|

نقدی بر اقدام اخیر شهرداری و شورای شهر با هدف احیای ساخت‌وساز در باغ‌های پایتخت

برج‌باغ یا باغ‌عمارت؟

در عرصه مدیریت شهری تهران یکی از موضوعاتی که همواره واکنش افکار عمومی را برانگیخته، مسئله صدور پروانه ساخت‌وساز در باغ‌های درون‌شهری بوده است.

برج‌باغ یا باغ‌عمارت؟

1 مدیریت صحنه شهر، ارتباط نزدیکی با ذی‌نفعان دارد. در صحنه شهر، سیاست‌های سیاست‌گذاران و تصمیمات تصمیم‌گیران و عملکرد مجریان با سرعت بالایی اثر خود را به ساکنان شهر نشان می‌دهد. بخشی از این سیاست‌ها و تصمیمات و اقدامات، اگرچه اثراتی بطئی دارد و ممکن است با اندکی تأخیر نتایج آنها مشهود شود، اما در یک برآیند کلی، واکنش شهرها نسبت به سیاست‌ها و تصمیمات و اقدامات، کند و تدریجی نیست. در همین زمینه، شکل‌گیری و فعالیت شوراهای شهر در شش دوره اخیر، نقش مهمی در انتقال آگاهی به ساکنان شهر و حساسیت‌ آنها نسبت به سیاست‌ها و تصمیمات داشته است. به گمان من می‌توان مدعی شد مهم‌ترین کارکرد شوراها خارج‌کردن مسیر سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری درباره اداره شهرها از اتاق‌های دربسته به صحنه علنی بوده است. در تمامی این سال‌ها و در شش دوره فعالیت شوراهای شهر، عرصه مدیریت شهری به صحنه پرتکاپو و پرجنب‌وجوش طرح نقدونظرات و گفت‌وشنود درباره مسائل مختلف شهرها تبدیل شده است. به گونه‌ای که امروز، آن دسته از رسانه‌ها و تشکل‌ها و فعالان اجتماعی که مسائل مدیریت شهری را دنبال می‌کنند، به‌خوبی و با دقتی ستودنی سیاست‌گذاری‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات را زیرنظر دارند و آن را به موضوعی برای گفت‌وگوی اجتماعی تبدیل می‌کنند؛ این امر برخاسته از ذات سرزنده شهر است. تشکیل شوراهای شهر در ایران و الزام به تشکیل علنی جلسات آن فی‌نفسه موجب شد بخش مهمی از گفت‌وگوهای منتج به سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در قبال شهرها، به عرصه عمومی راه یابد و به استحضار اهالی شهر برسد و در عرصه افکار عمومی مطرح شود. نتیجه اجتناب‌ناپذیر این امر شکل‌گیری فضای گفت‌وگو و نیز ایجاد فضای کنشگری بوده و هست. شکل‌گیری این فضای گفت‌وگو و کنشگری، موجب شده نمایندگان مردم در پارلمان شهری در مقاطعی که برای سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری اختیاراتی دارند، اراده خود را مطلق و خود را بی‌نیاز از پاسخ‌گویی در برابر افکار عمومی نپندارند. اگر صرفا یک کارکرد مؤثر برای شوراهای شهرها قائل باشیم، به گمان من همین یک نکته کافی است.

2 در عرصه مدیریت شهری تهران یکی از موضوعاتی که همواره واکنش افکار عمومی را برانگیخته، مسئله صدور پروانه ساخت‌وساز در باغ‌های درون‌شهری بوده است. این موضوع در ماه‌های پایانی سال 1382 و اوایل سال 1383، در دوره شورای دوم تهران، در همکاری میان شورای شهر و شهرداری و در برابر بسیاری نگاه‌های حیران، کلید خورد و آفتی را به جان باغ‌های شهر تهران انداخت که 13 سال بعد، و در سال 1396 به اراده شورای پنجم، آن تصمیم نادرست لغو شد و درختان باغ‌های تهران تا حدی روی ثبات و آرامش دیدند. امروز که همان نگاه حاکم بر تصمیمات شورای شهر سال 1383، بر تهران حاکم شده است، شورای شهر در آستانه احیای همان تصمیم نادرست است که می‌تواند آفت آن 13 سال را به جان درختان باغ‌های تهران بیندازد تا ساخت‌وساز و احداث برج‌های بلند در باغ‌های تهران آغاز شود. تصمیمی که برای درک عواقب و عوارض آن، چندان نیاز نیست تخصصی در مسائل شهرسازی و معماری و محیط زیست داشته باشیم.

3 چند سال قبل گفت‌وگویی را با خانم لیلی گلستان در مجله اندیشه پویا ‌خواندم. اواخر گفت‌وگو، ایشان اشاره‌ای داشت به باغ مسکونی، که گالری گلستان و عمارت مسکونی در آن قرار دارد. گفته بود تلاش کرده‌اند این باغ‌عمارت را حفظ کنند و هیچ وقت تمایلی به فروش این باغ نداشته‌اند تا سرنوشتی مشابه بسیاری از باغ‌ها پیدا نکند و به برج و آپارتمان تبدیل نشود. ایشان در آن گفت‌وگو پیشنهاد و ابراز تمایل کرده‌ بودند تا این باغ‌عمارت به مجموعه فرهنگی تبدیل شود و از پیگیری‌هایی خبر داده‌ بود که بی‌نتیجه بوده است. این باغ‌عمارت، اگرچه تنها یکی از باغ‌های باقیمانده تهران است، در دوران حضورم در شورای شهر، تلاش کردم این محل را از نزدیک ببینم تا شاید بتوان با همکاری دوستانی در شورا و شهرداری، مقدمات تبدیل آن را به یک مجموعه فرهنگی فراهم کرد. قراری برای بازدید تنظیم که متأسفانه لغو شد. اخیرا و در روزهای آغازین خردادماه در رسانه‌ها از ایشان نقل شد که این گالری برای همیشه تعطیل خواهد شد، البته بعدا گفته شد فعالیت‌های این مجموعه به صورت آنلاین ادامه پیدا می‌کند. وقتی خبر را خواندم، از ذهنم گذشت که محتمل است تعطیلی گالری، پیام‌آور واگذاری و فروش و احیانا تخریب باغ باشد. به‌ویژه اینکه برخلاف سال‌های 1396 تا 1400 که رویکرد مدیریت شهری در برابر باغ‌های تهران رویکرد حفاظتی بود، در دو سال اخیر دائما ندای آزادسازی ساخت‌وساز در باغ‌ها به گوش می‌رسد. این وضعیت، منطقا سرمایه‌گذاران و سازندگان را مترصد مذاکره با مالکین خصوصی باغ‌های بزرگ و ارائه پیشنهاد خرید این اراضی کرده است. حال بار دیگر، از سوی شهرداری و شورای شهر تهران نداهایی مبنی بر احتمال احیای برج‌باغ شنیده می‌شود.

4 امروز شهرداری و شورای ششم پایتخت پاشنه را ور کشیده‌اند تا با تصویب لایحه‌ای با مضمون «احیای برج‌باغ» صدور مجور ساخت‌وساز در باغ‌های تهران را همچون آن 13 سال مجاز بشمرند. اگر این لایحه که در معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران تهیه شده است مراحل تصویب را طی کند، ساخت‌وساز در باغ‌های تهران مجاز خواهد شد و مالکین معدود باغ‌های باقیمانده شهر همچون مالکین قطعات زمین‌های دیگر خواهند توانست با مراجعه به شهرداری برای احداث ساختمان‌های مسکونی و تجاری و اداری پروانه بگیرند. وقتی سیر تحولات ضوابط و مقررات شهرسازی در مورد نحوه مداخله باغ‌های تهران را بررسی می‌کنیم، یکی از نقاط عطف، مصوبه شورای شهر تهران در دوره دوم است که موجب اجازه ساخت‌وساز گسترده در باغ‌های تهران شد و سه سال بعد یعنی در سال 1396 به عنوان پیوست شماره 3 طرح جامع تهران در شورای‌عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب رسید و به همین منوال، به‌تدریج در ادبیات رایج، مصوبه شورای دوم به مصوبه برج‌باغ شهرت یافت. مصوبه مذکور که ساخت بناهای بلند را در باغ‌های تهران مجاز می‌شمرد، در شورای دوم تهران با نیت حفظ باغ‌ها به تصویب رسید؛ چراکه تلقی طراحان این بود که وقتی مالکین باغ نمی‌توانند از باغ و ساخت‌وساز در آن به لحاظ اقتصادی منتفع شوند، باید به‌گونه‌ای عمل کرد که اجازه ساخت بناهای بلند در سطح اشغالی کمتر از سایر قطعات زمین در این باغ‌ها فراهم شود، تا مالکین برای حفظ بخش باقیمانده باغ تشویق شوند. با وجود این خوش‌بینی اولیه، در روند تحولات سرعت‌گرفتن تخریب همان باغ‌ها مشهود است؛ به واسطه تبدیل باغ به کارگاه ساختمانی در بلندمدت، خاکبرداری‌های عمده، احداث پارکینگ و قطع درختان که مزاحم ساخت‌وساز است. مرور پرونده‌های این ساخت‌وسازها مؤید عدم حفظ باغ است. در بسیاری از موارد با پایان عملیات ساختمانی، عموما ساختمان بلندی بر جای مانده است به همراه اندکی درخت و تعدادی نهال و گلدان. این رویه در سا‌ل‌های 1396 تا 1398 متوقف شد: ساخت برج‌باغ لغو و ممنوع شد، شهرداری صدور پروانه ساخت در باغ را متوقف کرد، و به درخواست شورای شهر رد و اثر برج‌باغ از طرح جامع تهران پاک شد. شگفت اینکه تفکر مبدع برج‌باغ که در شورای دوم پایتخت و در سال‌های 82 و 83 پدیده برج‌باغ را برساخت، امروز مصمم به احیای این آفت و این پدیده مجعول است؛ متأسفانه باید گفت تصویب لایحه‌ای با مضمون احیای برج‌باغ در شورای شهر تهران قریب‌الوقوع است. و اگر چنین شود باغ‌های تهران به کارگاه سنگ و آهن و سیمان و جولانگاه سوداگران املاک تبدیل می‌شوند.

5 نتیجه نامبارک مصوبه برج‌باغ شورای دوم، واردکردن باغ‌های شهر به جریان اقتصاد ساخت‌وساز بود. مالکین باغ‌ها تا پیش از آن، کمتر انتفاع ناشی از ساخت‌وساز در باغ را حق قانونی و مسلم خود می‌پنداشتند. تا پیش از مصوبه شورای دوم در سال‌های 82 و 83 باغ‌ها هرگز بخشی از جریان اقتصاد ناشی از ساخت‌وساز نبوده‌اند. شورای دوم برخلاف اصول زیست‌محیطی و اکولوژیک، در برابر فشار برخی مالکین باغ‌ها تسلیم شد و لایحه‌ای با مضمون ساختمان‌سازی وسیع در باغ‌ها که بعدها به برج‌باغ مشهور شد، به تصویب رساند. این امر سنگ بنای تلقی این امتیاز ویژه، به عنوان یک حق قانونی از سوی مالکین و سرمایه‌گذاران ساخت‌وساز بود. دیگر ارزش‌های اکولوژیک، آینده‌نگری برای شهر، ضرورت‌های محیط زیستی و امثال اینها معیار و ملاک نبود، بلکه در آن 13 سال اصل حق مسلم انتفاع اقتصادی از برج‌سازی در باغ‌ها یک تلقی خدشه‌ناپذیر بود. بعد از تلاش‌های دوره پیشین مدیریت شهری در توقف این روند، اکنون با احیای احتمالی برج‌باغ، بار دیگر این نظریه نادرست و پرشبهه که انتفاع مالی از اقتصاد مبتنی بر ساخت‌وساز در باغ یک حق قانونی است، حاکم خواهد شد. در چنین شرایطی تمام آن تلاش‌هایی که در دوران شورای پنجم پایتخت قصد داشت چشم‌اندازهای تازه‌ای را بر فعالیت و درآمدزایی پایدار و سازگار با حفاظت باغ به روی مالکین آنان بگشاید، به‌سادگی هدر خواهد شد. شهرداری و شورای شهر تهران باید این پیش‌فرض را کنار بگذارند که «مالک باید از ساخت‌وساز در باغ، بهره اقتصادی ببرد». این پیش‌فرض، به حفظ باغ منتج نمی‌شود. بی‌هیچ گفت‌وگو، نتیجه منطقی این پیش‌فرض، صدور مجوزهای ساخت‌وساز وسیع در باغ‌های تهران است. حفاظت از باغ، با ساخت‌وسازهای وسیع و برج‌سازی در باغ سازگار نیست. توصیه ما به شهرداری و شورای شهر تهران این است که ساخت‌وساز در باغ را بار دیگر تبدیل به یک حق قانونی نکنند. تا پیش از مصوبه شورای دوم، هیچ‌کس و حتی مالکین این باغ‌ها قائل به چنین حقی نبودند. ساخت‌وساز در باغ، حق نیست. امتیاز ویژه است.

6 به صواب نزدیک‌تر است اگر شهرداری و شورای شهر تهران انتفاع مالکین باغ‌های پایتخت را به اشکال دیگری تأمین کنند. مگر نه اینکه امروز بخش قابل توجهی از خانه‌های قدیمی و کهنسال مرکز شهر، به جای تخریب و نوسازی و تبدیل به ساختمان‌های پنج شش طبقه، تبدیل به اماکنی فرهنگی، هنری و البته اقتصادی شده‌اند؟ و مگر نه اینکه حیات مدنی امروز شهرهای ما چنان به استقبال این پاتوق‌های جدید فرهنگی، هنری رفته است که کوچه‌کوچه مرکز شهر و بسیاری از محله‌ها مملو از آنهاست؟ این بخشی از فرهنگ تازه شهرنشینی ماست که در نشست‌های فرهنگی، در نمایشگاه‌ها و گالری‌ها، در کافه‌ها و در فضاهای گفت‌وگوی جمعی بروز و ظهور پیدا می‌کند. چرا شهرداری و شورای شهر تهران با ارائه امتیازات تشویقی، مالکین باغ‌های قدیمی شهر را به این سمت‌وسو سوق نمی‌دهند تا این باغ‌ها نیز به جریان جدید حیات مدنی شهر پیوند بخورند؟