|

تجربه کاری با یک کارآفرین

معمولا وقتی برای مصاحبه کاری جایی می‌روید، رزومه شما را ریز به ریز می‌پرسند، به جاهای قبلی زنگ می‌زنند و مدارک تحصیلی شما خیلی برایشان مهم است، به طور خلاصه"چی بودی" برایشان اهمیت دارد.

تجربه کاری با یک کارآفرین

هادی عرب‌مازار- خیلی‌ها میگویند بیگاری کشیدن شده کار با کارآفرینان. اما من میگویم مثال نقض این موضوع هستم. چرا؟ توضیح می‌دهم:

معمولا وقتی برای مصاحبه کاری جایی می‌روید، رزومه شما را ریز به ریز می‌پرسند، به جاهای قبلی زنگ می‌زنند و مدارک تحصیلی شما خیلی برایشان مهم است، به طور خلاصه"چی بودی" برایشان اهمیت دارد.

ولی با یک کارآفرین که صحبت میکنی در همان جلسه اول لبریز از شوق کار کردن می‌شوی، چون نه مدرکت برایش اهمیت دارد و نه کارهایی که کردی، کارهایی که میخواهی انجام دهی برایش مهم است. به طور خلاصه "چی میخواهی بشوی" برایش مهم هست. کمکت میکند تو هدفت برسی و او هم به هدفش برسد.

در حقیقت باید با یک کار آفرین هم مسیر باشی تا از کارت لذت ببری.

در زیر مجموعه یک کار آفرین کار کردن خاص هست.

همه در این مجموعه باهم رفیق هستند. روز اول به روز دوم برسد با همه احساس برادری و خواهری خواهی کرد. اگر در این احساس شریک نشوی، یعنی احساس خانواده بودن را لمس نکنی، به زودی حذف خواهی شد. به نحوی که خودت تقاضای استعفا میدهی.

در یک مجموعه نوآفرین و کار آفرین رفت و آمد نیروی انسانی خیلی طبیعیست، خیلی وقت‌ها می شود در یک سال کل آن تیم عوض شده‌اند و این نشان می‌دهد در آن خانواده نبوده‌اند.

در خانواده بودن یعنی در کنار مصائب بودن،  یعنی تمام دشواری‌های مسیر رفت و آمد، دشواری‌های خانوادگی به خاطر کمتر دیدنشان را به جان میخری برای رشد کردن. هروقت به این نقطه رسیدی میتوانی در یک تیم کار آفرین بمانی و رشد کنی و پیروز شوی.

وقتی با یک کار آفرین کاری میکنی تمامی ظرفیت کاریت شکوفا می‌شود.اونقدر میتوانی کاری کنی که خودت تعجب میکنی. 

یک کار آفرین معلم سختگیری است که بعضی وقت‌ها در لحظه ازش متنفر می‌شوی ولی بعد از چند روز میفهمی که چه کارهای جدیدی را یاد گرفتی.

در این مسیر خسته می‌شوی، فشار کاری تحمل می‌کنی، اما همیشه امیدوار هستی.

در خانواده کارآفرین همیشه جا برای پیشرفت هست

به شرطی که هدف داشته باشی.

و من بعد چند سال تجربه کاری میگویم، پیشرفت‌ها همیشه در گروی سختی‌هاست.