صداهایی از خوی
شامگاه شنبه، زلزله شهرستان خوی را لرزاند. 5 روزی از زلزله میگذرد و مردم در سرما، ترسیده از پس لرزههای متمادی آواره شده اند.
به گزارش شبکه شرق، بسیاری شب های اول را بدون وسیله گرمایشی در کوچه و خیابان گذارندند. تعدادی که خودرو شخصی داشتند، از ترس پس لرزه های متعدد و نبود امکانات اسکان به شهرهای ارومیه و سلماس پناه آورده اند.به گفته عیوضلو فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه ارومیه تاکنون ۷۵۰ نفر از افراد زلزلهزده خوی که در سیستم سپاه ارومیه ثبت شدهاند در چهار مسجد الله اکبر، سیدجواد، موسی بن جعفر و لطفعلی خان ارومیه اسکان داده شدهاند
برخی در مساجد، حسینه ها و سالن های ورزشی اسکان داده شدند وبا کمک مردم و برخی از نهادها تعداد محدودی غذای گرم دریافت کردند. . در این گزارش روایت چند نفر از افرد زلزله زده را میخوانید.
۴ روز بیرون ماندیم
«هیچ خانه ای آنجا سالم نمانده و همه خانه ها آوار شده اند»
« 4 روز بیرون ماندیم و حتی یک چادر نداشتیم که در آن زندگی کنیم. غذا هم مردم تهیه کردند. دولت فقط وعده میدهد؛ چند ماه پیش هم که زلزله آمد دولت هیچ کاری برای ما نکرد و با دو بچه مریض که یکی از آنها مشکل کلیه دارد و دیگری شیمی درمانی میشود نمیدانم تا چه زمانی اینجا ماندگار میشویم. »
از خانه و زندگی خبر نداریم
شب اول برای همه جهنم بود، خانوادههای که ماشین داشتند خوششانس بودند، حداقل سقف داشتند و روی زمین سخت نخوابیدند.
« شبی که زلزله آمد در ماشین خوابیدیم و روز بعد مثل بقیه با چند دست لباس, خوی را ترک کردیم و دیگر از خانه و زندگی مان خبر نداریم.»
« خانه ما خیلی تخریب نشد، فقط خسارت دید اما از ترس زلزله نتوانستیم آنجا بمانیم.»
« نمیدانم تا چه زمانی اینجا هستیم اما تا این لحظه که مسئولان برای ما کار خاصی نکرده اند و بیشتر کمک ها از طرف مردم بوده است. »
هیچ عدالتی در کار نیست
دختری جوان با صدای خجالتی و لهجه شیرین حرف میزند.
« تمام جهیزیه ای که مادرم برای من خریده بود از بین رفت، افتاد و شکست. »
«4 روز در خیابان زندگی کردیم و بیشترین چیزی که به چشم می آید نبود عدالت است. بعضی از مردم سه یا چهارتا بخاری گرفتند و برخی حتی یک بخاری هم ندارند. به ما هم گفته اند باید برای دریافت بخاری ثبت نام کنید. اینجا مردم به خاطر هر چیز و بیشتر از همه یک چادر دعوا میکنند و هرچه هم میفرستند به دست مردم نمیرسد. »
نگران امنیت خانه هایمان هستیم
مردی میانسال در بخش خلوت تر مسجد نشسته اشت. تازه خانهاش را بعد از زلزله پاییز بازسازی کرده بود و الان دوباره خانهاش آسیب دیده و فقط به فکر «خانه» است.
«روز اول کمکهای اولیه به زلزلهزدهها نرسید. مدیران میانی ما در وظایف خود سهل انگاری و سستی کردند و اصلا نتوانستند در لحظات اولیه به مردم کمک برسانند و خودشان هم بحران زده شده بودند.»
« وزیر کشور، وزیر بهداشت و معاون رئیس جمهور به خوی آمدند و از مردم دلجویی کردند. اما نگران امنیت خانههایمان هستیم. همه چیز را همینطور ول کردیم. مثل زلزله مهر ماه نشود که فقط ۱۰ میلیون دادند! »