|

هزار داستان آموزش مجازی کلاس اولی ها

«تولد هشت سالگی پسرم بود که از او پرسیدم بهترین خاطره اش تا اینجای زندگی چه بود؟ نگاه عجیب و غریبی کرد و جواب داد، چند روز پیش رفتم مدرسه و با بچه ها فوتبال بازی کردم.

هزار داستان آموزش مجازی کلاس اولی ها

هدی هاشمی- «تولد هشت سالگی پسرم بود که از او پرسیدم بهترین خاطره اش تا اینجای زندگی چه بود؟ نگاه عجیب و غریبی کرد و جواب داد، چند روز پیش رفتم مدرسه و با بچه ها فوتبال بازی کردم. من و مادرش تعجب کردیم که این چه خاطره ای است تا اینکه روزهای اولی که مدارس نصفه و نیمه حضوری شد از مدرسه که آمد با ذوق و شوق تعریف کرد، بابا م‍درسه ما زنگ دارد که بفهمیم کلاس تمام شده است. اینها را که می گوید، راستش به لحاظ روحی به هم می ریزم که این بچه ها اصلا بچگی نکردند.»

این روایت پدر مهیار دانش آموز کلاس دوم ابتدایی است. مهیار از وقتی که ۶ ساله بود با کرونا آشنا شد. درست آن زمان که در اوج شیطنت های کودکانه اش قرار داشت مجبور شد که بازی های کودکانه اش را از پارک های این شهر به خانه ببرد. کلاس اول ابتدایی را با همان آموزش مجازی  پیش برد و حالا که به کلاس دوم رفته با هزار مشکل در آموزش و ارتباط مواجه شده است. پدرش می گوید: اوایل، مدرسه برایش عجیب و غریب بود و حالا آنقدر جذابیت دارد که همیشه از اتفاقات کلاس درس و همکلاسی هایش صحبت می کند. تازه باز هم مدارس مثل روزهای قبل از کرونا باز نشده است. این روایت خیلی از کودکانی است که کلاس اول و دوم را نتوانستند در مدرسه حاضر شوند. کلاس اولی ها و دومی ها آموزش الفبا را نصفه و نیمه یاد گرفته اند. آنها هیچ درکی از مدرسه و مفاهیم آموزشی ندارند. اینجاست که کارشناسان تعلیم و تربیت بر این باورند که کرونا به گروهی از دانش آموزان بیش از بقیه آسیب رساند و آن هم دانش آموزان ابتدایی بویژه پایه اولی ها و دومی ها است. خانواده هایی که دانش آموز کلاس اول و دوم دارند بر این باورند که کرونا روح و روان دانش آموزان شان را به هم ریخته و آنها را بی حوصله و غمگین کرده است.

این روزها دوباره بحث ورود واریانت جدید کرونا به اسم امیکرون به کشور داغ است. ممکن است دوباره آموزش های حضوری نصفه و نیمه ای که یک ماهی است شروع شده تعطیل شود. با اینهمه تصمیم هر چه باشد دانش آموزان خسته اند و والدین کلافه از آموزش مجازی!  خیلی از خانواده ها می گویند که هیچ آموزشی، جای آموزش حضوری را نمی گیرد. خانواده ها از روز اول تدریس مجازی تا به امروز بارها اعلام کردند که از عملکرد دانش آموزان شان رضایت ندارند. ساعت ها باید درگیر درس و مشق فرزندان شان باشند و از کار و زندگی شان به خاطر آموزش بچه ها افتاده اند.

در سوی دیگر هم این معلمان هستند که می گویند نمی دانند که دانش آموز چقدر محتوای کتاب های درسی را یاد گرفته است، چراکه در آموزش مجازی، آموزش چهره به چهره اتفاق نمی افتد و معلمان به جای دیدن چهره دانش آموز، با اکانت شان در دنیای مجازی در ارتباط هستند. پدر مهیار یکی از آن والدینی است که از آموزش مجازی فرزندش کلافه شده است و می گوید: «حدود دو سالی است که پسرم در خانه است کلاس اول را مجازی گذراند و کلاس دوم را فقط دو روز در هفته به مدرسه می رود.

این بچه ها با معلم و همکلاسی هایشان در ارتباط نیستند و همین نرفتن به مدرسه هزار مشکل برایشان ایجاد کرده است. بچه هایی که در آپارتمان زندگی می کنند و همبازی هم ندارند کل زندگی شان در این دو سال ، شده است نشستن پشت لپ تاپ و فیلم دیدن. فرزندم بسختی الفبا را یاد گرفته و حالا که به کلاس دوم رفته است هنوز مشکل روخوانی دارد؛ البته مشکل پسرم فقط آموزشی نیست. اصلا آداب  معاشرت اجتماعی را نمی داند. نمی تواند برای خودش حتی یک بستنی بخرد. با همکلاسی هایش مشکل ارتباطی دارد. مدرسه رفتن فقط یادگرفتن ریاضی و علوم نیست. بچه به مدرسه می رود تا نظم و انضباط را یاد بگیرد. اینها مسائلی است که در این دو سال واقعا پسرم آموزش ندید.»

مادر فاطمه ۷ ساله، او را به یکی از مدارس معروف غیرانتفاعی منطقه یک فرستاده است. او دلش می خواهد که بساط کرونا جمع شود و دخترش هر روز به مدرسه برود. می گوید که برخلاف مدارس دیگر، مدرسه دخترش از همان روزهای اول به طور مرتب البته یک روز در میان، از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ ظهر باز بوده و برای اینکه بچه ها خسته نشوند، کلاس ها را گاهی در فضای باز برگزار می کردند. خانم امیری از اشتیاق روزانه دخترش برای رفتن به مدرسه می گوید و تاکید می کند که روزهایی که فاطمه باید مجازی در کلاس حاضر شود شور و شوق کلاس های حضوری را ندارد و باید با التماس و خواهش او را وارد کلاس کنند؛ چون برای او بیشتر از درس و کلاس، آشنا شدن با معلم و همکلاسی هایش جذاب است و اولین حرفی هم که از زبان او درباره مدرسه شنیده می شود اسم خانم معلم و دوستان صمیمی اش است. خانم امیری البته تاکید می کند که قبل از شروع مدارس تصورش این بوده که باید روزهای سختی را برای فرستادن فاطمه به مدرسه پشت سر بگذارد اما حالا تنها نگرانی اش روزهای مجازی است که باید به زور او را سر کلاس بنشاند.

 کلاس اولی ها درکی از مدرسه رفتن ندارند

گله و شکایت خانواده ها از آموزش مجازی دانش آموزان شان تمامی ندارد. خانواده ها می خواهند که مدارس کاملا بازگشایی شوند و هر روز فرزندان شان به مدرسه بروند موضوعی که مادر درسا ، دانش آموز کلاس اول به آن اشاره می کند. آن طور که او می گوید، دخترش هیچ درکی از درس و مدرسه و حتی معلم ندارد: «من یک دختر دیگر هم دارم که کلاس دهم است، تا قبل از کرونا از همان روز جشن شکوفه ها بچه ها از نزدیک همکلاسی ، معلم و مدرسه را حس می کردند، اما حالا دختر کوچکم فقط تصویری از مدرسه را در ذهن ساخته و نمی تواند به طور کامل با درس ها و حتی معلمش ارتباط درستی بگیرد؛ من چنین مشکلاتی را با دختر اولم تجربه نکرده بودم. البته این روزها دوباره نگرانی از مدرسه رفتن بچه ها به خاطر کرونای جدید و احتمال پیک ششم هم هست. تقریبا داریم به میانه سال تحصیلی می رسیم و واقعا نگران هستم که پس از اتمام کرونا درخصوص مدرسه رفتن دخترم دچار مشکلات جدی شویم، تا جایی که به فکر افتاده ام کم کم به مشاور یا روانشناس مراجعه کنم و از او کمک بگیرم. یکی از مشکلات بزرگی که با دخترم دارم، انجام تکالیف مدرسه است. او فکر می کند که درس و کلاس مدرسه یک جور بازی است، حتی زمان هایی بدون اجازه معلم از پای لپ تاپ بلند می شود و به ساعات درس و کلاس پایبند نیست، هیچ تقصیری هم ندارد، کودکی که هیچ تجربه ای از مدرسه رفتن ندارد، چطور می تواند به نظم و قوانین کلاس درس پایبند باشد. بعضی روزها حتی معلمش هم مستاصل می شود، البته این مشکلات فقط مختص دختر من نیست، وقتی با مادرهای دیگر هم صحبت می کنم، متوجه می شوم که مشکلات به نحوی مشترک هستند و ممکن است نظام آموزشی پایه های اول ابتدایی با مشکلات ساختاری روبه رو شود. بی شک بسیاری از خانواده ها نیازمند یک مشاور آموزشی خبره هستند، ای کاش مدیران مدارس  یا مسئولان سازمان آموزش و پرورش در این باره فکری کنند و با یک اراده جمعی حداقل ماهی یک بار برای خانواده ها به صورت اختصاصی مشاوره های آموزشی درخصوص حل مشکلات آموزش مجازی قرار دهند.»

خانم صالحی پور که پسرش بتازگی به کلاس دوم رفته است، در مورد مشکلات آموزش مجازی می گوید: «من دائما تلفن به دست در حال مشاجره با مدیر مدرسه هستم. چرا که اولا با آن همه هزینه ای که کردیم برنامه ریزی های آموزشی اصلا صحیحی در کلاس وجود ندارد، یا اینترنت قطع است یا معلم نمی تواند ارتباط برقرار کند. دوم اینکه بچه من کلاس دوم است اما هنوز شکل حروف الفبا را نمی شناسد. پسرم در کلاس اول در مدرسه غیرانتفاعی و به صورت غیرحضوری درس خوانده اما حالا که وارد کلاس دوم شده معلم متوجه این نیست که فرزند من هنوز آمادگی فرا گرفتن درس های جدید را ندارد. به غیر از این مشکلات، کل وقت من صرف این شده که بچه را پای لپ تاپ به زور بنشانیم تا حرف معلم را گوش کند. گاهی اوقات آنقدر مقاومت می کند که مجبور می شوم سر او را با دست نگه دارم تا فقط به روبه رو نگاه کند. او در ادامه در مورد مشکلات روحی که برای پسرش پیش آمده می گوید: پسر من دائما ناخن هایش را می جود. وقتی به مشاور مراجعه کردیم به ما گفت فشار روحی زیادی به فرزندتان وارد می کنید. وقتی به حرف های مشاور فکر کردم متوجه شدم من هم مقصر هستم. اما نمی توانم تحمل کنم که فرزندم از بقیه بچه ها عقب بماند. برخی اوقات تصمیم می گیریم چند مدتی به او استراحت دهیم و بگذاریم یک سال از تحصیل باز بماند؛ ولی همان طور که گفتم این خیلی برای ما ناراحت کننده است.» او در مورد تنهایی و انزوای فرزندش می گوید: «پسرم با آنکه ۸ ساله است وقتی به خانه اقوام و فامیل می رویم کنارم می نشیند و تکان نمی خورد. تمام این مشکلات طی این دو سال برای فرزندم به وجود آمده است.»

ایران در جدول تعطیلی مدارس رتبه اول را داشت

چندی پیش معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش آماری ارائه کرد که نشان می داد دانش آموزان در آموزش مجازی افت بسیاری داشتند. علیرضا کمره ای اعلام کرده بود که در دو سال گذشته میزان یادگیری بسیاری از دانش آموزان در همه دروس، بویژه دروس علوم پایه ۵۰ تا ۷۰ درصد افت کرده است که با توجه به تاثیر جدی ای که این دسته از دروس در یادگیری دانش آموزان در پایه های بالاتر دارد چشم انداز خوشایندی ارائه نمی دهد. این حرف ها وضعیت بغرنج آموزش و کوله بار تهی دانش آموزان کشورمان را نشان می دهد. علاوه بر این رضوانه حکیم زاده معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش هم اعلام کرده بود: «تعداد دانش آموزانی که در کارنامه ارزشیابی ، عنوان نیازمند تلاش و نمره قابل قبول گرفته اند بسیار بیشتر شده است؛ البته درصد خوب و خیلی خوب هم کاهش پیدا کرده است. «در کنار این، بتازگی نتایج آزمون تیمز ۲۰۱۹ منتشر شده است؛ البته هر چند دانش آموزان ایرانی در آزمون تیمز ۲۰۱۹ نسبت به آزمون سال ۲۰۱۵ (بجز علوم پایه هشتم) پیشرفت داشته اند؛ اما همچنان نمرات دانش آموزان ایرانی به نقطه معیار بین المللی متوسط و نمره میانی آزمون نرسیده اند؛ این در حالی است که روند نمرات دانش آموزان ایران در پایه چهارم نشان می دهد ایران در سال ۲۰۱۵ در نمره ریاضی دچار رکود و در نمره علوم دچار سقوط شده است و پیشرفت اتفاق افتاده در سال ۲۰۱۹ در مقایسه با رکود و سقوط سال ۲۰۱۵ چندان مطلوب نیست. به عنوان نمونه باوجود صعود اتفاق افتاده در درس علوم، دانش آموزان ایرانی هنوز به سطح نمره سال ۲۰۱۱ این درس نرسیده اند؛ موضوعی که فرهاد کریمی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش کشور به آن اشاره می کند: «نتایج آزمون تیمز مربوط به قبل از کروناست و اگر تیمز ۲۰۲۳ را برگزار کنیم حتما دانش آموزان ما از قبل هم مشکل دار خواهند بود و متاسفانه این دو سال مجازی دانش آموزان را از درس و مدرسه عقب انداخت.

دانش آموزان مان دچار افت تحصیلی شده اند کلاس اول و دوم ابتدایی بیشترین مشکل را دارند این هم به این دلیل است که معلمان، خانواده ها و دانش آموزان به هیچ عنوان با مدل آموزش مجازی آشنا نبودند. براساس ارزیابی که در سال ۹۸ انجام داده بودیم دانش آموزان و معلمان مهارت استفاده از ابزارهای فناوری را نداشتند در کنار این برخی از آنها اصلا دسترسی به ابزارهای فناوری نداشتند؛ بنابراین با این بررسی که ما داشتیم می دانستیم که نظام آموزشی ما توان آموزش های مجازی را ندارد. در کنار این موضوع ۵۵ هفته مدارس کشور تعطیل بود ایران در جدول تعطیل کردن مدارس رتبه اول را داشت و همین موضوعات موجب شد تا نظام آموزش ما لطمه بخورد. بنابراین باید معلمان کلاس های جبرانی را برگزار کنند. معلمان باید تلاش کنند که دانش آموز مهارت خواندن و نوشتن را بهتر از قبل یاد بگیرد.»

حالا که به نظر می رسد هنوز آموزش مجازی ادامه خواهد داشت شاید وقت آن باشد که کیفیت آموزش مجازی کمی بالاتر برود و در زمان هایی که از نظر شیوع کرونا کشور در وضعیت مناسبی است و خطری هم وجود ندارد مدارس با سرعت آموزش حضوری را جایگزین کنند چون تجربه می گوید هنوز باید با روزگار کرونا دست و پنجه نرم کنیم.