|

ماجرای عکس ۱۳ دانشجوی شریف در فرودگاه چه بود؟

محمد از آن چند نفر اطلاع دقیقی ندارد اما خودش در همان جمع ۱۳ نفره حضور دارد و با اطمینان می‌گوید که ۶ نفر آن شب مسافر بودند.

ماجرای عکس ۱۳ دانشجوی شریف در فرودگاه چه بود؟

به گزارش شبکه شرق، هیچ‌کس نمی‌داند عکس چطور از شبکه‌های اجتماعی سردرآورده‌ است، اما در کانال‌های تلگرامی با عنوان «مهاجرت ۱۳ فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف در یک شب به آمریکا» و به نقل از صفحه ایسنتاگرام صادق خرازی، از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب،‌ منتشر و واکنش‌برانگیز شد.

 در عکس ۱۳ نفر دور هم حلقه زده‌اند، تشخیص لوکیشن عکس چندان سخت نیست، فرودگاه امام است، همان‌جا که حالا بیشتر از توصیف گزارشگران فوتبال در شب‌های تاریخی فوتبال، شب‌های خنده و گریه توامان را به خودش می‌بیند.

همان‌جا که بیشتر از همیشه آغوش خداحافظی و بدرقه می‌بیند تا گرمی سلام و استقبال

عکس به سرعت می‌چرخد و واکنش می‌گیرد، هرچند که واکنش‌ها تکرار مکرارت است اما موضوع تکراری نمی‌شود، کسی به بد عادت نمی‌کند و هرچند که مدت‌هاست مهاجرت سرخط خبرهای رسانه‌هاست اما هیچ مهاجرت و رفتنی تکراری نمی‌شود.

همین که «۱۳ نفر، شریف، یک شبه و آمریکا» را کنار هم بگذاری کافی است که سرعت دست به دست شدن خبر و عکس را نتوانی بگیری، کانال روزنامه دانشگاه شریف اما وارد می‌شود و درباره عکس توضیح می‌دهد: «این تصویر دوشنبه شب هفته پیش، ۲۰ شهریور در فرودگاه امام خمینی و قبل از سفرِ ۳ نفر از ۱۳ نفر حاضر در تصویر به دانشگاه بوستون در ایالت ماساچوست آمریکا، گرفته شده است‌. ۱۰ نفر دیگر حاضر در تصویر هم برای بدرقه دوستان خود آمده بودند.»

البته کمی عجله در نوشتن این اطلاعیه مشاهده می‌شود، چرا که تاریخ عکس، شب چهارشنبه، ۱۵ شهریور بوده،‌نه ۲۰ شهریور.

درهرحال این اطلاعیه تاکید می‌کند که برای افسوس خوردن و فکر کردن به وضعیت بد مهاجرت، آن‌قدر آمار و ارقام رسمی و غیر رسمی وجود دارد که نیاز به شایعه‌سازی در فضای مجازی نیست و می‌توان از آن‌ها در تحلیل‌ها و تصمیم‌ها استفاده کرد. با وجود این، اطلاعیه دانشگاه شریف با توجه به اتفاقاتی که همان‌شب در فرودگاه رخ داده، کمی خوشبینانه‌ است.

 

مهاجرت+۱۳+دانشجوی+شرییف

 

لابی فرودگاه یا حیاط دانشگاه شریف

دوشنبه شب دو هفته پیش، وقتی محمد از دانشجویان دانشکده مکانیک دانشگاه شریف برای بدرقه رفیق و هم‌اتاقی‌اش وارد فرودگاه می‌شود، یک لحظه شوک می‌شود. همان در وردی دست‌کم ۲۰ چهره آشنا می‌بیند، همان‌ها که قاعدتا همیشه در حیاط دانشگاه شریف ملاقاتشان کرده، کمی که می‌گذرد، متوجه می‌شود که علاوه بر دوست خودش، دو نفر دیگر از فارغ‌التحصیلان یکی از دانشکده‌ها نیز عازم آمریکا هستند، کمی بعدتر متوجه می‌شود علاوه بر این ۳ نفر، چند نفری دیگری،‌ که تعدادشان ۳ یا ۴ نفر هستند نیز همان شب، درحال ترک کشور هستند.

محمد از آن چند نفر اطلاع دقیقی ندارد اما خودش در همان جمع ۱۳ نفره حضور دارد و با اطمینان می‌گوید که ۶ نفر آن شب مسافر بودند، علاوه بر این، دوستش که حالا دیگر در آمریکاست، برایش تعریف کرده آن شب دست‌کم ده نفر( از شریف یا سایر دانشگاه‌های کشور) ویزای F1 یعنی ویزای تحصیلی داشتند و با همان هواپیما عازم بودند.

ضمن اینکه از آن جمع ۱۳ نفره، جز آن سه نفر، چند نفر دیگر، تا چند ماه دیگر راهی هستند و خودش و باقی هم همین برنامه را دارند.

هرچند که به قول محمد بازده زمانی نیمه مرداد تا نیمه شهریور، بخاطر شروع سال تحصیلی دانشگاه‌های آمریکایی و اروپایی اوج این نوع سفرها محسوب می‌شود اما موضوع به همین شهریور و مرداد و تابستان ختم نمی‌شود، در سال‌های اخیر حدود ۹۰ تا ۱۰۰ نفر از ۱۲۰ نفر ورودی‌ دانشکده برق یکی از سال‌های دانشگاه شریف، در همان سال‌های اول مهاجرت کرده‌اند.

البته مشابه همین آمار را پیش از شاهین آخوندزاده، استاد تمام گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز به خبرآنلاین گفته بود: «سال ۹۳ بر اساس تجربه و مشاهدات خودم گفتم که ۵۰ درصد از ورودی‌های پزشکی در دانشگاه تهران، که درواقع صد نفر اول کنکور سراسر و از نخبگان و ژن‌های خوب کشور محسوب می‌شوند، مهاجرت می‌کنند. و حالا هم می‌گویم این آمار در سال‌های اخیر حتما افزایش یافته است.»

در آماری دیگر، محمد می‌گوید:« از ۱۲۰ نفر از ورودی‌های سال ۱۳۹۷ برق شریف، فقط ۴ نفرشان در همین دانشگاه بوستون پذیرش گرفته‌اند، بقیه فارغ‌التحصیلان و سایر دانشگاه‌های جهان بماند.»

یک نفر با خنده می‌گرید

در عکس سیزده نفره، محمد از یکی‌شان که رفیق خودش است و لابد مثل بقیه رو به دوربین می‌خندد، خاطره غم‌انگیزی دارد.

«سال پیش تولد الف بود و ما با هم بودیم، آن شب الف به شدت بغض داشت و گریه کرد، حالش اصلا خوب نبود، الف می‌گفت احتمالا امسال آخرین سالی باشد که برای تولدم ایران و در جمع دوستان و خانواده‌ام باشم، سال بعد مهاجرت می‌کنم و معلوم هم نیست کی بتوانم باز به ایران برگردم.»

محمد تعریف می‌کند که الف اصلا دلش نمی‌خواسته از ایران برود، اما از دوستانی تعریف می‌کند که مانده‌اند و دارند کار می‌کنند با حقوق‌های ناچیز، تجربه‌های ناخوشایند از فضای کاری یا ادامه تحصیل در کشور.

الف با این حال دلش نمی‌خواسته از ایران برود اما شرایط برای ماندن هم چندان راضی‌کننده نبوده است.

محمد می‌گوید: «مهاجرت همیشه و در تمام این سال‌ها در دانشگاه شریف ترند بود اما تا پیش از این، بچه‌ها می‌رفتند تا شاید برگردند، یا دست‌کم از برگشتن حرف می‌زدند اما حالا نه، همه می‌دانند که بروند دیگر برنخواهند گشت، کسی به برگشتن فکر نمی‌کند و می‌داند که دیگر برگشتی در کار نیست.»

دلایلش متفاوت است اما مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و آنچه در حال حاضر می‌بینیم، بسیار موثر بوده است، محمد گریزی می‌زند به حوادث بعد از ۲۵ شهریور سال گذشته، آنجا که به قول خودش در آن یکشنبه سیاه آن‌طور به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد، آن همه رعب و وحشت بخاطر اعتراض، بخاطر سلف مشترک و همه آنچه که می‌تواند حداقل خواسته‌های دانشجویان باشد.

هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند چه کسی آن عکس را که چند نفر از خانواده‌های بچه‌ها گرفته‌اند، انتشار داده، اما چه ۱۳ نفر، چه ده نفر، چه سه نفر و چه حتی یک نفر، مهاجرت حتی یک نفرش هم، برای داشتن حق تحصیل و زندگی بهتر، زیاد است. چه دانشگاه شریف تکذیب کند، چه تایید.

 

 

منبع: خبرآنلاین
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها