|

تجاوز مرد 27 ساله به فرزند 2.5 ساله‌

پلیس در جریان آزار دختر دوونیم‌ساله‌ای قرار گرفت و این پرونده پیگیری شد.

تجاوز مرد 27 ساله به فرزند 2.5 ساله‌

به گزارش روزنامه شرق، خرداد امسال به‌ دنبال انتقال دختر دوونیم‌ساله‌ای به نام فریبا به بیمارستانی در شرق تهران پرونده ای تشکیل شد.

این دختر که حال خوبی نداشت تحت عمل جراحی قرار گرفت و پزشکان آزار و اذیت او را تأیید کردند.

پدر فریبا که پریشان بود گفت: من سر کار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت داماد خواهرم به خانه‌مان آمده و به‌زور نوشیدنی مشکوکی را به او خورانده که همسرم بخوابد. همسرم وقتی از خواب بیدار شده متوجه شده دختر دوونیم ساله‌ام حال و روز خوبی ندارد. همسرم دخترم را به بیمارستان رسانده و متوجه آزار و اذیت او شده است.

به‌ دنبال اظهارات این مرد، پلیس در جریان آزار دختر خردسال قرار گرفت و فریبا به پزشکی قانونی معرفی شد.

وقتی کارشناسان پزشکی قانونی آزار و ‌اذیت دختر خردسال را تأیید کردند متهم ۲۷‌ساله ردیابی و بازداشت شد، اما منکر آزار دختر خردسال شد.

او گفت: من و همسرم چند سالی است با هم ازدواج کرده‌ایم و ما زیاد به خانه پدر فریبا سر می‌زنیم. آن‌ روز از سر کار به خانه برمی‌گشتم که با همسرم تماس گرفتم اما همسرم در خانه نبود. او گفت مادر فریبا ما را به خانه‌شان دعوت کرده است. قرار شد من به آنجا بروم و همسرم هم به آنجا بیاید.

این مرد ادامه داد: من در راه بودم که مادر فریبا با من تماس گرفت و گفت در بین‌ راه برایشان ‌نان بخرم. من به خانه آنها رفتم تا همسرم هم بعد از پایان کارش به آنجا بیاید. من خواب‌آلود بودم و به اتاق خواب رفتم اما ساعتی بعد وقتی از خواب بیدار شدم مادر فریبا گفت حال دخترش بد شده است. ما با هم او را به بیمارستان رساندیم. من دختربچه را آزار نداده‌ام.

درحالی‌که این مرد آزار دختر خردسال را انکار می‌کرد، مادر فریبا گفت: داماد خواهرشوهرم با همسرش رابطه خوبی ندارد. آن ‌روز او به خانه ما آمد و یک‌ بار بطری آب انار را به‌زور به من خوراند که پس از خوردن نوشیدنی مشکوک دچار خواب‌آلودگی شدم. وقتی از خواب بیدار شدم صدای گریه شدید دخترم را شنیدم. من که هراسان شده بودم لباس‌های دخترم را از تنش بیرون آوردم و با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدم. من حالا از این مرد شاکی هستم.

با این شکایت مرد جوان در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و قضات دادگاه او را به‌ خاطر آزار دختر خردسال به ۹۹ ضربه شلاق، دو سال تبعید و پرداخت دیه محکوم کردند، اما با اعتراض پدر فریبا پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم صادره شکسته شد. پدر فریبا مدعی بود دلایل برای محکومیت متهم به حکم سنگین‌تر وجود دارد و دخترش مورد آزار قرار گرفته و مدارک پزشکی قانونی هم این را نشان می‌دهد بنابراین متهم باید به اعدام محکوم شود.

به‌این‌ترتیب پرونده یک بار دیگر به دادگاه بدوی فرستاده شد تا او بار دیگر از خود دفاع کند. به‌این‌ترتیب، متهم این ‌بار در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد و باز هم اتهام آزار دختر خردسال را نپذیرفت. او گفت: من از ماجرای آزار و ‌اذیت فریبا اطلاعی ندارم. من وقتی به خانه آنها رسیدم به اتاق خواب رفتم و خوابیدم تا اینکه مادر فریبا من را بیدار کرد و گفت حال دخترش بد است. فریبا قبل از این ماجرا در حال کشیدن نقاشی روی دیوار دستشویی بود و من نمی‌دانم چطور چنین بلایی سرش آمده است.

با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.