تأثیر بازگشت سرمایه به ایران در رشد کارآفرینی
موضوع تأمین مالی برای کارآفرینی در ایران در چند سال گذشته مسئله بغرنجی شده که چند دلیل در آن دخیل است؛ نخست اینکه بخش دولتی و شبهدولتی که در سالهای اخیر منابعی داشتند و به کارآفرینی کمک میکردند، تقریبا با فقر منابع مواجه شدهاند و از تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و... کنار کشیدهاند.
رضا زرنوخی . مدیرعامل صندوق توسعه تکنولوژی ایران
موضوع تأمین مالی برای کارآفرینی در ایران در چند سال گذشته مسئله بغرنجی شده که چند دلیل در آن دخیل است؛ نخست اینکه بخش دولتی و شبهدولتی که در سالهای اخیر منابعی داشتند و به کارآفرینی کمک میکردند، تقریبا با فقر منابع مواجه شدهاند و از تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و... کنار کشیدهاند.
مسئله دوم، نوسانات اقتصادی، تورم و نرخ ارز بوده که باعث شده سرمایهگذاران فعال در حوزه کارآفرینی، این سرمایه را به بخشهایی که در مدت کوتاه بازدهی بیشتر دارند منتقل کنند و از کارآفرینی دور شوند.
اگرچه در داخل کشور تقاضای رو به رشد برای منابع را شاهدیم، اما چالش بزرگتری به نام بازار وجود دارد. یعنی اگر منابعی برای کارآفرینی در ایران در حوزههایی مانند خدمات، صنعت، بازرگانی، سلامت و کشاورزی در دسترس باشد، ظرفیتها فراتر از بازار ایران است. ما نیاز به دسترسی به بازارهای بینالمللی داریم. پس پول خارج از کشور چه از سوی ایرانیان خارج از کشور تأمین شود و چه از سمت منابع غیرایرانی مانند شرکتهای سرمایهگذاری، ظرفیت مازاد تولیدی-خدماتی ایجاد میکند که باید به خارج صادر شود.
به همین دلیل این مسئله تبدیل به کلاف سردرگمی شده که صرفا با ورود پول حل نمیشود. باید بستر تعاملات بینالمللی در زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، انتقال تکنولوژی و به اشتراک گذاشتن بازار ایجاد شود. اگر این مسئله حل شود، تبادل پول و بانک هم فرصت برای جذب منابع خارج از کشور را فراهم میکند.
باید در نظر بگیریم که ایرانیهای خارج از کشور غیر از کانالهای رسمی و تبلیغات، اطلاعات خود را از داخل کشور و از طریق دوستان و شبکههایی که دارند کسب میکنند و با این اطلاعات میدانند در چه حوزههایی میتوانند بازدهی و جابهجایی پول نقد داشته باشند.
حوزه کارآفرینی در مقایسه با حوزههای دیگر مانند بورس، بازار مسکن، معاملات ارز و... حوزه بلندمدتتری است و در آن مسئله خلاقیت، نوآوری و نیروی انسانی بسیار پررنگ است؛ بنابراین با حوزههای دیگر اقتصادی در میزان بازدهی و ریسک مقایسه میشود. ایرانیان خارج از کشور اگر ببینند که سرمایههای حداقلی موجود در کشور در فضای کارآفرینی تزریق میشود و ریسکی منطقی دارد، رغبت پیدا میکنند؛ ولی با ریسکهای تجاری زیاد که معمولا به کسبوکارها وارد میشود، بهخصوص در حوزههایی مانند اقتصاد دیجیتال، آنها از سرمایهگذاری فاصله میگیرند.
اگر شرایط برای سرمایهگذار داخلی مناسب باشد، برای ایرانی خارج از کشور نیز مناسب است؛ ولی اگر شرایط برای سرمایهگذاران داخلی مناسب نباشد، جذابیتی برای ایرانیان خارج کشور هم وجود ندارد.
در سالهای گذشته ما تجربه شرایط مناسب داخلی را داشتهایم؛ بخشی از توسعه اقتصاد دیجیتال ما در 10 سال گذشته ناشی از ورود سرمایههای خارجی بوده که توسط تیمهای ایرانی مدیریت و راهبری شده است. برای مثال شرکتی، پولی از خارج کشور آورده و بخشی از آن را در کارآفرینی شرکتهای بورسی و همینطور بخشهای استارتآپی سرمایهگذاری کرده است.
در زمینه خدمات و تولید موارد سرمایهگذاری دیدهایم که تلفیقی از منابع ایرانی و خارجی بوده و تیمی که سرمایه را به ایران آورده، عملا ایرانی بوده است.
پیش از بحران تحریم و لغو برجام، رویدادهای مختلفی در اروپا در صنعت نفت، پتروشیمی و... برگزار میشد و نشستهایی در اتاق بازرگانی وجود داشت که عمدتا برای معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در ایران بود و اغلب آنها فرصتهای کارآفرینی و نوآوری داشتند.
البته نکته خاصی هم اینجا وجود دارد؛ وقتی منبع سرمایه خارجی باشد، برای ریسک بازگشت پول، دولت ضمانتنامهای میدهد یا بانک مرکزی و وزارت اقتصاد تضمین میدهند و با این کار احتمال از بین رفتن سرمایه بسیار کم میشود؛ ولی اگر سرمایهگذار با هویت ایرانی سرمایهاش را وارد ایران کند، به دلیل چالشهایی که سالها قبل تجربه کردیم و در سالهای اخیر هم داشتیم، با دخالتهای نامناسب بخشهای شبهدولتی یا بهاصطلاح خصولتی، مزاحمتهایی برای کسبوکارها ایجاد میشود.
برای مثال وقتی کسبوکار رشد میکند، بعضا مجبور میشوند که در شرایط نامناسبی آن را واگذار کنند. به همین دلیل معمولا ایرانیهای خارج از کشور با یک هویت بینالمللی که شخصیت حقوقی در خارج از کشور داشته باشد، کار میکنند که اگر مشکلی برایشان ایجاد شود، حمایت قوانین تجاری میان دو کشور از طریق سفارتخانه و بخشهای اقتصادی آن را داشته باشند.
درحالحاضر برای سرمایهگذاری در کارآفرینی شرایط چندان مناسب نیست. با مقررات ناکارآمد قیمتگذاری که در صنایع مختلف ازجمله غذا، دارو و گردشگری داشتیم، عرضه کالا و خدمات افت کرده است؛ هرچند دولت اصرار دارد علیرغم افزایش هزینه اقتصادی، با قیمتهای دستوری این کار را انجام بدهد، اما در مقابل این کار باعث فرار سرمایه از بخش اقتصاد میشود و ظرفیت اقتصاد هم در بخش کارآفرینی شکل نمیگیرد.