قتل ناخواسته دوست صمیمی در دعوای شبانه

شرق: مردی که متهم است به‌خاطر امتناع دوستش از مشروب‌خوردن، او را کتک زده و باعث مرگش شده است، در حالی پای میز محاکمه رفت که همچنان منکر قتل عمد است. دادگاه پیش از این متهم را در عمل قتل مستحق مجازات قصاص تشخیص نداده بود، اما با نقض رأی صادره از سوی دیوان عالی کشور، او یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت.

بر اساس آنچه در پرونده آمده است، مأموران پلیس پایتخت سال 96 از مرگ مشکوک مرد جوانی به نام هومن در یکی از بیمارستان‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به آن بیمارستان رفتند، برادر هومن که آنجا حضور داشت، گفت: شب گذشته در خانه استراحت می‌کردیم که هومن زنگ خانه را زد و خواست مقابل در بروم تا به او کمک کنم. وقتی او را دیدم لباس‌هایش به هم ریخته بود. سؤال کردم چرا حالت خوب نیست. جواب داد با یکی از دوستانش به نام چنگیز درگیر شده و آن مرد با چوب به سرش زده است. کمکش کردم. او از پله‌ها بالا رفت و دراز کشید. برایش آب بردم که خورد و سپس خوابید. ساعتی گذشت. خواب بودم که متوجه شدم هومن بیدار شده و حالت تهوع دارد. خواست او را به بیمارستان برسانم. همان موقع آماده شدیم و به بیمارستان آمدیم اما تلاش‌های پزشکان بی‌فایده بود و هومن به‌خاطر خونریزی مغزی فوت کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، رسیدگی به پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و با توجه به اظهارات برادر مقتول، چنگیز تحت تعقیب قرار گرفت. او مدتی بعد از حادثه در خانه‌اش بازداشت شد. متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت. او در جریان بازجویی‌ها با اقرار به درگیری با مقتول در شرح ماجرا گفت: آن‌ شب همراه چند نفر از دوستان‌مان در خانه یکی از آنها دعوت بودیم. ساعت‌ها آنجا بودیم و بعد از خوردن شام و گپ و خوشگذرانی، من و هومن از خانه دوست‌مان بیرون آمدیم. در کوچه می‌رفتیم که به او پیشنهاد دادم به خانه ما برویم تا مشروب بخوریم. هومن قبول نکرد و گفت کار دارد و باید به خانه‌شان برگردد. چند بار اصرار کردم که هومن عصبانی شد و با تندی جوابم را داد و حتی فحاشی هم کرد. از رفتارش و شنیدن حرف‌هایش ناراحت شدم و با صدای بلند اعتراض کردم. همین آغاز درگیری شد و در آن درگیری با مشت به سر او زدم و سپس به خانه‌ام رفتم. باور کنید قصد کشتن دوستم را نداشتم وقتی شنیدم هومن فوت کرده است شوکه شدم. باور کنید ضربه آن‎‌قدر سنگین نبود که موجب قتل شود. همان‌ زمان پزشکی قانونی بعد از انجام آزمایش‌های تخصصی اعلام کرد علت مرگ هومن خونریزی مغزی ناشی از ضربات سنگینی بوده که به سر وارد شده یا اینکه جسم سختی به سر مقتول بر‌خورد کرده است. این نظریه صحت گفته‌های متهم را مورد تأیید قرار می‌داد و مشخص شد علت مرگ درگیری مقتول با متهم بوده است.

با اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم و شکایت اولیای دم، کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم در اولین جلسه رسیدگی مقابل هیئت قضائی قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه اولیای دم در جایگاه ایستادند و برای چنگیز در خواست قصاص کردند. در ادامه متهم با انکار قتل عمد از خودش دفاع کرد و گفت فقط با مشت به سر مقتول زده و قصد کشتن او را نداشته است. متهم در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: روز حادثه ما با هم درگیر شدیم و هر دو به یکدیگر فحش دادیم. در حین درگیری من یک ضربه به سر او زدم، البته ضربه را به قصد کشتن او نزدم و یک مشت عادی زدم. من اصلا فکر نمی‌کردم همان یک مشت کار را به اینجا بکشاند و حالا از اولیای دم درخواست بخشش دارم.

با انکارهای متهم درخصوص قتل عمدی و مدارک موجود در پرونده هیئت قضائی او را از اتهام قتل عمد تبرئه و به اتهام قتل شبه‌عمد به تحمل حبس محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما از سوی قضات یکی از شعب دیوان عالی کشور نقض و پرونده بار دیگر به همان شعبه ارجاع داده شد؛ چراکه قضات دیوان عالی کشور معتقد بودند هنوز پرونده کامل نیست و شاهدان در مرحله دادسرا اعلام کرده‌اند متهم با چوب به سر مقتول زده، در حالی که در دادگاه در این خصوص تحقیقی به عمل نیامده است و باید این مسئله مورد بررسی دقیق قرار بگیرد.

به‌این‌ترتیب متهم برای دومین بار در شعبه دوم دادگاه پای میز محاکمه رفت. او یک‌ بار دیگر گفته‌های قبلی‌اش را تکرار کرد و مدعی شد به عمد این کار را نکرده است. چنگیز در آخرین دفاعش گفت: من و مقتول سال‌ها با هم دوست بودیم و اختلافی نداشتیم. قبول دارم آن ‌روز به‌خاطر نخوردن مشروب با هم درگیر شدیم، اما او با فحاشی و سر‌و‌صدا می‌خواست آبروی مرا ببرد. در خیابان مدام داد می‌زد این آدم مشروب‌خوار است، در حالی که خودش هم اشتباهاتی داشت. به‌خاطر عصبانیت سر من داد می‌زد و آبروریزی به راه می‌انداخت. تا اینکه از شدت عصبانیت فقط یک مشت به سر او زدم ولی فکر نمی‌کردم این ضربه موجب مرگش شود. من قبلا هم از اولیای دم عذرخواهی کرده‌ام و باز هم به‌خاطر اینکه باعث مرگ عزیزشان شدم عذرخواهی می‌کنم و از دادگاه تقاضای کمک دارم. چنگیز درباره گواهی شاهدان حادثه که گفته بودند متهم با چوب به سر مقتول زده است، گفت: شاهدان از دوستان مقتول هستند. آنها برای اینکه دوست‌شان کشته شده است، ناراحت هستند و دروغ می‌گویند. آنها می‌خواهند من مجازات شوم. اگر دادگاه از دیگر شاهدان هم تحقیق کند تأیید می‌کنند چوبی در کار نبوده است. من فقط با مشت به سر مقتول زدم. چوبی هم که در آن محل پیدا شده بود برای کارگران ساختمان نیمه‌کاره‌ای بود که در آن کوچه در حال ساخت بود و اصلا ربطی به من نداشت. بنابراین ادعای شاهدان را قبول ندارم و باز هم تکرار می‌کنم به عمد باعث مرگ دوستم نشدم. در پایان هیئت قضائی بعد از شنیدن دفاعیات متهم با اعلام ختم جلسه برای صدور رأی وارد شور شد.