|

رای الیوم بررسی کرد

خاورمیانه جدید با مهندسی فرانسه

یک رسانه عرب زبان با اشاره به سفرهای اخیر رئیس جمهوری فرانسه به لبنان و عراق نوشت، به نظر می‌رسد که ماکرون با استفاده از غیبت دو هم‌پیمان سنتی خود؛ یعنی انگلیس و آمریکا و مشغول بودن آنها به امور داخلی‌شان، به دنبال پذیرش نقش جدیدی برای کشورش در منطقه و تشکیل محور عربی موازی با اتحادیه اروپا برای مقابله با ترکیه به ویژه در پرونده مدیترانه شرقی و لیبی است.

خاورمیانه جدید با مهندسی فرانسه

به گزارش ایسنا، روزنامه رأی الیوم با انتشار یادداشتی به قلم فرح مرقه درباره اهداف سفرهای اخیر امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه به منطقه نوشت: آیا عبدالله دوم، پادشاه اردن نیز به رهبران خاورمیانه‌ای خواهد پیوست که با ماکرون در چارچوب سیاست جدید وی برای ازسرگیری نفوذ در منطقه همکاری می‌کنند؟ طبق گزارش‌های لبنانی و فرانسه، پادشاه اردن طی چند ساعت آینده برای دیدار با ماکرون عازم کاخ الیزه می‌شود.

این درحالی است که رئیس جمهوری فرانسه اخیراً از لبنان و عراق بازگشته است و اینگونه به نظر می‌رسد که او با استفاده از غیبت دو هم‌پیمان سنتی خود؛ یعنی انگلیس و آمریکا و مشغول بودن آنها به امور داخلی‌شان، به دنبال پذیرش نقش جدیدی برای کشورش در منطقه است.

انفجار بیروت و نقطه پرتاب ماکرون

سیاست جدید ماکرون در خاورمیانه زمانی آشکار شد که وی یک روز پس از انفجار بیروت با هواپیمای خود به لبنان سفر کرد تا نقش دولت حامی لبنان را ایفا کند. وی با سفر دوم خود در اول سپتامبر به تلاش برای تحقق اهدافش ادامه داد.

ماکرون در دومین سفر خود پیش از هر رهبر سیاسی با فیروز، خواننده سرشناس لبنانی ملاقات کرد تا بیان کند که او به دنبال نقطه‌ای برای اتفاق نظر لبنانی‌ها بوده که فیروز نمونه و نماد آن است.

ماکرون با این دیدار با یک تیر دو نشان زد چراکه او همزمان در جشن صدسالگی "لبنان بزرگ" و صدسالگی قیمومیت فرانسه بر این کشور حضور یافت و این در واقع صدمین سالروز سقوط حکومت عثمانی‌ها در منطقه بود. ماکرون اینگونه تأکید کرد که قیمومیت از نظر فیزیکی و ظاهری پایان یافته اما در اصل هیچ‌گاه پایان نمی‌یابد و حل و فصل مشکلات لبنان پس از صد سال نیز به دست فرانسه انجام می‌شود و پاریس به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی اجازه بازگشت حکومت عثمانی را نخواهد داد.

بیروت پایتختی است که در اصل زیر پر و بال فرانسه باقی مانده است و در تاریخ معاصر همه به یاد می‌آورند که ماکرون چگونه با سفر به ریاض، لبنان را از معضل بازداشت سعد حریری، نخست‌وزیر سابق این کشور در عربستان رها کرد و همین مساله باعث شد که حریری پس از آزادی حتی پیش از رسیدن به بیروت عازم پاریس شود.

اینگونه است که ماکرون خود را دست برتر در بیروت می‌داند و برای اثبات این مساله نیاز به یادآوری خودنمایی وی در خیابان‌ها و میان ویرانی‌های انفجار بیروت و حتی تهدیدهای سیاستمداران لبنانی به تحریم در صورت مانع‌تراشی در مسیر تشکیل دولت نیست و اینگونه به نظر می‌رسد که پاریس مصطفی ادیب را به عنوان نخست‌وزیر جدیدش تعیین کرده است.

از بیروت تا بغداد

ماکرون به سفر به لبنان اکتفا نکرد و پس از آن عازم عراق شد و در این کشور بر استقلال و مخالفت با مداخلات خارجی در آن تأکید کرد. وی مانند برنامه سفرش به لبنان، علاوه بر نیچروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق در بغداد با رؤسای سه‌گانه این کشور (پارلمان، نخست‌وزیر و رئیس جمهوری) دیدار و گفت‌وگو کرد.

سفر ماکرون به بغداد مانند سفر وی به بیروت جنبه نمایشی داشت. اما موضوع مهمتر این است که به نظر می‌رسد ماکرون دو مأموریت را در بغداد و بیروت دنبال می‌کند و علی‌رغم پرداختن به "نفوذ" ایران در این دو کشور اما این بار چشمش به دشمن دیگری است.

بنابراین درک حضور فرانسه در منطقه مستلزم فهمیدن رقیب پاریس در مرحله کنونی بوده و با وجود تنش‌های مدیترانه، لیبی، عراق و لبنان مسلم است که این رقیب آنکارا است؛ چراکه ریاض، قاهره و ابوظبی با فرانسه متحد شده و به نظر می‌رسد عمان نیز به آنها ملحق شود.

بنابراین اگر اخبار سفر پادشاه اردن به پاریس صحت داشته باشد به نظر می‌رسد که تکمیل کننده تشکیل محور عربی موازی با اتحادیه اروپا برای مقابله با ترکیه به ویژه در پرونده دریای مدیترانه شرقی و لیبی است که یادآور اظهارات مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق درباره "طرح شام جدید" است که انتظار می‌رود مبتنی بر تشکیل یک منطقه اقتصادی در عراق، اردن و مصر باشد و مشخص است که بعدها سوریه و لبنان نیز به آن ملحق خواهند شد.

در هر صورت، نظارت بر فعالیت فرانسه در منطقه ضرر نخواهد داشت؛ نه به این دلیل که فرانسه دارای مأموریتی است که مشغول بودن جهان به پیامدهای ناشی از بیماری همه‌گیری کرونا، انتخابات آمریکا و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا به آن کمک می‌کند، بلکه به این دلیل که امروز فرانسه کشور غربی است که به نظر می‌رسد در تعیین مرزهای اقتصادی و سیاستی در منطقه موثر بوده و به روسیه نزدیک است که حرف نخست را در سوریه می‌زند.