|

فاضلی، جامعه شناس:

بودجه «خانه اندیشمندان» 3 میلیارد تومان است، «خانه مداحان» 9 میلیارد تومان

عضو هیات علمی سابق دانشگاه شهید بهشتی گفت: بودجه شهرداری برای حقوق فرهنگی شهروندان بسیار ناچیز است، در جلسه، نماینده شهرداری یعنی معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری مطرح کردند بودجه فرهنگی و اجتماعی که به خانه اندیشمندان اختصاص یافته سه میلیارد تومان است. این در حالی است که به خانه مداحان ۹ میلیارد تومان بودجه اختصاص یافته است.

بودجه «خانه اندیشمندان» 3 میلیارد تومان است، «خانه مداحان» 9 میلیارد تومان

به گزارش شبکه شرق، خانه اندیشمندان علوم انسانی؛ با سابقه ای ۱۲ ساله، اکنون مرکز توجهات افکار عمومی در ایران و بعضا جهان شده است؛ زیرا خانه اندیشمندان علوم انسانی، محل رفت و آمد هزاران دانشجو و اهل فکر، استادان و فرهیختگان دانشگاهی، و عوام اهل فکر و علم و طبقه فهیم بوده است. این نهاد مدنی با سابقه و با حفظ استقلال علمی، باعث شده به طور نسبی جایگاه تقریبا مستقلی به خود اختصاص بدهد و با برگزاری جلسات سخنرانی، و ورود جمعیت پرشمار به آن، سرمایه اجتماعی بسیار وزین و مهمی را برای خانه، مردم و کشور فراهم آورد. اما حالا نماینده شهردار می‌گوید که مدیریت خانه، همسو با نیروهای انقلابی و ارزشی نبوده و قرار است مدیریت آن به همین دلیل تغییر یابد. محمد فاضلی عضو هیات علمی سابق دانشگاه شهید بهشتی، و یکی از اعضای هیات مذاکره کننده با نماینده شهرداری، در این باره دیدگاه و نظرات خود را مطرح کرده است.

خانه اندیشمندان علوم انسانی متعلق به حوزه دانشجویان و استادان حوزه مباحث نظری است چرا دولت به مفهوم حاکمیت به معنای اعم، و شهرداری به معنای اخص در حال حاضر روی خانه اندیشمندان علوم انسانی دست گذاشته، قرار است در صورت تصرف آن، این خانه را تبدیل به چه پروژه جدیدی بکند؟

جلسه ای دیروز با حدود ۸ استاد در رشته های مختلف و با حضور مدیرکل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری به نمایندگی از شهرداری در خانه اندیشمندان تشکیل شد. نماینده شهرداری گفتند، نمی خواهند خانه اندیشمندان را تعطیل کنند، بلکه می خواهند استادان انقلابی، و بسیجی، در خانه اندیشمندان حضور پر رنگ تری داشته باشند. ادعای شهرداری این است که مجموعه ساختمان و فضاهای خانه اندیشمندان گسترده است، در حالی که مدیریت قادر نبوده از این فضا به طور کامل استفاده بهینه به عمل بیاورد. این ها برای آن که از همه فضاها استفاده بشود بنابراین دنبال آن هستند تا مدیریت خانه را تغییر بدهند.

 

در این باره ملاحظات شما و دیگر همراهانتان چیست؟

البته شهرداری تهران در پیامی در اینستاگرام یا دیگرشبکه های اجتماعی اعلام کرده اند عملکرد خانه اندیشمندان همسو با آنچیزی که هدف های انقلابی و ارزشی می نامند نیست، و قبلا ابراز ناخشنودی کرده بود. اما کاری که شهرداری دارد انجام می دهد از چند حیث قابل نقد است:

اول. شهرداری فضاهای متعددی از جمله ده ها فرهنگ سرا و سالن های اجتماعی در سراسر تهران در اختیار دارد و به راحتی می تواند آن ها را در اختیار استادان ارزشی و انقلابی و ... قرار دهد.

دوم. خانه اندیشمندان تاکنون دارای فضای متکثری بوده، و همه استادان با هر جهت‌گیری فکری، در برنامه های گوناگون حضور و مشارکت داشته اند. بنابراین با تغییر در سیستم مدیریتی خانه اندیشمندان، چیزی که اتفاق می افتد حضور گسترده تر استادان انقلابی نیست، بلکه تنگ کردن فضا برای استادانی هست، که مستقل هستند و احیانا ممکن است متفاوت بیندیشند.

سوم. شهرداری قصد دارد مدیریت خانه اندیشمندان را از اختیار مدیریت فعلی خارج کند، اما حتی اگر خانه اندیشمندان فقط به اندیشمندان و استادان غیر همسو با آقای زاکانی، تعلق داشته باشد که این گونه نیست، باید گفت این دست از استادان نیز حق دارند در فضای پایتخت، خرده مکانی اختصاصا به خود را در اختیار داشته باشند. شاید نزدیک به ۸۰ درصد استادان و اندیشمندان علوم انسانی کشور در تهران مستقر هستند. این اندیشمندان جز خانه اندیشمندان جای دیگری ندارند، به ویژه با ایجاد محدودیت های سیاسی و امنیتی در دانشگاه ها، هیچ فضا و فرصتی به استادان داده نمی شود تا در دانشگاه ها حضور داشته باشند، و فعالیت بکنند.

اما این که شهرداری ادعا می کند چون ساختمان و بودجه این مرکز را پرداخت می کند پس حق دارد سیاست های خودش را اعمال کند، از آن جا که شهردار بودجه را از عوارض دریافتی از شهروندان پرداخت می کند، هزینه کرد بودجه مذکور نیز باید برای تامین حقوق شهروندان باشد. بنابراین شهروندان حق دارند جایی داشته باشند که در آن گفت وگوی فکری و فرهنگی و همچنین گردهمایی هایی برای بحث و گفت و گو مستقل از دخالت شهرداری داشته باشند.

 

بودجه خانه اندیشمندان علوم انسانی چقدر است؟

البته بودجه شهرداری برای حقوق فرهنگی شهروندان بسیار ناچیز است، در جلسه، نماینده شهرداری یعنی معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری مطرح کردند بودجه فرهنگی و اجتماعی که به خانه اندیشمندان اختصاص یافته سه میلیارد تومان است. این در حالی است که به خانه مداحان ۹ میلیارد تومان بودجه اختصاص یافته است. حال اگر مداحان که خودشان دارای کسب و کار وسیع و درآمد هستند، بتوانند ۹ میلیارد تومان دریافت کنند، چگونه است که برای خانه علوم انسانی کشور با دارای هزاران دانشجو و استاد ۳ میلیارد تومان در سال اختصاص می یابد؟

حال به اعتبار این بودجه ناچیز، آیا شهرداری حق دارد جهت گیری فکری فرهنگی فعالیت های خانه اندیشمندان علوم انسانی را تعیین بکند؟ از این رو شهرداری در جایگاه و مقامی نیست که بتواند برای اندیشمندان کشور تعیین تکلیف بکند.

 

 

آقای دکتر آینده این وضعیت را چگونه می بینید، آیا خانه اندیشمندان از دست نیروهای علمی متخصص در حوزه علوم انسانی خارج می شود؟

آنچه تا کنون تجربه کرده ایم به هر حال شهردار از زورو زر کافی و همچنین از حمایت و پشتیبانی نیروهای متعدد دیگربرخوردار است. بنابراین اگر شهردار نخواهد در خواسته و تصمیم اش تجدید نظر بکند، بعید می دانم که استادان علوم انسانی که امروزه جزو بی قدرتان جامعه هستند، بتوانند در مقابل آنان کاری بکنند. اما نکته مهم آن است که اگر شهردار بتواند چنین پیروزی را به دست بیاورد این پیروزی تبریک گفتن ندارد. چون پیامدهای خواسته و ناخواسته و پیامدهای منفی این پیروزی دامن خود حاکمیت و مدیریت شهری را خواهد گرفت. خانه اندیشمندان خرده فضایی کوچک برای گفت و گو، تعامل، و فضای تنفس فکری و فرهنگی در جامعه است. بستن این پنجره ها و فضاها در نهایت دستاوردی را برای خود حاکمیت و حکمرانی شهری نخواهد داشت. جز این که طبقه متوسط شهری و طبقه فهیم و طبقه عامل اهل فکر را سرخورده تر، و خشمگین تر می کند.

به عبارت دیگر اگر ماهیت این فضا عوض ، و به فضای مداحان و صدا وسیما یا به فضاهای رسمی حاکمیتی تبدیل شود. دیگر جمعیتی که به چنین فضایی جذب می شدند، جذب نخواهند شد. معنایش این است که آن موقع نیاز شهروندان بی پاسخ می ماند و سرخوردگی و خشم تولید می شود. امیدوارم حکمرانی شهری و کسانی که در حاکمیت احساس مسئولیت می کنند و عقلانی می اندیشند با نگاه بلند مدت و پایدار به شهر تهران و خانه اندیشمندان و دیگر فضاهای شهری شبیه این نگاه کنند. بخشی از التهاب و نارضایتی عمیقی که در جامعه و به ویژه در تهران وجود دارد، فقط ناشی از فقر و تورم نیست، بلکه، ناشی از تنگنای حضور فرهنگی و حضور اجتماعی در فضای شهری هم هست. و این تنگنای حضور فرهنگی و اجتماعی، برای شهروندان، تنگی تنفس ایجاد می کند. این در حالی است که استادان ارزشی و انقلابی ده ها شبکه رادیویی و تلویزیونی کشور در اختیارشان قرار دارد.

 

منبع: خبر آنلاین