تعاونیها راهکار اصلاح ساختار صنعت بیمه
پاشنه آشیل صنعت بیمه در ایران ساختار دولتی آن است. ایران برخلاف کشورهای توسعهیافته که شرکتهای معظم بیمهای در بخش خصوصی دارند، در دهههای گذشته تلاش داشته است که شرکتهای بیمهای را به صورت دولتی اداره کند. در حال حاضر بزرگترین شرکتهای بیمهای کشور دولتی هستند و البته دولت امتحان خود را در بخش اقتصاد بارها و بارها پس داده است.
ذبیحالله اعظمیساردویی . نماینده مجلس
پاشنه آشیل صنعت بیمه در ایران ساختار دولتی آن است. ایران برخلاف کشورهای توسعهیافته که شرکتهای معظم بیمهای در بخش خصوصی دارند، در دهههای گذشته تلاش داشته است که شرکتهای بیمهای را به صورت دولتی اداره کند. در حال حاضر بزرگترین شرکتهای بیمهای کشور دولتی هستند و البته دولت امتحان خود را در بخش اقتصاد بارها و بارها پس داده است. طبیعی است که در صنعت بیمه هم اداره دولتی بیمهها موفقیتآمیز نباشد و ما شاهد باشیم که در برخی رشتههای بیمهای صنعت بیمه زیانهای سنگین را به ثبت برساند.
درحقیقت باید گفت که عارضه اصلی اقتصاد کشور چه در صنعت بیمه و چه در سایر صنایع این است که دولت به بخش خصوصی مجال عرض اندام نداده و بخش خصوصی همیشه در حاشیه بوده است. در مقابل اقتصاد دولتی هم به فشلترین و ناکارآمدترین شیوه ممکن اداره شده و این مسئله باعث خروج سرمایه از اقتصاد کشور و عدم شکلگیری سرمایهگذاریهای جدید در تمام بخشها و از جمله در صنعت بیمه شده است.
از آنسو اقتصاد کلان دولتی و ناکارآمد سبب بروز تورم دورقمی و کاهش قدرت خریداران شده است. در نتیجه کاهش قدرت خرید و کوچکشدن سفره مردم سبب شده که بیمه نوعی خدمات لوکس تلقی شود و مردم به آن تن ندهند. این در حالی است که شما در کشورهای توسعهیافته میبینید که از صدر تا ذیل خدمات و کالاهای مختلف بیمه هستند و ریسک را برای بیمهشدگان تا حد امکان کاهش دادهاند.
بنابراین باید گفت که اداره دولتی اقتصاد از دو سوی ماجرا هم در ساختار عرضه و هم از نظر تقاضا شرکتهای بیمهای را آسیبپذیر کرده و از آنجا که بخش خصوصی در ایران ضعیف است و ضعیف نگه داشته شده، شرکتهای بیمه خصوصی هم اغلب شرکتهای کوچک و خردهپایی هستند که توان جلب رضایت مشتریان خود را ندارند و در محاسبه خسارات و ارائه خدمات بارها موجب انتقاد بیمهشوندگان شدهاند. در نتیجه باید گفت که ساختار صنعت بیمه کشور گرفتار یک سیکل بسته و ناکارآمد است و اگر بخواهیم این سیکل بسته و ناکارآمد را اصلاح کنیم، نیازمند تغییرات اساسی ساختاری و جراحی ساختاری در بخش صنعت بیمه هستیم.
در این میان شاید بتوان گفت که شرکتهای بیمهای که بر مبنای اداره به صورت تعاونی فعالیت میکنند، میتوانند راهکاری برای اصلاح ساختار بیمه باشند؛ چراکه این شرکتها نهتنها با جذب نقدینگی سرگردان مردم به سمت اقتصاد، به توسعه سرمایهگذاری و فعالیتهای مولد با ارزش افزوده بالا برای اقتصاد کشور حرکت کردهاند، که مشارکت مردم در سهامداری شرکتهای بیمهای میتواند باعث اعتماد بهتر همان مردم به صنعت بیمه شود.
بنابراین من فکر میکنم دولت برای برونرفت صنعت بیمه از وضعیت فعلی باید از تصدیگری در این بخش دست بردارد و الگوهای موجود و امتحان پسداده کشورهای توسعهیافته و حتی کشورهای منطقه را برای صنعت بیمه در دستور کار بگذارد. ضمن اینکه از روشهای خلاقانه و مردمنهاد مانند مشارکت تعاونیها در صنعت بیمه استقبال کند.
درحقیقت باید گفت که دولت برای نجات اقتصاد کشور و در نهایت ساختار صنعت بیمه و بحرانی که در انتظار صندوقهای بیمه و بازنشستگی است، راهی جز احترام به بخش خصوصی و بهرسمیتشناختن بخش خصوصی ندارد.
در حال حاضر بحران صندوقهای بیمه و بازنشستگی به عنوان یکی از ابرچالشهای اقتصاد ایران خوانده میشود و دولت ناگزیر است که از تصدیگری در این بخش دست بردارد و قبل از آنکه خیلی دیر شود زمین بازی را به دست بخش خصوصی توانمند و کارآمد بسپارد و با استفاده از الگوهای موفق جهانی و منطقهای ساختار صنعت بیمه را اصلاح کند و از اختراع دوباره چرخ در این صنعت بپرهیزد.