|

چرا وسپا دوست داشتنی است؟

خیلی فرق نمی‌کند که موتورباز باشید یا نه، عشق گاز و سرعت باشید یا نه، راه‌کارتان برای فرار از ترافیک‌های جان‌فرسا و مسیرهای طولانی سوار موتور شدن باشد یا نه، ترجیح بدهید وقت رفت‌وآمدتان در مسیرهای طولانی را با دو چرخ ذخیره کنید یا با چهار چرخ بکشید، علاقه‌مند به موتور سیکلت باشید یا نه، خانم باشید یا آقا، ماجرای «وسپــا» فرق می‌کند! وسپا در دل هر جنبنده‌ای جای خودش را دارد و دل هر کس را به نوع و شیوه‌ای می‌برد. حالا این وسپا چیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست؟

چرا وسپا دوست داشتنی است؟

وسپا از کجا آمد؟

قصه‌ی وسپا هم مثل همه‌ی قصه‌های دنیا با «روزی روزگاری...» شروع می‌شود؛ روزی روزگاری در ایتالیا. ۱۴۰ سال پیش در شهر جنوای ایتالیا، پسری ۲۰ ساله به نام ریتالدو پیاجیو کارخانه‌ای به نام خانوادگی‌اش تاسیس کرد که قطعات کشتی‌های لوکس و آن‌چنانی زمان خود را تهیه و تعمیر کند. اما مناسبات و اقتضائات جنگ جهانی اول، روند فعالیت کارخانه را به سمت دیگری هدایت کرد. بعدتر پیاجیو کارخانه‌ی دیگری و البته در شهر دیگری تاسیس کرد و به فعالیت‌های صنعتی خود در حوزه قطعات هواپیما ادامه داد، تا اینکه بالاخره قصه به موعد تولد برند جدیدی رسید که امروز خوش‌نام و دوست‌داشتنی است. وسپا؛ زنبور بی‌عسل.

 

چرا اسمش را وسپا گذاشتند؟

موتور زرد قصه‌ی ما را که از موتورهای جنگی آن زمان الهام گرفتند، در اوایل صدایی شبیه صدای زنبور تولید می‌کرد و وقتی دیده‌شد گفتند این که شبیه زنبور است! بعدتر با بهینه‌سازی موتور آن صدای زنبوری از بین رفت ولی نامش همان ماند. وسپا، زنبور بی‌عسل که البته این یکی بسیار هم با عسل و شیرین است. وسپا محصول کارخانه‌ی پیاجیو که حالا بعد از سیر در آب‌ها و آسمان‌ها، حالا نه‌تنها روی زمین که توی قلب‌ها سفر می‌کند.

 

چرا وسپا این قدر جهان‌گیر شد؟

دلیل اول و مهمی که باعث شد وسپا این همه مورد استقبال واقع شود، قیمتش بود. اوضاع نابه‌سامان اقتصادی پس از جنگ، مردم را به سمت تصمیم‌هایی سوق می‌داد که قیمت کمتری داشته باشند و کارایی‌اش نسبت به هزینه‌اش صرف کند. وسپا موتور خانواده بود. طراحی این موتور که پیشتر سابقه نداشت باعث یگانگی و منحصربه‌فرد شناخته‌شدن این موتور شد. طراح این موتور که دل خوشی از هیچ موتوری نداشت، شکل و قیافه‌ی این‌یکی را برعکس قبلی‌ها که خیلی گنده و زمخت و کثیف بودند، کوچک و چابک و تمیز طراحی کرد. حالا وسپای قصه‌ی ما، درست مثل نامش ظریف و چابک بود و به خاطر اینکه جعبه‌ی موتورش را داخل بدنه جاسازی کرده‌بودند دیگر کثیف‌کاری نداشت.

دلیل استقبال خانم‌ها از وسپا چه بود؟

 علاوه بر همه‌ی آن‌چه قبل‌تر خواندید، دلیل دیگر جذابیت وسپا برای خانم‌های آن زمان که بیشتر دامن می‌پوشیدند این بود که جلوی صندلی باز طراحی شده بود و می‌شد به راحتی سوار آن شد و آن را راند. در واقع وسپا یک موتور راحت با طراحی استاندارد برای خانم‌ها بود و هست.

ضمن اینکه برای راکب این مدل موتور جای استقرار پا جلوی صندلی در نظر گرفته بودند و ضمنا به خاطر جای موتورش که در جعبه تعبیه شده بود دیگر لباسشان کثیف نمی‌شد. در آخر نکته‌ی بسیار مهم دیگری هم وجود داشت و آن سبکی این موتور نسبت به باقی موتورها بود. دلیل دیگر استقبال زیاد از وسپا میزان مصرف بنزین آن بود؛ وسپا در هر ۱۰۰ کیلومتر تنها ۱.۵ لیتر بنزین می‌سوزاند.

وسپا رفته‌رفته آن‌قدر محبوب شد که جای خودش را روی جلد مجلات باز کرد، در فیلم‌های هالیوودی چشم و دل‌ها را تسخیر کرد، و از همه مهم‌تر، به یک فرهنگ تبدیل شد؛ فرهنگی به نام وسپاسواری که در بسیاری از کشورهای جهان به زیبایی و شکوه رواج دارد.