|

گزارش میدانی «شبکه شرق» از خلازیر

آن روی سکه، ما قاچاقچی نیستیم

تصاویر ویدئویی از حادثه نشان می‌داد که ماشین‌های تیم تخریب با سیم بکسل به ستون‌های ساختمان متصل شدند. وقتی ماشین‌ها حرکت کردند، در عرض چند ثانیه اسکلت بتنی از هم پاشیده، روی ساختمان سمت راستی می‌افتد و بعد ساختمان‌ها به صورت دومینو وار فرو می‌ریزند. ۵ تن جان باختند و تعدادی راهی بیمارستان شدند، از حال آن‌ها هم خبری نیست. محلی‌ها می‌گویند هنوز چند نفر زیر آوار هستند.

آن روی سکه، ما قاچاقچی نیستیم
فرانک جواهری روزنامه نگار

وقتی از میدان ثارالله؛ در خیابان بهشتی به سمت جنوب حرکت می کنید، بوی تند فاضلاب که از جوب‌ها بالا می‌زند، تازه واردان  را میخکوب می‌کند. کنار یک زمین گودبرداری شده، اسکلت فلزی کج و معوجی وسط یک زمین خالی  جاخوش کرده است. شبیه یک آدم خسته است که می‌خواهد بنشیند. جلوتر  چند نفر زیر سایه درختان مشغول مواد کشیدن هستند.  

جوب‌ها پر از آشغال و  آب گندیده است. کارگاه خیاطی داخل مغازه، کرکره‌اش تا نیمه بالاست، کمی خم شوید کودکان مشخص  می‌شوند  که پشت چرخ‌های خیاطی مشغول کارند. یک دفعه از کنارتان ماشین‌های لوکس چند میلیاردی رد می‌شود که اسمشان را هم نشنیده‌اید. ساختمان نوساز با نمای سفید یخچالی، کنار ساختمان فرسوده‌ای که انگار با یک اشاره فرو می‌ریزد، ‌ترکیبی ایجاد کرده که شما را مطمئن می‌کند، یک جای کارِ این محله و شهر اشکال دارد.  این محله بخشی از ناحیه ۳ منطقه ۱۹ شهرداری است که از قرار  عمر مفید دوره ریاست شهردار ناحیه آن سه ماه است! به گفته مدیران شهری  در حوادث سال گذشته در همان روزهای اول مردم با در دست داشتن کاغذهایی شروع به دیوارکشی کردند و دقیقا در همان روزها ۱۵۰ هکتار از زمین‌های موجود دیوارکشی شد.

 

فاجعه خلازیر

 این محله همان جایی است که یکشنبه ۱۵ مرداد عملیات تخریب یک ساختمان غیر مجاز توسط شهرداری جان پنج نفر را گرفت.  تصاویر ویدئویی از حادثه نشان می‌داد که ماشین‌های تیم تخریب با سیم بکسل به ستون‌های ساختمان  متصل  شدند. وقتی ماشین‌ها حرکت کردند،  در عرض چند ثانیه اسکلت بتنی از هم پاشیده، روی ساختمان سمت راستی می‌افتد و  بعد ساختمان‌ها  به صورت دومینو وار فرو می‌ریزند. ۵ تن جان باختند و تعدادی راهی بیمارستان شدند، از حال آن‌ها هم خبری نیست. محلی‌ها می‌گویند هنوز چند نفر زیر آوار هستند. می‌گویند، ساختمان آخری روی یک ساختمان دو طبقه آوار شده که زیرزمینش یک کارگاه خیاطی بوده است. کارگران، مهاجر افغانستانی بودند و خانواده‌ها هرچه به آن‌ها زنگ می‌زنند، کسی گوشی را بر نمی‌دارد. ، اما نمی‌شود، مطمئن شد. راه تماسی نیست و سخنگوی آتش‌نشانی می‌گوید، عملیات جست‌وجو به پایان رسیده است و دستگاه خودروی آتش نشانی محض احتیاط در محل حضور دارد.

 

ساختمان‌ها مثل قارچ بالا رفته‌اند

داخل خیابانی که حادثه رخ داده، ناگهان از ارتفاع ساختمان‌های نیمه‌ساز شوکه می‌شوید و ساختمان‌ها با زیربناهایی کوچک تا ۷ طبقه بالا رفته است. ساختمان‌ها مثل قارچ بالا رفته‌اند. می‌توان آثار تخریب شهرداری در محله را دید، هرچه به محل حادثه نزدیک‌تر می‌شویم فضا سنگین‌تر می‌شود.چند مامور جوان دنبال یک پسر بچه می‌‌دوند. وسط کوچه داربست کشیده‌اند و محل حادثه را با برزنت بسته‌اند. آوار ساختمان‌ها از پشت داربست مشخص است، چند زن سیاه پوش از پشت برزنت آبی بیرون می‌آیند و سوار موتور می‌شوند. سقف ماشین آتش نشانی هنوز از پشت بزرنت مشخص است. 

 

جنگ است آقا جنگ

«روز  تخریب انگار جنگ بود، صدای شلیک شنیدیم. من که خوشحالم که ساختمون‌ها رو خراب می کنند.» این را زن جوان مغازه داری می‌گوید.  اول می‌ترسد، حرف بزند؛ 

«اون اسکلت اول خیابون بهشتی رو دیدید؟ چند روز قبل هم  ساختمون سر این کوچه رو خراب کردند. بعضی‌ها کفن پوش آمدند حتی کلت کمری داشتند.من خوشحالم که ساختمون رو خراب می‌کنند. چرا باید یک عده‌ای همینطور پولدار شن؟  شهردار اعلام کرده بود که می‌خواهن ساختمون رو خراب کنن. درست می‌گویند که ساختمون‌ها زمان شلوغی‌های پارسال بالارفته. ما راضی هستیم خرابشون کنن، اما نمی‌خوایم کسی کشته بشه.»

البته ساکنان محله خلازیر به تخریب ساختمان‌های غیر مجاز عادت کرده‌اند.  بهمن امسال ۵۴ واحد تجاری غیرمجاز در همین ناحیه تخریب شده‌است و در این مدت هم چندین بار شهرداری برای تخریب ساختمان‌های غیر مجاز اقدام کرده است. با این حال روند ساخت و ساز غیر مجاز در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ شدت گرفته است. حتی برخی پارک‌ها را تصرف کرده و ساختمان ساختند. یکی از محلی‌ها می‌گوید: «حتی تو حیاطشون هم هنوز تاب و سرسره است. حداقل تاب و سرسره رو پس بدن! پارک رو گرفتید که گرفتید. بعضی‌ها تو زمین ۱۲۰ متری ۱۲ طبقه ساختن!»

منازعه بین شهرداری و سازنده‌های غیر مجاز در تهران چندین دهه سابقه دارد. در برخی مناطق ۲۲ در دهه ۷۰ مردم شب‌ها می‌ساختند و شهرداری صبح‌ها خراب می‌کرد. روندی که در دهه ۵۰ هم وجود داشت. امروز در خلازیر به ساختمان‌های ۱۲ طبقه رسیده است.»

 

ما کفن پوشیدیم

یکی از کاسبان جوان محل، ادعا می‌کند خودش یکی از همین سازنده‌هاست. با افتخار می‌گوید: «من خودم یکی از کفن پوشان بودم، ما اسلحه نداشتیم. مگه قاچاقچی هستیم؟ اون روز دو تا اتوبوس مامور آوردن. باید ساختمان‌های اطراف رو خالی می‌کردن. اما نمی‌شه ساختمان دو طبقه دید. قبل از آن یک جنگ الکی شده بود. آن‌ها اشک آور زدند.تیراندازی (کوچه گلها) نشده بود، در محله ما بود. یگان ویژه آمدند. تا مانع ساخت و ساز شوند. پدر ما را در آوردند. کفن پوشیدیم این جا ایستادیم .»

بخشی از آنچه در خلازیر می‌گذرد به موقوفه بودن زمین‌ها مربوط می‌شود. ۸۵ درصد املاک محله وقفی است و مردم برای هر اقدامی در زمینه‌ نوسازی و ساخت و ساز، یک بار به شهرداری و یک بار به اوقاف باید عوارض برابر پرداخت کنند.

 

ما قاچاقچی نیستیم!

«زمین مال خودمونه، اما پروانه ساخت نداره. به ما گفتن قاچاق فروش، شیشه باز، اراذل و اوباش، چون ۳ بار این‌ها ( شهرداری و ماموران) را فراری دادیم. آقا قبول بعضی‌ها پارک رو گرفتن، تکلیف بقیه چیه؟ بقیه ادم‌ها که نگرفتن. زمینی که متراژش کوچیکه و اوقافی و کلنگیه، چی  کار کنه؟ تر و خشک با هم می‌سوزن. ما به قرآن اسلحه نداشتیم. اسلحه داشتیم، آدم می‌کشتیم. چرا وایسادیم، نگاه کردیم؟می‌رفتیم قاچاق می‌کردیم. بعضی‌ها تو کوچه ۱۲ طبقه ساختن. این را آقای «م» می‌گوید که در بقالی کوچکی متوجه گفت‌وگو ما شده است. او از سازنده‌ها دفاع می‌کند.

 

همه چیز آشفته است. زنی با جارو و شلنگ در خانه را آب پاشی می‌کند و با خشم خیره شده است. پسربچه های ۱۰ -۱۲ ساله با موتور از کنارتان رد می‌شوند. مردم در ساختمان‌های نیمه کاره که هنوز نمای آن کامل نشده زندگی می‌کنند. انگار همه به دنبال سهمی برای خود هستند. یکی قوانین را دور می‌زند، ‌یکی با کفن و چماق جلوی ساختمان کج و کوله اش ایستاده است، تا شهرداری خرابش نکند. یکی  روی گسل مجوز ۳۰ طبقه می‌گیرد.   حق با کیست؟