جنگ قدرت درون کُردی
در فاصله پنج ماه تا برگزاری انتخابات پارلمانی اقلیم کردستان عراق کماکان شاهد تداوم و تشدید اختلافات بارزانیها و طالبانیها هستیم و هرقدر که به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، آتش این تخاصم شعلهورتر میشود. هرچند در وهله اول به نظر میرسد که تعمیق اختلافات درونکردی را باید بازتاب و پسلرزهای از بحران سیاسی فعلی در انتخاب رئیسجمهوری دانست اما بیشک دور جدید تقابل این دو رقیب سنتی (حزب دموکرات و اتحادیه میهنی) به نام اصلاح قانون انتخابات حکایت از جنگ قدرتی تمامعیار و درعینحال کمسابقه دارد؛ جنگ قدرتی که باید مسعود بارزانی را موتور محرکه و کاتالیزور آن دانست.
مهدی بازرگان: در فاصله پنج ماه تا برگزاری انتخابات پارلمانی اقلیم کردستان عراق کماکان شاهد تداوم و تشدید اختلافات بارزانیها و طالبانیها هستیم و هرقدر که به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، آتش این تخاصم شعلهورتر میشود. هرچند در وهله اول به نظر میرسد که تعمیق اختلافات درونکردی را باید بازتاب و پسلرزهای از بحران سیاسی فعلی در انتخاب رئیسجمهوری دانست اما بیشک دور جدید تقابل این دو رقیب سنتی (حزب دموکرات و اتحادیه میهنی) به نام اصلاح قانون انتخابات حکایت از جنگ قدرتی تمامعیار و درعینحال کمسابقه دارد؛ جنگ قدرتی که باید مسعود بارزانی را موتور محرکه و کاتالیزور آن دانست.
آنگونه که قانون انتخابات اقلیم کردستان میگوید فراکسیونی که بیشترین تعداد کرسی در پارلمان را به دست آورده باشد، رئیس جدید اقلیم کردستان و کابینه فدرالی را تشکیل میدهد. حال طالبانیها نزاع جدیدی را بر سر اصلاح قانون انتخابات را آغاز کردهاند تا مانع از تکرار نتایج انتخابات قبلی و قبضه قدرت توسط بارزانیها شوند. در آنسو نیز حزب دموکرات کردستان خواهان حفظ وضع موجود با جذب نمایندگان مستقل و فراکسیونهای کوچک به سمت خود است.
فارغ از این وزنکشیها باید گفت وضعیت کنونی تنش درونکردی معلول علتهای دیگری است که نیازمند کالبدشکافی است؛ چراکه بحران حال حاضر عراق و اقلیم ریشه عمیقتری دارد. ساختار و بافتار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی سبب شده «شوخی با دموکراسی» یا «سیلی به صورت دموکراسی» و «توهین به آزادی» در خاورمیانه از گسترهای جدی برخوردار باشد. در این میان عراق و خاصه اقلیم کردستان سالهاست بهواسطه استمرار رویهای شبهاستبدادی، ذیل تدوام و حتی تشدید نگاه قائل به فرد یا افرادی چون مسعود بارزانی به یک سنت سیاسی روتین بدل شده است.
خلأ فرهنگ درست تحزب، نبود نهادهای نظارتی غیرفاسد برمبنای اصل تفکیک قوا، تعریف و تبیین اصول قانون اساسی، فقدان رقابت جریان اپوزیسیون مدنی، جای خالی دولتهای موازی یا دولت در سایه بهمنظور کنترل و نظارت بر دولت مرکزی، نبود نظارت واقعی مردم بر رویکردهای دولت و نهادهای وابسته و مهمتر از پای لنگ نظارت واقعی مطبوعات و رسانهها سبب شده درد استبداد کماکان دامنگیر جامعه اقلیم کردستان عراق و کردهای این کشور باشد. خروجی چنین شرایطی سبب شده است همچنان مسعود بارزانی تصمیمات نهایی در اقلیم کردستان عراق را نه بر مبنای مصلحت کردها بلکه در چارچوب منافع خود اتخاذ کند.
از این رهیافت رئیس سابق اقلیم کردستان عراق مسیرهای متعددی را برای تداوم سیطره سیاسی خود در نظر دارد. در یک سطح از تحلیل باید در نظر داشت که کلیدداری کاخ السلام بغداد با مهرهای از حزب دموکرات کردستان موجب خواهد شد کابینه آتی عراق و به دنبالش انتخابات پارلمانی اقلیم به نفع بارزانیها رقم بخورد یا به عکس، خرید زمان تا موعد انتخابات پارلمانی اقلیم و کسب حداکثر کرسیها با هدف تعیین رئیس جدید اقلیم و کابینه فدرالی، مسیر به کرسی نشاندن رئیسجمهوری از بارزانیها را هموارتر خواهد کرد.
به دنبال آنچه گفته شد، سایه سه چالش اختلافات احزاب سیاسی کردی با محوریت حزب دموکرات و اتحادیه میهنی بر سر قانون انتخابات، آینده کمیسیون عالی مستقل انتخابات و نیز سهمیه اقلیتها از کرسیهای پارلمانی بر سر ششمین انتخابات پارلمانی اقلیم کردستان در اول اکتبر سنگینی میکند. درعینحال قطار تشکیل دولت جدید بعد از انتخابات پارلمانی عراق هم به دلیل تداوم بنبست سیاسی درونکردی کماکان در ایستگاه تعیین رئیسجمهور جدید متوقف شده است. بنابراین با توجه به عدم تفاهم مشترک دو رقیب سنتی در اقلیم (حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی) شاید سناریوی تعویق برگزاری انتخابات پارلمانی اول اکتبر چندان دور از واقعیت نباشد. در این صورت گسل سیاسی اقلیم کرستان به موازات بنبست کردی – کردی بر سر تعیین رئیسجمهور جدید هم بحران را در عراق به اوج خود خواهد رساند.