اردوغان در فصل جدید قدرت
مناسبات ترکیه و ایران به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
لیلا ابراهیمیان: سوم تیرماه؛ روز گذشته ترکیه همزمان شاهد برگزاری دو انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری و پارلمانی بود. انتخاباتی که به بزرگترین آزمون برای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه از زمان بهقدرترسیدنش در 15 سال گذشته تا امروز بدل شد. او در روزهای منتهی به زمان انتخاب مردم، به پیروزی و برنامهاش در پنج سال آینده فکر میکرد و «محرم اینجه»، نامزد اصلی و مخالف او به شكست اردوغان امیدوار بود. اینجه وعده داده بود که در صورت پیروزی شرایط اضطراری ترکیه را در دو روز آتی لغو کند و اردوغان وعده رشد اقتصادی و حل مشکلات ترکیه با شورشیان کـرد در جنوب شرق، عراق و سوریه را میداد. اما آنچه منتقدان اردوغان از آن سخن میگفتند، این بود که پیروزی اردوغان به معنای گسترش اختیاراتش خواهد بود و این اختیارات گسترده به دموکراسی لطمه میزند. ولی این همان راهی است که اردوغان از سال 2003 با مقام نخستوزیری تا ریاستجمهوری ترکیه آغاز کرده و عدهای از این میگویند که او رؤیای امپراتوری عثمانی را در سر دارد؛ مثل ولادیمیر پوتین که رؤیای تزاریسم را در سر دارد. اما آنچه برای ایران مهم است، روابط دو کشور در فصل
جدید قدرت اردوغان در ترکیه است؛ روابطی که با رویکارآمدن حسن روحانی در سال 1392 دوستی و همراهی سیاسی-منطقهای را تجربه میکند.
دیوارکشی در مرز ایران
اگر اردوغان بهعنوان اولین رئیسجمهور سیستم ریاستی پیروزیاش را جشن بگیرد ولي در عين حال ترکیه و اردوغان درگیر مشکلات زیادی هستند. او از سویی درگیر مسائلش با کردها از عفرین تا قندیل است و از سوی دیگر دستی در سوریه دارد و همزمان میخواهد همرأی و درعینحال رقیب با کشورهای منطقه باشد. یکی از این کشورها ایران است. ترکیه طولانیترین مسیر همجواری را با ایران دارد ولی برای حفاظت از مرزهای خود دیوار بتونی میسازد؛ دیواری به طول ۶۵۰ کیلومتر در مرزهای سوریه و دیواری به طول ۱۴۴ کیلومتر، با سه متر ارتفاع و دو متر عرض در مرز ایران. هفدهم مردادماه سال 1396 بود که سایت «حریت» خبر داد «سلیمان البان»، استاندار استان «آغری»، در شرق ترکیه، از روند ساخت این دیوار بازدید میکند، اما ترکیه دیوارسازی بین کشورهای همسایه را از سال ۱۳۹۳ شروع کرده است. در اردیبهشت ۱۳۹۶ «آلیک»، رئیس اداره تأسیسات مسکونی وابسته به نخستوزیری ترکیه، گفته بود احداث دیوار در مرز ایران و ترکیه به طول ۱۴۴ کیلومتر آغاز شده است و مرحله اول آن در شهریور ۱۳۹۶ به پایان میرسد.
رؤیای اردوغان در سوریه
ترکیه کنونی حاصل مهندسی اردوغان است. در انتخابات پیشرو اردوغان بهعنوان معمار ترکیه جدید وارد انتخابات شده بود. او میخواست برنده انتخابات باشد تا رؤیای خود را در سوریه عملی کند. او از رفاقت با بشار اسد، به مخالف سرسخت او بدل شده است؛ طوری که میخواست آینده سوریه بدون بشار اسد رقم بخورد. اما بعد از مدتی او از همین موضع سخت خود به میز مذاکره در آستانه برگشته تا با ایران و روسیه درباره سوریه گفتوگو کند. اگرچه خیلیها معتقد هستند ترکیه با حمله به عفرین، خود آن ائتلاف نوشتهشده را بهصورت نانوشته شکسته و به بهانه دفاع از امنیت ملی، به کردهای عفرین در سوریه حمله کرد. اتفاقی که بارها ایران نسبت به آن هشدار داده است. آنچه مهم است این است که اردوغان فکر میکند در ترکیه بیرقیب است و آلترناتیوی برای او در صحنه سیاسی وجود ندارد. اردوغان اگر مرد اول جمهوریت نباشد، مرد دوم تاریخ معاصر ترکیه است؛ کسی که هر زمان دلش بخواهد، میتواند قاعده بازی را به نفع خود تغییر دهد و بار دیگر به صحنه بازی برگردد؛ اما آن موقع درست زمانی است که او به خواست خود رسیده باشد.
ترکیه و مسئله «پکک»
ترکیه میخواهد ایران در مواجههاش با پکک آنها را همراهی کند. شاید در این دوره اردوغان بیشتر از گذشته انتظار داشته باشد ایران در این مسیر آنها را همراهی کند. قبلا هم بارها اردوغان و وزیر خارجه دولت او از مذاکره و همراهی ایران گفتهاند؛ گفتهای که ایران آن را تکذیب کرده است. او در زمان همهپرسی اقلیم کردستان عراق سختگیرانه در برابر تصمیم کردها ایستاد و از همراهی ایران هم بهره برد. او را این روزها شاید به مرد پررمز و راز هم بشناسند و عدهای بخواهند از افکار اردوغان رمزگشایی کنند. مثل زمانی که بعد از اعلام تصمیم دونالد ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس این اردوغان بود که بلافاصله دست به اقدام زد و از کشورهای اسلامی دعوت کرد تا یک بار در آنکارا و بار دیگر در استانبول دور هم جمع شوند؛ اقدامی که برخی میپرسیدند ترکیه با فلسطین به دنبال چیست؛ آیا او میخواهد ایران را در موضوع فلسطین پشت سر بگذارد؛ همانطور که همچنان میپرسند او در سوریه به دنبال چه چیزی است؟
اردوغان در دوره تحریم ایران
اردوغان در رأس حزب عدالت و توسعه اگرچه با ایران اختلافنظرهایی دارد ولی نقطه اشتراکی هم دارد که شاید همین نقطه اشتراک سبب شده او یک بار در زمان تحریمها با کمک رضا ضراب، بابک زنجانی و هالکبانک ترکیه به ایران کمک کند و شاید در زمان تحریم جدید هم این ترکیه باشد که ایران باید روی کمک او حساب کند. اما ترکیه و اردوغان در پنج سال پیشرو خیلی مقتدرتر از گذشته نمایان خواهند شدند؛ اگرچه منتقدان او هم سرسختتر خواهند بود.
رفتار هوشمندانه اردوغان با ایران
محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل ترکیه: انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی ترکیه در شرایطی به پایان رسید که تمام شواهد نشاندهنده پیشروبودن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان بود و آنچه از تابلوی کلونی انتخابات دیده میشد، تقویتکننده این نظریه بود که فعلا تحول بنیادینی در معادلات سیاسی ترکیه روی نمیدهد. یعنی تا چند سال آتی شاهد قدرت سیاسی اردوغان و یاران او خواهیم بود؛ چراکه حزب عدالت و توسعه از اریکه قدرت پایین کشیده نمیشود.
پاسخ به این سؤال پیش از آنکه در مسائل سیاسی ترکیه ریشه داشته باشد، به قطببندی اجتماعی بین اسلامگرایان محافظهکار و چپگرایانه «کمالیست» بازمیگردد. واقعیت این است که در چند دهه متمادی حزب جمهوری خلق بهعنوان حزبی که از سوی آتاتورک تأسیس شده، همواره به شیوه تمامیتخواهانه قدرت را یکقبضه در اختیار داشته است. اما همه این حزب گفتمان غالبی برای اداره و توسعه ترکیه ندارد و به همین دلیل بخت با اردوغان یار است. اسلامگرایان به این نتیجه رسیدهاند که حفظ بقای ترکیه، توسعه این کشور و قدرتمندترشدن سیاست و اقتصاد کشورشان بستگی به پیروزیهای مداوم اردوغان دارد.
تلاش ترکیه اردوغان و ایران اخیر و بهویژه در دوران مسئولیت حسن روحانی در مقام ریاستجمهوری این بوده که روابط تهران و آنکارا با وجود تمام موانع، رشد و بهبود یابد. گذشته از ظرفیتهای همکاری اقتصادی و سیاسی در حوزههای امنیتی و دفاعی، در پرونده سوریه نیز شاهد همکاریهای مهمی بین ترکیه و ایران بودهایم. با وجود اين یکی از تناقضاتی که در مورد ترکیه در برخی از رسانههای ایران دیده میشود، بهراهانداختن گونهای از موج ضد اردوغان در برخی از رسانههایی است که گمان میکنند تغییر معادلات قدرت در ترکیه و بهقدرترسیدن گزینههای دیگر به نفع ایران تمام میشود. اما این ایده تا چه حد واقعبینانه است؟ هیچکدام از جایگزینهای احتمالی و رقبایی که در میدان رقابتهای ریاستجمهوری بهمنظور کنارزدن اردوغان به میدان آمده بودند، قابلیت و توانایی آن را نداشتند که همچون او در حوزه همکاری با جمهوری اسلامی ایران به شکل قدرتمندانه گام بردارند. همکاریهای ایران و ترکیه در دو پرونده حساس عراق و سوریه گذشته از اختلاف سلیقه و اختلاف منافع تاکنون بهرههای فراوانی به طرفین رسانده است. اما در این میان برخی همکاریها و هماهنگیهای خاص بین
مسکو و آنکارا سبب شده تا وزنه منافع آتی ترکیه در سوریه سنگینتر از ایران باشد. با این حال شکی نیست که هیچکدام از جایگزینهای دیگر نمیتوانند بهاندازه اردوغان مراعات حال ایران را بکنند و پی به ویژگیهای کشور قدرتمندی به نام ایران ببرند. اردوغان هوشمندانه با ایران رفتار میکند و میداند که ایران یک رقیب قدرتمند منطقهای است که در تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی به ترکیه سود میرساند. شاید به همین خاطر است که او برخی از برخوردهای نامطلوب رسانههای خاص را نیز تحمل میکند.
یکی از نکات جالب در مورد جریانات سیاسی مخالف قدرت اردوغان در ایران این است که در مورد واقعیت صحنه غرب آسیا و نقش ترکیه در این معادلات همواره به سمتوسوی تحلیلهایی رفتهاند که نسبت چندانی با واقعیت صحنه ندارد و بیشتر مبنای ایدئولوژیک دارد. به این معنی که خیلی وقتها اردوغان را در قامت یک چهره خطرناک ضد ایران و گاهی اوقات او را همچون سیاستمداری حامی ایران و حامی جهان اسلام معرفی کردهاند. حال آنکه اردوغان در واقعیت صحنه امروز ترکیه و خاورمیانه یک سیاستمدار تماما عملگراست که پیش از هر چیز به منافع و مصالح کشور خودش میاندیشد. مخالفان اردوغان در برخی جریانات سیاسی خاص داخل ایران هیچگاه نتوانستهاند با مخالفان قدرتمند او ارتباط برقرار کنند.
بهعنوانمثال رهبر حزب کمونیستی ترکیه فردی است که به ایران دعوت شده و بارها از او تمجید و ستایش شده است. این در حالی است که کل آرای او در ترکیه کمتر از یک درصد است یا فردی همچون «عبدالطیف شنر»، معاون سابق اردوغان که او نیز در حال حاضر یک سیاستمدار خنثی است و تأثیری در معادلات این کشور ندارد، اما بارها از سوی برخی جریانات داخل ایران بهعنوان یک رقیب جدی اردوغان مورد ستایش قرار گرفته است. درهرحال انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری ترکیه به پایان رسید و شواهد نشان میدهد که ما در سالیان آتی نیز باید این واقعیت را بپذیریم که حزب عدالت و توسعه بهعنوان یک پدیده سیاسی- اجتماعی مهم ریشه و جایگاهی دارد که حتی اگر حاکمیت و قدرت را از دست میداد، در مقام دوم این حزب مخالف ترکیه میتوانست برای مدتی طولانی معادلات ترکیه را تحت تأثیر قرار دهد. با پیروزی اردوغان، منافع اقتصادی، سیاسی و دفاعی ایران و ترکیه ایجاب میکند که همواره با نگرشی واقعبینانه به درک موقعیت اردوغان و ترکیه بپردازیم. نکته آخر در مورد انتخابات ترکیه این است که ممکن است در بسیاری جهات ایران از ترکیه قدرتمندتر باشد، اما واقعیت این است که مکانیسم
برگزاری انتخابات در ترکیه نسبت به ایران بسیار پیشروتر است و سرعت شمارش آراي مشارکت احزاب و همچنین بازبودن سیستم پذیرش نامزدها، ستودنی است.
لیلا ابراهیمیان: سوم تیرماه؛ روز گذشته ترکیه همزمان شاهد برگزاری دو انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری و پارلمانی بود. انتخاباتی که به بزرگترین آزمون برای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه از زمان بهقدرترسیدنش در 15 سال گذشته تا امروز بدل شد. او در روزهای منتهی به زمان انتخاب مردم، به پیروزی و برنامهاش در پنج سال آینده فکر میکرد و «محرم اینجه»، نامزد اصلی و مخالف او به شكست اردوغان امیدوار بود. اینجه وعده داده بود که در صورت پیروزی شرایط اضطراری ترکیه را در دو روز آتی لغو کند و اردوغان وعده رشد اقتصادی و حل مشکلات ترکیه با شورشیان کـرد در جنوب شرق، عراق و سوریه را میداد. اما آنچه منتقدان اردوغان از آن سخن میگفتند، این بود که پیروزی اردوغان به معنای گسترش اختیاراتش خواهد بود و این اختیارات گسترده به دموکراسی لطمه میزند. ولی این همان راهی است که اردوغان از سال 2003 با مقام نخستوزیری تا ریاستجمهوری ترکیه آغاز کرده و عدهای از این میگویند که او رؤیای امپراتوری عثمانی را در سر دارد؛ مثل ولادیمیر پوتین که رؤیای تزاریسم را در سر دارد. اما آنچه برای ایران مهم است، روابط دو کشور در فصل
جدید قدرت اردوغان در ترکیه است؛ روابطی که با رویکارآمدن حسن روحانی در سال 1392 دوستی و همراهی سیاسی-منطقهای را تجربه میکند.
دیوارکشی در مرز ایران
اگر اردوغان بهعنوان اولین رئیسجمهور سیستم ریاستی پیروزیاش را جشن بگیرد ولي در عين حال ترکیه و اردوغان درگیر مشکلات زیادی هستند. او از سویی درگیر مسائلش با کردها از عفرین تا قندیل است و از سوی دیگر دستی در سوریه دارد و همزمان میخواهد همرأی و درعینحال رقیب با کشورهای منطقه باشد. یکی از این کشورها ایران است. ترکیه طولانیترین مسیر همجواری را با ایران دارد ولی برای حفاظت از مرزهای خود دیوار بتونی میسازد؛ دیواری به طول ۶۵۰ کیلومتر در مرزهای سوریه و دیواری به طول ۱۴۴ کیلومتر، با سه متر ارتفاع و دو متر عرض در مرز ایران. هفدهم مردادماه سال 1396 بود که سایت «حریت» خبر داد «سلیمان البان»، استاندار استان «آغری»، در شرق ترکیه، از روند ساخت این دیوار بازدید میکند، اما ترکیه دیوارسازی بین کشورهای همسایه را از سال ۱۳۹۳ شروع کرده است. در اردیبهشت ۱۳۹۶ «آلیک»، رئیس اداره تأسیسات مسکونی وابسته به نخستوزیری ترکیه، گفته بود احداث دیوار در مرز ایران و ترکیه به طول ۱۴۴ کیلومتر آغاز شده است و مرحله اول آن در شهریور ۱۳۹۶ به پایان میرسد.
رؤیای اردوغان در سوریه
ترکیه کنونی حاصل مهندسی اردوغان است. در انتخابات پیشرو اردوغان بهعنوان معمار ترکیه جدید وارد انتخابات شده بود. او میخواست برنده انتخابات باشد تا رؤیای خود را در سوریه عملی کند. او از رفاقت با بشار اسد، به مخالف سرسخت او بدل شده است؛ طوری که میخواست آینده سوریه بدون بشار اسد رقم بخورد. اما بعد از مدتی او از همین موضع سخت خود به میز مذاکره در آستانه برگشته تا با ایران و روسیه درباره سوریه گفتوگو کند. اگرچه خیلیها معتقد هستند ترکیه با حمله به عفرین، خود آن ائتلاف نوشتهشده را بهصورت نانوشته شکسته و به بهانه دفاع از امنیت ملی، به کردهای عفرین در سوریه حمله کرد. اتفاقی که بارها ایران نسبت به آن هشدار داده است. آنچه مهم است این است که اردوغان فکر میکند در ترکیه بیرقیب است و آلترناتیوی برای او در صحنه سیاسی وجود ندارد. اردوغان اگر مرد اول جمهوریت نباشد، مرد دوم تاریخ معاصر ترکیه است؛ کسی که هر زمان دلش بخواهد، میتواند قاعده بازی را به نفع خود تغییر دهد و بار دیگر به صحنه بازی برگردد؛ اما آن موقع درست زمانی است که او به خواست خود رسیده باشد.
ترکیه و مسئله «پکک»
ترکیه میخواهد ایران در مواجههاش با پکک آنها را همراهی کند. شاید در این دوره اردوغان بیشتر از گذشته انتظار داشته باشد ایران در این مسیر آنها را همراهی کند. قبلا هم بارها اردوغان و وزیر خارجه دولت او از مذاکره و همراهی ایران گفتهاند؛ گفتهای که ایران آن را تکذیب کرده است. او در زمان همهپرسی اقلیم کردستان عراق سختگیرانه در برابر تصمیم کردها ایستاد و از همراهی ایران هم بهره برد. او را این روزها شاید به مرد پررمز و راز هم بشناسند و عدهای بخواهند از افکار اردوغان رمزگشایی کنند. مثل زمانی که بعد از اعلام تصمیم دونالد ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس این اردوغان بود که بلافاصله دست به اقدام زد و از کشورهای اسلامی دعوت کرد تا یک بار در آنکارا و بار دیگر در استانبول دور هم جمع شوند؛ اقدامی که برخی میپرسیدند ترکیه با فلسطین به دنبال چیست؛ آیا او میخواهد ایران را در موضوع فلسطین پشت سر بگذارد؛ همانطور که همچنان میپرسند او در سوریه به دنبال چه چیزی است؟
اردوغان در دوره تحریم ایران
اردوغان در رأس حزب عدالت و توسعه اگرچه با ایران اختلافنظرهایی دارد ولی نقطه اشتراکی هم دارد که شاید همین نقطه اشتراک سبب شده او یک بار در زمان تحریمها با کمک رضا ضراب، بابک زنجانی و هالکبانک ترکیه به ایران کمک کند و شاید در زمان تحریم جدید هم این ترکیه باشد که ایران باید روی کمک او حساب کند. اما ترکیه و اردوغان در پنج سال پیشرو خیلی مقتدرتر از گذشته نمایان خواهند شدند؛ اگرچه منتقدان او هم سرسختتر خواهند بود.
رفتار هوشمندانه اردوغان با ایران
محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل ترکیه: انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی ترکیه در شرایطی به پایان رسید که تمام شواهد نشاندهنده پیشروبودن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان بود و آنچه از تابلوی کلونی انتخابات دیده میشد، تقویتکننده این نظریه بود که فعلا تحول بنیادینی در معادلات سیاسی ترکیه روی نمیدهد. یعنی تا چند سال آتی شاهد قدرت سیاسی اردوغان و یاران او خواهیم بود؛ چراکه حزب عدالت و توسعه از اریکه قدرت پایین کشیده نمیشود.
پاسخ به این سؤال پیش از آنکه در مسائل سیاسی ترکیه ریشه داشته باشد، به قطببندی اجتماعی بین اسلامگرایان محافظهکار و چپگرایانه «کمالیست» بازمیگردد. واقعیت این است که در چند دهه متمادی حزب جمهوری خلق بهعنوان حزبی که از سوی آتاتورک تأسیس شده، همواره به شیوه تمامیتخواهانه قدرت را یکقبضه در اختیار داشته است. اما همه این حزب گفتمان غالبی برای اداره و توسعه ترکیه ندارد و به همین دلیل بخت با اردوغان یار است. اسلامگرایان به این نتیجه رسیدهاند که حفظ بقای ترکیه، توسعه این کشور و قدرتمندترشدن سیاست و اقتصاد کشورشان بستگی به پیروزیهای مداوم اردوغان دارد.
تلاش ترکیه اردوغان و ایران اخیر و بهویژه در دوران مسئولیت حسن روحانی در مقام ریاستجمهوری این بوده که روابط تهران و آنکارا با وجود تمام موانع، رشد و بهبود یابد. گذشته از ظرفیتهای همکاری اقتصادی و سیاسی در حوزههای امنیتی و دفاعی، در پرونده سوریه نیز شاهد همکاریهای مهمی بین ترکیه و ایران بودهایم. با وجود اين یکی از تناقضاتی که در مورد ترکیه در برخی از رسانههای ایران دیده میشود، بهراهانداختن گونهای از موج ضد اردوغان در برخی از رسانههایی است که گمان میکنند تغییر معادلات قدرت در ترکیه و بهقدرترسیدن گزینههای دیگر به نفع ایران تمام میشود. اما این ایده تا چه حد واقعبینانه است؟ هیچکدام از جایگزینهای احتمالی و رقبایی که در میدان رقابتهای ریاستجمهوری بهمنظور کنارزدن اردوغان به میدان آمده بودند، قابلیت و توانایی آن را نداشتند که همچون او در حوزه همکاری با جمهوری اسلامی ایران به شکل قدرتمندانه گام بردارند. همکاریهای ایران و ترکیه در دو پرونده حساس عراق و سوریه گذشته از اختلاف سلیقه و اختلاف منافع تاکنون بهرههای فراوانی به طرفین رسانده است. اما در این میان برخی همکاریها و هماهنگیهای خاص بین
مسکو و آنکارا سبب شده تا وزنه منافع آتی ترکیه در سوریه سنگینتر از ایران باشد. با این حال شکی نیست که هیچکدام از جایگزینهای دیگر نمیتوانند بهاندازه اردوغان مراعات حال ایران را بکنند و پی به ویژگیهای کشور قدرتمندی به نام ایران ببرند. اردوغان هوشمندانه با ایران رفتار میکند و میداند که ایران یک رقیب قدرتمند منطقهای است که در تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی به ترکیه سود میرساند. شاید به همین خاطر است که او برخی از برخوردهای نامطلوب رسانههای خاص را نیز تحمل میکند.
یکی از نکات جالب در مورد جریانات سیاسی مخالف قدرت اردوغان در ایران این است که در مورد واقعیت صحنه غرب آسیا و نقش ترکیه در این معادلات همواره به سمتوسوی تحلیلهایی رفتهاند که نسبت چندانی با واقعیت صحنه ندارد و بیشتر مبنای ایدئولوژیک دارد. به این معنی که خیلی وقتها اردوغان را در قامت یک چهره خطرناک ضد ایران و گاهی اوقات او را همچون سیاستمداری حامی ایران و حامی جهان اسلام معرفی کردهاند. حال آنکه اردوغان در واقعیت صحنه امروز ترکیه و خاورمیانه یک سیاستمدار تماما عملگراست که پیش از هر چیز به منافع و مصالح کشور خودش میاندیشد. مخالفان اردوغان در برخی جریانات سیاسی خاص داخل ایران هیچگاه نتوانستهاند با مخالفان قدرتمند او ارتباط برقرار کنند.
بهعنوانمثال رهبر حزب کمونیستی ترکیه فردی است که به ایران دعوت شده و بارها از او تمجید و ستایش شده است. این در حالی است که کل آرای او در ترکیه کمتر از یک درصد است یا فردی همچون «عبدالطیف شنر»، معاون سابق اردوغان که او نیز در حال حاضر یک سیاستمدار خنثی است و تأثیری در معادلات این کشور ندارد، اما بارها از سوی برخی جریانات داخل ایران بهعنوان یک رقیب جدی اردوغان مورد ستایش قرار گرفته است. درهرحال انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری ترکیه به پایان رسید و شواهد نشان میدهد که ما در سالیان آتی نیز باید این واقعیت را بپذیریم که حزب عدالت و توسعه بهعنوان یک پدیده سیاسی- اجتماعی مهم ریشه و جایگاهی دارد که حتی اگر حاکمیت و قدرت را از دست میداد، در مقام دوم این حزب مخالف ترکیه میتوانست برای مدتی طولانی معادلات ترکیه را تحت تأثیر قرار دهد. با پیروزی اردوغان، منافع اقتصادی، سیاسی و دفاعی ایران و ترکیه ایجاب میکند که همواره با نگرشی واقعبینانه به درک موقعیت اردوغان و ترکیه بپردازیم. نکته آخر در مورد انتخابات ترکیه این است که ممکن است در بسیاری جهات ایران از ترکیه قدرتمندتر باشد، اما واقعیت این است که مکانیسم
برگزاری انتخابات در ترکیه نسبت به ایران بسیار پیشروتر است و سرعت شمارش آراي مشارکت احزاب و همچنین بازبودن سیستم پذیرش نامزدها، ستودنی است.