روسیه و ایستگاه فضایی بینالمللی
از دعوتنامه رسمی تا استعفا
در اواخر دهه 1980 میلادی، ناسا، چند شریک فضایی اروپایی، درصدد طرحی و ساخت ایستگاه فضایی بزرگی در مدار زمین بودند و نامش را «آلفا» گذاشتند. تا آن سال، تنها نام ایستگاه فضایی اسکایلب در کارنامه فضایی ناسا به چشم میخورد که آنها در سال 1973 به فضا پرتاب کرده بودند.
محمدرضا رضائی-نویسنده فناوری فضایی: در اواخر دهه 1980 میلادی، ناسا، چند شریک فضایی اروپایی، درصدد طرحی و ساخت ایستگاه فضایی بزرگی در مدار زمین بودند و نامش را «آلفا» گذاشتند. تا آن سال، تنها نام ایستگاه فضایی اسکایلب در کارنامه فضایی ناسا به چشم میخورد که آنها در سال 1973 به فضا پرتاب کرده بودند. هیچکدام از شرکای فضایی ناسا هم سابقه خاصی در برنامههای فضایی سرنشیندار نداشتند. در این میان، تنها شوروی بود که از سال 1971 تا آن زمان، هشت ایستگاه فضایی را با موفقیت در مدار زمین قرار داده بود و فضانوردانش را در آنها اسکان داده بود. این یعنی تجربه چند هزار نفر روز اقامت در فضا بههمراه کلی تجربه مهندسی در زمینه طراحی و ساخت ایستگاههای مداری.
شوروی در سال 1990 درحالیکه ایستگاه فضایی میر، شاهکار مهندسی فضایی خود را در مدار زمین داشت، فروپاشید و این کشور با عمیقترین بحران سیاسی و اقتصادیاش روبهرو شد. فروپاشی شوروی باعث شد سازمان فضایی روسیه (روسکاسموس)، عملا ورشکست شود و بودجه کافی برای پشتیبانی از میر نداشته باشد.
در چنین وضعیتی، آمریکاییها که تشنه فناوری ایستگاههای فضایی روسیه بودند، از روسکاسموس بحرانزده برای مشارکت در پروژه ساخت ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) رسما دعوت کردند. روسها چارهای جز پذیرفتن این دعوت نداشتند و در نهایت قراردادی بین روسیه، آمریکا و سایر شرکای فضایی منعقد شد. این قرارداد به زبان ساده میگفت: «پول از آمریکاییها، کار و فناوری از روسها».
روسکاسموس با این قرارداد از ورشکستگی نجات یافت و توانست هزینههای پشتیبانی از ایستگاه فضایی میر را تا زمان آمادهشدن ایستگاه فضایی بینالمللی از طریق فروش فناوری و خدماتدهی به رقیب فضایی سنتیاش تأمین کند. در دهه 1990، فضانوردان آمریکایی به کمک شاتلهای فضایی ناسا و فضاپیماهای روسی سایوز، اقامتهای فضایی طولانیمدتی را در میر تجربه کردند و سرانجام روسها، بین سالهای 1998 تا 2001، قطعات مرکزی ایستگاه فضایی بینالمللی را به فضا پرتاب کردند و ایستگاه برای سکونت نخستین گروه از فضانوردان بینالمللی آماده شد. تقریبا همزمان با آغاز فعالیت ایستگاه فضایی بینالمللی، ایستگاه فضایی میر بازنشسته شد و روسها آن را بهطور کنترلشده به جو زمین بازگرداندند و از بین بردند تا ISS تنها پایگاه فضایی انسان در مدار زمین باشد.
از سال 2001 تاکنون دهها فضانورد از کشورهای مختلف، در ایستگاه فضایی بینالمللی اقامت داشته و دارند. طی این مدت، در بین سالهای 2011 تا 2021، شرکای ISS بیشترین وابستگی را به سازمان فضایی روسیه داشتند، زیرا در این مدت دیگر از پرواز شاتلهای فضایی آمریکا خبری نبود و تا زمان آمادهشدن فضاپیمای سرنشیندار دراگون اسپیسایکس، تمام فضانوردان مجبور بودند با فضاپیماهای روسی سایوز به ایستگاه فضایی رفتوآمد کنند.
روسکاسموس در این مدت پول خوبی به جیب زد و از طرفی این مسئله به اهرم فشاری از سوی آنها برای گرفتن امتیازات متعدد، حتی در مذاکرات سیاسی و اقتصادی علیه آمریکا تبدیل شد. سرانجام این انحصار با پرواز فضاپیمای سرنشیندار دراگون شکسته شد و بهزودی نیز فضاپیمای استارلاینر بوئینگ، سفرهای سرنشیندار به ایستگاه فضایی بینالمللی را آغاز میکند. اما هماکنون شرایط جور دیگری است. نه روسیه، روسیه بحرانزده و بیپول دهه 1990 است و نه آمریکا، کشور کمتجربه همان دهه در طراحی، ساخت و پشتیبانی ایستگاههای فضایی است. از طرفی سالهاست روسیه درصدد است تا دوباره ایستگاه فضایی اختصاصی شبیه به میر را در مدار زمین داشته باشد و نسل جدید فضاپیماهای سرنشیندارش را عملیاتی کند.
بهنظر میرسد شدتگرفتن شکافهای سیاسی بین روسیه و بلوک غرب در سالهای اخیر و بهویژه با درگرفتن جنگ اوکراین، انگیزه روسها را برای عملیکردن اهداف جدیدشان در فضا بالاتر برده است. ازاینرو بهتازگی روسها اعلام کردند تا سال 2024، از پروژه ایستگاه فضایی بینالمللی خارج خواهند شد؛ پروژهای که زمانی پولش، صنایع فضایی آنها را از ورشکستگی نجات داد. هرچند روسها در سالهای اخیر در بحرانهای سیاسی مختلف، چند بار شرکای ایستگاه را به خروج از پروژه تهدید کرده بودند، اما به نظر میرسد اینبار تهدیدشان جدی است، زیرا به دلایل مختلف، ادامه حضور در این پروژه به نفع آنها نیست. اول اینکه منافع مشترک بین روسها با آمریکاییها و اروپاییها بر سر برنامههای فضایی سرنشیندار، بسیار کمتر از قبل شده است. چون روسها امروز هم فناوری جدیدتر دارند و هم پول.
دوم اینکه زیر سر آنها، چینیها بهعنوان قدرت نوظهور پروازهای فضایی سرنشیندار، با سرعت زیادی پیش میروند و صاحب دومین ایستگاه فضایی خود (تیانگونگ-2) در مدار زمین هستند. برای نخستین ابرقدرت فضایی جهان، از لحاظ سیاسی و اقتصادی چندان مطلوب نیست فضا را برای رقیب جدید خیلی باز نگه دارد؛ هرچند در این سالها، روسیه و چین، منافع مشترک و درهمآمیخته زیادی با هم دارند.
سوم اینکه روسیه برای پیشبرد آزادانه برنامههای فضایی سرنشیندار خود (بهویژه در بعد نظامی)، لازم است بیش از گذشته، از وابستگی و شراکتهای غیرضرور با کشورهای جهان، بهویژه آمریکا و اروپا فاصله بگیرد.
در چنین وضعیتی، در برخی محافل، نگرانیهایی وجود دارد که در صورت خروج روسیه از پروژه ایستگاه فضایی بینالمللی، سرنوشت این ایستگاه در فضا چه خواهد شد؟ اینطور که به نظر میرسد، ناسا و شرکای داخلی و خارجیاش، با داشتن ناوگان کامل و مورد اطمینانی از فضاپیماهای سرنشیندار و تدارکاتی از پس پشتیبانی ISS بر خواهند آمد و میتوانند این سازه غولپیکر را در مدار زمین برای سالها نگه دارند. مگر آنکه سازه و قطعات آن بهاندازهای مستهلک شود که مجبور شوند آن را برای همیشه بازنشسته کنند. با وجود این جای نگرانی نیست و شرکتهای خصوصی آمریکایی، (حداقل روی کاغذ)، توان طراحی و ساخت ایستگاههای فضایی جدیدی در مدار زمین، نقطه لاکرانژی زمین و ماه و حتی روی ماه را دارند و این خلأ را بهخوبی پر خواهند کرد.