آقای وزیر نگرانیم ...
این روزها موضوع «مولدسازی» سرمایههای راکد دولت، مرکز توجه جامعه قرار گرفته است. احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدای افتادن تشت مولدسازی را چنان بلند میداند که چرت بیحوصلهترین افراد را هم پاره کرده است و شیوه اجرای آن را به رفتار معتادی تشبیه کرده که برای تأمین هزینه موادش، اموال و اثاثیههای خانهاش را به فروش میرساند.
رسول پاپایی
این روزها موضوع «مولدسازی» سرمایههای راکد دولت، مرکز توجه جامعه قرار گرفته است. احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدای افتادن تشت مولدسازی را چنان بلند میداند که چرت بیحوصلهترین افراد را هم پاره کرده است و شیوه اجرای آن را به رفتار معتادی تشبیه کرده که برای تأمین هزینه موادش، اموال و اثاثیههای خانهاش را به فروش میرساند.
درحالیکه انتظار میرفت نهادها، ارگانها و وزارتخانههای دارای زمین و املاک فراوان، اولین مشتاقان و داوطلبان معرفی املاک مازاد برای مولدسازی و تولید ثروت باشند، ورود عجولانه وزیر آموزشوپرورش و معرفی نزدیک به 500 زمین، مدرسه، خانه معلم و مرکز تربیتی، موجب بهت و حیرت جامعه فرهنگیان شد. همچنین طرح اخبار ضدونقیض مبنی بر قرارگرفتن برخی مدارس خیرساز و مشارکتی و همچنین اردوگاه شهید باهنر تهران بهعنوان باارزشترین سرمایه بیننسلی، زمینهساز نگرانیهایی جدی شد؛ بهگونهای که در سکوت وزرای اسبق آموزشوپرورش که ردای نمایندگی مجلس، معاونت سازمان بودجه، ریاست مدارس سما، ریاست مدارس مفید و عضویت در شورای عالی آموزشوپرورش را پوشیدهاند، تنها حاجیمیرزایی، وزیر پیشین آموزشوپرورش، در واکنش به این ذوقزدگی نوری، زنگ خطر را به صدا درآورد و در توییتی نوشت: «تأمین کسری بودجه از محل فروش املاک و داراییهای آموزشوپرورش حتما مولدسازی دارایی نیست». حساسیت دغدغهمندان و جامعه فرهنگیان به تغییر کاربری و فروش املاک آموزشوپرورش بهعنوان سرمایه بیننسلی، موضوعی نیست که با عینک سیاست به آن نگاه کرد و با سروصدا در دورهای و سکوت در دورهای دیگر، در قبال آن موضع گرفت. آموزشوپرورش بهجز مدرسه و ساختمانهای اداری و مراکز تربیتی، سرمایهای ندارد و اصولا طرح مولدسازی درباره اموال مازاد دستگاههاست. دعوت هرساله آموزشوپرورش از خیرین برای اهدای زمین یا ساخت مدرسه، گواه این است که نهتنها املاک مازادی وجود ندارد، بلکه هر سال این وزارتخانه به دنبال جلب و جذب خیرین برای مدرسهسازی است. بنابراین صیانت و نگهبانی از سرمایههای آموزشی و تربیتی نسل آینده وظیفهای اخلاقی، ملی و شهروندی بوده و فراتر از حبوبغضهای سیاسی و جناحی است. در بودجه سال 97، دولت وقت مصوب کرد برای پرداخت بدهی کارکنان، اوراق بهادار در اختیار وزارتخانهها قرار گیرد تا بدهی کارمندان را پرداخت کنند. برای آموزشوپرورش نیز چهار هزار میلیارد تومان مصوب شد که دوهزارو 700 میلیارد آن را دولت نقد کرد و هزارو 300 میلیارد را اوراق بهادار داد. برای آنکه در مسیر ارائه اوراق به بورس مشکلی ایجاد نشود، همه دستگاهها باید ضمانتی ملکی ارائه میدادند. آن زمان مقرر شد یکی از اردوگاههای نیشابور یا شهید باهنر تهران در رهن بانک قرار گیرد و در نهایت اردوگاه باهنر به بانک معرفی شد. آن زمان تنها بخشهای خارج از کوهپایه و دوران قاجار اردوگاه، با کمک شهرداری و وزارت مسکن نقشهبرداری و بهعنوان ضمانت در رهن بانک قرار گرفت و با درایت مدیران وقت، اقساط بهموقع پرداخت شد و هماکنون سند به نام آموزشوپرورش است. دوستان اصولگرا، بهویژه فعالان رسانهای، به یاد بیاورند که آن زمان واکنشها و حساسیتها به ضمانت و در رهن بانک قرارگرفتن اردوگاه باهنر چگونه بود؟ مگر نه اینکه گذشته چراغ راه آینده است و آزموده را نباید آزمود؟ ایکاش وزیر آموزشوپرورش و دبیر کارگروه مولدسازی این وزارتخانه، قبل از ورود به چنین وادی حساسی از روابطعمومی عریض و طویل و پرهزینه خود، واکنشهای جامعه فرهنگیان، نمایندگان مجلس و افکار عمومی را درباره رهن اردوگاه و حتی بخشنامه تبدیل به احسن املاک مازاد میخواستند و میخواندند. جهت استحضار آقای نوری و برای نشاندادن بازی دوگانه مردان سیاست، در آن زمان آقای حاجیبابایی، رئیس فراکسیون فرهنگیان، با درک حساسیت موضوع به رئیسجمهور نامه نوشت و قرارگرفتن سند اردوگاه باهنر در رهن بانک را موجب «جریحهدارشدن» احساسات فرهنگیان دانست و خواهان برخورد با قید فوریت توسط نهادهای نظارتی شد.
آن زمان شورای شهر تهران هم ساکت نماند و احمد مسجدجامعی حفظ اردوگاه منظریه را وظیفه اخلاقی، عرفی و شهری همگان دانست. به ماجرای رهن اردوگاه باهنر، کمیسیون اصل 90 مجلس نیز واکنش نشان داد و پارسانیا، سخنگوی اصل 90، گفت «افرادی در این زمینه ذینفع هستند و از این رانت استفاده میکنند» و خواهان شفافسازی شد . از نظر نگارنده، این واکنشها با هر نوع انگیزهای صادر میشدند، پیام روشنی داشتند که سرمایههای بیننسلی، بهویژه اگر از جنس مدرسه و مراکز تربیتی باشند، لقمهای گوارا برای بلعنده و هبهای بدون دردسر برای اهداکننده نیست. این روزها وزیر آموزشوپرورش خودش را از ماجرای مولدسازی کنار کشیده و تلاش میکند با پررنگکردن ضرورت ساخت مدرسه در مناطق محروم و اشاره به مدارس کانکسی، تصویری خوشبینانه از ماجرا ارائه کند و بگوید همه چیز خوب است. اما آگاهان به مسائل آموزشوپرورش میگویند: تابستان سال 89 خاطرمان را نگران میکند. آن سال در میان موج نگرانی و هشدار دلسوزان، دولتمردان به راحتی آبخوردن، مدرسه قدیمی و ماندگار مروی با قدمتی بالای 70 سال را به موقوفه مروی که تولیت آن با مرحوم آیتالله مهدویکنی بود، واگذار کردند و مدیرکل وقت تهران به دستور وزیر، مدرسه را تخلیه کرد و دودستی تحویل موقوفه داد. آنها میگویند آقای نوری و تیم حقوقی تکذیبیه آقای حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی را با دقت بخوانند که عمدا یا سهوا قید «هنوز» را به کار برده و میگوید: «هنوز» هیچ تصمیمی برای مولدسازی اردوگاه باهنر نداریم. آقای وزیر، از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد، از تغییرات مدیریتی شما در آموزشوپرورش نگران نشدیم، از رونمایی طرح تغذیه رایگان در مدارس نگران نشدیم، از وعده توزیع 70 وعده شیر رایگان که به مدرسهها نرسیده است نگران نشدیم، از اجرای نیمبند رتبهبندی، بعد از آنهمه هیاهو، نگران نشدیم، اما از وعده شما درباره امن و امان بودن سرمایههای آموزشی و تربیتی نسل آینده نگرانیم . آقای وزیر، وقتی بودجه سازمان نوسازی 15 درصد کاهش یافته است و وقتی معاونان شما از گرفتن بودجه خود هم عاجز هستند، فردای فروش املاک مگر آموزشوپرورش در برابر دولت توان دارد که پولش را پس بگیرد؟ نگرانیم چون دوستان ما در طبقه چهارم ساختمان قرنی خوب میدانند خوندلها خورده شده است تا آموزشوپرورش در حوزه مشارکت مردمی، بیشترین جذب را در بین تمام دستگاهها در چند سال متوالی کسب کند. بااینحال، قطعا نمیدانند اگر مدارسی که با پول خیرین و مشارکت مردم ساخته شده است، فروخته شود، دیگر کسی به مدرسهسازی کمکی نمیکند و با این شیوه اجرای مولدسازی، نهاد تعلیم و تربیت سرمایه بزرگی را از دست میدهد. برای همین اعتقاد داریم اگر افکار عمومی حساس نشود، اگر وزرای پیشین آموزشوپرورش بر اساس مصلحت همچنان ساکت بمانند و اگر فراکسیون فرهنگیان و کمیسیون اصل 90 برخلاف موضعگیریهای خوب و بهنگام در ضمانت قرارگرفتن اردوگاه شهید باهنر، سکوت کنند، اردوگاه شهید باهنر که هیچ، سایر اردوگاهها و مدارس در نقاط مرکزی و گرانقیمت کلانشهرها و حتی مدارس تخریبی و قدیمی وسوسهانگیز میشوند . اگر افکار عمومی حساس نشوند، املاک آموزشوپرورش آنقدر جذابیت دارند که کسی به نسل آینده و آینده مدارس و فضاهای آموزشی فکر نکند. در چنین شرایطی، بهتر است آقای حاجیبابایی که برای رهن منظریه به رئیسجمهوری نامه نوشت، این بار هم تلاش کند فضاهای آموزشی و تربیتی آموزشوپرورش از موضوع مولدسازی مستثنا شوند. کمیسیون اصل 90 تلاش کند تا املاک و اراضی تصرفشده دستگاه تعلیم و تربیت از سوی سایر نهادها، هرچه سریعتر در اختیار مدیران کل استانها قرار گیرد و مجلس محترم بخواهد هرگونه تبدیل به احسن فضاهای مرتبط با تعلیم و تربیت در قالب قانون شوراهای آموزشوپرورش انجام شود. رهبر انقلاب هرگونه هزینهکردن در آموزشوپرورش را سرمایهگذاری تعبیر کرده است. وزیر آموزشوپرورش بهجای ربودن گوی سبقت از همگان در معرفی سرمایههای بیننسلی برای مولدسازی، بهتر است از دبیر کارگروه مولدسازی و معاون کمتجربه خود در سازمان نوسازی بخواهد بهجای فکرکردن به اجرای گردهمایی مدیران نوسازی همراه با خانواده در طرقبه و شاندیز که با شعار مدیریت جهادی هم کاملا در تضاد است، در ایام پایانی سال به دنبال احیای پنج هزار میلیارد تومان طرح محرومیتزدایی و هزارو 500 میلیارد تومان جدول تبصره 14 و سه هزار میلیارد تومان تبصره 5 اعتبار احداث، تکمیل و تجهیز فضاهای آموزشی با اولویت مناطق محروم و مدارس کانکسی در مجلس باشد و بهجای قراردادن مدارس خیرساز در فهرست فروش، برای گرفتن بودجههای ازدسترفته اقدام کند.