شرق در گفتوگو با وحید زمانی، کارشناس حفاظت ژنتیک سناریوهای پیشرو برای حفاظت از آخرین یوزهای آسیایی دنیا در ایران را بررسی میکند
ایمن سازی زیستگاه یا تکثیر در اسارت؟
الان معلوم نیست مسئول مرگ دو فرزند اول «ایران» و همچنین «پیروز» چه کسانی هستند. یعنی حتی نمیدانیم اگر این پروژه به موفقیت برسد هم از چه کسانی باید تقدیر کنیم.
تکثیر در اسارات اولویت اول پروژه حفاظت از یوزهاست؟
پروژههای تکثیر در اسارت زمانی موضوعیت پیدا میکنند که گونه هدف در وضعیت بحرانی قرار گرفته باشد و جمعیتش به حد بحرانی تنزل پیدا کرده باشد. در حال حاضر با قطعیت نمیتوانیم بگوییم که جمعیت یوزها به حدی رسیده که پروژه تکثیر در اسارت اولویت آنها باشد. البته اینکه در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد یوزها در ایران هم نداریم یک ایراد و اشکال بزرگ است، اما به هر روی پروژه تکثیر در اسارات یکی از گزینههاست اما نه در اولویت.
مطالعات ژنتیکی روی یوز آسیایی انجام نشده است
مطالعه کامل ژنوم یوزهای آسیایی و توالییابی آنها به ما کمک میکند که اطلاعات دقیقی از رفتار جمعیتی این گونه در طول تاریخ پیدا کنیم و به این ترتیب بحرانها و چالشهای مهمی را که جمعیت یوزها در طول تاریخ سپری کردهاند، بشناسیم. این شناخت به ما کمک میکند تا تصمیم درستی درباره یوزها در حال حاضر بگیریم و به آنها کمک کنیم تا به عنوان یک واحد پویا در چرخه باقی بمانند. درباره مطالعات در پروژه اخیر اطلاعی ندارم ولی در مجموع در دنیا تاکنون توالی کامل ژنوم یوزپلنگ آفریقایی شناسایی شده ولی این اتفاق برای زیرگونه یوز آسیایی رخ نداده است. اینطور میتوانم بگویم که روی یوز ما تا جایی که من خبر دارم هیچ مطالعه ژنتیکی انجام نشده است.
چرا مطالعات ژنتیکی روی یوز آسیایی انجام نشده؟
علت این امر هم آن است که سازمان حفاظت محیط زیست خیلی بسته عمل میکند و نمونهها را به صورت انحصاری نگهداری میکند. بارها و بارها در نامههای متعددی هم از دانشگاه سمنان هم از دانشگاه کردستان و گرگان از سازمان درخواست نمونه کردیم تا بتوانیم روی آن مطالعاتی انجام دهیم اما با این مسئله موافقت نشد. این مسئله در حالی است که خود سازمان هم مطالعه ژنتیکی خاصی روی یوز انجام نمیدهد. توجه داشته باشید که چنین مطالعات ژنتیکیای لازمه پروژه حفاظت از یوز به شمار میآید و انجام نمیشود.
ابهامات پروژه تکثیر در اسارات
ما الان به عنوان یک پرسشگر ایرانی علاقهمند به حوزه یوز اصلا نمیدانیم که رئیس پروژه تکثیر در اسارت کیست و اعضای تیم آن چه کسانی هستند. از گذشته چنین بود و همین الان هم چنین است و شفافیتی در کار نیست. خود شما الان به عنوان خبرنگار اگر بپرسید که مدیر این پروژه چه کسی است، جوابی نخواهید گرفت. یعنی در همین پروژه کنونی هم ما نمیدانیم چند فرد یوز را زندهگیری کردهاند، کجاها تلهگذاری کردهاند و آیا تلهگذاری با تلفات همراه بوده یا همه موارد موفق بوده است. حتی نمیدانیم برنامه آنها برای یک سال آینده یا پنج سال آینده چیست. یعنی سؤال در این زمینه فراوان است اما کسی پاسخگو نیست. واقعا ما نمیدانیم مثلا چرا کسی را که دامپزشک دام بوده و هیچ تجربهای در زمینه یوزها نداشته، به عنوان مسئول زایمان «ایران» در سال گذشته انتخاب کردند که با اشتباهاتش آن کار را کرد. الان معلوم نیست مسئول مرگ دو فرزند اول «ایران» و همچنین «پیروز» چه کسانی هستند. یعنی حتی نمیدانیم اگر این پروژه به موفقیت برسد هم از چه کسانی باید تقدیر کنیم.
بدون مطالعه ژنتیکی نقشه راه نداریم
بهتازگی نتیجه مطالعاتی در ایتالیا درباره گونه «شنگ» منتشر شده که نه با نمونهگیری تهاجمی از حیوان بلکه تنها با مطالعات ژنتیکی روی سرگین آن توانسته بودند جمعیتش را به درستی تخمین بزنند. این اطلاعات و آمار که به حفاظت یوز کمک میکند، تنها در پناه مطالعات ژنتیکی و جمعیتشناختی حاصل میشود. ما به راحتی با مطالعات ژنتیکی یوز میتوانیم هم تخمین جمعیت را به دست بیاوریم و هم تنوع ژنتیکی و نسبت جنسی را به دست بیاوریم و آنگاه تصمیم بگیریم که برای حفاظت از یوز چه باید بکنیم. اگر همین الان تخمین زده میشود که ممکن است ۴۰ فرد یوز داشته باشیم، وقتی ندانیم که نسبت جنسی آنها چگونه است و چند نر و چند ماده داریم، نمیتوانیم درباره تکثیر آنها ایدهای داشته باشیم.