شرافت حکومتگران ما در آن زمان اینگونه بود که با مردم خود رو راست بودند.
او با بیان اینکه بزرگترین زیان ناشی از مناسبات رانتی، به حکومت وارد میشود، گفت: وقتی شفافیت کنار گذاشته میشود، دلارهای نفتی به نام حکومت وارد میشود اما از کانال اشخاص از کشور خارج میشود.
در دوره احمدینژاد ۱۵۰ میلیارد دلار درآمد کشور گم شد
در دوره احمدی نژاد کاری کردند که برخی نمایندگان مجلس گفتند ۱۵۰ میلیارد دلار از درآمدهای کشور گم است. در چارچوب مناسبات فاسد سیستم به سمت ناپایداری ذاتی میرود. ماجرا این است که منابع عمومی به جیب خواص میرود و حکومت در معرض ورشکستگی قرار میگیرد. از این نظر ما در ناحیه خطرناکی قرار گرفتهایم. حکومت باید به این بلوغ فکری برسد که وقتی قبح فساد میریزد، بازنده اصلی خود او است. وقتی سراغ شوک درمانی میروید یعنی شما متقاضی فساد هستید. ما با عدد و رقم این مسائل را نشان دادیم لذا چه در دنیا و چه در آخرت نمی توانند بگویند ما نمیدانستیم.
۷۰ درصد درآمد خانوار صرف اجاره مسکن میشد
مومنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اسناد سازمان برنامه و برخی محققان خارجی درباره حکمرانی پهلوی، بیان کرد: با توجه به بعد خانوار که در آن زمان شش نفر بودند، درصد خانوارهای شهری که تنها در یک اتاق زندگی می کردند از ۳۶ درصد در سال ۱۳۴۵ به ۴۳ درصد در سال ۱۳۵۵ رسیده است. شبکههای سلطنت طلب که میگویند مردم از فرط خوشی دلشان زده شده بود، این موارد را بازگو نمیکنند. خیلیها میگویند رژیم پهلوی بعد از شوک نفتی اوضاعش بهم ریخت درحالیکه فرد هالیدی میگوید از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۲ اجاره بها پانزده برابر شد. در خانوارهای شهری تهران ۶۰ تا ۷۰ درصد کل خانوارها صرف اجاره مسکن می شد. یرواند آبراهامیان می گوید در سالهای پایانی حکومت پهلوی ۶۸ درصد بزرگسالان کشور با سواد بودند و کمتر از ۴۰ درصد کودکان میتوانستند وارد دوره آموزشی شوند. او همچنین با استناد به دادههای سرشماریهای ۱۳۳۵ و ۱۳۴۵ میگوید در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر نسبت تخت های بیمارستانی و جمعیت در کل این دوره رتبه آخر را داشته است.
مومنی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه نباید با مشاهده تجارب گذشته، دست به اقدامات مشابه زد، گفت: ما با فساد گستری از طریق کاسب شدن مقامات کلیدی روبرو هستیم.
ما که میدانیم این ثروت از ارث به شما نرسیده
کسانی که ما زیر و روی آنها را میشناختیم وارد مجلس میشوند و میگویند از همین الآن بگویم من فلان مقدار ثروت دارم. ما که پدر و مادر اینها را میشناختیم میدانیم که این ثروت از طریق ارث به او نرسیده است لذا اگر قرار است هشیار شویم، باید بدانیم چه خبر بوده و ما را به چه سمتی میبرند. جان فران میگوید قبل از شوک نفتی دوران پهلوی، ۶۴ درصد کل جمعیت شهری کشور دچار سوء تغذیه بودند و ۴۰ درصد جمعیت روستایی تغذیه بد در وضعیت حاد داشتند. اینها نتیجه مسئولیت گریزی است.
او در پایان سخنان خود گفت: حکومت ما از طریق فرار از نظارت پذیری خود را به ورطه فساد انداخت و سپس از طریق شوک درمانی، رانت و فساد را ریشهدار کردند. دولتهای بعد از جنگ در زمینه های مختلف تفاوت دیدگاه داشتند اما چرا از یک بسته اقتصادی استفاده کردند؟ پاسخ این است که نفع شخصی برخی حکومتگران ما را به اینجا رسانده است.