قطر از جام جهانی چه میخواست؟
ریشسفیدان جدید جهان عرب
قطریها میخواستند نامشان را در جمع بزرگان جهان ثبت کنند و سری میان سرها در بیاورند. چه دستاویزی بهتر از میزبانی جام جهانی فوتبال؟
شهروندان قطری تا پیش از برگزاری جام جهانی با چالشی بزرگ مواجه بودند؛ توضیح درباره این که قطر کجاست و حتی چگونه تلفظ میشود! اما حالا در مدت یک ماه برگزاری جام جهانی در این کشور همه نگاهها به سمت قطر چرخیده است؛ به سمت جغرافیایی کوچک در حاشیه خلیح فارس. این روزها همه از قطر حرف میزنند و حروف نام این کشور را به درستی ادا میکنند.
اما چرا قطر برای گرفتن میزبانی جام جهانی این همه تلاش کرد و به آب و آتش زد؟ قطر از برگزاری این رویداد جهانی دنبال چه بود؟
فرار از سایه گاز
قطر کشور کوچکی است، حتی کوچکتر از ایالت کنتیکات آمریکا. جمعیت کمی هم دارد. اگر تعداد مهاجران را به بومیان قطر اضافه کنیم، جمعیت این کشور هنوز هم به سه میلیون نفر نمیرسد. گرم و بیابانی است. از پس تولید مایحتاجش بر نمیآید و برای تامین نیازهایش وابسته به واردات است. با این همه نام قطر با گاز گره خورده است؛ کشوری کوچک و ثروتمند که سری در میان سران صادرکننده گاز مایع جهان درآورده است. اما این شاخص برای قطریها کافی نیست. آنها دنبال شناسهای دیگر میگردند؛ شناسهای معتبرتر از گاز.
رقابت با بزرگان دنیای خبر
جاهطلبی قطریها برای فرار از سایه گاز، با راهاندازی شکبه خبری الجزیره قوت گرفت. آنها در اواخر دهه ۹۰ میلادی، دقیقتر این که در سال ۱۹۹۶ بنگاهی خبری را پایه گذاشتند که این روزها قطبی معتبر در جهان رسانه به شمار میآید و تنه به تنه بیبیسی میزند. پخش سخنرانی و تصاویر بن لادن پس از واقعه یازده سپتامبر نام الجزیره و قطر را سر زبانها انداخت. آنها حالا دیگر یک کشور صادرکننده گاز نبودند؛ آنها قطب جهان رسانه بودند. دست کم این که در جهان خبری عرب برو و بیایی به هم زدند. قطر در سال ۲۰۰۶ پخش خبر به زبان انگلیسی را هم آغاز کرد.
میانجی کوچک در جمع بزرگان
ریشسفیدی از جمله ویژگیهای رهبران عربی و شاخص فرهنگ عربی است. امیران و پادشاهان عرب همواره سعی کرده اند در جایگاه میانجی در مناقشات بینالمللی بنشینند، میانه را بگیرند و از همه مهمتر این که کسب اعتبار کنند. کافی است کارنامه پادشاهان عربستان، کویت و عمان را مرور کنیم تا ریشسفیدی آنها در مناقشات منطقه و جهان را به یادآوریم. اما این میان نام امیران قطر چندان در جمع ریشسفیدان جهان عرب به گوش آشنا نبوده است.
واقعیت این که ریش سفیدی حلقه گمشده قطریها بوده است. پذیرفته شدن در جمع ریشسفیدان همان شناسه معتبرتر از گاز و رسانه برای قطریهاست. آنها به هر دری زده اند تا صفت میانجی کنار نامشان بنشیند. تلاش قطریها برای سر و سامان دادن به آوارگان افغان پس از خروج آمریکا از افغانستان، حرکت در مسیر ریشسفیدی است.
میزبانی جام جهانی و کسب اعتبار
قطریها میخواستند نامشان را در جمع بزرگان جهان ثبت کنند و سری میان سرها در بیاورند. چه دستاویزی بهتر از میزبانی جام جهانی فوتبال؟ مسئولان قطری به اعتبار میزبانی چه واقعهای میتوانستند پای رهبران و روسای کشورها را به این کشور باز کنند؟ کدام رویداد به جز جنگ توان این را داشت که نگاه رسانهها را به سمت قطر بچرخاند؟ دیپلماسی ورزش همیشه یکی از کارآمدترین دیپلماسیها بوده است.
لازم است یادآوری کنیم روسای جمهور ترکیه و مصر در حاشیه افتتاحیه جام جهانی قطر در دوحه یکدیگر را ملاقات کردند و پس از سالها برای برقراری روابط دیپلماتیک قرار گذاشتند.
قطر، نقض حقوق بشر و ورزششویی
قطریها برای کسب اعتبار بینالمللی و پذیرفته شدن در جمع ریشسفیدان موفق شدند میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ را به دست بیاورند. اما اتهام رشوه و قراردادهای گازی در روند بهدست آوردن میزبانی قطریها از یک سو و از سوی دیگر مرگ کارگران، ممنوعیت حضور اقلیتهای جنسی و محدودیتهای الکلی و معاشرتی برای تماشاگران، این میزبانی را لکهدار و نام قطر را به عنوان کشوری ناقض حقوق بشر در رسانههای غربی مطرح کرد.
به هر حال نمیشود رویدادی جهانی برگزار کرد و اروپاییها و آمریکاییها را فراخواند و از زیر بار نگاه منتقدان و گزارشگران فرار کرد. آنها قطر را متهم به ورزششویی کردند و گفتند دولت قطر تلاش میکند به وسیله ورزش و فوتبال فعالیتهای غیرقانونی و مجرمانه خود را بشوید و تمیز کند.
تماشاگران و هواداران چه میگویند؟
حال و هوای گزارشهای منتشر شده درباره وضعیت تماشاگران و هواداران فوتبال که به قطر سفر کرده اند چندان منفی نیست. برخی از آنها که جز فوتبال به مسائل دیگر هم توجه میکنند، میگویند مثلا برای داشتن مچبند یا پرچمهای حامی اقلیتهای جنسی اذیت شده اند، اما نه آنقدری که خیلی به دردسر بیفتند و گرفتار شوند. برخی دیگر برای خرید نوشیدنیهای الکلی مجبور بوده اند به فن فستها و هتلهایی که مجوز فروش داشته اند، مراجعه کنند.